جهان - انگليس به دنبال نخست‌وزير تاثيرگذار در كاخ سفيداش

واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: جهان - انگليس به دنبال نخست‌وزير تاثيرگذار در كاخ سفيداش

جهان - انگليس به دنبال نخست‌وزير تاثيرگذار در كاخ سفيداش

محمدرضا نظري:انتشار يادداشت منتسب به توني بلر نخست‌وزير پيشين و رهبر حزب كارگر خطاب به براون وضعيت بحراني‌‌تري براي نخست‌وزير فعلي انگليس فراهم نموده است. هرچند كه جك استراو وزير دادگستري انگليس سعي مي‌كند تا حمايت رهبران رده‌بالايي حزب كارگر از گوردون براون جلب كند ولي پس از سه شكست پياپي حزب كارگر در انتخابات ميان‌دوره‌اي، جانشين توني‌بلر را تحت فشار بسيار شديدتري قرار داده است. تنها فرصتي كه براي براون باقي مانده است هفته اول ماه سپتامبر پس از تعطيلات تابستاني محسوب مي‌شود كه از طريق ترميم كابينه اقتدار خود را دوباره نشان دهد اين در شرايطي است كه وزيران قدرتمند دولت انگليس به‌طور محرمانه در تلاش براي خارج كردن وي از ساختمان شماره 10 داونينگ استريت (دفتر نخست‌وزيري) هستند تا حزب كارگر رهبر قدرتمندتري را تجربه كند به منظور بررسي وضعيت متزلزل كابينه گوردون براون و نيز تاثير انتخابات رياست‌جمهوري آمريكا روي حزب كارگر انگليس با دكتر سيدوحيد كريمي رئيس مركز اروپا و آمريكا دفتر مطالعات وزارت امور خارجه به گفت‌وگو پرداخته‌ايم.

آيا كاهش محبوبيت آقاي گوردون براون در ميان افكار عمومي انگليس عامل اصلي بحران در حزب كارگر محسوب مي‌شود؟
كاهش محبوبيت رئيس‌جمهور يا نخست‌وزير در كشورهاي اروپايي پس از برگزاري انتخابات موضوعي طبيعي است. به عنوان نمونه آقاي ساركوزي كه در فرآيند انتخابات داراي محبوبيت فراواني بود ولي اكنون گفته مي‌شود كه مردم فرانسه از انتخاب وي پشيمان هستند و متعاقب آن ميزان محبوبيت آقاي ساركوزي بسيار پايين آمده است. به همين دليل كاهش محبوبيت آقاي گوردون براون نيز طبيعي است ولي آنچه بحران داخلي حزب كارگر از تحولات داخلي كشور فرانسه متفاوت مي‌كند از دست دادن پست‌هاي نمايندگي اين حزب در پارلمان انگليس و اسكاتلند است. اين فرآيند باعث كاهش محبوبيت حزب كارگر نيز شده است. علت اصلي بحران حزب كارگر را بايد در جابه‌جايي قدرت در كاخ سفيد جست‌وجو كرد شايد در ابتدا درباره طرح رابطه موجود مابين وضعيت حزب كارگر و تحولات در كاخ سفيد تعجب كنيد. آقاي ديويد ميليبند وزير امور خارجه فعلي انگليس، طي سخنراني كه در سال گذشته ايراد كرد اعلام نمود تعريف قبلي كه از منافع ملي انگليس مطرح بود كه اين كشور دوست و دشمني دائمي ندارد بلكه دوست انگليس منافع ما محسوب مي‌شود ديگر فاقد اعتبار است. به اين دليل كه منافع انگليس و آمريكا با يكديگر گره خورده و دو كشور از روابط مستحكمي برخوردار هستند. در واقع بين سياستمداران انگليسي و آمريكا از اصطلاح رابطه ويژه درباره اين رابطه مستحكم استفاده مي‌شود. مي‌توان به اين نكته اشاره كرد كه انگليس از طريق همين رابطه ويژه به دنبال اغفال آمريكاست تا از قدرت اين كشور در راستاي منافع انگليس بهره‌برداري كند. در كنار اين موضوع بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه آقاي گوردون براون با اين قول نخست‌وزير انگليس شد كه از آمريكا فاصله بگيرد و سياست‌هاي مستقل‌تري اتخاذ كند و متعاقب آن به مرور نيروهاي نظامي انگليس را از عراق و افغانستان خارج كند ولي پس از گذشت دوران تصدي پست نخست‌وزيري نتوانسته است به اين اهداف دست پيدا كند. اين عوامل از يك طرف باعث كاهش محبوبيت آقاي براون در مابين مردم انگليس شده است و از طرف ديگر سياستمداران پشت صحنه حزب كارگر كه اكثريت آنها از طرفداران آقاي توني‌بلر محسوب مي‌شوند بر اين باور رسانده است كه آقاي براون از كاريزماي لازم جهت تاثيرگذاري روي رئيس‌جمهور آينده آمريكا برخوردار نيست و به همين دليل كاهش محبوبيت آقاي براون را بهانه‌اي قرار داده‌اند تا بتوانند رهبري حزب را تغيير دهند.
