تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836112352
رمزگشايي از حضورنماينده آمريكا در مذاكرات ژنو شكست ديپلماسي انعطاف
واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: رمزگشايي از حضورنماينده آمريكا در مذاكرات ژنو شكست ديپلماسي انعطاف
رضا سراج
حضور ويليام برنز مسئول پرونده هسته اي ايران در وزارت خارجه آمريكا، در مذاكرات ژنو، حساسيت و اهميت اين مذاكرات را دوچندان كرد كه رمزگشايي از آن به تحليل وقايع و رخدادهاي چندماهه گذشته كمك شاياني مي كند. مذاكرات ژنو در حقيقت بخش پاياني سناريوي كاخ سفيد و چند كشور اروپايي براي نهايي كردن پرونده هسته اي ايران بود كه از مدت ها قبل در قالب يك ماراتن فشار سياسي، اقتصادي و جنگ رواني آغاز شده بود.
اين سناريو پس از انتخابات مجلس هشتم عملياتي شد. هنگامي كه نتيجه انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي باعث افزايش قدرت ملي گرديد و توان جمهوري اسلامي ايران را براي پيگيري اهداف ملي خود در مناسبات بين المللي مضاعف ساخت، سناريوي جديد نيز كليد زده شد. واشنگتن اين بازي جديد را به گونه اي طراحي و اجرا كرد كه به زعم خود برنده از پيش تعيين شده بازي پاياني و نهايي در ژنو باشد. نومحافظه كاران واقع گرا به رهبري كاندوليزا رايس و رابرت گيتس سعي داشتند با «ديپلماسي انعطاف» همزمان دو پيروزي را در مذاكرات ژنو و مذاكرات خلع سلاح پيونگ يانگ، نصيب واشنگتن نمايند. در همين راستا رايس، ويليام برنز را راهي ژنو كرد و خود نيز تصميم گرفت به مذاكره كنندگان با كره شمالي بپيوندد.
سناريوي مذكور چنانچه با موفقيت كاخ سفيد قرين مي گشت، علاوه بر سرپوش گذاردن بر شكست هاي نظامي، سياسي و اقتصادي آمريكا در خاورميانه اميد به پيروزي را براي بازهاي جمهوري خواه در دو زمين داخلي و خارجي فراهم مي ساخت.
¤ ايجاد گسست اجتماعي و رويگرداني افكار عمومي:
اولين مرحله از بازي جديد آمريكا و چند كشور اروپايي، ايجاد گسست اجتماعي و رويگرداني افكار عمومي از اصولگرايان بود. در اين مرحله از طريق دست هاي ناپاك و هماهنگ شده با سناريوي آمريكا سعي شد تا وضعيت اقتصادي و معيشت مردم تحت تاثير شوك هاي كاذب قرار گيرد تا تبعات آن به مانند سونامي، عرصه اجتماعي را درنورديده و باعث سلب آرامش رواني از جامعه گردد.
اين مرحله از سناريوي تهديد نرم، دقيقا پس از انتخابات مجلس هشتم و با گران شدن گوجه فرنگي آغاز گرديد و سپس به گراني برنج تسري يافت. ايجاد هيجان كاذب در بازار چاي و احتمال كمياب شدن قند و شكر در ادامه به افزايش رواني تقاضاي خريد نمك، ماكاروني و... انجاميد.
عناصر معلوم الحال هماهنگ شده با سناريوي آمريكا، در اين مرحله از سناريو، علاوه بر سلب آرامش رواني از جامعه، سعي داشتند از يك سو دولت را در شرايط انفعال قرار داده و ناتواني آن را به افكار عمومي القا كرده و از سوي ديگر شرايط را براي عملياتي شدن مرحله دوم سناريو (ايجاد تعارض) فراهم نمايند.
