تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834650061
رسانه ها، فروپاشي ايدئولوژيك و روشنفكران اصلاح طلب
واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: رسانه ها، فروپاشي ايدئولوژيك و روشنفكران اصلاح طلب
سخنراني پيام فضلينژاد
پيام فضلي نژاد، عضو مركز پژوهش هاي موسسه كيهان، شامگاه يكشنبه، 13مردادماه 87 در جمع دانشجويان دوره آموزش تخصصي مهارت هاي رسانه اي سازمان بسيج دانشجويي كه در اردوگاه سيد الشهدا (ع) آبعلي در حال برگزاري است، حاضر شد و در باب «رسانه ها، فروپاشي ايدئولوژيك و روشنفكران اصلاح طلب» سخنراني كرد.
آنچه در پي مي آيد، خلاصه و تنقيح شده سخنراني وي است.
پيام فضلي نژاد با اشاره به اينكه بر اساس پروژه فروپاشي ايدئولوژيك براي براندازي نرم نظام، رسانه ها به مداخلات گوناگوني براي تغيير گفتمان انقلاب اسلامي ايران دست مي زنند، گفت: اين مداخلات رسانه اي يكي از رخدادهاي مهمي است كه پس از پيروزي انقلاب رخ داده است، بنابراين ما بايد به رسانه ها از اين حيث كه مي توانند دگرگوني ارزشي و ايدئولوژيك در جامعه را بر اساس يك عمليات رواني و فريب استراتژيك دراز مدت پديد آورند، حساس باشيم؛ اين در حالي است كه متاسفانه پروژه فروپاشي ايدئولوژيك در ايران، اكنون نه تنها فيلسوف، تئوريسين، نويسنده، روزنامه نگار و هنرمند دارد، بلكه فقيه و متكلم هم يافته است.
وي با بيان اين كه از سال 1363 نخستين نزاع هاي روشنفكري در ماهنامه كيهان فرهنگي، حول محور غرب شناسي آغاز شد، گفت: از نخستين منازعات روشنفكران ايران پيش از پايان جنگ، بحث بر سر ماهيت غرب بود و روشنفكران ديني بر خلاف مباني نظري حضرت امام خميني (ره) درباره تمدن غرب، كوشيدند تا با مغالطه هاي فلسفي به تمدن غرب در قامت يك تمدن ارزشمند، مشروعيت دهند.
عضو مركز پژوهش هاي موسسه كيهان افزود: سال1365 اين گفتمان روشنفكري كه كم كم به سوي انسجام تشكيلاتي پيش مي رفت، نخستين زمزمه هاي خود در خصوص عدم مشروعيت نظام جمهوري اسلامي را سر داد؛ به عنوان نمونه عبدالكريم سروش در سخنراني خود گفت كه تلقي فاشيستي از دين در ايران حاكم شده است؛ اين در حالي است كه ماهنامه كيهان فرهنگي نيز كه آن هنگام ذيل مديريت كلان سيدمحمد خاتمي اداره مي شد، اصلي ترين رسانه اي بود كه چنين شبه افكني هايي را پوشش مي داد.
وي با بيان اينكه كساني كه پس از دوم خرداد روزنامه هاي زنجيره اي را در طيف هاي ليبرال دموكرات (روزنامه هاي جامعه، طوس، نشاط و...) و سوسيال دموكرات (صبح امروز، آفتاب امروز، خرداد و...) راه اندازي كردند، اغلب در ماهنامه كيهان فرهنگي فعاليت داشتند، ادامه داد: ماهنامه كيهان فرهنگي از سال 1367صاحب يك حلقه فكري و رسانه اي شد كه بيشترين انرژي خود را صرف كار نظري مي كرد و حاصل تئوري هاي خود را در اين ماهنامه منتشر مي كرد؛ به عنوان نمونه مانيفست فلسفي اصلاح طلبان كه همان تئوري تكامل معرفت ديني (قبض و بسط تئوريك شريعت) است، ازسال 1367 تا سال 1369 در اين ماهنامه منتشر شد.
