واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نگاهي به سريال «جاده در دست تعمير» از شبكه 2 روايتي از نيازهاي خانواده
جام جم آنلاين: «جاده در دست تعمير» را ميتوان ملودرامي خانوادگي دانست. در اين ميان، اگرچه رويكرد تبليغاتي مشخصي دنبال ميشود، اما با وجود اين، ميكوشد به منظور احتراز از مستقيمگويي، پيامهاي اصلي را از وراي چنين ساختاري القا كند. لايه ظاهري روايت به ماجراي آقاجون ميپردازد. او همسرش را از دست داده، در شمال زندگي ميكند و اينك در سن پيري قصد دارد با دختري بسيار جوان ازدواج كند.
اين تصميم مخالفان زيادي دارد كه از جمله آنها دختران آقاجوناند و خواستگار دختر. آنها براي اين كه چنين ازدواجي شكل نگيرد، به هر ترفند و تلاشي دست مييازند، اما تاكنون نتوانستهاند در اراده آقاجون گسست و ضعفي ايجاد كنند.
لحن و حال و فضاي كنش و واكنشهاي شخصيتها با وجود آن كه رئال نشان ميدهد، ليكن آميخته با طنزهايي است كه بر اساس موقعيت سامان يافتهاند. درونمايه اصلي داستان كه ازدواج دو فرد، با اختلاف سني زياد است، به طنز روايت جلوه و نمود بيشتري داده است.
قسمتهاي گوناگون پخش شده تاكنون نتوانسته به طور دقيق و روشن چشماندازي از موضوع اصلي روايت را ترسيم كند. داستان كه با آقاجون و روياي ازدواجش با دختري آغاز ميشود، در سكانسهاي بعد از حال و هواي تخيلي خود دور ميشود و بعدي واقعي پيدا ميكند. او تصميم ميگيرد به اين رويايش جلوهاي عيني و عملي ببخشد، چرا؟
آقاجون شخصيت پختهاي نشان ميدهد. همچنين دريافتهايم كه وي بسيار شيفته همسر مرحومش بوده است؛ اما نميدانيم انگيزه اصرار او براي ازدواج با دختري جوان چيست؟ در نگاهي ابتدايي چنين موضعي با موقعيت عقلاني و اجتماعي او تناسب ندارد. اين ابهام باعث شده تا روايت نتواند از جهت موضوع، صورت روشني بيابد. كاستي در اين حيطه، بر مضمون نيز اثر گذارده و اين بخش را تيره و تار و مشوش كرده است.
سريالهاي خانوادگي به نسبت ديگر شاخههاي نمايشي، جذابيت برجستهاي دارند. اين امتياز را بايد در همذاتپندارياي دانست كه ما با شخصيت و وقايع داستان پيدا ميكنيم. به سخني ديگر، شخصيت و رخدادهاي داستان در اين گونه آثار نمايشي براي مخاطبان ملموساند و همين وضعيت، شرايط را به گونهاي فراهم ميآورد تا چنين توليداتي به دل و انديشه بسياري از تماشاگران راه يابند. اين امكان، زماني عينيتي كمالگرايانه خواهد يافت كه روايت، در كنار موضوع برگرفته از نياز و اولويتهاي خانواده و جامعه بوده، آميخته با عمق و غناي محتوايي و راهگشا باشد.
در ميان انبوه سريالهاي خانوادگي جذاب، ميتوان به توليدات بسيار ديگري اشاره كرد كه نتوانستهاند اثرگذاري بايستهاي را داشته باشند. در ارتباط با دسته نخست، افزون بر جنبههاي هنري، باريكبيني در انتخاب موضوع و شيوه پرداخت آن در چنين بهرهگيري از كارشناسان خبره، از عوامل مهمي محسوب ميشوند كه در برقراري ارتباط وسيع با مخاطب نقش دارند. چنين سريالهايي، تركيبي از درام، داستان عاشقانه و طنز را در خود دارند و پرواضح است در صورتي كه مضامين غني در چنين ساختاري به گونهاي خلاقه و هنرمندانه گنجانده شود، اثر را در مرتبهاي قرار خواهد داد كه بتواند در گشايش گرهها و مشكلات در اين عرصهها موثر باشد.
