واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: جهان - عراق در آستانه انفجار
جهان - عراق در آستانه انفجار
هادي محمديفر* :همزمان با نزديك شدن به زمان برگزاري انتخابات شوراها در عراق و پيچيده شدن اوضاع سياسي در اين كشور جنگزده، شمارش معكوس براي انتشار گزارش بيكر- هاميلتون آغاز شده است. اين دو مقام آمريكايي در گزارش معروف خود در سال 2006 ميلادي به صراحت از عبارت «انفجار باروت» در شهر كركوك در صورت برگزاري انتخابات استفاده كردند.
انفجاري كه ميتواند عراق را تا مرز تجزيه به چند كشور كوچك پيش ببرد.
بدين منظور پارلمان عراق و دولتمردان اين كشور انتخابات مارس سال 2008 اجراي ماده 140 قانون اساسي عراق مبني بر تعيين سرنوشت شهر كركوك را به تاخير انداختند، اقدامي كه در فروكش كردن بحران بيتاثير نبود.
اما اين تاخير پايان راه نيست و با به پايان رسيدن اين ششماه وقايع جديدي در شرف اتفاق است كه هماكنون به نگراني عمده رهبران كاخ سفيد، محافل منطقهاي و دولتمردان عراق تبديل شده است. به قضاوت در خصوص آينده اين تحولات به بررسي ريشهاي وضعيت شهر كركوك، واكنشهاي منطقهاي به اين شهر و واكنشهاي داخلي نيازمند است.
وضعيت كركوك
شهري كه تنها در روز 19/3/1991 آزادي را به خود ديده است و به قول ملامصطفي بارزاني قلب كردستان است. كركوك از منظر طراحان و نظريهپردازان موتور محركه كردستان است اين شهر با شروع حكومت فيصل در سال 1921 در معرض كوچ دستهجمعي اعراب قرار گرفت. قبل از آن در دوره عثمانيها و امپراتوري تركها اين شهر به واسطه تركان عثماني در معرض كوچ فزاينده تركان كه مصادف دوره صفويه در ايران بود، قرار گرفت. در سال 1555 ميلادي بر حسب «موافقتنامه آماسيا» كه ناشي از ضعف صفويه بود كركوك به تركان عثماني واگذار شد. اما در سال 1624 خان احمدخان اردلان حاكم سنندج با سپاهيان خود كركوك و ناحيه شهر زور را آزاد كرد. البته عثمانيها مجددا موفق به تصاحب اين شهر شدند. نادرشاه افشار هم در پنج آگوست 1743 با سپاهي متشكل از 170 هزار سرباز پس از هشت روز محاصره آن را دوباره از تركان عثماني گرفت. تركان و اعراب عثماني دوباره اين شهر را به تصرف خود درآوردند. در سال 1775 هم كريمخان زند در تصرف كركوك ناكام ماند. سر پولارد در كتاب «بريتانيا و شرق؛ در گذشته» مينويسد در سال 1772 سياحي انگليسي پس از ديدار از ايالت موصل، ساكنين، شغل و خلق و خوي آنان را مورد بررسي قرار ميدهد و ميگويد اكثر ساكنين اين شهر كرد هستند. در دوران اخير در سرشماري دولت عراق كردها به عنوان اعراب و تركمن ثبت ميشوند كه ناشي از اهميت مسئله نفت ميباشد و در اين زمينه هلال ناجي مينويسد «نفت كركوك در كردستان عراق سبب انكار حقوق ملي كردها شده است.» اما روحيه ملي كردها در اين شهر منحصر به فرد است بهطوري كه شخصيتهاي شهير كرد اكثرا از اين شهر برخاستهاند. جلال طالباني و خواننده شهير كرد علي مردان از اين شهر برخاستهاند علاوه بر آن اگر قم مركز روحاني فارسها و نجف مركز روحاني اعراب شيعه يا قاهره را مركز فقه روحانيون عرب تسنن بدانيم در گذشته دور كركوك مركز پرورش عالمان ديني كردهاي اهل تسنن بوده است. در اين شهر تا پيش از تشكيل