واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: محاكمه جنجالي راننده بن لادن
آمريكايشمالي- مدتي است كه در رسانههاي خبري جهان خبري از القاعده ديده و شنيده و خوانده نميشود. به همين دليل ممكن است اين نام بهزودي در حافظه مردم جهان كمرنگ شود.
اما همچنان نام اين گروه و رهبر آن اسامه بنلادن همچون افسانهاي در اذهان باقي ميماند. در آمريكا اما مردي از اين گروه، به چهرهاي خبرساز و جريانساز با حاشيههاي فراوان، نظام قضائي و حقوقي اين كشور را با چالش جدي روبهرو كردهاست. اين چهره سليمحمدان است كه گفته ميشود راننده شخصي بنلادن بوده است.
ماجراي حمدان مطمئنا از جذابيتي داستاني برخوردار است؛ حكايت مردي كه در بين سالهاي 1996 تا 2001 همراه بن لادن بوده؛ دورهاي كه نه تنها حملات 11 سپتامبر بلكه حملات القاعده را عليه 2 سفارتخانه آمريكا در شرق آفريقا در سال 1998 و حمله به ناو هواپيمابر يو اساس كول در سال 2000 در يمن دربرميگيرد.
بخشي از محاكمه او انجام شده اما هنوز ادامه دارد و حمدان را به مردي خبرساز در كانون نظام قضائي آمريكا تبديل كردهاست. دادگاه نظامي متشكل از قضات پنتاگون روز پنجشنبه گذشته سليم حمدان را به 5 سال و نيم حبس محكوم كرد.در حقيقت حمدان با اين حكم تنها به خاطر حمايت از سازمان القاعده مجازات شده و از اتهام ديگر يعني شركت داشتن در حملات 11 سپتامبر تبرئه شده است. او تاكنون 5 سال از محكوميت خود را گذرانده و به اين ترتيب تا پايان سال جاري ميلادي بايد آزاد شود.
هنگامي كه سليم حمدان با چارلز سوئيفت، افسر فرماندهي ارتش ايالات متحده و وكيل تسخيري خود كه پنتاگون براي او در نظر گرفته بود ديدار كرد، 2 سال از حضور او در زندان خليج گوانتانامو ميگذشت. در نخستين ديدار، سوئيفت به وي پيشنهاد كرد كه از طرف او، عليه جورج بوش رئيسجمهور آمريكا، اقامه دعوي كند.
حمدان پس از مكثي طولاني از سوئيفت پرسيد: «آيا اين كار، تو را ثروتمند خواهد كرد؟» سوئيفت در پاسخ گفت: «نه، اما باعث مشهور شدنم ميشود. اين كار ممكن است باعث مشهور شدن تو نيز بشود.»
حمدان پاسخ داد: «من نميخواهم مشهور شوم. فقط ميخواهم از اينجا بيرون بروم.»
4 سال و نيم بعد از اين ديدار، حمدان هنوز در گوانتانامو به سر ميبرد، اما پيشبيني سوئيفت در باره او، درست از آب در آمدهاست؛ حمدان اينك مشهور شده است. در حال حاضر، اين شهروند يمني – و راننده سابق اسامه بن لادن كه تا كلاس چهارم ابتدايي درس خوانده است – علاوه بر اينكه در محور شايد مهمترين تصميمگيري تاريخ دادگاه عالي ايالات متحده درباره قدرت رياستجمهوري قرار دارد، نخستين متهم دادگاه رسيدگي به جنايات جنگي در آمريكا پس از جنگ جهاني دوم نيز محسوب ميشود. حمدان كه سالهاي پاياني چهارمين دهه زندگي خود را پشت سر ميگذارد، به «حمايت مادي از تروريسم و توطئه» متهم است. درصورت احراز جرم، وي ممكن است به حبس ابد محكوم شود.
حمدان با وجود قرار داشتن در كانون يك درام حقوقي-تاريخي، هنوز نزد افكار عمومي آمريكا تا حد زيادي ناشناخته مانده و داستان زندگي او در لفافهاي از اسرار و رمز و راز پيچيده شدهاست. آشكار نيست كه آيا او از دستياران متعهد اسامه بن لادن بوده ( يكي از وكلاي دولت فدرال او را محافظ بن لادن توصيف كرده است ) يا آنگونه كه وكلاي حمدان مدعياند، در حد يك سرباز دون پايه القاعده محسوب ميشده است.