نويسنده كتاب «شواليه هاي ناتوي فرهنگي» باتبيين اين تئوري گفت: نظريه تكامل معرفت ديني ناظر به اين معنا بود كه هيچ چيز در دين مقدس نيست؛ فقه، يك دانش بشري است و احكام فقه، تقدسي ندارد و در دنياي مدرن چون فقه شيعي خود را بازسازي نكرده است، بنابراين آدميان مي توانند از احكام آن كه سنتي است، پيروي نكنند؛ اين نظريه اصلاح طلبان بود كه با تقدس زدايي از دين، در حقيقت اسلام را منسوخ اعلام كردند؛ بايد با بازخواني اين نظريه و مقايسه تطبيقي آن با مجموعه نظري اصلاح طلبان، كاركرد اين نظريه را درك كرد.
وي افزود: فقهاي گرانقدري چون آيت الله ناصر مكارم شيرازي، آيت الله جوادي آملي و آيت الله مصباح يزدي و شخصيت هاي ارزنده اي چون استاد حسن رحيم پور ازغدي، نقدهاي ارزنده اي را بر تئوري تكامل معرفت ديني وارد كردند و نشان دادند كه تنها امري كه در اين نظريه مطرح نيست، تكامل است؛ اين نظريه بر پايه تئوري معرفت تجربي از كارل ريموند پوپر صورت بندي شده است.
فضلي نژاد با روايت فعاليت هاي پوپر در دوران جنگ سرد بلوك غرب با بلوك كمونيستي و شوروي سابق ادامه داد: در اسنادي كه از بايگاني امنيت ملي آمريكا و بر اساس قانون آزادسازي اطلاعات در ايالات متحده منتشر شده است، مي بينيم كه كارل پوپر ذيل چتر مالي سازمان جاسوسي «سيا» براي براندازي ايدئولوژي ماركسيست نظريه پردازي مي كرد؛ نظريات او در كتاب جامعه باز و دشمنان آن بر پايه خاستگاه هاي آمريكا در جنگ سرد ساخته شده است و اصالت فلسفي ندارد؛ اين اعترافي است كه در خود اسناد سازمان «سيا» عنوان شده است و حرف تازه اي نيست؛ آن ها امروز رسما مي گويند كه ما فيلسوفاني چون كارل پوپر، آيزايا برلين، ريمون آرون و هانا آرنت و حتي نويسندگاني چون آندره ژيد را بسيج كرديم تا براي فروپاشي ايدئولوژيك شوروي، توليد علم، نظريه و رمان كنند؛ اينان با راه اندازي كنگره آزادي فرهنگي در دوران جنگ سرد، اغلب نظريه پردازان خود را به كار گرفتند و با اختصاص صدها ميليون دلار، چندين نشريه علمي و ژورنال تئوريك را عليه انديشه هاي ماركسيستي منتشر و در داخل شوروي پخش كردند؛ نهادهاي فرهنگي بسياري را به راه انداختند تا گفتمان ها را در جامعه كمونيستي جا به جا كنند.
عضو مركز پژوهش هاي موسسه كيهان با بيان اينكه جا به جايي گفتمان ها توسط رسانه ها مقدمه فروپاشي ايدئولوژيك يك جامعه است، گفت: بلوك غرب از سال 1367 كه در جنگ سخت افزاري با جمهوري اسلامي ايران شكست خورد، كوشيد تا پروژه براندازي نرم افزاري را در ايران پيش ببرد و براي همين، تجربه جنگ سرد و فروپاشي بلوك شرق را درباره ايران نيز به كار گرفت تا نرم افزار انقلاب اسلامي را مسخ كند؛ براي اين جا به جايي گفتماني، يك پروژه رسانه اي طراحي شد كه انتشار نشرياتي مانند ماهنامه كيان، آدينه، دنياي سخن، گردون، فصلنامه گفت و گو و... در اين راستا بود؛ ماهنامه كيان نماينده جناح روشنفكران ديني و فصلنامه گفت وگو نماينده طيف روشنفكران سكولار بود كه البته هر دو يك راه را مي رفتند و در آستانه انتخابات سوم تير 1384 كه همه دستاوردهاي خود را بر باد رفته ديدند، با هم ائتلافي استراتژيك كردند و عليرغم ميل باطني خود، از كانديداي رقيب دكتر احمدي نژاد حمايت كردند.
