واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: گزارش تحليلى از تبعات لايحه حمايت از خانوادهتزلزل يا تقويت بنيان خانواده
مژگان عيارى -در روزهايى كه نمايندگان مجلس هشتم خود را براى بررسى لايحه حمايت از خانواده در صحن علنى مجلس آماده مىكنند موجى از اعتراضات صاحبنظران اجتماعي، بويژه فعالان حقوق زنان را به دنبال داشته است. معترضين معتقدند تصويب لايحه حمايت از خانواده نه تنها منجر به متلاشى شدن خانوادهها مىشود بلكه در تشديد مسائل روانى نيز موثر است برخى صاحبنظران با مطالعه اوليه لايحه اعلام كردند كه اين لايحه گامىدر جهت حمايت از خانواده نيست و حركتى در جهت تنزل بنيان خانواده تلقى مىشود.
لايحه حمايت از خانواده اواخر تابستان سال گذشته از سوى دولت نهم به مجلس هفتم تقديم شد. اين لايحه 53 مادهاى پس از تصويب تمامىقوانين پيش از خود را در موضوعهاى خانواده نسخ مىكند. دو ماده 23 و 25 مورد اعتراض واقع شده است به طورى كه دولت در لايحه حمايت از خانواده با اضافه كردن اين دو ماده ابتدا ازدواج مجدد براى مرد را بدون اجازه همسر اول مجاز دانسته (ماده 23) و بر مهريه زوجه ماليات وضع كرده (ماده 25). كارشناسان حقوقى تصميم مجلس براى تصويب اين لايحه را مغاير با نص صريح قانون اساسى مىدانند. در اصل دهم قانون اساسى به صراحت آمده است از آنجا كه خانواده واحد بنيادى جامعه اسلامىاست همه قوانين و مقررات و برنامهريزىهاى مربوطه بايد در جهت آسان كردن تشكيل خانواده، پاسدارى از قداست آن و استوارى روابط خانوادگى بر پايه حقوق و اخلاق اسلامىباشد. در سوره نساء آمده است به شرط عدل مىتوانيد چند همسر انتخاب كنيد. حال اين پرسش مطرح است كه آيا شرط عدالت فقط به معناى رفتار عادلانه مالى است و بهداشت روانى خانواده چه جايگاهى در اين مسئله دارد؟ احساس عدالت داشتن در يك امر روانى قابل اثبات و تصور نيست آيا عدالت از نظر مفهومى تابع شرايط زمان و مكان نيست؟ معترضين با نگاهى به فقه، تمهيدات پيشبينى شده براى ازدواج مجدد يا اخذ ماليات از مهريه را خلاف شرع اسلام مىدانند. اين در حالى است كه آيتا... العظمىصانعى اخيرا در فتوايى اعلام كردهاند ازدواج مجدد مرد بدون رضايت همسر خلاف شرع، حرام و گناه است. حتى ايشان ثبت ازدواج را كه بدون كسب رضايت همسر اول باشد را هم باطل دانستهاند اين به آن معناست كه عملا اقدام به ازدواج مجدد جايز نيست علاوه بر آن آيتا... صانعى اخذ ماليات از مهريه را حرام دانستند. به گفته صاحبنظران حقوقى و اجتماعى لايحه حمايت از خانواده حق انتخاب را بيش از پيش از زن مىگيرد و تمام اختيارات زن و فرزند را در اختيار مرد قرار مىدهد. تداوم اين اقدامات در طرح سهميهبندى جنسيتى و محدوديت ورود زنان به دانشگاهها، طرح امنيت اجتماعى و اخلاقى و ساير طرحهاى دولت، كنترل زنان در هر حوزهاى را نشان رفته است. لايحه حمايت از خانواده تشديد كنترل به زنان خانوادههاست. خبرنگار اجتماعى حيات نو به نظرخواهى از چند تن از صاحبنظران در رابطه با لايحه حمايت از خانواده پرداخته است.