دولت عراق، عربي وجود نداشت اما بعدها اين شهر كانون منازعه كرد و عرب و تركمن شد و كردها در معرض ژنوسيد اعراب قرار گرفتند. همزمان با توسل كردها به مبارزه مسلحانه، ملامصطفي بارزاني در سال 1961 براي رهايي از ظلم و ستم اشغالگران كركوك مانع از توافق طرفين براي حل مسئله مناقشه كرد و عرب شد. در سال 1963 چمچمال از كركوك جدا شد و به استان سليمانيه الحاق و اولين قدم اهالي براي برهم زدن تركيب جمعيتي كركوك برداشته شد. پس از آن غارت و كشتار كردها در كركوك شروع شد. اما پس از آن مبارزات كردها از سر گرفته شد و با كمك شاه ايران به پيشرفتهايي دستيافتند و رژيم بعث كه سالهاي آغازين حكمرانياش را تجربه ميكرد، براي نخستينبار به كرد بودن كركوك اعتراف كرد. در اين زمان در كنار زبان عربي زبان كردي هم تدريس ميشد. احمد حسن البكر در 11 مارس 1970 اين بيانيه را قرائت كرد. اما پس از چهارسال بيانيه حسن البكر ناديده گرفته شد و كركوك سرشماري نشد چراكه رژيم بعث ميدانست اكثريت با كردهاست. صدام با الحاق شهر كلار به سليمانيه باز هم واحد اداري كركوك را بر هم زد. با شروع جنگ ايران و عراق و ظهور جمهوري اسلامي ايران جنبش كردهاي عراقي جاني تازه گرفت. و حزب عمده كرد «يهكيتي» يا اتحاديه ميهني كردستان pnk و پارتي يا حزب دموكرات كردستان به رهبري طالباني و بارزاني با استفاده از اختلاف صدام و جمهوري اسلامي ايران جنبش كردها را تقويت كردند. اما پس از پايان جنگ «تراژدي بزرگ كردها» از سر گرفته شد، دليل آن هم امضاي قطعنامه 598 بود. 781 روستا به كلي ويران و 39187 دستگاه ساختمان با خاك يكسان شد. دام و احشام و زمينهاي كشاورزي به كلي از بين رفت و قتلعام 182 هزار نفري نواحي كردنشين به ويژه كركوك در تاريخ منازعه اعراب و كرد حك شد. پس از آن نيز رژيم با اين ژنوسيد راضي نشد و تخريب كركوك را با استفاده از انتصاب معلمان و مسوولان عرب در كركوك، تغيير اسامي كردي به عربي، اسكان خانوادههاي عرب، كوچ اجباري كردهاي كركوك، تغيير نقشه اداري كركوك و... در پيش گرفت و اين در حالي بود كه جامعه جهاني و نهادهاي حقوقي سازمان ملل متحد و قدرتهاي بزرگ با بيشرمي از كنار آن گذشتند. بعثيها پس از تعريب كركوك و بعثي نمودن نفت، نام كركوك را نيز به «تأميم» تغيير دادند و بدينترتيب يونسكو كه يك نهاد علمي فرهنگي و آموزشي سازمان ملل متحد بود عملا كارآيي خود را از دست داد و نتوانست از اسامي تاريخي و فرهنگي ملتها دفاع نمايد. با شروع جنگ كويت و عراق و اشغال كويت، صدام حسين با كركوك هم سير نشد و قصد داشت كويت را هم ضميمه خاك خود كند. حاصل اين طمعورزي دخالت آمريكا و متحدانش بود و به اينترتيب صدام حسين ناكام ماند. كردها با شروع جنگ صدام و آمريكا در نواحي شمالي عراق بيشتر نقاط كردنشين را بازپس گرفتند و شهر كركوك را نيز در 19/3/1991 از دست بعثيها خارج كردند. اما چون استراتژي مناسبي براي اداره شهر نداشتند صدام توانست با حمايت سازمان مجاهدين خلق (منافقين) كه گروهي تروريستي بود آنجا را از دست كردها خارج كند. پس از حمله آمريكا به عراق در سال 2003 بار ديگر كردها اين شهر را گرفتند و نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان عراق و حزب دموكرات كردستان توانستند اين شهر را به كردستان الحاق نمايند و رزگار علي را به عنوان استاندار كركوك برگزينند كه با مخالفت رايس وزير امور خارجه آمريكا مواجه شد. شوراي استاني كركوك متشكل از 10 كرد، 10 عرب، 10 تركمن و دو آشوري اداره كركوك را به عهده گرفتند و كمال كركوكي به عنوان استاندار كركوك برگزيده شد. رايگيري در خصوص تعيين هويت اين شهر و بازگشت هويت اين شهر به حالت عادي در ماده 140 قانون اسامي عراق پيشبيني شد. انتخابات شهر كركوك قرار شد در مارس 2008 برگزار شود اما با هماهنگي دولتمردان عراق و آمريكا برگزاري انتخابات به ششماه بعد موكول شد. با نزديك شدن به انتخابات شوراهاي استاني عراق، پارلمان عراق با 147 راي و بدون حضور عارف تيفوري، معاون محمود المشهداني و ديگر معاون پارلمان عراق و خروج نمايندگان كرد پارلمان عراق از مجلس ملي اين كشور، قانون برگزاري انتخابات شوراهاي استاني عراق به استثناي كركوك را به تصويب رساندند كه با مخالفت جلال طالباني و وتو او كه رئيسجمهور عراق است مواجه شد. اكنون نيز اين امر به يكي از چالشهاي دولت اقليم يا خودمختار كردستان و دولت مركزي عراق تبديل شده است.
اهميت كركوك
هلال ناجي مينويسد ظلم به كردهاي كركوك به واسطه نفت است. نفت كركوك بلاي كردهاي كركوك است. نفت امروزه بيش از 100 دلار به فروش ميرسد و ميتواند اقتصاد يك كشور را شكوفا كند و در مقابل عكس آن نيز صادق است و ميتواند باعث اشغال يك كشور يا يك منطقه شود. كركوك نيز از اين قاعده مستثني نيست. كركوك مهمترين منابع نفتي عراق را در خود و بيشترين ميزان نفت عراق را جا داده است. تركيه كه از كمبود انرژي به ويژه نفت و گاز رنج ميبرد به اهميت اين شهر واقف است و سعي دارد با حمايت از اقليت تركمن در اين شهر كمبود انرژي خود را جبران نمايد. سوريه نيز به اهميت اين شهر و نقش آن در ژئوپوليتيك كردستان عراق آگاهي دارد و سعي ميكند با حمايت از تروريستهاي عرب موجبات ناامني و احيانا در درازمدت انفجار لولههاي نفتي را فراهم نمايد. قضاوت در مورد اينكه دولتمردان عراق ميتوانند نسبت به تحولات داخلي مديريت كافي داشته باشند و واقعيات كركوك را بپذيرند هنوز زود است اما جاي هيچ شك و شبههاي نيست كه كركوك چالش عمده ميان دولت مركزي عراق و دولت منطقه خودمختار است و در صورت عدم مديريت اجتماعي و سياسي بحران كركوك ميتواند عراق را در مسير جنگ داخلي قرار دهد.
در اين ميان ايالات متحده كه مسوول حفظ صلح و امنيت در عراق است و بر اساس كنوانسيون ژنو در قبال كشور تحت سلطه خود مسووليت دارد بايد با ارزيابي اوضاع امنيتي در عراق و هماهنگي با دولتمردان عراقي زمينههاي برقراري انتخابات آزاد در اين شهر را فراهم كند تا بر اساس اصول دموكراسي و آزادي شهروندان كركوك بتوانند به حقوق اوليه و طبيعي خود دستيابند. خروج زودهنگام از عراق يا دامن زدن به اختلافات قومي به ويژه در كركوك بهاي سختي براي ايالات متحده خواهد داشت. در ضمن بايد اين كشور از ادعاهاي تركيه كه مبناي واقعي و اصولي ندارد جلوگيري كند. تركيه خود با بحران pkk يا حزب كارگر كردستان مواجه است و توانايي مديريت نواحي كردنشين خود را ندارد.