¤ ايجاد تعارض در فضاي سياسي ايران:
از منظر طراحان سناريو، اجراي مرحله اول و خدشه دار شدن انسجام اجتماعي مي بايست به ايجاد تعارض در فضاي سياسي كشور منتهي گردد. اين تعارض از يك سو در بين اصولگرايان به صورت موافق و منتقد دولت به منصه ظهور مي رسد و از سوي ديگر گسل تجديدنظرطلبان و عناصر منفعل را براي تاخت و تاز به اصولگرايان يا بخشي از آنان فعال مي كرد.
در همين راستا يكي از تجديدنظرطلبان هواخواه ليبراليسم در گفت وگويي كه هفته نامه شهروند آن را به چاپ رسانيده است، ضمن القاء ناتواني دولت و نااميدي در جامعه اظهار مي دارد، مردم از آينده خود هيچ تصويري ندارند و احساس ناامني مي كنند. در واقع به قول فرنگي ها اكنون سيستم غارت وجود دارد... دولت كنوني نه توان امنيت را دارد و نه توان كنترل تورم را. وضعيت كنوني، حاكم شدن نوعي هرج و مرج است. «اوضاع حسين قلي خاني است.»
¤ ارائه بسته پيشنهادي:
سناريوي كاخ سفيد و چند كشور اروپايي به گونه اي طرح و تنظيم شده بود كه بسته پيشنهادي آنان دقيقا در نقطه بالايي و نزديك به جوش منشكلات اقتصادي و معيشتي جامعه ارائه شود تا از يك سو با جنگ رواني و مانور تبليغاتي، بتوانند با القاء اينكه بخش عمده مشكلات اقتصادي ايران متاثر از تحريم هاست و بسته پيشنهادي حلال مشكلات اقتصادي ايران است، افكار عمومي را متوجه آن كنند و از سوي ديگر با ارائه اين بسته، تعارض در فضاي سياسي را عيني تر نمايند. بر همين اساس بسته پيشنهادي 1+5 در 25خردادماه مشوق هايي به ظاهر اقتصادي و سياسي پر از خالي، به ايران ارائه شد. در اين راستا روزنامه انگليسي «اينديپندنت» در گزارشي هدف اصلي ارائه بسته پيشنهادي به ايران را ايجاد شكاف در بين مقامات ايران عنوان كرد و بسته جديد را در اصل نوعي هشدار به ايران دانست.
اين روزنامه نوشت: «غرب اميد دارد كه اين بسته در بين مقامات عملگرا، كه پس از انتخابات قدرت را در مجلس به دست گرفته اند و طيف تندروي قدرت در ايران، شكاف ايجاد كند».
در حقيقت آمريكا و چند كشور غربي انتظار داشتند اجراي مراحل قبلي سناريو (ايجاد گسست در افكار عمومي نسبت به اصولگرايان و ايجاد تعارض در فضاي جامعه) بستر مناسبي را براي پذيرش بسته پيشنهادي فراهم نمايد.
¤ افزايش سطح فشارها و گسترده شدن دامنه جنگ رواني:
طراحان سناريو، متعاقب ارائه بسته مشوق هاي 1+ 5 براي آنكه بسته پيشنهادي مورد توجه فضاي سياسي و اذهان عمومي قرارگيرد ، سعي كردند با گسترده كردن دامنه جنگ رواني و افزايش سطح فشارهاي سياسي و اقتصادي ، جمهوري اسلامي ايران را به سمت پذيرفتن مشوق ها كاناليزه نمايند.
در اين رابطه «استيفان هادلي» مشاور امنيت ملي آمريكا طي اظهاراتي در جمع خبرنگاران با اشاره به بسته مشوق ها اظهار داشت: «اين (بسته مشوق ها) براي اين است كه رژيم ايران را با انتخابي استراتژيك مواجه سازند و آنها را به اتخاذ تصميمي درست در جهت منافع مردم ايران وادارد».
وي در ادامه افزود:« اگر ايران اين بسته پيشنهادي را رد كند دولت هاي خارجي در افزايش مجازات هاي موجود سازمان ملل و حركت به سمت اعمال تحريم هاي ذكر شده بسيار تهاجمي تر عمل خواهند كرد».
