واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: امروزه سيستم هاي حسابداري هزينه كيفيت بخشي از راهبرد و بهبود كيفيت هر سازمان نويني به شمار مي رود. هدف از سيستم هزينه كيفيت كاهش هزينه هاي كيفيت تا كم ترين سطح آن است.
اين مقاله به طور اجمال توضيح مي دهد كه چگونه با افزايش كيفيت يك محصول مي توان هزينه هاي كلان وارد شده به يك شركت توليدي يا يك شركت خدماتي را تا ميزان بسيار زيادي كاهش داد.
معادله كيفيت دو بخش دارد، يكي انجام دادن كارهاي درست و مناسب، كه شامل ويژگي هايي از محصول و خدماتي است كه براي ايجاد رضايت در مشتري در نظر گرفته مي شود و ديگري انجام ندادن كارهاي نادرست و نامناسب. منظور از عبارت آخر، انجام ندادن نقايص و رفتارهايي است كه موجب نارضايتي مشتري مي شود.
COQ با بخش دوم كيفيت سر و كار دارد (شرط لازم است، نه كافي)
كيفيت بيشترين سود را با كمترين هزينه ايجاد مي كند. در تعبير هزينه كيفيت يك ايراد مفهومي وجود دارد. زيرا كيفيت نوعي هزينه نيست. بنابراين تعبير هزينه كيفيت ضعيف (COPQ) مناسب تر از عبارت COQ است.
اصل اساسي هزينه كيفيت
هر هزينه اي كه به خاطر كامل نبودن كيفيت ايجاد شده باشد يك هزينه كيفيت است.
به طور كلي هزينه هاي كيفيت به سه دسته تقسيم بندي مي شوند.
سرمايه گذاري روي پيشگيري از عدم انطباق ها، ارزيابي كيفيت محصول يا خدمات براي ارزيابي انطباق، عدم انطباق ها (ضايعات، دوباره كاري و ...)، سه طبقه اين تقسيم بندي هستند.
هزينه هاي كيفيت شامل هزينه هاي پيشگيري Prevention ، هزينه هاي ارزيابي Appraisal Cost و هزينه هاي شكست Failure Cost است.
هزينه هاي پيشگيري (Prevention Cost): هزينه فعاليت هايي است كه به طور مشخص براي پيشگيري از كيفيت ضعيف محصول يا خدمات در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال هزينه براي محصولات جديد، برنامه ريزي كيفيت، نظر سنجي در مورد توانايي، ارزيابي قابليت فرآيند، جلسات تيم بهبود كيفيت، طرح هاي بهبود كيفيت، آموزش و كارآموزي جزو هزينه هاي پيشگري محسوب مي شوند.
هزينه هاي ارزيابي (Appraisal Cost): هزينه هاي مرتبط با اندازه گيري، محاسبه، حسابرسي محصولات يا خدمات براي اطمينان از تطابق، استانداردهاي كيفيت و عملكرد لازم وكليه بازديدها و آزمايش ها از مواد اوليه، آزمايش ضمن توليد و در مرحله نهايي كاليبراسيون، از جمله هزينه هاي ارزيابي مي باشند.
هزينه هاي شكست (Failure Cost): هزينه تطابق نداشتن محصولات يا خدمات با نيازهاي مشتري به دو نوع هزينه هاي داخلي و خارجي تقسيم مي شوند.
1- هزينه هاي داخلي: هزينه هاي قبل از ارسال يا تحويل محصول به مشتري (مانند هزينه هاي استهلاك، بازسازي، بازسازي و آزمايش دوباره، بررسي مواد كاهش كيفيت) از هزينه هاي داخلي شكست محسوب مي شوند.
2- هزينه هاي خارجي: هزينه هاي پس از ارسال محصول، در زمان ارائه خدمات به مشتري و بعد از آن، مانند هزينه هاي رسيدگي به شكايات، برگشت محصول، دعاوي ضمانت، از هزينه هاي خارجي شكست محسوب مي شوند.