بعضي از نويسندگان مطبوعاتي، داستان زندگي حمدان را از اوايل سال 2004 پيگيري كردهاند. بعضي از همان زمان درباره پرونده او كتاب نوشتهاند و با وكلا، اعضاي خانواده، مربياش در تشكيلات القاعده و بازجويش صدها ساعت مصاحبه كردهاند. در خلال اين پيگيريها و گفتوگوها، تصويري از سفر شگفت انگيز حمدان، از بيابانهاي يمن تا اردوگاه القاعده در افغانستان و تا دادگاه نظامي ايالات متحده در روزهاي اخير، مجسم شدهاست. مانند ساير پروندهها، داستان وي نشان ميدهد كه دولت بوش چگونه جنگ عليه تروريسم را بعد از 11 سپتامبر پيگيري كرده و تا به اينجا رسانده است.
سفر شگفت آور حمدان از سال 1996 شروع شد، هنگامي كه وي براي نخستين بار با ناصرالبحري در بيرون از مسجدي در صنعا، پايتخت يمن، روبهرو شد. در آن زمان البحري – يك سعودي تحصيلكرده و مبارز كهنه كار جهاد عليه شوروي در افغانستان – در حال جمعآوري ارتش كوچكي از مجاهدان بود تا در جريان يك شورش كوچك در تاجيكستان عليه دولت تحت حمايت روسيه در اين كشور بجنگند.
البحري در نهايت موفق به جذب 35 نفر شد كه مانند حمدان، اهل يمن بودند، هرچند آنها پيش از رسيدن به تاجيكستان در افغانستان توقف كردند. آنچه در افغانستان روي داد، مسير زندگي حمدان را براي هميشه عوض كرد. اعضاي گروه در ادامه راه خود، دچار ترديدهاي بسياري بودند و نياز به آرمان و هدفي والا داشتند. در چنين وضعيتي، يك مجاهد پيشنهاد داد تا به ديدن فردي به نام اسامه بن لادن بروند. آنها بهزودي اسامه را در غارهاي توره بوره و در آستانه ماه رمضان يافتند.
طي سه روز آنها به سخنان و موعظههاي بن لادن درباره ضرورت پايان دادن به حضور آمريكا در خليجفارس و تغيير نحوه جنگيدن با دشمنان اسلام گوش فرا دادند.
البحري در اين باره در مصاحبهاي گفت: «بنلادن ميگفت كه ما بايد حملات سختي را عليه آمريكا پيريزي كنيم تا مانند گاو خشمگيني به خروش آيد و كنترل خود را از دست بدهد. وقتي كه اين گاو خشمگين به منطقه بيايد، با اين سرزمين ناآشناست حال آنكه ما سرزمين خود را به خوبي ميشناسيم.»
17 نفر از 35 نفر اعضاي گروه تصميم گرفتند تا با اسامه بمانند. حمدان يكي از آنها بود. او با وجود سواد اندك خود (چهارم ابتدايي)، به خوبي توانست بهعنوان مكانيك و راننده جاي خود را در اردوگاه القاعده باز كند. وي در نهايت و هنگامي كه به دلايل امنيتي مجبور به ترك مزارع تارناك- يك اردوگاه محصور القاعده در نزديكي قندهار- شد، نقش راننده شخصي و محافظ اسامه را بر عهده گرفت.
به گفته البحري و نيز علي صوفان – بازپرس پليس فدرال آمريكا (اف بيآي)- حمدان اگرچه جزو اطرافيان و محفل داخلي اسامه نبود، موفق شده بود كه اعتماد او را بهخود جلب كند. البحري و صوفان هر دو، حمدان را فردي مودب و مشتاق براي كمك به ديگران توصيف ميكنند؛ گرچه هنگامي كه بحث ميزان مشاركت حمدان در فعاليتهاي القاعده مطرح ميشود، بين آنها اختلاف نظر پيش ميآيد.
البحري او را فردي عادي در جمع نيروهاي القاعده توصيف ميكند؛ فردي كه حق انتخاب محدودي در زندگي داشت و صرفا بهدنبال به دست آوردن شغلي بود، حال آنكه صوفان ميگويد حمدان قطعا بخشي از برنامهها و توطئههاي القاعده بوده است و اشاره ميكند كه وي با اسامه بن لادن، بيعت كرده بود.طي روزهاي منتهي به 11 سپتامبر، حمدان به كاروان خودروهاي رهبران القاعده- شامل بن لادن و قائم مقام سرشناس وي، ايمن الظواهري- پيوست كه عازم مناطق كوهستاني شمال استان خوست بودند تا صحنه برخورد هواپيماهاي ربوده شده را با برجهاي دوقلوي مركز تجارت جهاني، از طريق تلويزيون ماهوارهاي تماشا كنند.