همچنين «ديويد ميليبند» وزير خارجه انگليس در اظهاراتي تهديدآميز هشدار داد كه «ايران در صورت نپذيرفتن درخواست جامعه بين المللي براي توقف غني سازي با انزواي سياسي و تحريم هاي اقتصادي بيشتري مواجه خواهند شد».
وي در يادداشتي كه روزنامه هرالدتريبيون بين المللي آن را به چاپ رسانيده بود، تأكيد كرد:«رويكرد ديپلماتيك بايد نتيجه بدهد (چرا كه) جايگزين هاي آن هولناك است». و بالاخره اينكه خبرگزاري رويترز به نقل از يك ديپلمات غربي اعلام كرد كه «27 دولت عضو اتحاديه اروپا در حال آماده كردن زمينه هاي قانوني و فني براي مسدود كردن اموال و دارايي هاي بانك ملي ايران است و اقدامي كه آمريكا مدت زيادي در پي آن بوده است تا فشار بر ايران را افزايش دهد».
در ادامه روند فزاينده ساختن فشارهاي سياسي، اقتصادي، بلافاصله اتحاديه اروپا راي به توقيف دارايي ها و تعطيلي شعبه هاي بانك ملي ايران در سه كشور آلمان ، انگليس و فرانسه داد و همزمان براي 20 مقام و 15 سازمان دولتي درگير در برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران ممنوعيت صدور ويزا برقرار كرد.
¤ فرصت سازي براي بازيگران مورد نظر:
فرآيند طراحي شده در سناريوي موصوف براساس معادلات مختلفي تنظيم گرديده بود كه يكي از آنها، فرصت سازي براي نقش آفريني بازيگران مورد نظر در اين سناريو بود. به عبارت ديگر طراحان بازي در اين مرحله مترصد بودند كه با ارائه بسته مشوق ها و افزايش سطح فشارهاي سياسي و اقتصادي، برخي از عناصر و جريان هاي سياسي در ايران مرعوب شده و در نقش گسل متعارض ظاهر شوند و به عنوان كاتاليزور (تسريع كننده) دانسته يا ندانسته به روند بازي مورد نظر كاخ سفيد سرعت بخشند.
در اين ارتباط روزنامه انگليسي تايمز در نوشتاري ، بسته پيشنهادي جديد را آخرين شانس ايران در بحث هسته اي خواند و نوشت :« مقامات رسمي تفاوت محتويات اين بسته با بسته پيشنهادي سال 2006 را ناچيز مي دانند اما اميدوارند ايراني ها آن را جدي بگيرند».
در اين مرحله عملياتي شدن خط كشي راديكاليسم و اعتدال در فضاي سياسي ايران انگاره اي بود كه طراحان بازي جديد در انتظار آن بودند.
¤ نا امن سازي محيط داخلي ايران:
سناريوي واشنگتن براي سوق دادن جمهوري اسلامي ايران به بازي پاياني و نهايي در ژنو و از پيش بازنده كردن ايران در آن بازي، صرفا معطوف به عملياتي كردن تهديدات نرم نبود، بلكه طيفي از تهديدات نيمه سخت را نيز در بر مي گرفت.
آمريكا با نا امن سازي محيط داخلي ايران از يك سو سعي داشت تمركز مسئولين ايران را از بين ببرد و از سوي ديگر با دامنه دار كردن نا امني به لحاظ زماني و مكاني قدرت ملي ايران را تضعيف كرد تا عملا درفرآيند مذاكرات هسته اي جمهوري اسلامي ايران در شرايط دست پائين قرار بگيرد.
در اين راستا مي توان به اقدامات زير براي نا امن سازي محيط داخلي ايران اشاره كرد.