راهكارهاي پيش رو
در دنياي سياست اداره كانونهاي بحران نيازمند يك همكاري مشترك در سطح كلان و خرد است. در اين راستا اين همكاريها بايد متناسب با شرايط و اوضاع احوال يك كانون بيثبات و مبتني بر حقوق بشر و اصول اوليه انساني باشد. سازمان ملل متحد موظف است از وقوع يك بحران ديگر در كركوك جلوگيري كند. با ساكنان اين منطقه با تساهل و تسامح برخورد نشده و از ديد روانشناختي و علوم اجتماعي نبايد انتظار داشت كه با تساهل و تسامح برخورد كنند. در اينجاست كه سازمان ملل متحد و بانكيمون بايد با بررسي بحران كركوك از پيدايش يك «بحران حاد انساني» جلوگيري كنند. راه عملي براي رسيدن به اين هدف برگزاري انتخابات و بازگرداندن شهر به حالت عادي خود مطابق قانون اساسي عراق و ماده 140 است و سازمان ملل متحد بايد با جديت تمام به اين مسئله رسيدگي كند. اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد و به ويژه آمريكا هم بايد با تمام توان به خواسته اهالي كركوك احترام بگذارند. ايالات متحده بايد به اين مسئله واقف باشد كه دموكراسي مورد ادعايي كه وعده آن را داده بودند از كركوك ميگذرد و هرگونه بيتوجهي به اين بحران نه تنها براي جمهوريخواهان بلكه براي دموكراتها و اوباما و بهطور كلي مردم آمريكا بهاي سنگيني خواهد داشت. فرانسه، روسيه، انگليس و چين نيز بايد تمام ابعاد موضوع را بررسي كنند و از يكهتازي آمريكا كه همانا دستيابي به نفت كركوك است جلوگيري كنند. سازمانهاي بشردوستانه بينالمللي و نهادهاي تخصصي سازمان ملل متحد به علاوه NGOها بهطور مثال گروه بينالمللي بحران بايد با بينالمللي كردن بحران كركوك از فاجعه انساني در اين شهر جلوگيري كنند. در سطح خود دولت عراق بايد مفاد قيد شده در قانون اساسي عراق و ماده 140 اين قانون را اجرا نمايد و با برگرداندن شهر به حالت عادي خود و الحاق چمچمان و ديگر نقاط به استان كركوك و واحد اداري اين شهر و نيز بازگشت آوارگان به شهر خود و بازگشت اعرابي كه به كركوك كوچ داده شدند به موطن اصلي خود، مقدمات برگزاري انتخابات سالم را فراهم نمايد. دولتمردان عراقي بايستي با ديد ملي به قضيه كركوك نگاه كنند و احزاب سياسي عراق معادله حاصل جمع جبري مضاعف را در مذاكرات خود به ويژه در پارلمان اعمال نمايند. تا از يكهتازي يك قدرت فرامنطقهاي كه در صدد غارت كركوك است جلوگيري نمايد در شهر كركوك نيز استانداري كركوك و شوراهاي اين شهر بايد با ايجاد «شوراهاي بيداري كركوك» از نفوذ عناصر تروريستي و ايجاد بلوا و آشوب جلوگيري كنند و اگر دولت عراق بتواند دموكراسي را به خوبي در كركوك اجرا نمايد ميتوان به تشكيل يك عراقي متحد و فدرال اميدوار بود. كه در هر صورت بايد منتظر تحولات آتي بود و اگر دولت عراق و نوريالمالكي نتوانند با ائتلاف كردها به توافق برسند آنگاه شاهد شكست دولت نوريالمالكي و شكلگيري دولت ائتلافي ديگري خواهيم بود، كه در هر صورت روند ملتسازي را با بحران مواجه ميكند.
* كارشناس مسائل عراق
چهارشنبه 16 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]