وي افزود: از سال 1370 كه ماهنامه كيان منتشرشد، پروژه جا به جايي گفتمان ها كليد خورد؛ بدين معنا كه در برابر گفتمان انقلابي امام خميني (ره)، گفتمان ليبرال دموكراسي و بعد ليبرال سرمايه داري را ترويج كردند؛ گفتمان ايدئولوژيگرايي و استقرار حاكميت اسلام را به گفتمان ايدئولوژي ستيزي بدل كردند و اعلام داشتند كه اساسا ايدئولوژي، ضد انساني است كه مي خواهد جاي خدا بنشيند؛ نوشتند كه اسلام ايدئولوژيك كه داراي نظام سياسي است، يك قرائت فاشيستي از دين است و حاكميت اسلام چنان كه در جمهوري اسلامي اتفاق افتاده، مانند حاكميت كمونيسم در شوروي، انسانيت انسان را نابود مي كند؛ يعني دو ايدئولوژي كه هيچ ربطي به هم ندارند را هم از حيث ماهيت و هم از حيث نتيجه با هم مقايسه كردند كه اساسا قياسي باطل و ناصواب بود؛ چون اسلام، ديني الهي و البته ايدئولوژي اي قدسي است، اما ماركسيسم يك مكتب بشري مادي گرا بود.
نويسنده روزنامه كيهان ادامه داد: از ابتداي آغاز پروژه جا به جايي گفتمان ها، روشنفكران ديني و اصلاح طلب كه مي گفتند ما پرچم رفرم ديني و سياسي در ايران را به دست گرفته ايم، شروع به ساختن تقابل هاي جعلي كردند؛ مثلا مديريت علمي را در برابر مديريت فقهي قرار دادند و گفتند كه مديريت فقهي كه دستاورد انديشه امام خميني(ره) است در اداره جامعه ناتوان مي باشد و بايد ما به سوي برگزيدن مديريت علمي برويم تا طبقه تكنوكرات ها و فن سالاران حاكم شوند؛ اين در حالي است كه اساسا تكنوكراسي در اسلام وجود دارد و بر اساس روايت معصومين «اگر مومني بر مومن ديگري در قبول كاري سبقت گيرد، در حالي كه تخصص و علم كافي در انجام آن كار ندارد، او خائن به اسلام است»؛ اسلام بر مديريت علمي تا اين اندازه ارج مي نهد و قائل به حاكميت علم و عالمان است، اما اينان آمدند و يك تقابل مجعول درست كردند و فقه و علم را در برابر هم قرار دادند؛ عبدالكريم سروش دو مقاله با نام هاي «مديريت فقهي و مديريت ديني» و «مدارا و مديريت مومنان» كه ناظر بر همين تقابل مجعول بود، نوشت و امروز همين نظريه سروش كه از اساس يك مغالطه است، مبناي نظري حزب كارگزاران سازندگي ايران است.
فضلي نژاد با اشاره به اينكه در برابر تئوري جنگ حق و باطل و جنگ عقيده كه اساس نظريه امام خميني (ره) و قلب گفتمان انقلاب اسلامي است، اصلاح طلبان از سال 1373 نظريه شكاكيت و نسبي گرايي را ترويج كردند، گفت: با ترويج نظريه پلوراليزم ديني در ماهنامه كيان، گفتند كه اصل دين ثابت است، اما دست يافتني نيست و فرع دين كه فقه است، دست يافتني است، اما متغير است و هر كس درك و دريافتي از آن دارد؛ بر اين اساس، گفتند كه قرائت هاي مختلف از دين وجود دارد و هيچ چيز قطعي در دين وجود ندارد، همه چيز نسبي و پا در هواست، هيچ چيزي در اسلام اصالت ندارد و هركس مي تواند يك قرائت از دين داشته باشد و همه قرائت ها هم بر حق است؛ بعد هم نتيجه گرفتند كه وقتي همه قرائت ها بر حق است، پس هيچ قرائتي حق ندارد خود را بر ديگري تحميل كند و ادعاي حاكميت داشته باشد؛ اين در حالي است كه تئوري همزيستي مسالميت آميز هم از اينجا در آمد و اعلام كردند حالا كه همه بر حق هستند، نبايد كسي خود را بر ديگري تحميل كند و همه بايد همديگر را بپذيرند.
