واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: الفـ شناخت طبیعت حال دنیا: وقتی انسان طبیعت دنیا و سختیهای آن را بداند، همواره انتظار سختیها و گرفتاریهای طبیعی دنیا و هر پیشآمد ناخوشایندی را داشته باشد، تحمل پیآمدهای آن آسانتر و قابل تحملتر میشود. اما وقتی شرایط طبیعی زندگی مادی را نشناسد و انتظار هیچ مشکلی را نداشته باشد، همین که دچار سختی و مشقتی شد ناامید میشود و گمان میکند که تنها اوست که در این دنیای بزرگ، از روی بدشانسی و بدبیاری گرفتار مشقتی شده است.
معمولاً انسان، مشقت ها و گرفتاریهای دیگران را نمیبیند؛ این در حالی است که هیچ کس در این دنیا بدون دردسر و گرفتاری نیست، اما نوع گرفتاریها تفاوت میکند. نگاهی گذرا به زندگی امامان معصوم و پیشوایان دینی ما نشان میدهد حتی آنان که برگزیدگان الهی و مقربان درگاه او بودهاند، از چنین حوادث دردناک و سختی در امان نبودهاند.
ب ـ باور به مالکیت خداوند و ایمان به آیهی انا لله و انا الیه راجعون: یعنی با تمام وجود باور داشته باشیم که خودمان و هرچه در دست داریم از آن خداییم و در نهایت به سوی خدا باز میگردیم. خدای متعال میفرماید: «وَ ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإِلَیْهِ تَجْئَرُونَ» (النحل: 53) ؛ و هر چه نعمت دارید از جانب خداست، و آنگاه وقتى که محنتى به شما رسد به درگاه او لابه و زارى مىکنید.
جملهی «إنا لله وإنا إلیه راجعون» و دقت در آن بهترین درمان درد بیصبری است؛ زیرا انسان با اعتقاد به این جمله باور دارد که خود، خانواده و تمام داراییهایش از آن خداست که برای مدت زندگانی دنیا نزد او به امانت گذاشته شده است؛ و روزی خواهد رسید که هم خودش و همه تعلقاتش به خدا باز خواهند گشت. این بدان معنی است که انسان در این دنیا در میان دو نیستی قرار دارد. بنابراین غصه خوردن برای چیزی که بهطور موقت در اختیار اوست و روزی، خواه ناخواه از دستش خارج خواهد شد عقلایی به نظر نمیرسد.
آری، این سرنوشت و پایان کار آدمی است که روزی به تنهایی و بدون همسر و فرزند و بدون هیچ دارایی، به سوی خدایش باز میگردد؛ و تنها چیزی که در آن دنیا برایش فایده دارد، اعمال و رفتار نیکی است که از این دنیا برای خویش ذخیره کرده و با خود به آن سرا برده است. بنابراین وقتی که آغاز و انجام انسان این است که از نیستی به وجود پیوسته و دوباره از وجود به نیستی دنیایی میرسد، چگونه میتواند به داراییهایش دل بندد و بر ناداریهایش افسوس بخورد؟
بنابراین قطعا آنان که به وعدههای الهی یقینی کامل یافتهاند و خدایشان را آنچنان که باید و شاید، باور دارند هرگز دچار بیصبری و جزع نمیشوند و میدانند که با بازگشت به سوی حضرت حق، به بیاهمیتی داشتههای این دنیا پی خواهند برد و از اجری بیحساب برخودار خواهند شد که فرمود:
«ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» (النحل: 96) یعنی: آنچه نزد شماست فنا مىشود و آنچه نزد خداست باقى مىماند. و آنان را که شکیبایى ورزیدند پاداشى بهتر از کردارشان خواهیم داد.
چه بسیار اتفاق میافتد که انسان برای دستیابی سریع و عجولانه به آنچه میخواهد، عنان اختیار از کف میدهد و به سرکشی و طغیان و پیروی از هوای نفس روی میآورد.
د – اطمینان به آرامش بعد از طوفان: باور داشتن به حتمی بودن پیروزی و ظفر بعد از صبر و پایداری، موجب میشود که تحمل انسان بیشتر شود و صبوری راحتتر باشد. خداوند متعال میفرماید: فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً (الشرح: 5) ؛ مسلما با هر سختیای آسانیای هست.
و جالب است که بلافاصله در آیهی بعد ادامه میدهد: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً (الشرح: 6) یعنی: آری (مسلما) با هر سختیای آسانیای هست .
تعبیر قرآن، همراهی یسر با عسر است نه اینکه تحقق یسر بعد از عسر باشد؛ و این بدان معنی است که هنگام سختیها، دستیابی به راحتی آنقدر حتمی است که انگار همزمان با عسر، یسر و آسایش هم وجود دارد.
هـ - درخواست کمک از خداوند متعال: یکی از چیزهایی که به انسان مبتلا به مشکلات کمک میکند تا صبر پیشه کند، درخواست کمک از خدای متعال و پناه بردن به دامن لطف اوست؛ در این صورت، همواره حس همراهی خداوند را با خود را دارد.
