واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: زن براى كشتن شوهر آدمكش اجير كرد
حكم آزادى مشروط دختر نوجوانى كه به جرم همدستى در جنايت، به كانون اصلاح و تربيت تهران سپرده شده بود در دادگاه كيفرى صادر شد.
به گزارش ايسكانيوز، در آخرين رسيدگى به اين پرونده كه 21خرداد87 در شعبه 74 دادگاه كيفرى تهران به رياست قاضى «نورا...كوه كمره اي» برگزار شد ابتدا نماينده دادستان به تشريح كيفر خواست پرداخت.
«آرش سيفي» اعلام كرد: ادريس22 ساله و شهرام 18 ساله، متهمان رديف اول و دوم هستند.شواهد نشان مىدهد اين دو نفر از سوى اقدس و دخترانش (فاطمه و زهرا) اجير شدند و شوهر او (محمد) را شامگاه چهارم بهمن 85 در خانهاش«خادمآباد»شهريار كشتند.
وى افزود: ضد و نقيض گويى فاطمه و زهرا دربازجويىها، سرانجام دست مادرشان را رو كرد و پرده از رازجنايت خانوادگى برداشت.
نماينده دادستان ادامه داد:با توجه به تحقيق پليس، تقاضاى دادستان و همچنين نظريه پزشكى قانونى كه علت اصلى مرگ «محمد»را خفگى اعلام كرده است براى متهمان رديف اول و دوم، حكم مرگ و براى مادر و دو دخترش به اتهام معاونت در جنايت تقاضاى مجازات قانونى دارم.
سپس«ادريس»رو به روى پنج قاضى ايستاد و جنايت را گردن گرفت و گفت:اين خانواده را خيلى وقت است مىشناسم و با آنها رفت و آمد داشتم.نيمه شب من و دوستم «شهرام» سركار بوديم كه اقدس تماس گرفت و گفت بايد به خانه اش بروم.
وقتى به آنجا رفتم اقدس ادعا كرد از بداخلاقىهاى شوهرش، جان به لب شده و بايد او را بكشم.
وى توضيح داد: دو ساعت با اقدس،جر و بحث كردم تا دست از سرم بردارداما گوشش بدهكار نبود. دست آخر تهديد كرد اگر به گفته اش عمل نكنم داد و فرياد مىكند و آبرويم را مىبرد. شهرام جلوى در ايستاده بود و من به اتاق محمد رفتم. ناگهان از خواب پريد و با هم درگير شديم.
تبهكار ادامه داد: اقدس التماس كرد كار را تمام كنم و من كه كنترلم را از دست داده بودم، دستم را دور گردن محمد حلقه كردم و با تمامىقدرت فشردم.
قاضي:در اين جنايت شهرام هم دخالت داشت؟
ادريس:نه او بى گناه است و از ماجرا بى خبر بود.
قاضي:اقدس وعده چه قدر پول به تو داده بود؟
ادريس:10 ميليون تومان؛ اما دست آخر قرار شد يك ميليون بدهد.
وى كه اشك مىريخت «اقدس» را عامل اصلى جنايت ناميد و تاكيد كرد:وسوسههاى اين زن، من و خانواده ام را به روز سياه نشاند. نوبت دفاع به شهرام 18 ساله كه رسيد در جايگاه ويژه قرار گرفت و خود را بى گناه خواند.
اين متهم اظهار كرد: «باور كنيد در اين جنايت هيچ دخالتى نداشتم.من فقط جلوى در منتظر ادريس ايستادم.»
سپس متهم رديف سوم (اقدس) رو به روى پنج قاضى شعبه ايستاد:«ادريس» به خاطر اختلاف حساب مالي،از شوهرم كينه به دل داشت.وقتى نيمه شب وارد اتاق محمد شدم ديدم شهرام روى پاى شوهرم نشسته و ادريس هم دهان او را گرفته است.من از ديدن اين صحنه شوكه شدم!»
قاضي: چرا داد و فرياد نكردنى و كمك نخواستي؟
اقدس:خيلى ترسيده بودم و جرات سرو صدا نداشتم.
قاضي:پيش بازپرس اعتراف كرده وگفته اى به اصرار دخترانت ادريس را اجير كردى تا شوهرت را بكشد.آيا حرفهايت را قبول داري؟
اقدس:بله،از بدخلاقىهاى محمد به تنگ آمده بودم و چارهاى جز اين نداشتم اما ادريس پيشنهاد كشتن شوهرم را داد و من قبول كردم.
زهرا 18 ساله و فاطمه 16 ساله نيز اتهامشان را نپذيرفتند و اعلام كردند در جنايت هيچ نقشى نداشته اند.
فاطمه:يكسال قبل كه ادريس و خواهرش به خانه مان آمدند پيشنهاد كشتن پدرم مطرح شد و اين پسر با وعده پول، اجير شد.باور كنيد من و خواهرم در جنايت هيچ دستى نداشتيم و زمانى وارد اتاق شديم كه پدرم مرده بود.
در پايان اين جلسه، قاضى كوه كمره اى و چهار مستشار وارد شور شدند و با توجه به مدركهاى موجود «ادريس» را به مرگ محكوم كردند.اقدس نيز به 10 سال، شهرام به 5 سال و زهرا و فاطمه هر كدام به 3 سال زندان محكوم شدند.
حكمها در شعبه 27 ديوان عالى كشور تاييد شده و ضرباهنگ مرگ «ادريس» به صدا درآمده بود كه تلاش قاضى «عصمت ا... جابري» رئيس دايره اجراى احكام دادسراى ناحيه 27 و همكارانش در واحد صلح و سازش، نتيجه داد و اولياى دم با دريافت ديه از خونخواهى گذشتند.
همچنين حكم «فاطمه» كه دوره محكوميتش را در كانون اصلاح و تربيت سپرى مىكرد به خاطر حسن اخلاق وى به حال تعليق درآمد و دختر نوجوان با راى رئيس شعبه 74 در آستانه آزادى مشروط قرار گرفت.
دوشنبه 21 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]