واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: وجود حافظة كاذب در طول دوران كودكي شايعتر از دوران نوجواني و بزرگسالي ميباشد. اين كه كودكان اغلب نسبت به حافظة كاذب آسيبپذير هستند، شايد به اين خاطر باشد كه در آنها شكلگيري حافظة دقيق1 براي رويدادهاي واقعي زندگيشان ناقص است؛
مثلاً زمانيكه اطلاعات غلطي از يك موضوع به آنها داده ميشود، بيشتر از كودكان بزرگتر و يا بزرگسالان اين اطلاعات را به حافظة خود ميسپارند. با وجود شواهد گستردهاي كه حاكي از كاهش حافظة كاذب در طول دورة رشد و نمو است، فرضياتي وجود دارند كه بيانگر افزايش قابل توجه اشكالي از حافظة كاذب در اين دوره ميباشند. اين انواع در كودكان كمتر از نوجوانان و بزرگسالان وجود دارند. چنين فرضياتي راجع به فرآيند دوگانة حافظة كاذب مبتني بر نظرية رديابي مبهم2 بحث ميكنند. نظرية رديابي مبهم بيان ميكند كه تجارب دوگانة كودكان از واقعيتها يعني رديابي دقيق3 و مفهوم شخصي آن تجربه كه رديابي كلي4 است در حافظهشان ذخيره ميشود. در نتيجه وقتي در آزمونهاي حافظه تجارب نقل ميشوند، مخلوطي از اطلاعات دقيق و كلي بيان ميشود. با توجه به نظرية رديابي مبهم، حافظة كاذب دو نوع اصلي دارد: 1) بازخواني5 يا بازشناسي6 رويدادهاي دروغي، به اين علت كه رديابيهاي دقيق جايگزين بيش از رديابيهاي دقيق تجربة واقعي به حافظه برگشته است. 2) بازخواني و بازشناسي رويدادهاي كاذب به اين علت كه رديابيهاي كلي از آن رويداد بيشتر از رديابيهاي دقيق از رويداد به حافظه برگشته است. مطالعات نشان دادهاند كه كودكان و نوجوانان گاهي اوقات قادر به استخراج معناي شخصي رويدادها نيستند. در ضمن، كودكان براي خود محدودههاي معنايي شخصي دارند.هرچند كه نظرية رديابي مبهم مطرح ميسازد كه حافظههاي كاذب قدرتمند در بزرگسالان، در دوران طفوليتشان بسيار ضعيف بودهاند، اما مثال مهم ديگر، خطاي ادراكي در آزمون لغات DRM7 ميباشد.به منظور تشخيص اينكه آيا كاهش حساسيت به خطاي ادراكي در آزمون DRM ميتواند در كودكان كم سن به اثبات برسد مطالعهاي سه مرحلهاي ترتيب داده شد:آزمون اول يك طرح بازخواني آزاد بود كه در آن كودكان 5 ساله فهرستهايي از واژهها لغاتي را از نسخة اصلي روديگر و مك درموت بازخواني ميكردند و ميزان بازخوانيهاي غلط آنها با ميزانهاي به دست آمده از آزمون بزرگسالان مقايسه ميشد. آزمون دوم نيز يك آزمون بازخواني آزاد بود كه در آن كودكان 5 ساله و 7 ساله از فهرستهاي DRM كه از نظر توان ايجاد خطاي ادراكي متفاوت بودند، واژهها را بازخواني ميكردند و بالاخره آزمون سوم شامل يك طرح بازخواني- بازشناسي بود كه در آن كودكان 5 ساله و نوجوانان 11 ساله و بزرگسالان با تحصيلات دانشگاهي از فهرستهاي DRM بازخواني آزاد را انجام ميدادند و در آخر مورد آزمون بازشناسي فهرستهاي مشابه قرار ميگرفتند. در اين آزمونها كودكان كم سنتر كاملاً نسبت به خطاي ادراكي DRM از نظر وجود حافظة كاذب مقاوم بودند. نتايج نرمال بزرگسالان 64 درصد براي واژههاي مهم بيان نشده در فهرستهاي بازخواني شده بود كه اين ميزان در كودكان 9 درصد بود. در سنين نوجواني بازخوانيهاي كاذب افزايش مييافت ولي همچنان نسبت به بزرگسالان كمتر بود. مهمترين نكتة اين پژوهش آن بود كه در نظرية مبتني بر رديابي مبهم مربوط به خطاي ادراكي حافظة كاذب مطرح شد. بر اساس اين نظريه دو مورد از نشانههاي كنترل كنندة خطاي ادراكي، قدرت آزمون شونده براي ذخيرهسازي خاطرات كلي و تمايل وي به پردازش چنين خاطراتي در بازخوانيها و بازشناسيها ميباشند. در اين رابطه مطالعات فراواني انجام شده است كه نشان ميدهند در كودكان توانايي دروني براي بيان خاطرات كلي با كلمات خاص خودشان محدود ميباشد. لذا خطاهاي ادراكي در آزمون DRM قابليت آن را دارند كه افزايش انواعي از حافظة كاذب همراه با رشد و نمو را نشان دهند. اطلاعات بهدست آمده از مطالعة فوق نيز تصديق كنندة اين گفتار است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]