مفهوم اجمالی صبر
و – الگوگیری از صابران واقعی: دقت در حال صابرانی که از حال و احوال و شیوهی زندگی آنان خبر داریم، یکی از راههای کسب نیرو و افزایش قدرت تحمل و صبوری است. شاید یکی از حکمتهای یادآوری آیات مکی قرآن کریم از صبر انبیا و مردان الهی گذشته در برابر دشمنان و اقوام نادانشان همین باشد: «وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلى ما کُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ وَ لَقَدْ جاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلینَ» (الانعام: 34) ؛ پیامبرانى را هم که پیش از تو بودند تکذیب کردند ولى آنها بر آن تکذیب و آزار صبر کردند تا یارى ما آنان را فرا گرفت. و سخنان خدا را تغییر دهندهاى نیست. و اینها پارهاى از اخبار پیامبران است که بر تو نازل شده است.
«وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» (فاطر: 4) ؛ اگر تو را تکذیب کنند، پیامبرانى را هم که پیش از تو بودهاند تکذیب کردهاند و همه کارها به خدا بازمیگردد.
«فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ ما یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنْ نَهارٍ بَلاغٌ فَهَلْ یُهْلَکُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ» (الاحقاف: 35) ؛ اى رسول ما [ تو هم مانند پیغمبران اولوا العزم ]در تبلیغ دین خدا و تحمل اذیّت امت[ صبور باش و بر امت به عذاب تعجیل مکن تا روزى که آنچه وعده داده شده به چشم ببینند آن روز پندارند که ]در دنیا[ به جز ساعتى از روز درنگ نداشتند. ]این قرآن و آیات وعده و وعیدش[ تبلیغ رسالت و اتمام حجتى است، پس آیا جز فاسقان هیچ کس هلاک خواهد شد؟
ز – اعتقاد به مقدرات الهی: اعتقاد به تقدیر غیر قابل تغییر الهی و تسلیم بودن در برابر مقدرات او، یکی دیگر از عوامل پایداری و صبوری انسان در مقابل مشکلات و سختیها و موجب افزایش یقین انسان است. انسان مؤمن میداند که بیتابی و جزع، مقدرات را برنمیگرداند و بر اساس آنچه در تعالیم دینی هست در صورتی که امور خود را به خدا واگذار نماید و با او معامله کند، قدرت صبرش افزایش مییابد و در عوض، از اجر و پاداش بی حساب خداوند برخوردار میگردد؛ در حالی که اگر صبر نکند و به زمین و زمان بدبین شود، نه تنها کاری از پیش نمیبرد که بر غصههای خود میافزاید و همان اجر وعده داده شده را نیز از دست خواهد داد.
این سرنوشت و پایان کار آدمی است که روزی به تنهایی و بدون همسر و فرزند و بدون هیچ دارایی، به سوی خدایش باز میگردد؛ و تنها چیزی که در آن دنیا برایش فایده دارد، اعمال و رفتار نیکی است که از این دنیا برای خویش ذخیره کرده و با خود به آن سرا برده است.
از قول بعضی از حکما شنیدهایم که گفتهاند : عاقل در اولین روز مصیبت، همان کاری را میکند که جاهل بعد از چندین روز مجبور است چنان کند .
ح ـ پرهیز از عجله و شتاب: نفس آدمی معمولا طرفدار دسترسی سریع به خواستههای خویش است. این واقعیتی است که قرآن نیز بدان اشاره کرده است: «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُریکُمْ آیاتی فَلا تَسْتَعْجِلُونِ» (الانبیاء:37) ؛انسان شتابکار آفریده شده است [ولى شتاب نکنید که] به زودى آیات خود را به شما نشان خواهیم داد.
چه بسیار اتفاق میافتد که انسان برای دستیابی سریع و عجولانه به آنچه میخواهد، عنان اختیار از کف میدهد و به سرکشی و طغیان و پیروی از هوای نفس روی میآورد.
ط ـ پرهیز از خشم و غضب: گاهی انسان در اثر برخورد با ناملایماتی که آن را نمیپسندد، دچار خشم میشود و به کاری دست میزند که به صلاح او و جامعهاش نیست.
ی ـ از دست ندادن امید: یکی از موانع مهم صبر، ناامیدی از لطف و رحمت پرودرگار است. خداوند متعال در خطابی به مسلمانان میگوید:
«وَ لَا تَهِنُواْ وَ لَا تحَْزَنُواْ وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِین. إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ» (آل عمران: 139و140) ؛ و سست نگردید و غمگین نشوید، که اگر مؤمن باشید، شما برترید. اگر آسیبى به شما وارد آمد به گروه مقابلتان نیز آسیبى مانند آن وارد شده است؛ و ما روزگار را در میان مردم مىگردانیم تا خداوند مؤمنان را معلوم بدارد و از میانتان گواهانى بگیرد، خداوند ستمکاران را دوست ندارد.
قرآن کریم از زبان یعقوب پیامبر، به فرزندانش توصیه میکند که در جستجوی یوسف، دچار ناامیدی نشوید که ناامیدی از رحمت خداوند، کار کافران است: یا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخیهِ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ (یوسف: 87) ؛ پسرانم! به جستجوى یوسف و برادرش بروید و از رحمت خدا ناامید نشوید که جز کافران کسى از رحمت خدا ناامید نمىشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]