وي با تاكيد بر اينكه اين نظريات خلاف اصول قطعي اسلام و همچنين خلاف اصول قطعي علم است، اظهار داشت: ما كه نمي توانيم بگوييم هركس در علوم هر قرائتي را طرح كرد، حق است و هر كس بر پايه اصول نظري و مباني علمي يك علم، نظر و اجتهاد كند، بر حق است، اما آمدند و گفتند كه هيچ يك از آدميان برحق نيستند؛ چرا كه حقيقت ديني، يك گوي بلورين بود كه از آسمان بر زمين افتاد و هزار تكه شده و هر تكه آن در دست يك نفر قرار گرفت؛ اين يكي از بزرگترين مغالطه هايي بود كه اصلاح طلبان با عنوان روشنفكري ديني انجام دادند.
پيام فضلي نژاد گفت: در جغرافياي فروپاشي ايدئولوژيك، مفاهيمي همچون ايدئولوژي ستيزي، گفتمان شكاكيت، نسبيگرايي و پلوراليزم، فقه ستيزي به نام رفرم ديني و رنسانس اسلامي، روحانيت ستيزي به معني جايگزيني روشنفكران ديني به جاي روحانيت در برابر فلسفه انقلاب اسلامي مطرح شد و آنها اعلام كردند كه روحانيت با علوم جديد آشنا نيست و روشنفكران به سبب آشنايي با دستاوردهاي مدرنيته مجاز به هدايت مردم هستند؛ همچنين در جغرافياي فروپاشي ايدئولوژيك انقلاب اسلامي مرجعيت ستيزي كه اساسا يك پشتوانه امنيتي در سازمان جاسوسي سيا هم داشت مطرح بود كه اين مسئله را در سخنراني خود در مدرسه علميه معصوميه به تفصيل كاويده ام و دكترين مايكل برانت، معاون سابق سازمان اطلاعات مركزي ايالات متحده را شرح داده ام؛ گفتند اين فتاوي كه مراجع شيعي در ايران ارائه مي دهند به دليل ناسازگاري با مباني مدرنيته به غايت مشكوك هستند و حتي توصيه مي كردند كه مبادا از اين مراجع اطاعت كنيد، چرا كه مستوجب عقاب و جهنم مي شويد! در جغرافياي فروپاشي ايدئولوژيك انقلاب اسلامي همچنين، جامعه مدني را به عنوان تئوري ليبراليستي در برابر مدينه النبي قرار دادند تا ريشه آرمانخواهي را بزنند؛ چون اعتقاد به جامعه آرماني مهدوي برخلاف خاستگاه هاي جهان مدرن غرب است و از ريشه با ليبراليسم محافظه كاري كه دنبال توجيه اين نظم موجود است، مخالف است، ما به دنبال دكترين جهاني سازي مهدوي هستيم و غرب به دنبال جهاني سازي سرمايه داري و طرح تئوري مرده جامعه مدني پادزهر غرب براي جامعه آرماني اسلامي بود كه ناكام ماند.
عضو مركز پژوهش هاي موسسه كيهان ادامه داد: در جغرافياي فروپاشي ايدئولوژيك، رسانه هاي اصلاح طلبان كوشيدند كه گفتمان ليبراليسم را به جاي گفتمان انقلاب بنشانند؛ مي دانيد كه ليبراليزم اصالت را به سود و لذت مي دهد و از نظر انسان شناسي و معرفت شناسي، ليبراليسم هيچ نسبتي با انديشه الهي ندارد؛ ليبرال ها مي گويند فقط غرايز شهواني و سود اقتصادي اصالت دارد و عقل در خدمت توجيه خاستگاه هاي شهواني است - بالاتنه در خدمت توجيه اميال پايين تنه است - از توماس هابز كه نظريه جامعه طبيعي را صورت بندي كرد و گفت كه «انسان گرگ انسان است» تا جان لاك كه نظريه جامعه مدني را ساخت و پرداخت، معتقد بودند كه اساسا انسان براي حال كردن و لذت بردن به اين دنيا آمده اند، بنابراين انسان بايد تنها به فكر خودش باشد و دنبال سود و لذتش برود؛ ليبرال ها معتقدند كه ارزش هاي ديني، ايمان، اخلاق و عدالت ارزش ندارد، چون با معرفت تجربي قابل لمس و حس نيست و آن چيزي ارزش است كه قابل محاسبه و قابل لمس باشد؛ اصلا ليبرال ها به دين اصالت نمي دهند و براي همين است كه مي گويند هر كس هر قرائتي از دين داشت، درست است؛ چون اساسا مي گويند دين و ايمان مهم نيست و مهم سود اقتصادي و لذت شهواني است و در اين موارد كوتاه نمي آيند.