دكتر زهره خسروى استاد روانشناسى دانشگاه الزهرا (س) معتقد است جامعه امروز ايران با معضلات و مشكلات زيادى در رابطه با مسائل خانوادگى درگير است، افزايش آمار طلاق، آسيبهاى خانوادگى در ارتباط با كودكان و نوجوانان، مشكلات ازدواج و افزايش سن ازدواج جوانان جامعه را دچار بحران كرده است و در اين شرايط تصويب لايحه حمايت از خانواده، مسائل و معضلات خانوادگى را افزايش مىدهد. متن اين گفتوگو در پى مىآيد:
از نظر آسيبشناسى اجتماعى لايحه حمايت از خانواده را چطور ارزيابى مىكنيد؟
در كشورى كه مدعى استحكام خانواده و قداست بخشيدن به خانواده است اين لايحه حمايت از خانواده موجب تزلزل اين قانون و از بين بردن استحكام خانواده مىشود.با انجام تحقيقاتى در رابطه با بحث تعدد زوجات در خانوادههايى كه اين مسئله رخ داده است، آسيبهايى كه براى زن يا فرزندان داشته وهمچنين آسيبهايى كه براى خود مرد داشته است نشان مىدهد كه لايحه حمايت از خانواده استحكام و قوام خانواده را زيرسوال مىبرد .چطور مىتوانيم به اين لايحه وجهه قانونى يدهيم، اين مسئله براى خانوادههايى كه تعدد زوجات در آن اتفاق نيفتاده، نيز آسيبزاست و تعدد زوجات بىاعتمادى و ناامنى در خانواده ايجاد مىكند. وقتى يك پديده تبديل به نوعى هنجار قانونى شد، بالاخره احتمال وقوع آن را به وجود مىآورد، و خيلى وقتها امنيت و اعتماد را از خانوادهها صلب مىكند باتصويب اين لايحه زن در موقعيتى قرار مىگيرد كه در صورت اعمال رفتارهايى از نوع گذشت و فداكارى ميدان را براى حضور يك زن ديگر باز مىكند و اين موضوع گاه تبديل به يك فضاى رقابتى مىشود كه زن طورى رفتار كند كه مرد تصور زندگى دوم با زن ديگرى و توان اين كار را نداشته باشد.تنشهاى به وجود آمده از تعدد زوجات درخانواده زود گذر نيست تحقيقات نشان داده كه خانواده دچار تنشهاى مداوم و شديد مىشود و تاثيرات ديرپايى را روى بچهها مىگذارد، و اگر بچهها، زمينه يكسرى اختلالات را داشته باشند، اين تنشها باعث مىشود كه اختلالات آنها كاملا آشكار شود و صدمههاى واقعا جبرانناپذيرى را بخورند. اين بچهها، تصورى كه نسبت به زندگى آينده دارند، فرزند دختر نسبت به مرد نگاهى همراه با بىاعتمادى پيدا مىكند.
فرزندان پسر اين شيوه را براى آيندهاش ادامه مىدهد و تعارضاتى كه بين بچههاى دو خانواده ايجاد مىشود دوخانواده را كانون تعارضات مىكندو كينه و دشمنى يگانه بحث موجود در اين فضا است و كودكان دچار دوسوگرايى و دوگانگى و تعارضات شديد مىشوند.
زيرا زمينههاى آزار و اذيت مادر را مىبيند و عشق ونفرت توامان نسبت به پدر دارد و عشق و نفرتى و نسبت به خواهر و برادرهاى نامادرى پيدا مىكنند. اين موارد آسيبهاى جدى بر فرزندان اين خانوادهها وارد مىكند و با بالا بودن توان مالى و اقتصادى مرد مشكلات به قوت خود باقى است . عواطف كه با پول قابل معامله نيست . در بسيارى موارد زن در آپارتمان 50 مترى زندگى كند ولى يك زندگى همراه با امنيت عاطفى براى پرورش بچههاى سالمتر را ترجيح مىدهد.
تعدد زوجات چه آسيبهاى روانى و اجتماعى را نصيب زنان مىكند؟
براى يك زن رابطه زناشويي، هويت زندگى زناشويى است . رابطه جنسى با يك مرد به عنوان همسر هويت زن را تعيين مىكند.حال آنكه در زناشويى براى برخى مردان ارضاى جنسى اهميت دارد ولى زن از اين مسئله هويت پيدا مىكند و به عنوان زن زندگي، احساس مىكند، موجوديت باارزشى دارد. در صورت ازدواج مجدد مرد هويت زن خدشهدار مىشود. در واقع به نوعى به زن گفته مىشود كه تو در اين زمينه بىارزش بودهاى و به درد نمىخورى و احساس حقارت را به زن مىدهد، حس انتقام را در زن بيدار و يكسرى انحرافات در زن آغاز مىشود. گاهى اوقات زمينه اين انحرافات و انتقامجويىها در زنها حاصل بيوفايى و خيانت مرد است.در واقع زن در اين موقعيت به شدت آسيب مىبيند. مرد در واقع به زن مىگويد تو به درد نخورى و هيچ بودى و كس ديگرى بايد مىآمد! شيوه تعدد زوجات بسيار عجيب است. مرد با ازدواج مجدد خانواده خودش را فداى خانواده دوم مىكند، اين در حالى است كه با اين كار خانواده دوم هم نه تنها احيا نمىشود بلكه آسيبها دو برابر مىشود، كودكان چنين خانوادههايى دچار تعارضات شديد مىشوند.
فكر نمىكنيد، اين قضيه باعث افزايش فساد در ميان زنان شود؟
دخترانى كه طعم تلخ ازدواج مجدد پدرانشان راچشيدهاند رغبتى به ازدواج از خود نشان نمىدهند و اگر هم تن به ازدواج دهند. به هر حال با يك نگاه منفى نسبت به مرد برخورد مىكنند با مراجعه به زندانها، متوجه مىشويم در بسيارى موارد بزه زن در برابر خيانت همسر اتفاق مىافتد چون حس انتقامجويى در زن بيدار مىشود .بهر حال اين اخلاقيات است كه لگدمال مىشود.