مجموعه هزينه هاي گفته شده بيانگر اختلاف بين هزينه واقعي يك محصول و خدمات و كاهش هزينه در صورت وجود نداشتن خدمات زير استاندارد، عيب در محصول و يا نقص در توليد آنهاست.
قابل ذكر است كه در بيشتر سازمان ها، هزينه هاي كيفيت، هزينه هاي پنهان (Hidden Costs) است و هزينه هاي كيفيت اندازه گيري نشده رو به افزايش مي گذارد.
كيفيت نازل به دو طريق (هزينه بيشتر و رضايت كمتر مشتري) بر شركت ها اثر مي گذارد.
مدل كلاسيك هزينه كيفيت بهينه
در بسياري از موارد، مدل كلاسيك هزينه كيفيت بهينه نقص هايي دارد. مدل كلاسيك، اين ذهنيت را ايجاد مي كند كه رسيدن به كيفيت كامل غير ممكن است، «برداشتن هيچ مانعي دشوارتر از اصلاح اين ذهنيت نيست». مدل نوين هزينه كيفيت بهينه شامل اين امكان است كه نقايص به صفر برسد.
راهبرد كاهش هزينه هاي كيفيت
به طور كلي با دورتر شدن نقطه شناسايي در زنجيره توليد و توزيع، COQ افزايش مي يابد. كمترين هزينه زماني خواهد بود كه از عدم تطابق ها از همان ابتدا جلوگيري شود. بيشترين هزينه كيفيت نيز وقتي است كه مشتري ها متوجه نقايص شوند. در اين حالت علاوه بر زيان هاي ناشي از تعمير و تعويض، ممكن است اعتبار شركت، نزد مشتري يا مشتريان از دست برود.
پشتيباني حسابداري
تهيه و حفظ سيستم COQ در حد راهنمايي و پشتيباني از بخش حسابداري به عهده بخش كيفيت است، اما مسئوليت اصلي COQ به عهده بخش حسابداري است. سيستم هزينه يابي كيفيت در دل سيستم بزرگتري بنام سيستم حسابداري هزينه قرار دارد. ايده آل اين است كه هزينه كيفيت آن قدر با سيستم حسابداري هزينه يكپارچه شود كه ديگر نتوان آن را يك سيستم حسابداري جداگانه به حساب آورد.
سيستم حسابداري هزينه كيفيت، اطلاعات شفاف را براي تصميم گيري در اختيار مدير قرار مي دهد. لازم نيست اطلاعات مربوطه بسيار دقيق (تا حد ريال) باشد . هدف از اندازه گيري اين نوع هزينه ها ارائه نكات كلي براي تصميم گيري مديريت در عمل است.
مباني هزينه كيفيت
نكات زير در مورد انتخاب مبناي تحليل هزينه هاي كيفيت به كار مي رود:
- مبناي تحليل بايد رابطه معقولي با هزينه هاي كيفيت داشته باشد.
- مبناي تحليل بايد براي مديراني كه گزارش هاي هزينه كيفيت را دريافت مي كنند شناخته شده باشد.
- مبناي تحليل بايد شاخص حجم كسب و كار در زمينه اي باشد كه اندازه گيري هاي هزينه كيفيت در آن به كار مي رود.
- اغلب چندين مبناي تحليل براي به دست آوردن تصويري كامل از اندازه نسبي هزينه هاي كيفيت نياز است.
برخي از مباني رايج عبارتند از:
- نيروي كار مصرف شده، نيروي كار مستقيم، از قبيل كل نيروي كار( مبناي نيروي كار)
- كل هزينه نيروي كار و مواد اوليه، بهره برداري، از قبيل هزينه كارگاهي (مبناي هزينه)
- ارزش فروش محصولات تمام شده، از قبيل خالص فروش در صورتحساب (مبناي فروش)
- حجم توليد، از قبيل تعداد واحدهاي توليد شده (مبناي واحدها)
شاخص فروش مبنايي است كه بيشتر از همه در ارائه گزارش به مافوق به كار مي رود، براي تحليل و برنامه ريزي درازمدت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]