با توجه به ركود اقتصادي در انگليس و كاهش رشد اقتصادي اين كشور كه در پايين‌ترين حد خود طي چند سال اخير قرار دارد آيا آقاي براون براي حفظ اقتدار خود حاضر خواهد شد تا كابينه خود را ترميم كند؟
ركود اقتصادي كه در انگليس به وقوع پيوسته است ادامه يك روند بين‌المللي محسوب مي‌شود. در واقع آنچنان در هم تنيدگي سياست‌هاي خارجي و اقتصادي كشورهاي غربي زياد شده است كه ركود اقتصادي و بحران مسكن در آمريكا مي‌تواند به صورت خودكار روي كشورهاي اروپايي كه روابط تنگاتنگ اقتصادي با آمريكا دارند تاثيرگذار باشد. نكته ديگري كه مي‌توان درباره تورم و ركود اقتصادي انگليس اشاره كرد مربوط به اين موضوع مي‌شود كه هر نخست‌وزيري كه در اين كشور به قدرت مي‌رسد مي‌تواند يك سري از سياست‌هاي سخت در سياست خارجي يا اقتصاد به مردم تحميل كند زيرا مي‌داند كه اين مشكلات در آينده كمتر خواهد شد و تا چهار سال بعد نيز به راي مردم نيازي ندارد و اين به يك روند عمومي در مابين كشورهاي غربي تبديل شده است. اين موضوع باعث مي‌شود كه پس از انتخابات رياست‌جمهوري يا نخست‌وزيري شاهد افت شديد مقبوليت اجتماعي، سياسي آنها باشيم. در واقع مردم به دنبال كاهش ماليات و افزايش اعتبارات هستند و مطالبات زيادي مي‌خواهند ولي دولت‌ها نه تنها به آنها عمل نمي‌كنند بلكه از طريق سياست‌هاي خاصي كه دنبال مي‌كنند مردم را به سوي زندگي سخت‌تر هدايت مي‌كنند.
نكته سومي كه در سوال شما مطرح بود موضوع ترميم كابينه است. به‌طور معمول پس از اينكه سياستمداران به تعطيلات تابستاني ماه‌هاي ژوئيه و اوت مي‌روند در بازگشت در ماه سپتامبر وزارتخانه‌هايي كه طي سال گذشته مفيد و موثر نبودند مورد بازنگري قرار مي‌دهند. در واقع اين موضوع در بسياري از كشورها به يك عرف تبديل شده است ممكن است كه امسال نيز اين رويه در مورد حزب كارگر و دولت انگليس محقق شود به خصوص اينكه اگر آقاي براون بخواهد اقتدار خود را در كابينه بيشتر كند مجبور است در كابينه تغييراتي انجام دهد. البته اين تغييرات باعث مي‌شود تا مردم نيز فكر كنند بايد فرصت بيشتري براي كابينه آقاي براون قائل شوند.