پژوهشگر روزنامه كيهان افزود: ليبرال ها بر اساس همين مباني عقلي گفتند كه دين چه ربطي به سياست دارد؛ چرا كه دين يك امر شخصي و سياست يك امري دنيوي است و تنها چيزي كه سرش نمي شود، ايمان و عدالت است؛ ماكياولي در كتاب شهريارش مي نويسد كه اخلاق مسيحي اخلاق پيرزن هاست، اخلاق حاكمان مبتني بر دروغ، ريا و زناست؛ نئوليبرال ها هم مي گويند دولت گداخانه فقرا نيست تا بخواهيم عدالت را در ميان جامعه توزيع كنيم، به ما چه كه فقرا مي ميرند؛ آن ها معتقدند كه ما مي آييم طبقه متوسط را تقويت مي كنيم، فقرا هم له شدند كه شدند؛ وقتي ببينند كه دارند له مي شوند، مغزشان به كار مي افتد تا كاري بكنند و شايد ابتكاري به خرج دهند و از فقر نجات يابند؛ اين تئوري نئوليبراليزم است كه متفكران آن صريحا مطرح مي كنند.
فضلي نژاد با بازخواني كارنامه دولت هاي سازندگي و اصلاحات گفت: متاسفانه برخي از تئوريسين هاي دولت سازندگي امروز اقرار مي كنند كه ما در هشت سال سازندگي بر مبناي تئوري هاي اقتصاد ليبراليستي حركت كرديم؛ خيلي آشكار هم آمدند و در نماز جمعه تهران در سال 1372 گفتند ما در دولت، ساز و كاري را طراحي كرديم كه هر كسي بيايد مجبور است سياست هاي توسعه اقتصادي را پي بگيرد، از مانور تجمل سخن گفتند و اينكه يك طبقه در فرآيند اين توسعه بايد له شود تا طبقه اي ديگر رشد كند؛ اين توسعه ليبراليستي در دولت اصلاحات هم دنبال شد و اساسا جهان بيني آقاي خاتمي اين بود؛ خاتمي روز 30 ارديبهشت 1375 در مصاحبه با روزنامه سلام گفت كه توسعه به معناي امروزش، ميوه يا شاخ و برگ تمدن جديد است؛ اگر آن تمدن آمده، توسعه هم خواهد آمد و به اين معنا، سخن كساني كه مي گويند ابتدا بايد خرد غربي را پذيرفت، تا توسعه بيايد، سخن بيراهي نيست؛ اين سخن را كامل كنم كه علاوه بر خرد و بينش غربي، بايد منش غربي متناسب با اين بينش را نيز پذيرفت.
نويسنده كتاب «شواليه هاي ناتوي فرهنگي» با بيان اينكه اين تفكر در توسعه كه اصالت را به تمدن غرب مي دهد، از اساس با مباني معرفتي امام خميني(ره) در تضاد است، گفت: در صحيفه نور، جلد 8، صفحه 99، امام فرمودند كه اين تمدن غرب، تمدن نيست، رو به توحش مي رود، همچنان كه غرب رو به توحش مي رود؛ يعني مردمي را مي سازد كه به جان هم بريزند و با چنگ و دندانشان همديگر را پاره كنند، بر خلاف تمدني كه مكتب هاي الهي مي خواهند انسان درست كنند.
وي اظهار داشت: بين اين دو ديدگاه تمدن شناسانه، تضاد بارزي خودنمايي مي كند؛ در دولت اصلاحات هم توسعه اقتصادي دوران سازندگي پيگيري شد و هم مباني سياسي دولت اصلاحات از فلسفه امام خميني دور شد، رسانه ها در اين ميان براي جا به جايي گفتمان ها در جامعه ايران و تغيير نرم افزاري انقلاب تلاش هاي بسياري كردند كه با انتخابات سوم تير 1384 همه آن تلاش ها نافرجام ماند.