هر يك از كشورهاي توليدكننده سريالهاي خانوادگي نظير آمريكا، انگليس يا استراليا هنگام ساخت چنين آثاري به محور و اهداف خاصي تاكيد دارند. به عنوان مثال، در سريالهاي انگليسي بيشتر به طبقه كارگر اشاره ميشود كه بر مبناي هويت منطقهاي شكل گرفته و در همان محدوده جغرافيايي نيز فيلمبرداري ميشوند به گونهاي كه تا دهه 80 بيشتر سريالهاي خانوادگي انگليسي با كمك شركتهاي تلويزيوني منطقهاي توليد ميشدند كه وظيفه شناساندن مناطق و مسائل خود را در ديگر نقاط كشور به عهده داشتند.
اين سريالها در مناطقي فيلمبرداري ميشدند كه قرار بود طبيعت، لهجه و ديگر خصوصيات آن محيط را به نمايش بگذارند و نكته آخر اين كه سريالهاي خانوادگي انگليسي در سالهاي اخير به دليل پرداختن به مسائل اجتماعي مانند بيكاري، مواد مخدر، نژادپرستي و ... از همتايان آمريكايي خود متمايز شدند. از اين نگاه واقعيت آن است كه مضمون «جاده در دست تعمير» را نميتوان در جرگه آن دسته از توليداتي قرار داد كه به دنبال طرح عميق و اثرگذار مفاهيم فرهنگي يا معضلات بخشهايي از جامعه هستند.
از نظر پرداخت هنري از مسائلي مانند كارگرداني، تصوير، تدوين، نور، صدابرداري و طراحي صحنه و لباس كه بگذريم، كاستيهاي فيلمنامه به گونه پررنگتري به چشم ميآيد. به موازات ضعفهايي كه در ارتباط با پردازش شخصيت آقاجون ميبينيم بويژه نامشخص بودن منطق عقلاني و روايي علاقه او به دختر، چنين ضعفي را ميتوان به شكل ديگر در يكي از دامادهايش كه در راهنمايي و رانندگي فعاليت دارد مشاهده كرد. توجه به اين نقش به علت مشاركت معاونت راهنمايي و رانندگي در ساخت اين مجموعه اجتنابناپذير است؛ زمينهاي كه باعث شده تا اين تشكيلات از طريق شخصيت ياد شده به فداكاري و وظيفهشناسي ماموراني بپردازد كه در آن اداره كار ميكنند.
عدم پرداخت خلاقه اين نقش (درهم تنيده نشدن شخصيت با درونمايه اصلي داستان) حاصلي جز مستقيمگويي نداشته و به فعاليتهاي صادقانه و ايثارگرانه وي جلوهاي سطحي و شعاري داده است.
سريالهاي خانوادگي عميق و مانا هميشه مجالي براي جلوه زناني مستقل و اثرگذار بوده است. زناني را كه ما در سريال جاده در دست تعمير ميبينيم، چنين تاثيرگذاري و ارزشهايي ندارند و بيشتر سيمايي با تفكرات سطحي و خرافي از آنها به نمايش گذاشته ميشود.
در اين سريال وقوع حوادث به كندي صورت ميگيرد و طولاني شدن صحنههاي رفتن دختران نزد آقاجون يا تلاش آنها براي پشيمان كردن او از ازدواج با دختر، سريال را ملالآور كرده است.
آميختهشدن درام با طنز، هيچگاه نميتواند توجيهي قانعكننده براي ضعفهايي باشد كه برشمرديم. طنز در اين مجموعه ميتوانست ضمن حفظ اصالت و ماهيت اثر با خلق موقعيتهاي جديدتر به غنيشدن و جذابترشدن مضمون و پيام كمك بيشتري كند.
جاده در دست تعمير، پنجشنبهها ساعت 15/21 از شبكه 2 سيما پخش و دوشنبهها ساعت 14 تكرار ميشد.
محمدرضا كريمي
چهارشنبه 16 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]