با توجه به رابطه نزديك وزير اقتصاد با آقاي براون و شرايط نامناسب اقتصادي اين كشور آيا نخست‌وزير حاضر خواهد شد تا پس از تعطيلات تابستاني وزير اقتصاد را بركنار كند؟
اتخاذ چنين تصميمي بستگي به توازن قدرت در كابينه آقاي براون دارد. به‌طور معمول وزير اقتصاد و دارايي در انگليس نزديك‌ترين شخص و مورد اعتمادترين فرد به شخص نخست‌وزير محسوب مي‌شود در واقع از وزير اقتصاد مي‌توان به عنوان يار استراتژيك نخست‌وزير ياد كرد به همين دليل بعيد مي‌دانم كه آقاي گوردون براون تعداد افراد حامي خود را در كابينه كاهش دهد مگر اينكه تحت فشار بسيار زيادي مجبور شود چنين تصميمي اتخاذ كند. البته بايد به اين نكته توجه داشت كه از آنجايي كه آقاي براون با راي مستقيم مردم انتخاب نشده است از اقتدار لازم براي سمت نخست‌وزيري و نيز اشراف كامل روي كابينه برخوردار نيست. با در نظر گرفتن چنين شرايطي امكان وقوع هر تغييراتي در كابينه وجود دارد ولي به دليل رابطه نزديك وزير اقتصاد با شخص نخست‌وزير وي به احتمال زياد در اين سمت باقي مي‌ماند.
به دنبال روند نزولي محبوبيت حزب كارگر در انتخابات ميان‌دوره‌اي مجلس عوام انگليس اين حزب كرسي انتخابي گلاسكو كه چند دهه در اختيار داشت به يك نامزد ملي‌گرا واگذار كرد. تا چه اندازه اين فشار رواني آقاي گوردون براون و حزب كارگر وادار به برگزاري انتخابات زودرس مي‌كند؟
حزب كارگر ممكن است كه تعدادي از كرسي‌هاي مجلس را از دست داده باشد ولي تا زماني‌كه اكثريت مجلس را در اختيار دارد سقوط نمي‌كند. البته از دست دادن كرسي مجلس در انتخابات مي‌تواند تاثير رواني رسانه‌اي داشته باشد ولي در استحكام دولت مشكلي ايجاد نمي‌كند. در بعضي از مواقع دولت انگليس با اختلاف چند راي تشكيل شده است و حتي براي يك دوره كامل در قدرت باقي‌مانده است. به هر حال گروه‌هاي مخالف از ضعف دولت به عنوان شانتاژ استفاده مي‌كنند ولي بايد توجه داشته باشيم كه انتخابات ميان‌دوره‌اي هميشه وجود ندارد بلكه به دنبال استعفا يا فوت نماينده‌اي شرايط به صورت اتفاقي براي انتخابات فراهم مي‌شود و حزب كارگر نيز اين فرصت را از دست داده است. با توجه به چنين شرايطي گروه‌هاي مخالف ممكن است سروصداي رسانه‌اي ايجاد كنند يا حتي در ميان افكار عمومي مردم براي انتخابات آينده نفوذ كنند ولي همانطور كه اشاره شد آقاي براون و حزب كارگر تا سال 2010 ميلادي قدرت را در اختيار دارند و در صورت تمايل مي‌توانند انتخابات زودرس را برگزار كنند البته در صورتي كه آقاي براون بخواهد انتخابات پيش از موعد را برگزار نكند قانون به وي اين اجازه را داده است به عنوان نمونه در شرايطي كه مردم از طريق تظاهرات گسترده عليه آقاي توني‌بلر هر روز انزجار خودشان را نشان مي‌دادند ولي قانون به آقاي بلر تا سال 2010 ميلادي اجازه مي‌داد تا در قدرت باقي بماند ولي به دليل اينكه حزب مخالف از تظاهرات مردم سوءاستفاده نكند و حكومت ناكارآمد نشود در داخل حزب كارگر مصامحه‌اي صورت گرفت و شخص جديدي را براي سمت نخست‌وزيري معرفي كردند.
