واضح آرشیو وب فارسی:قدس: رئيس امور ايثارگران ارتش در گفتگو با قدس از استيفاي حقوق جانبازان مي گويد؛ ارائه مدرك، معضل جامعه ايثارگري
* فرحروز صداقت
مسأله حقوق جانبازان و اداي اين حقوق، يكي از فعاليتهاي مهم در دوران 8 سال دفاع مقدس و پس از آن شمرده مي شود. انعكاس
مشكلات جانبازان و خانواده هايشان در رسانه ها بخصوص مشكلات كساني كه درصد پايين دارند يا كساني كه اصلاً درصدي ندارند، از جنجال برانگيزترين سوژه هاي رسانه ها در سالهاي اخير بوده و البته اين حركتها به تصميم گيري هاي مهم درباره آسيب ديدگان جنگ منجر شد كه هنوز هم ادامه دارد.
***
مسؤول سازمان ايثارگران نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران را همزمان با روزهاي بزرگداشت مقام جانبازان در ميهمانسراي ثامن الائمه(ع) در حالي ملاقات مي كنيم كه مشغول سخنراني و در واقع شنيدن درد دلهاي خانواده هاي ايثارگران است و با اردوي زيارتي به مشهد مقدس آمده است. مدتي منتظر مي مانم. درد دلها اما، انگار پاياني ندارد...
سرهنگ مجتبي جعفري فردي بشاش، گشاده رو و صبور است.
وقتي براي مصاحبه وارد اتاق مي شود پشت سرش تعدادي از خانواده هاي ايثارگران هم وارد مي شوند. با گشاده رويي جواب آنها را مي دهد و بعد براي گفتگو آماده مي شود. قبل از اينكه من سؤال كنم، او مي پرسد: «موضوع مصاحبه تان در مورد يادواره هاست» مي گويم: خير، درباره استيفاي حقوق جانبازان است.
مي گويد: خب، بسم ا... شروع كنيد!
«از سرهنگ جانباز مجتبي جعفري» مي خواهم مختصري خود را معرفي كند؟
مي گويد: سال 58 به استخدام ارتش درآمدم؛ سال 62 وارد جبهه هاي دفاع مقدس شدم. سال 67 و در ماههاي پاياني جنگ به اسارت نيروهاي عراقي درآمدم. دو سال در عراق اسير بودم. از عراق هم كه آمدم به خدمت ادامه دادم. تحصيلاتم را در دوره دافوس ارتش در دانشكده افسري و ستاد و دوره فوق ليسانس را طي كرده ام و خدا توفيق داده دست به قلم ببرم و تعدادي كتاب درباره جنگ و شهدا و تاريخ جنگ بنويسم.
سرهنگ جانباز جعفري به كتابهايش هم اشاره مي كند و مي گويد: كتابها عمدتاً خاطره است. يكي از خاطرات اسارتم به نام «جهنم تكريت» است و چند جلد خاطرات رزمندگان ارتش مثل «سرور آزادي»، «دلاوران حاج عمران»، «تپه سبز»، «تانك شكار رفيع» و يك كتاب به نام «تاريخ اطلس نبردهاي ماندگار» كه كتاب جامعي است و در حال حاضر به چاپ پنجم رسيده است، مي باشد.
سازمان ايثارگران
جعفري وظيفه سازمان ايثارگران را اين طور بيان مي كند:
اين سازمان تمامي امور دفاع مقدس چه در بخش نيروي انساني و چه در بخش تاريخي را در نيروي زميني، از قبيل رسيدگي به امور ايثارگران، خانواده هاي شهدا، جانبازان، آزادگان و كارهاي اداري و حقوقي و درماني آنها و ... انجام مي دهد!
و بخش ديگر جمع آوري آثار دفاع مقدس، يادواره ها و همايشها، اردوها، چاپ كتاب و نشريات و همكاري براي ساخت فيلم، اردوها و ... است.
آمار شهدا و جانبازان
وي آمار شهداي ارتش را بيش از 48 هزار شهيد بيان مي كند و مي گويد: 46 هزار نفر از شهدا از كاركنان نيروي زميني بودند كه ظاهراً طبق آمار بنياد شهيد 23 درصد شهداي كشور را تشكيل مي دهند.