طي هفتههاي بعد كه كاروان رهبران القاعده با هدف آماده كردن نيروهاي خود براي مقابله با اشغال قريبالوقوع افغانستان توسط آمريكا، از نقطهاي به نقطه ديگر ميرفتند، حمدان بهعنوان راننده همچنان در كنار بن لادن بود.
در اواخر ماه نوامبر و با هجوم گسترده نيروهاي آمريكايي به سراسر افغانستان، حمدان به خانهاش در قندهار- يكي از آخرين دژهاي طالبان- بازگشت تا دختر خردسال و همسر باردارش را به پاكستان ببرد. آنچه پس از رفتن حمدان روي داد، محل مناقشه بين حمدان و دولت آمريكاست. به گفته وكلاي مدافع حمدان، وي در نزديكي مرز پاكستان دريافت كه درصورت عبور از مرز، دستگير خواهد شد و از اينرو خانوادهاش را رها كرد و به سوي خودرويي كه آن را قرض گرفته بود، بازگشت تا راه ديگري را به سوي پاكستان بيابد.
اما صوفان و دادستانهاي دولتي ميگويند كه حمدان در افغانستان ماند تا در كنار ساير نيروهاي القاعده و طالبان بجنگد. آنها براي تاييد ادعاي خود به اين نكته استناد ميكنند كه نيروهاي ائتلاف شمال، حمدان را در خاك افغانستان و چند ساعت پس از آنكه خانوادهاش را ترك كرده بود، در حالي دستگير كردند كه در صندوق عقب خودروي وي، 2 فروند راكت زمين به هوا قرار داشت.
در ماه مي سال 2002، حمدان از افغانستان به زندان خليج گوانتانامو در آمريكا انتقال داده شد. مدتي بعد علي صوفان، كارشناس ارشد پليس فدرال آمريكا (اف بيآي) در امور القاعده، كار بازجويي حمدان را آغاز كرد كه تا دسامبر سال 2003 ادامه يافت. در اين زمان جورج بوش او را از ميان هزاران زنداني تحت نظر آمريكا بهعنوان نخستين متهمي كه بايد در دادگاههاي نظامي حاضر شود، انتخاب كرد.
حمدان با توجه به نقش و حضورش در شبكه القاعده، يك انتخاب آگاهانه و بجا براي حضور در دادگاه نظامي محسوب نميشود. وي نه يك مامور عاليرتبه القاعده به شمار ميآيد و نه در هيچ عمليات تروريستي مشخصي عليه ايالات متحده شركت كرده است. اما از نظر دادستانها وي مرتكب اعمالي شده است كه تحت تعقيب قرار دادن او را الزامي ميكند.
از آن جا كه سيستم دادگاههاي نظامي رسيدگيكننده به تروريسم، جديد محسوب ميشود، دولت به اين نتيجه رسيد كه براي جلوگيري از هر گونه اشتباه و نارسايي در محاكمه رهبران القاعده، ابتدا از عوامل رده پايين شروع كند. حمدان پس از دستگيري در افغانستان، در بازداشت ايالات متحده قرار داشته شد و براي بازجويي به هيچ كشور ديگري منتقل نشده است.
اين موضوع ممكن است كار وكلاي او را براي مورد ترديد قرار دادن نحوه برخورد با وي هموار كند. ماجراي حمدان مطمئنا از جذابيتي داستاني برخوردار است؛ حكايت مردي كه در حد فاصل سالهاي 1996 تا 2001 همراه بن لادن بوده؛ دورهاي كه نه تنها حملات 11 سپتامبر بلكه حملات القاعده را عليه 2 سفارتخانه آمريكا در شرق آفريقا در سال 1998 و حمله به ناو هواپيمابر يو اساس كول در سال 2000 در يمن در بر ميگيرد.