در شرايطي كه در هفته گذشته شاهد اعتراض فرماندهان نظامي انگليس بوديم چرا آقاي گوردون براون برنامه مشخصي براي خروج نيروهاي انگليسي از عراق ارائه نمي‌كند؟
بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه ژنرال‌هاي منتقد در خارج از قدرت قرار دارند و به همين دليل امكان انتقاد براي آنها وجود دارد. البته اعتراض آنها بيشتر مربوط به مباحث رفاهي آنها مي‌شود. در واقع آنها خود را با سربازان آمريكايي مقايسه مي‌كنند و اين موضوع فشارها براي بالا بردن تسهيلات سربازان انگليسي بالا مي‌برد. در كنار اين موضوع يك خواست مردمي در انگليس وجود دارد كه خواهان برگشت سربازان انگليسي هستند ولي اين اعتراض‌ها فشار قابل توجه‌اي براي خروج نيورهاي اشغالگر انگليس از عراق و افغانستان به وجود نمي‌آورد. آقاي براون با اينكه قول داده بود تعداد نظاميان انگليسي در عراق را كاهش دهد ولي آنها را به افغانستان منتقل مي‌كند و اين موضوع به يكي از عوامل كاهش محبوبيت آقاي گوردون براون در بين مردم انگليس تبديل شده است. در همين راستا وعده‌هايي كه وي براي خروج نيروهاي انگليسي تا سال 2010 ميلادي مطرح مي‌كند فقط براي آرام كردن افكار عمومي اين كشور است و دولت درصدد عقب‌نشيني نيست.
پس از قدرت كاريزماتيك خانم مارگارت تاچر، جان ميجر با مشكلات عديده‌اي توانست دولت خودش را به پايان برساند آيا در فقدان چهره پرنفوذي مانند توني بلر، آقاي گوردون براون خواهد توانست تا سال 2010 ميلادي بر مسند قدرت باقي بماند؟
از نظر اساسنامه نانوشته انگليس آقاي براون و حزب كارگر تا سال 2010 ميلادي براي حكومت در انگليس داراي قيموميت هستند. البته چالش‌هاي درون حزب كارگر مي‌تواند منجر به اغتشاش شود و در نهايت نخست‌وزير را وادار به كناره‌گيري كند و يا اينكه از داخل حزب به وي راي عدم اعتماد داده شود. با توجه به رقبايي كه در مقابل آقاي براون در حزب كارگر وجود دارد اين احتمال مي‌رود كه وي مجبور به ترك پست نخست‌وزيري انگليس شود.
در صورت مسامحه جديد حزب كارگر براي بركناري آقاي گوردون براون گزينه اصلي حزب كارگر براي تصدي سمت نخست‌وزيري ا نگليس چه كسي است؟
اعضاي حزب كارگر درصدد هستند كه همين بلايي كه بر سر آقاي توني بلر آوردند اين‌بار براي آقاي براون رقم بزنند. گزينه اصلي تصدي سمت نخست‌وزيري در حزب كارگر نيز آقاي ديويد ميليبند است البته گروهي در حزب كارگر با وي مخالف هستند و معتقدند آقاي ميليبند خيلي جوان است و سياست‌هاي آقاي توني بلر را اجرايي مي‌كند به همين دليل در طي سال گذشته در سمت وزير امور خارجه انگليس اجازه تغييرات در وزارت امور خارجه را نداده است. در واقع سياست‌هاي آقاي ميليبند همانند توني بلر است. اگر به سخنراني و مصاحبه آقاي ميليبند توجه داشته باشيم به‌صورت آشكار سياق كلام آقاي توني بلر مشهود است ولي با توجه به اينكه راي در درون حزب صورت مي‌گيرد با توجه به تمام انتقادها حدود 90درصد شانس راي آوردن وي وجود دارد. اگر انتخاب آقاي ميليبند را به اين نكته پيوند بزنيد كه انگليس نيازمند نخست‌وزيري است كه در كاخ سفيد تاثيرگذار باشد اين نقش كاريزما در آقاي ميليبند نمايان است به همين دليل وي شانس بيشتري براي تصدي رياست‌ حزب دارا مي‌باشد تا در جايگاه نخست‌وزير انگليس سياست]‌هاي قبلي توني بلر ادامه پيدا كند.