حدود 213 هزار شهيد در كشور هست كه 46 هزار آن به نيروي زميني ارتش تعلق دارد.
سرهنگ جعفري مي افزايد: جانبازان را اگر كساني كه كميسيون پزشكي رفته و درصد جانبازي گرفته اند تلقي كنيم حدود 200 هزار نفر جمعيت خانواده جانبازان داريم وگرنه اكثر رزمندگان ما در جبهه دچار آسيبهاي گوش، اعصاب و شيميايي شده اند كه يا براي پيگيري نيامده اند و يا اگر آمده اند جانبازي آنها محرز نشده است تا درصدي براي آنها تعيين شود و اين گروه جزء آمار به شمار نمي آيند وگرنه تعدادشان بيش از اين آمار است.
معضل مهم جامعه ايثارگري
جعفري در مورد استيفاي حقوق جانبازي گروه اول مي گويد: تمام كساني كه كارت جانبازي دارند طبق قانون، حق و حقوق خود را معمولاً دريافت مي كنند. اما در مورد گروه دوم اگر يك تقسيم بندي كوچك و مختصر داشته باشيم، آنها دو دسته اند. يكي آنها كه در اثر ضايعات بدني و مراجعه در همان زمان، يك سند و مدرك در بيمارستان يا جايي داشتند؛ آنها اين مدارك را آوردند و بدون هيچ مشكلي كارهايشان انجام مي شود.
مي پرسم واقعاً بدون هيچ مشكلي!؟
مي گويد: توضيح مي دهم...، بدون هيچ مشكلي يعني اينكه ممكن است با آن اسناد و مدارك به آن چيزي كه تصور مي كنند حقشان است نرسند، اما اين گونه نيست كه كارشان انجام نشود.
مي پرسم: چه كاري برايشان انجام مي شود؟
مي گويد: به كميسيون پزشكي مي روند؛ كميسيون با توجه به آن مدارك و وضعيت بدني فعلي درصد جانبازي را تعيين مي كند و به نسبت درصد، حق و حقوق آنها تعيين مي شود.
رئيس امور ايثارگران ارتش به دسته دوم ايثارگران كه مشكلاتشان بيشتر است اشاره مي كند و مي گويد: مشكلات پايورها، پرسنل كادر و سربازان وظيفه اي كه در جنگ بوده اند و مداركشان به هر دليلي از بين رفته و هيچ گونه مدركي ندارند، مسأله مهم جامعه ايثارگري شمرده مي شود. مي پرسم: يعني براي اينها هيچ كاري نمي توان انجام داد؟
سرهنگ با تأسف مي گويد: براي مرتفع كردن اين مشكل فعلاً دو كار انجام مي شود كه البته معمولاً جواب نمي دهد. اما براي شروع كار و حل ريشه اي اين معضل مي تواند مفيد باشد.
مي گويم: كاري هست كه «كارساز» باشد؟
مي گويد: ان شاء ا...! ببينيد يكي از اين مباحث مهم، بحث شيميايي هاست. هر كسي در منطقه آلوده بوده و كار هم نداريم شيميايي شده يا نه، فقط يك تأييديه از يگان خود داشته باشد او را براي تست شيميايي مي فرستيم؛ پوست، چشم، ريه و به تناسب پاسخ مثبت اين تستها و آن ميزان آلودگي اعضاي بدن نفر، درصدي تعيين مي شود كه حق و حقوق آنها ادا مي شود.
مي پرسم: چه حق و حقوقي، توضيح مي دهيد؟
مي گويد: به ميزان درصد بستگي دارد.
ما در ارتش سه بند داريم:
«بند الف»؛ كه يك هديه ايثار به آنها تقديم مي شود و زمينه معرفي آنها به بنياد شهيد و امور ايثارگران فراهم مي شود و اگر اين درصد به بند «ج» برسد حقوق بگير شده و دفترچه بيمه مي گيرند. اكنون مشغول رساندن اين مرحله به 10 درصد هستيم كه يك مستمري مختصري به اينها داده شود. هر چند اندك است، ولي باز كمكي به آنهاست. البته بدون بيمه!
