واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: انشاي برگزيده دانش آموزي در قم سيماي آسماني و آرزوهاي قنوت
او جل جلاله، عطا كه دهد به كرم خود دهد نه به استحقاق تو، به وجود خود دهد نه به سجود تو، به فضل خود دهد نه به فعل تو، به خدايي خود دهد نه به كدخدايي تو.
تنها هدف والاي جهان آفرينش، عبادت است و اطاعت خلق در برابر خداوند:
ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون 1 نماز معراج مؤمن است كه الصلوه معراج المؤمن 2 و مهمترين مقياس اعمال در روز قيامت: اول مايحاسب به العبد الصلوه ان قبلت قبل ماسواها و ان ردت رد ماسواها. نماز طهارت روح است از همه رذايل و مفاسد دنيا و آموزنده ي تمام فضايل روح است براي آدميان. پس نماز واقعي كوثري است كه انسان را پاك و مطهر مي سازد.3
وقتي صداي اذان را مي شنوم، به ياد لحظه اي مي افتم كه جبرائيل در بيت المعمور اذان را خواند و تمام عرشيان، فرشتگان و پيامبران به محمد(ص) اقتدا كرده و نماز به جاي آوردند. حس مي كنم مانند پرنده اي كوچك از لابلاي غل و زنجير دنيا رها شده و از زندان نفس خويش مي گريزم. از صداي طنين انداز مؤذن كه از لابلاي گلدسته هاي فيروزه اي مسجد به گوش مي رسد، مي گذرم. گويي همه طبيعت با او هم صدا شده اند. پس به ياد اولين روز زندگاني ام كه مؤذن در گوشم خواند: الله اكبر الله اكبر ، سجاده سبزم را پهن كرده و در محضر پاكش قسم ياد مي كنم كه تنها معبودم تويي. پس پرواز مي كنم به سوي ذات پاك او. صدايش به گوش مي رسد: حي علي خير العمل. پس در شكستن بغض هايم تطهير شده و نماز خويش آغاز مي كنم. پروبالم نيرو مي گيرد تا بتواند از اين اسارت رهايي يابد. آنگاه كه دست ها را به نشانه پشت سر انداختن همه تعلقات دنيوي بالا مي آورم. در قرائت به وحدانيت و بي نيازي او اقرار مي كنم. پس غرورم را ركوع و به نفس خويش ثابت مي كنم كه در برابر اقيانوس بي كران الهي، ذره اي كوچك هم نيستم. اشك هايم سجده مي شوند، بوي خوش خاك به مشام مي رسد. و چه بوي آرامش دهنده اي ! آنگاه تهي دستي و فقرم را قنوت مي گيرم تا شايد دستان خشك و كويري ام از باران رحمت الهي بهره مند گردد. از صميم جان مي خوانم: و اذقني حلاوه ذكرك. تا من نيز مانند امامان معصوم شيريني يادش را از ژرفاي وجود حس كنم. صدايش مي زنم: يا هادي المضلين. در كوچه پس كوچه هاي تاريكي و ظلمت گم شده ام و تنها تويي كه مي تواني راهنمايم باشي دستم بگيري و مرا از اين سردرگمي نجات دهي. اشك هايم جاري است كه سلاحه البكاء.4 بازهم مي خوانمش: الهي، خود مي دانم كه كيف ادعوك و انا انا 5 چگونه بخوانمت درحالي كه من منم با اين همه بدي هايم اما كيف اقطع رجائي فبك و انت انت6 چگونه اميدم را به تو قطع كنم درحالي كه تو خداي من هستي؟!
يا من لايخفي عليه خافيه، مي دانم كه حتي اشكي كه در گوشه چشمانم حلقه زد و فرود نيامد نيز از نگاهت پنهان نمانده است. پس به حرمت اشكي كه ريخته شد و آنكه هنوز انتظار فرود مي كشد، گناهانم را ببخشاي.
پرنده دلم اوج گرفته است. از لحظه لحظه گرم نيايش عبور كرده و به فرودگاه تشهد مي رسم. جايي كه مبدأ آن فرش است و مقصدش عرش. جايي كه هر مسافر بال هاي خاكي اش را دوباره بر زمين مي سايد. تشهد مي خوانم و شهادت بر وحدانيت خداوند و پيامبري محمد(ص). پس درود مي فرستم بر آل پاك او. و سلام مي دهم بر اطرافياني كه تاكنون درميان آنان نبوده ام. مانند ديگر نمازگزاران. زيرا نمازگزار درحال مناجات با خداست. پس در جمع مردم و در ميان آنان نيست، چون وارد جمع ديگران شد، مي گويد: السلام عليكم.نماز به پايان رسيد و پرنده دلم نيز پرواز درآبي بي كران آسمان خدايي را تجربه كرده ، به كمال رسيد؛ آنچه هميشه در انتظارش بوده است: رهايي از غل و زنجير نفس.
زهرا قدوسي زاده 13 ساله از قم
(عضو تيم ادبي و هنري مدرسه)
1- آيه 65 ذاريات
2- حديث از پيامبر اكرم(ص)
3- كتاب حكمت عبادات آيه الله جوادي آملي
4- دعاي كميل
5و6- دعاي سريع الاجابه
شنبه 19 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]