كارنامه سياست خارجي آقاي گردون براون به‌خصوص در منطقه جهان اسلام را طي يك سال اخير چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
كارنامه آقاي براون بسيار منفي است. البته اين موضوع مربوط به جايگاه نخست‌وزير نيز مي‌شود. در واقع نخست‌وزيران انگليس كه بدون راي مستقيم مردم حكومت مي‌كنند فاقد اقتدار لازم هستند به همين دليل آقاي براون بيشتر از اينكه نخست‌وزير مردم باشد نخست‌وزير حزب كارگر محسوب مي‌شود به اين دليل كه اگر حزب كارگر وي را قبول نداشته باشد به راحتي از جايگاه نخست‌وزيري بركنار مي‌شود در مطبوعات انگليس مي‌خوانيم كه ميل باطني آقاي براون اين است كه از آمريكا فاصله بگيرد و سربازان انگليسي از منطقه جهان اسلام را خارج كند ولي به دليل فشارهاي درون حزبي امكان اتخاد چنين تصميمي را ندارد. وي مايل است اسم وي به عنوان نخست‌وزيري ثبت شود كه مدت طولاني‌تري در كاخ نخست‌وزيري انگليس باقي مانده است و اين موضوع باعث شده است تا خواسته‌هاي حزب كارگر كه مخالف افكار خودش محسوب مي‌شود را بپذيرد.
به‌دنبال عدم تصويب پيمان ليسبون در ايرلند آيا در سياست‌هاي آقاي براون در قبال اتحاديه اروپا و اين پيمان تغييراتي را شاهد خواهيم بود؟
انگليسي‌ها نسبت به اتحاديه اروپا هميشه آخرين مسافرين قطار اروپا محسوب مي‌شوند. در واقع آنها سعي مي‌كنند تا قطار را نگه دارند ولي زماني كه قطار به راه افتاد داخل آن مي‌شوند. احزاب انگليسي از راي منفي ايرلند دلخوش هستند و مواضع احزاب انگليسي در اين زمينه متفاوت نيست.
انتخابات رياست‌جمهوري ‌آمريكا و انتخاب اوباما و يا مك‌كين چه تاثيري را روي ادامه فعاليت كابينه آقاي گوردون براون و حزب كارگر انگليس خواهد داشت؟
يكي از عوامل افزايش بحران در دولت انگليس به دليل جابه‌جا شدن قدرت در كاخ سفيد است. براي اينكه انگليس و آمريكا هر دو متحد پيوند خورده در يكديگر هستند معتقدم كه اگر آقاي مك‌كين شانس استقرار در كاخ سفيد را پيدا كند آ‌قاي براون با مشكل جدي مواجه نمي‌شود چون سياست‌هاي فعلي آمريكا ادامه پيدا مي‌كند ولي در صورتي كه آقاي اوباما انتخاب شود با توجه به قول‌هايي كه براي تغيير سياست‌ خارجي آمريكا در زمان انتخابات رياست‌جمهوري داده است ولي اين تغيير سياست‌هاي شفاف نيست. آنچه مشهود است سياست‌هاي آقاي اوباما از مك‌كين و جورج بوش فاصله خواهد داشت. همين تغييرات امكان برنامه‌ريزي انگليس را براي تاثيرگذاري در كاخ سفيد سلب كرده است. آقاي كريستو فريمير در كتابي نوشته است كه با اينكه آقاي جورج بوش در سال 2001 ميلادي انتخاب شد ولي خانم تاچر با آقاي بوش در سال 1998ميلادي به‌عنوان فرماندار تگزاس ملاقات كرده بود. بايد به اين نكته توجه داشت كه در آمريكا روساي جمهور در نوبت وجود دارد و انگليس نيز از اين فرصت استفاده مي‌كند. در مدتي قبل آقاي اوباما در لندن حضور داشت و ملاقاتي با روساي احزاب مختلف برگزار كرد. بر مبناي اين رايزني‌ها اكنون حزب كارگر به اين نتيجه رسيده است كه شخصي قوي‌تر از آقاي گوردون براون براي تاثيرگذاري در كاخ سفيد نياز است.
يکشنبه 20 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]

[مشاهده در: www.tabnak.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]