- ايجاد نا امني و گروگانگيري در جنوب شرق كشور توسط گروه ريگي
- طراحي سلسله عمليات هاي بمب گذاري در تهران و استان هاي ديگر
- تحركات اشرار ضد انقلاب موسوم به پژاك در مناطق شمال غرب كشور
- فراخوان ماهواره هاي ضد انقلاب خارج از كشور براي ايجاد اغتشاش و آشوب در داخل كشور
- كليد خوردن پروژه تعطيل كردن دانشگاه ها و ايجاد اغتشاش در محيط هاي دانشجويي به بهانه 18 تيردر اين مرحله گسترده شدن دامنه ناامني ها به لحاظ مكاني و زماني يكي از بخش هاي مورد تأكيد كاخ سفيد بود كه در واقع به مثابه چماق داخلي بستر را به سوي وادار كردن جمهوري اسلامي ايران به پذيرش مشوق ها و شرايط تعيين شده آمريكا و چند كشور غربي سوق مي داد.
¤ بالا بردن چماق تهديد نظامي:
بالا بردن چماق تهديد خارجي (تهديد سخت) حلقه ديگري از پازل طراحي شده آمريكا براي كاناليزه كردن ايران به بازي در زمين تعيين شده بود. اما واشنگتن براي اجراي اين مرحله از سناريوي مورد نظر خود با مشكلاتي مواجه بود. بالا بردن تب تهديد نظامي به دليل تقارن با موضوع انتخابات رياست جمهوري آمريكا، محيط داخلي اين كشور را ملتهب مي ساخت وگفتمان ضد جنگ و رقيب دموكرات را نسبت به بازي هاي جمهوري خواه در موضع برتري قرار مي داد.
در اين ارتباط برخي از نظرسنجي ها حكايت از آن دارد كه باراك اوباما توانسته است اختلاف خود را با جان مك كين (نامزد جمهوري خواهان) در نظر سنجي هاي اخير تا 15 درصد افزايش بدهد.
از طرف ديگر مشكلات آمريكا در عراق و افغانستان نيز عملا اين بخش از سناريو را كم شانس و تا حدودي غير ممكن كرد. از اين رهگذر كاخ سفيد به ناچار بالا بردن چماق تهديد خارجي رابه رژيم جعلي اسرائيل واگذار كرد تا از اين رهگذر او يك طرف ابهت فروريخته اين رژيم در حال احتضار در منطقه و محيط بين الملل تا حدودي ترميم و بازسازي گردد و از طرف ديگر هزينه هاي مرتبط با تهديد سخت عليه جمهوري اسلامي متوجه نومحافظه كاران نشود.
در همين ارتباط روزنامه نيويورك تايمز به نقل از مقامات آمريكا گزارش داد كه اسرائيل اوائل ژوئن رزمايش نظامي گسترده اي را در شرق مديترانه و مجاورت يونان برگزار كرده و حضور بيش از 100 جنگنده f16 و f15 اسرائيل نشانگر تمرين براي حمله احتمالي به تأسيسات ايران بوده است.
در ادامه اين روند و قراردادن ايران در لبه پرتگاه جنگ (يكي از تاكتيك هاي جنگ رواني) ايهود اولمرت با آويام سلا فرمانده عمليات بمباران نظامي تاسيسات اتمي «ازيراك» عراق موسوم به عمليات «اپرا» ملاقات كرد.
اين ملاقات كه رسانه هاي رژيم صهيونيستي اصرار به افشاي اخبار آن داشتند در واقع به همراه رزمايش شرق مديترانه، در حوزه جنگ رواني سعي مي كرد پيام جدي بودن تهديد نظامي عليه ايران را القاء نمايد.
البته در اين راستا رزمايش پيامبر اعظم (ص) 3 و نمايش اقتدار آميز سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيام مناسب و به موقعي رابه سناريوي جنگ رواني آمريكا و رژيم صهيونيستي داد كه توجه بسياري از صاحب نظران و رسانه هاي ارتباط جمعي جهان را نيز به خود معطوف ساخت.