فضلي نژاد افزود: حلقه كيان پس از انتخابات دوم خرداد 1376 به سه دسته تقسيم شد؛ اول، جناح ليبرال دموكرات كه روزنامههاي زنجيرهاي جامعه، طوس، نشاط و عصر آزادگان را منتشر كردند؛ اين جناح را شمسالواعظين، جلاييپور و سازگارا مديريت كردند؛ دوم، جناح سوسيال دموكرات كه روزنامههاي صبحامروز، آفتاب و هفتهنامه راهنو را منتشر كردند؛ اين جناح را حجاريان، اكبر گنجي، عباس عبدي، عليرضا علويتبار، رضا تهراني و... رهبري ميكردند؛ سوم، جناح سكولار كه در ماهنامه كيان ماندند؛ اين جناح را ابراهيم خليفه سلطاني مديريت ميكرد؛ اين سه جناح مجموعه مطبوعاتي را كه پس از تعبير فاخر مقام معظم رهبري در سال 1379 به نشريات «پايگاه دشمن» مشهور شدند، اداره كردند.
فضلي نژاد ادامه داد: تنها امري كه در آرايش رسانه اي پس از دوم خرداد به چشم نمي آمد، تكثر رسانه اي و تنوع بود؛ همان ها كه از سال 1370 پروژه فروپاشي ايدئولوژيك را پيش بردند، بعد از پيروزي آقاي خاتمي هم اغلب روزنامه ها و نشريات را مديريت مي كردند؛ مفاهيمي كه در طول شش سال تا انتخابات رياست جمهوري در حلقه كيان طرح و در ماهنامه كيان منتشر شد، پس از دوم خرداد به سطح روزنامه هاي مختلف اين طايفه كشيده شد؛ مي خواستند يك نظام معرفتي سكولار كه از ماسونيسم تغذيه مي كرد را با پروپاگاندا و تبليغات گسترده رسانه اي به جاي نظام فلسفي جمهوري اسلامي بنشانند.
عضو مركز پژوهش هاي موسسه كيهان با بيان اينكه فروپاشي ايدئولوژيك مقدمه فروپاشي فيزيكال يك نظام است، گفت: در هشت سال دولت اصلاحات، بسياري از رسانه ها و نهادهاي فرهنگي ما گفتمان ليبراليسم و سكولاريزم را تبليغ و ترويج كردند كه در راس آن انديشه جدايي دين از سياست بود؛ روزنامه هاي حزبي ما نظام سياسي ايالات متحده را به عنوان نظام سياسي ايده آل معرفي كردند و از ديگر سو، نشرياتي مانند ماهنامه زنان از حق سكسوآليته زنان، لغو حجاب و سقط جنين سخن گفتند؛ در همين نشريه كه چند ماه پيش توقيف شد، عمليات شهادت طلبانه زنان مسلمان در لبنان و فلسطين مسخره شد و زنان مسلمان ايران را به استهزا گرفتند؛ پيوندهاي اين نشريات با سازمان هاي تروريستي مانند سازمان فداييان خلق در روزنامه كيهان افشا شده است و از تز چند شوهري زنان سخن گفتند؛ ماهنامه دنياي تصوير از فيلم هايي كه همجنسگرايي را تئوريزه مي نمود، ستايش كرد و بازيگران و خوانندگان غربي مانند جنيفر لوپز و جودي فاستر و... را اسطورهاي جوانان كردند؛ اول گفتند كه جامعه مدرن و مدني با اسطوره مبارزه مي كند و به اين ترتيب اسطوره هاي ديني ما را مخدوش كردند تا اسطوره هاي فحشاي خودشان را جايگزين كنند؛ اين ماهنامه هم كه چندي پيش توقيف شد، سال ها به تبليغ فيلم هاي اروتيك و عاشقانه هاي جنسي پرداخت و كوشيد تا شقي ديگر از پروژه فروپاشي ايدئولوژيك را پيش ببرد.