بند «ب»؛ اين افراد از نظر سازمان ذي ربط، از كار افتاده كلي به شمار مي آيند و اين حالت اشتغال است كه افراد خدمت نمي كنند اما حقوق و مزايا و بازنشستگي يك شاغل را مي گيرند. اين حالت بيشتر شامل جانبازان قطع عضو مي شود.
بند«ج»؛ پرسنل وظيفه ايثارگر حقوق بگير مي شوند و از سازمان بازنشستگي نيروهاي مسلح تا آخر عمر حقوق مي گيرند.
مي پرسم با آن دو قشر بزرگ يعني جانبازان شيميايي و اعصاب و روان چه خواهيد كرد؟
مي گويد: ما حدود بيش از يك ميليون سرباز وظيفه اعزامي به جبهه داشتيم. فقط سرباز! حالا پرسنل كادر بماند؛ خب اگر احياناً اين راه باز شود يك تصميم كشوري بايد گرفته شود. اين افراد هيچ گونه سندي براي احراز جانبازي ندارند.
مي گويم: جناب سرهنگ، به نظر شما براي گرفتن اين تصميم خيلي دير نيست؟
رئيس امور ايثارگران ارتش مي گويد: بايد اين را از مسؤولان كشور پرسيد.
به هر حال داستان اين طوري به دست ما رسيده. ما كسي را محكوم نمي كنيم و اميدواريم بتوانيم كارهاي انجام نشده را انجام دهيم.
سرهنگ جعفري در ادامه صحبت هايش به امكاناتي كه شامل حال كاركنان پايور و كادر مي شود اشاره مي كند و مي گويد: تلاش ما در حال حاضر براي همين گروه است كه حداقل براي آنها كه از ابتداي جنگ تا اول قطعنامه يعني 9 سال كامل جنگ را در جبهه ها بودند، حتي سالهاي متمادي بعد از آتش بس، كاري انجام دهيم.
(البته حتماً مي دانيد كه ما هنوز در حالت آتش بس قرار داريم). قرار است براي پرسنل كادر، در سال آخر خدمتشان به واسطه اديومتري گوش، يك كميسيون پزشكي تشكيل دهيم و درصد جانبازي به آنها بدهيم.
رسيدگي درماني، دفترچه بيمه و ... مثل بقيه است و اين موضوع فقط جهت آسيبي است كه از ناحيه گوش در جبهه ديده اند و يا روزهاي زيادي كه در جبهه بوده اند تا حق و حقوقي براي اينها اعمال شود. بنابراين موافقت شده تمام كاركنان كادر كه در جبهه و منطقه عمليات بوده اند با احراز جانبازي بازنشسته شوند.
مي گويم: اين مسأله اجرا مي شود يا...؟
با تأكيد زيادي مي گويد: اين موضوع قطعي است و اجرا خواهد شد.
مي گويم: حالا حق و حقوقي كه به اينها تعلق مي گيرد قابل هست يا نه؟
سرهنگ بي درنگ پاسخ مي دهد: نسبتاً مناسب است و شامل ارشديت، برخي فاكتورهاي فيش حقوقي كه كسر نمي شود و يك ارتقاي تحصيلي بالاتر براي آنها مي باشد. هر چند قابل نيست، ولي...!
مي گويم: به هر حال از هيچي بهتر است...
مي خندد و مي گويد: همين كم را هم ما تلاش مي كنيم تا راهي پيدا كنيم كه براي كاركنان وظيفه هم تعميم بدهيم.
مي گويم: جناب سرهنگ! اين افراد از مسيري كه در ارتش مي گذرانند كمتر گله دارند؛ گله آنها بيشتر از كميسيون بنياد شهيد است كه درصد ارتش را صفر اعلام مي كند؟!
مي گويد: اين ذهنيت براي همه هست. من بايد توضيح بدهم كه در ارتش سقف جانبازي 100 درصد است.
اما در بنياد 70 درصد است. براي همين هم اين مشكل به وجود مي آيد.