¤ مذاكرات ژنو:
آمريكا و چند كشور اروپايي با اين برآورد كه تأثيرگذاري مراحل پيش گفته بازي آنان ، جمهوري اسلامي ايران را وادار به پذيرش شرايط freeze در برابر freeze خواهد كرد، در مذاكرات ژنو حاضر شدند. در اين راستا انستيتوي واشنگتن كه از مراكز ذي نفوذ و تصميم ساز دولت بوش مي باشد در گزارشي براي كاخ سفيد استدلال كرد كه ايران در گذشته بارها و بارها نشان داده كه اگر فشار زياد باشد اهل معامله است و از دست زدن به اعمالي كه سطح درگيري را ارتقاء دهد خودداري خواهد كرد. اين گزارش گمانه هاي واشنگتن را براي كسب پيروزي به يقين مبدل ساخت. در چنين شرايطي ، نومحافظه كاران كه خود را برنده از پيش مشخص شده بازي نهايي و قسمت پاياني ماراتن سياسي ، اقتصادي و جنگ رواني مي دانستند ، در اقدامي شتاب زده و از سر ذوق زدگي و با زير پا گذاشتن ادعاهاي قبلي خود مبني بر «تعليق به عنوان پيش شرط مذاكره»، ويليام برنز را روانه مذاكره كردند. تا با اجراي ديپلماسي انعطاف در آخرين روزهاي حيات خود ، به يك پيروزي بسيار تعيين كننده دست يابند.
از منظر واقع گرايان (رايس گيتس و...) حضور برنز و انجام بازي ديپلماسي انعطاف ، فوائد ديگري را هم نصيب سياست خارجي آمريكا مي كرد؛ از جمله:
- رهايي از فشارهاي گفتمان ضد جنگ در آمريكا
- خارج كردن جمهوري خواهان از فشار ناشي از تبليغات دموكرات ها و گرفتن اهرم هاي فشار آنان
- اتخاذ سياست خارجي عملگرايانه تر براي جلوگيري از ريزش آراء در انتخابات آتي به سبد دموكرات ها
- و از همه مهمتر فرار به جلو براي سرپوش گذاردن به ناكامي ها و شكست هاي سياسي، اقتصادي و نظامي آمريكا
- ترميم و بازسازي ابهت فرو ريخته آمريكا در صحنه بين الملل
- زير سؤال بردن مذاكرات قبلي اتحاديه اروپا با ايران
¤عجله آمريكا و اروپا براي نهايي كردن پرونده هسته اي ايران:
چرا آمريكا و برخي از كشورهاي اروپايي با عجله هرچه تمام تر به دنبال نهايي كردن پرونده هسته اي ايران مي باشند؟ پاسخي هر چند كوتاه به چرايي اين مسأله واقعيت بسيار مهمي را روشن مي سازد كه معمولا كمتر در تحليل نهايي در خصوص پرونده هسته اي ايران به آن پرداخته مي شود . حل سريع پرونده هسته اي ايران صرف نظر از دستاوردهاي سياسي، از منظر اقتصادي براي آمريكا و اروپا فوق العاده حايز اهميت است.
واقعيت اين است كه وضعيت اقتصادي غرب به ويژه آمريكا باشتاب زيادي رو به افت مي باشد منابع غربي اعلام مي دارند كه بازارهاي بورس در آمريكا و اروپا در نيمه راه يك درهم شكستگي كامل قرار دارند.
اخيرا بانك سلطنتي اسكاتلند كه يكي از عمده ترين بانك هاي انگليس است با انتشار گزارشي دنياي اقتصاد را به لرزه درآورد. توصيه بانك مزبور به مشتريانش اين مضمون بود كه دوران بسيار تلخي در پيش روي ماست آماده باشيد.
از سوي ديگر منابع خبري اعلام مي كنند كه اعمال تحريم ها تا كنون 10 درصد فرصت شغلي در آلمان را از بين برده است اين در حالي است كه صادرات آلمان در سا ل 2005 افزون بر 4.5 ميليارد يورو بوده و در سال 2006 به 3.8 ميليارد يورو تقليل يافته و در سال 2007 اين ميزان به 2.3 ميليارد يورو كاهش يافته است.