فكر نمىكنيد، پرداختن به همچنين، لايحهاي، مرد را از نظر رواني، احساسى و ماهيت انسانى تحت تاثير قرار مىدهد آيا اين توانايى روانى در مرد هست كه با چهار زن باشد و آيا اين او را دچار اختلال نمىكند؟
مرد را دچار چند پارگى شخصيت مىكند و تبديل به آدمىمىشود كه بايد نقشهاى متعددى را ايفا كند و حتى خيلىوقتها رذيلتهاى اخلاقى هم شكل مىگيرد مثل دروغ گفتنها، پنهانكارىها، عدم صداقتها، كه اين نه تنها به رشد مرد كمك نمىكند بلكه باعث انحطاط اخلاقى مىشود و يگانگى شخصيت و وحدت شخصيت مرد به هم مىريزد .با يك كار تحقيقاتى مىشود فهميد كه مردهايى كه چنين كارى را انجام دادهاند چقدر خوشبخت بوده اند. در تعدد زوج تنها نياز و حالتهاى شهوانى زودگذر مدنظر است كه با تصويب اين لايحه قالب قانون مىيابد و با توجه به خيل عظيم مشكلات كه بر سر راه خانوادههاست تعدد زوج، در فرهنگها پذيرفتنى نيست و فرهنگ ما با چنين مسئلهاى مشكل دارد و نپذيرفته و آنچه خانواده ايرانى پذيرفته اخلاقياتى است كه به موجب آن زن و مرد خيانت نمىكند و مرد نيز نبايد به خاطر بيرونريزىهاى شهوانى سراغ يك زن ديگر را بگيرد و در جامعه بايد اين ارزشهاى اخلاقى درونى شود و قانون عامل حفظ ارزشها و اخلاقيات است.
اگر قرار باشد ساختار خانواده را تغيير بدهيم بايد بر اساس چه چيزى شكل بگيرد و ساختار خانواده بر اساس چه ايدهاى بايد پديد آيد؟
آنچه مسلم است بدون تفاهم، همكاري، فداكاري، گذشت، انسجام خانواده پديد نمىآيد. حال اگر زنى در موقعيت عدم امنيت و خطر قرار بگيرد، همكاري، گذشت و فداكارى در او از بين مىرود . زنى كه در زندگى صرفهجويى مىكند با حداقل امكانات كنار مىآيد احساس مىكند مرد شريك زندگى اوست و هر دو احتياج به استراحت و تفريح و تنوع دارند بنابراين سعى مىكند خيلى فشار اقتصادى بر مرد وارد نكند و اين احساس را بكند كه خود او طرف ديگر زندگى با تفاهم است. اگر اين زن احساس بكند، كه اين فداكارىها، گذشتها و صداقتها موجب اين مىشود كه زندگىاش را از دست بدهد، موجب مىشود كه مرد امكان اين را داشته باشد كه زن ديگرى را به زن خود ترجيح دهد و انتخاب كند،ساختار خانواده بهم مىريزد. در واقع پايههاى خانواده بر اساس فداكاري، گذشت، تفاهم و همكارى است و اگر مرد يا زن مسائل را فقط از ديد و منافع شخصى خود ببيند خانواده متلاشى مىشود.
گفته مىشود تصويب اين لايحه براى اين بوده است كه به مشكل ازدواج كمك كند؟
تعدد زوجات را پسران جوان و مجرد انجام نمىدهند بلكه مردانى در پى ازدواج مجدد هستند كه زن و خانواده دارند اگر دستاندركاران جامعه به دنبال حل معضل ازدواج هستند بايد معظلات جوانان را حل كنند چرا پسرى كه 30 سال سن دارد هنوز فكر مىكند كه نمىتواند ازدواج كند، بخشى از آن البته مشكلات اقتصادى است بايد آن را حل بكنند. واقعا اگر يك پسرى سىساله، حمايتهاى خانوادگى نداشته باشد حتى اگر شغل هم داشته باشد يك جاى كوچك براى زندگىاش را به راحتى مىتواند تهيه كند. چرا اينها راه را به بيراهه مىروند، و يا مسائل فرهنگى كه جا افتاده كه دختر و پسر احساس مىكنند خيلى دليلى براى ازدواج هم وجود ندارد و ترجيح مىدهند به شكلهاى ديگر نيازهايشان را برطرف كنند، به هر حال مشكل جامعه زيادهطلبى و زيادهخواهى قشرى از مردان است. مردى كه نمىتواند وفادارى خودش را نسبت به زندگىاش حفظ كند و به خاطر مسائل غريزى حاضر است همه چيز را زير پا بگذارد، دومىرا هم زير پا خواهد گذاشت.
يکشنبه 20 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]