در سال 2004 چارلز سوئيفت وكيل مدافع نظامي حمدان موفق شد موكل خود را به رد پيشنهاد غيرقطعي دولت( تحمل 20 سال زندان در قبال همكاري كامل و شهادت عليه ساير متهمان در كميسيونهاي نظامي) راضي كند. سوئيفت با كمك يك استاد جوان قانون اساسي به نام نيل كاتيال، دفاعيهاي را تنظيم كرد كه محاكمه حمدان را چند سال به تاخير انداخت و به تدريج راه طي شدن مراحل قانوني پرونده وي را در دادگاهها گشود. پشتكار و ثبات قدم وكلاي مدافع حمدان، براي او چندان اهميتي نداشتهاست.
مقامات زندان گوانتانامو، حمدان را فردي دردسرساز و جنجالآفرين توصيف ميكنند كه درباره هر دستوري كه به وي داده ميشود، با ماموران بحث ميكند و از ساير زندانيان ميخواهد كه مانند او مقاومت كنند. به اين خاطر وي بيشتر دوران حبس خود را تقريبا بهصورت انفرادي گذرانده است. حمدان وكيل خود، سوئيفت را متهم ميكند كه نتوانسته است شرايط زندگي او را در گوانتانامو بهبود بخشد. او غالبا از ديدار با سوئيفت خودداري ميكند و حتي يك بار او را از وكالت خود بر كنار كرده است. حمدان همچنين بارها دست به اعتصاب غذا زده كه در يك مورد آن، به وي در حالي كه با زنجير بسته شده بود، به زور مواد تقويتي خورانده شد .در بهار سال 2006، شكايت حمدان عليه دونالد رامسفلد، وزير سابق دفاع آمريكا به دادگاه عالي اين كشور رسيد.
نتيجه دادرسي، پيروزي مهمي براي حمدان بود. اكثر قضات به اين نتيجه رسيدند كه دادگاههاي نظامي رئيسجمهوري، غيرقانوني است. اما سفر اديسهوار حمدان به پايان نرسيد و دولت به جاي پيشنهاد قبلي خود براي كاهش دوره محكوميت وي، با شدت بخشيدن به تلاشهاي خود، كنگره را براي تاييد دادگاههاي نظامي تحت فشار قرار داد. جمهوريخواهان كنگره نيز پيش از آنكه در پاييز همان سال، اكثريت خود را در مجلس نمايندگان ايالات متحده از دست بدهند، با تاييد دادگاههاي نظامي، «قانون كميسيونهاي نظامي» را تصويب كردند.
براساس اين قانون حمدان دوباره متهم و به يك زندان به شدت حفاظت شده، منتقل شد. در آن جا به وي اجازه داده شد تا تنها طي يك ساعت فرصت هواخوري روزانه خود، بهصورت غيرمستقيم با ساير زندانيان ارتباط بر قرار كند. او در آنجا مجبور بود به تنهايي نرمش كند.
به گفته وكلاي حمدان، 6 سال حبس در زندان گوانتانامو، او را به پوست و استخوان و يك شبح تبديل كرده است. قواي ذهني او تا حدي تحليل رفته كه ديگر نميتواند در روند دادرسي خود در محاكمات حضور فعال داشته باشد. به گفته آنان، حمدان مستعد خودكشي است و در ذهن خود صداهايي را ميشنود و با خود صحبت ميكند.
با اين حال محاكمه او كه در سالن كوچكي در گوانتانامو برگزار ميشود، همچنان بر آينده دادگاههاي نظامي اثرگذار است. براساس ضوابط اين دادگاهها، حمدان با هيأت منصفهاي از افسران نظامي روبهرو است كه مجرم يا بيگناه بودن او را تعيين خواهند كرد. اگر در دوران حكومت رئيسجمهوري آينده آمريكا كه فرمانده كل قواي ايالات متحده محسوب ميشود، دادگاههاي نظامي فعلي- كه پس از 11سپتامبر و توسط جورج بوش راهاندازي شدند- همچنان به فعاليت خود ادامه دهند، سالها بايد بگذرد تا عادلانه بودن يا نبودن راي نهايي هيأت منصفه درباره حمدان آشكار شود. در آن صورت، شهرت سليم حمدان ممكن است تا سالها ادامه يابد.
هفته نامه تايم- 21 جولاي 2008
تاريخ درج: 21 مرداد 1387 ساعت 09:33 تاريخ تاييد: 21 مرداد 1387 ساعت 10:00 تاريخ به روز رساني: 21 مرداد 1387 ساعت 09:58
دوشنبه 21 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]