فضلي نژاد افزود: يك نيروي رسانه اي پر انرژي را در همه عرصه ها فعال كرده بودند كه به يك نظام رسانه اي منسجمي دست يافته بود و مخزن نظري آن، ماهنامه كيان بود؛ در باب زنان، براي گسترش گفتمان فمينيسم راديكال، حلقه كيان به تاسيس ماهنامه زنان روي آورد؛ در عرصه فرهنگ نيز با نشرياتي چون ماهنامه فيلم، ماهنامه دنياي تصوير، هفته نامه سينما و... ظاهر شدند؛ در عرصه ادبيات، ماهنامه دنياي سخن، آدينه و الان هم ماهنامه هاي آزما و شوكران را منتشر مي كنند؛ در عرصه خبرگزاري ها، وجه غالب خبرگزاري ايسنا را به سمت تبليغ مباني نظري سكولاريزم سوق دادند؛ فيلم هاي سينمايي ما، بازتوليد فيلمفارسي هاي عصر پهلوي بود و نهادهايي مانند خانه هنرمندان به پاتوق تئوريسين هاي پروژه آمريكايي فروپاشي از درون بدل شده بود.
وي هشدار داد: پروژه فروپاشي ايدئولوژيك در ايران، اكنون نه تنها فيلسوف، تئوريسين، نويسنده، روزنامه نگار و هنرمند دارد، بلكه فقيه هم يافته است؛ آيت الله مكارم شيرازي اخيرا دردمندانه روند بيمار گونه در عرصه آيت الله سازي را هشدار داد و اعلام كرد كه به عنوان يك ناظر رسانه اي هشدار مي دهم كه دغدغه مراجع را پاس بداريم كه دغدغه گراني است؛ در روزگاري هستيم كه كسي كه ادعاي مرجعيت دارد، از كمپين يك ميليون امضاي زنان كه خواسته شان تغيير قانون اساسي، آزادي هموسكسوآليته، لغو احكام شرعي مانند حجاب، سنگسار فواحش، اعدام مجرمان و... است، حمايت مي كند و آقاي محمد تقي فاضل ميبدي مي گويد كه خواسته هاي اين كمپين با دين اسلام تعارضي ندارد! در دوره اي هستيم كه فردي مانند سيد حسين موسوي تبريزي به نحو مشروط فتواي تماشاي فيلم هاي اروتيكال را مي دهد و از خوانندگان زن مانند سيما بينا تقدير مي كند يا اسدالله بيات كه سايتش او را مرجع عاليقدر تقليد معرفي مي كند، از فعاليت مسالمت آميز خوانندگان زن طاغوت مانند گوگوش دفاع مي كند؛ زرادخانه معرفتي سكولاريزم در ايران اكنون فقها و متكلماني يافته است كه لباس روحانيت بر تن دارند و در رسانه ها حكم به جواز تك خواني زن براي مردان و لغو حجاب بازيگران سينما مي دهند و از كمپين هاي اباحه گر حمايت مي كنند.
نويسنده روزنامه كيهان اظهار داشت: عليرغم اين نظام رسانه اي منسجم كه پروژه فروپاشي ايدئولوژيك براي براندازي نرم جمهوري اسلامي ايران را پيگيري مي كرد، مردم ايران در سوم تير 1384 همه نقشه هاي بلوك غرب را برهم زدند و گفتمان امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري از غربت بيرون آمد؛ مفاهيم فلسفه انقلاب اسلامي دوباره در جامعه طرح شد كه نمونه آن جنبش عدالتخواهي است؛ اگر كاركرد دولت آقاي دكتر احمدي نژاد، تنها همين باشد كه گفتمان اصيل انقلاب را دوباره زنده كرد، به همين قدر مغتنم و مبارك است؛ اين گفتمان اصيل بر خلاف همه اين نظام سازي هاي معرفتي و رسانه اي، در بطن جامعه حضور داشت و با اقتدار خود را به رخ كشيد.
سخنراني پيام فضلي نژاد كه از ساعت 10 شب آغاز شد، در ساعت 12 نيمه شب پايان يافت و پس از آن دانشجويان بسيجي دوره آموزش تخصصي مهارت هاي رسانه اي، به مدت يك ساعت و پانزده دقيقه پرسش هاي خود را با پژوهشگر موسسه كيهان در ميان گذاشتند؛ اين جلسه كه با استقبال دانشجويان بسيجي همراه بود، در ساعت يك و نيم بامداد دوشنبه پايان يافت./انتهاي پيام/
يکشنبه 20 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[مشاهده در: www.snn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 280]
-
گوناگون
پربازدیدترینها