واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: خـبرنگـاري كه مـظلـومانه رفـت
«محمود يك ماه قبل از شهادت براي سپري كردن دوران نقاهت عمل جراحي به تهران آمد. روزهايي كه در تهران بود درد آزارش ميداد. ميتوانست به افغانستان بازنگردد و طول درمان بگيرد، اما برگشت چون احساس مسئوليت ميكرد.»
جملات بالا بخشي از گفتههاي همسر شهيد محمود صارمي خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي در افغانستان است كه به دست نيروهاي جنايتكار طالبان در مزار شريف به شهادت رسيد.
آري شهيد صارمي احساس مسئوليت ميكرد، نسبت به كار حرفهاي، نسبت به مردم افغانستان. اوخبرنگاري بود كه صداي مردم مظلوم افغانستان و رنجي كه بر آنان ميرفت را در سالهاي سخت جنگ داخلي به گوش جهانيان رساند.او بود كه خبر سقوط مزار شريف توسط طالبان را ارسال كرد : «خبر فوري - مزار شريف به دست طالبان سقوط كرد.»
و دقايقي بعد آخرين تماس او با خبرگزاري جمهوري اسلامي: «اينجا كنسولگري ايران است. عدهاي از افراد طالبان در محوطه كنسولگري ديده ميشوند، چه وظيفهاي دارم؟»
خبرنگار شهيد در آخرين لحظات عمر خود هم احساس مسئوليت ميكرد و كسب تكليف و شايد فكرش را هم نميكرد كه طالبان براي قوانين بين المللي و ديپلماتيك اهميتي قائل نشوند و پس از ورود به كنسولگري، او و 8 ديپلمات ايراني را به زير زمين هدايت كنند و ...
محمود صارمي در سال 1347 در يكي از روستاهاي شهرستان بروجرد از توابع استان لرستان ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي خود را در بروجرد سپري كرد و پس از موفقيت در كنكور سراسري، در رشته جغرافياي انساني در دانشگاه تهران مشغول به تحصيل شد. در سال 1370 به خدمت خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) در آمد و همزمان در دوره كارشناسي ارشد تحصيلات خود را ادامه داد. او در سال 1375 طي حكمي از سوي فريدون وردي نژاد مديرعامل وقت خبرگزاري به عنوان رئيس دفتر ايرنا در افغانستان مشغول به كار شد.
خديجه روزبهاني همسر شهيد صارمي ميگويد: «با اينكه رشته تحصيلي محمود با زمينه كاري اش متفاوت بود، همواره علاقه شديدي به خبرنگاري داشت و در تلاش بود تا ضعفهايش را جبران كند و در اين كار حرفهاي شود. يادم هست كه پيش از اعزام به افغانستان همه خبرهاي مربوط به اين كشور را مرور كرد و با اطلاعات كافي عازم مزار شريف شد.»
شهيد صارمي به مردم افغانستان عشق ميورزيد. او با آنان سر سفره مينشست، دردشان را مينوشت و از مشكلاتشان رنج ميبرد. مردماني كه سالهاست طعم خوش آرامش را نچشيده اند، چه زماني كه غرق در اختلافات قومي بودند، چه زماني كه ارتش سرخ شوروي بر كشورشان استيلا يافت، چه زماني كه طالبان جنايتكار حمام خون به راه انداخت و چه امروز كه افغانستان در اشغال آمريكا و متحدانش است.
صارمي با كمترين امكانات سعي كرد لحظه به لحظه در طول دو سال فعاليتش در افغانستان، رويدادها و تحولات اين كشور را به گوش جهانيان برساند و همين امر باعث شد تا افغانيهايي كه او را ميشناسند، همواره از او به نيكي ياد كنند.
نادري از همكاران صارمي در گروه بين الملل ايرنا درباره او ميگويد: «محمود هيچگاه در كار كم نميگذاشت. آرام و صبور بود و همواره لبخندي بر لب داشت. اهل تحليل و استدلال بود. قلم خوبي داشت و با مسايل بين المللي هم آشنا بود.»
او ميافزايد: «صارمي در آخرين لحظات عمر كوتاهش، خبر سقوط مزار شريف را مخابره كرد و سپس به شهادت رسيد. 17 مرداد با نام او جاودانه شد و روز خبرنگار لقب گرفت. امروز، روز اوست.»
از همسر شهيد صارمي درباره آخرين گفتگويي كه با او داشت، پرسيدم : «ساعت 10 صبح 17 مرداد 1377 آخرين باري بود كه با محمود صحبت كردم. البته گفتگوي ما بسيار كوتاه بود. آرام به نظر ميرسيد و مشكلي نداشت.»
صارمي يكي از خبرنگاران عصر ارتباطات بود، عصري كه تعريف حرفه خبرنگاري در آن با گذشته تفاوتهاي فراواني كرده است. در اين عصر با ظهور شبكههاي ماهوارهاي و سايتهاي اينترنتي، خبرنگاران 24 ساعته در حال انتشار اخبار و تحولات نقاط مختلف كره خاكي هستند. آنها براي تهيه خبر از شمال به جنوب و از شرق به غرب ميروند و در اين بين از جنگهاي داخلي و خارجي، خبر و گزارش تهيه ميكنند و درحالي كه به اصول كار حرفهاي خود پايبند هستند، هر لحظه خطر در كمينشان نشسته است.شهيد صارمي هم تا آخرين لحظه عمرش به اصول كار حرفهاي پايبند ماند و در اين راه جان خود را فدا كرد.
تا خبرنگار زنده است، محمود صارمي زنده است. روحش شاد و يادش گرامي باد.
جمعه 18 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]