¤ رهاوردهاي مذاكرات ژنو:
بدون شك نتيجه مذاكرات ژنو ، شكست ديگري را در كارنامه سياست خارجي
و اشنگتن در برابر تهران ثبت كرد كاخ سفيد با كوتاه آمدن از مواضع قبلي خود مبني بر لزوم تعليق به عنوان پيش شرط مذاكره، در ژنو حاضر شد اما به تأييد كارشناسان رسانه اي آمريكايي و اروپايي ، با دست خالي از ژنو بازگشت . البته در اين ميان بيانات رهبر معظم انقلاب خطاب به تيم مذاكره كننده و تأكيد ايشان بر رعايت خطوط قرمز هسته اي، نقش بسيار تعيين كننده اي در شكست آمريكا در مذاكرات ژنو و پيروزي ايران داشت كه بايد در مجال ديگري به آن پرداخته شود.
در همين ارتباط روزنامه آمريكايي لس آنجلس تايمز در گزارشي نوشت:« واشنگتن نتوانست در اين مذاكرات خواسته خود را محقق سازد».
اين روزنامه تاكيد كرد:« نشست ژنو عقب نشيني دولت بوش از سياست طولاني خود بود كه مي گفت تماس با ايران برقرار نخواهد كرد مگر اينكه تهران با تعليق غني سازي اورانيوم خود موافقت كند».
از سوي ديگر شبكه خبري «سي.بي.اس» در تحليلي با اشاره به سياست خصمانه جرج بوش و دولتش در منزوي كردن ايران و اعمال فشار به وسيله تحريم ها به منظور تغيير رفتار ايران نوشت، مشكل اينجاست كه اين راهبرد عملي نبوده وشكست خورده است. اين شبكه آمريكايي افزود: اين تكامل روند سياسي يعني از «محور شرارت» خواندن ايران در سال 2002 تا اعزام ويليام برنز ، مرد شماره سه وزارت امور خارجه آمريكا به مذاكرات ژنو به منظور نشستن بر سرميز مذاكره هسته اي ايران نشانگر راهبرد قديمي و شكست خورده و نا اميد كننده آمريكاست.
همچنين خبرگزاري آسوشيتدپرس نتيجه مذاكرات ژنو را سيلي غير مستقيم اما پرسر و صداي ايران به آمريكا ارزيابي كرد.
در طرف ديگر جمهوري اسلامي ايران با ابتكار عمل خود و ارايه بسته پيشنهادي به 1+5 عملا بازي نهايي را به يك بازي معمولي تبديل كرده و كاخ سفيد را در مسيري قرارداد كه بازگشت از آن (مذاكره و ديپلماسي انعطاف) شايد عملا براي آمريكا امكان پذير نباشد.
¤ فرار به جلو براي جبران شكست:
هنگامي كه نو محافظه كاران دريافتند عليرغم پرداخت هزينه فرستادن ويليام برنز، به ژنو، مجبور خواهند بود با دست خالي از اين مذاكرات به واشنگتن بازگردند براي جبران شكست متوسل به جنگ رواني شدند. آنان با بهره گيري از تاكتيك فرار به جلو و فرافكني سعي كردند خود را از آوار اين شكست برهانند. در اين راستا كاخ سفيد تا كنون محورهاي زير را مورد توجه قرار داده است.
- بهره گيري از ادبيات تهديد آميز عليه جمهوري اسلامي ايران
- القاء اين مفهوم كه حضور برنز در ژنو به منظور اتمام حجت با ايران بوده است
- تعيين ضرب الاجل دو هفته اي وسپس تلاش براي مسكوت گذاردن آن
- متهم ساختن ايران به جدي نبودن در مذاكرات
- متهم ساختن جمهوري اسلامي ايران به اتلاف وقت در روند مذاكرات
- القا اين مهم كه پاسخ ايران روشن و شفاف نبوده است
البته در اين ميان تلاش برخي از تجديد نظرطلبان هواخواه ليبراليسم براي رقيق كردن شكست سياسي آمريكا و عدم انعكاس پيروزي ايران، جاي تامل بسياري دارد كه بايد در مجال ديگري به آن پرداخته شود.
چهارشنبه 16 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 152]
-
گوناگون
پربازدیدترینها