مي گويم: براي هماهنگي هيچ كاري انجام نداده ايد؟
مي گويد: چرا! رايزني هايي انجام شده؛ موافقتهاي اوليه اش هم هست، اما عملاً هنوز اجرا نشده است.
اميدواريم امسال اجرايي شود. من به يقين اين را مي گويم كه همه دست اندركاران و مسؤولان، بسيج شده اند كه راه حل مناسبي براي احقاق حق اين عزيزان پيدا كنند تا در اسرع وقت مشكلات برطرف شود.
از جناب سرهنگ تشكر مي كنم و مي گويم، من ديگر سؤال خاصي ندارم؟
سرهنگ جعفري مي گويد: خوب است به اين قضيه اشاره كنم كه آزادگان وقتي از اسارت بازگشتند با تشخيص كميسيون پزشكي دو دسته شدند؛ دسته اول بنا برسالهاي اسارت و ضايعات وارده كه ضايعات قابل تشخيص بودند، بند «الف» يا «ج» شدند و بدين ترتيب بيش از 90 درصد آزادگان، جانبازان 25 درصد به بالاي بنياد شهيد هستند و چون شاغل شدند از بنياد حقوقي نمي گيرند. بدين ترتيب بين كساني كه شاغل هستند و بند «الف» بودند و از ارتش حقوق نمي گرفتند با كساني كه بند «ج» بودند يك اختلاف حقوقي قابل توجهي وجود داشت.
وي اضافه مي كند: سال گذشته ما فراخوان عمومي داديم كه تمامي آزادگان مراجعه كنند تا بند «الف» آنها به «ج» تبديل شود. حدود 700 نفر از 23 هزار نفر آزاده مراجعه كردند و حقوق بگير شدند و اينها در واقع دو حقوق دريافت مي كنند؛ يكي از جايي كه كار مي كنند و ديگر به واسطه بند «ج» جانبازي و آزادگي، كه قدم بزرگي بود كه براي اينها برداشته شد.
رئيس امور ايثارگران ارتش در پايان گفتگو به يادواره شهداي ارتش در خراسان اشاره مي كند و مي گويد: يادواره اميران و 5 هزار شهيد خراسان يكي از بزرگترين يادواره هاي ارتش در سطح كشور است كه برگزار مي شود. اميدواريم اين يادواره ها فضاي جامعه را معطر به نام شهدا كند و تاريخ پرافتخار دفاع مقدس را در ذهن ها تداعي نمايد.
از سرهنگ جعفري كه خداحافظي مي كنم مي گويد: اما يك گله اي هست كه دوست دارم حتماً منعكس شود، مي نويسيد؟
مي گويم: مي نويسيم!
مي گويد: تمايزات در قوانين قابل تعمق است. ببينيد اكنون يك بسيجي رزمنده با 6 ماه حضور در جبهه طبق قانون مصوب مجلس رزمنده شمرده مي شود كه با حق و حقوقي كه در قانون وجود دارد مثل سهميه رزمندگان و بحث كنكور امتيازاتي به آنها تعلق مي گيرد و اين حق هم هست و بسيار عالي است، اما اين دليل نمي شود كه سربازي كه 24 ماه خدمت ضرورت در جبهه و 6 ماه خدمت احتياط، يعني 30 ماه در خط مقدم جبهه جنگيده و پرسنل كادري كه اغلب تا 70 يا 80 و گاهي 100 ماه به بالا جبهه دارند رزمنده شمرده نشوند! اين را همه مي دانند كه هيچ كس به اجبار به جبهه نرفت. از ميان سربازان و كادر كساني بودند كه خواستند و نرفتند.
حرف من اين است كه اگر كسي با 6 ماه حضور داوطلبانه «در جبهه رزمنده» شمرده مي شود حداقل 60 ماه خدمت موظف سازماني يك نظامي را هم ملاك قرار دهد و او را رزمنده به شمار آورند يا 30 ماه خدمت وظيفه يك سرباز را! اين حركت، گام مهمي خواهد بود تا به همه جوانان نشان بدهيم تلاششان را ارج مي نهيم تا در زمان بحران با علاقه بيشتري از سرزمين و كيان خود محافظت كنند.
جمعه 18 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4956]