واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: آلودگى بصرى در معمارى شهر
داوود پنهانى
اينجا تهران است. با انبوه مغازه هايى كه خيابان ها را از بالا تا پائين تصاحب كرده اند، با انواع خودرو هايى كه شبانه روز در حال گذر از خيابان هاى متعدد هستند. اينجا تهران است با بالاى شهر و جنوب شهرش، از شرق به غرب ساختمان ها سر از خاك برآورده اند. در اين جنگل انبوه آدم و ماشين و ساختمان بر بلندترين نقطه شهر كه بايستى ردى غليظ از دود وآلودگى هم بر فراز شهر بزرگ مى توان مشاهده كرد. اينجا تهران است با آشناها و غريبه هايش. با ته لهجه شيرين مردمانى كه از همه جاى اين خاك گرد هم جمع شده تا شهر بزرگ و بزرگ تر شود. اينجا تهران است و اگر بخواهيد رد آشنايى را پيگيرى كنيد در ازدحام آدم و ماشين راه چندان ساده اى پيش پايتان نخواهد بود. اينجا تهران است كه بزرگ شده و در هجوم اين همه ازدحام از اين سو به آن سو مى گريزد. قدم كه به خيابان بگذاريد مى توانيد به اطرافتان خوب دقيق شويد. در اينجا كه وهمى عجيب سرتاپاى آن را فراگرفته و چونان اژدها از دامنه هاى البرز تا دشت هاى پايين دست گسترش پيدا كرده ، چهره شهر شكلى تكرارى و خاكسترى به خود گرفته است. در بسيارى از نقاط شهر يا بايد به زندگى در كنار همين يك رنگ اكتفا كنيد، يا آنجا كه منظر شهرى دچار تغييراتى شده حضور انبوه و ملال آور انواع و اقسام تابلوها و رنگ هاى متعدد آنقدر عجيب است كه به جاى ايجاد آرامش شما را به نوعى ملال روز افزون نيز دچار مى كند. منظر شهرى در پايتخت مغشوش است. در سالهاى اخير نيز كه بر حجم انبوه تبليغات شهرى افزوده شده اين منظر چنان دستخوش دگرگونى شده كه ديگر نمى توان نسبت به آن بى تفاوت بود.
اين اغتشاش بصرى در پايتخت علاوه بر معمارى منازل به معمارى خيابان ها نيز سرايت كرده و در بيان دلايل آن نيز مى توان به مواردى اشاره كرد. كارشناسان و مديران شهرى نيز با پذيرش اين مشكلات در طراحى شهر به مواردى در اين زمينه اشاره مى كنند.
«احمد دنيامالى» معاون فنى و عمرانى شهردار تهران در اين زمينه مى گويد:« مشكل بزرگى كه الآن در تهران داريم، اغتشاش بصرى است كه مردم از نظر روحى و روانى با آن مواجه هستند؛ لذا در نظام طراحى پل ها كارى كه بايد انجام دهيم و اخيراً در طرح هايى مثل بزرگراه آسيا شروع كرده ايم، تغيير نگاه طراحى است به گونه اى كه وقتى كسى از كنار آن پل ها عبور مى كند، تصوير خوبى از آنها در ذهنش باشد. كارى كه در سطح شهر تهران انجام مى دهيم بايد كاملاً با كارى كه در بيابان انجام مى شود، متفاوت باشد و اين مشكل بزرگى است كه اين شهر با آن مواجه بوده است. در سطح شهر اجازه نداريم به خاطر فعاليت هاى عمرانى مردم را به زحمت بيندازيم. اگر سازه هايى را كه در تهران ساخته مى شود، تحليل كنيم شايد در بسيارى جهات هم ضعيف باشند، اما واقعيتى كه هست، بسيارى از سازه هايى كه ما ساخته ايم از نظر شكل ظاهرى «اور ديزاين» بوده و در ذهن مخاطب جلوه مى كند. »
دنيامالى با بيان اين كه چون مسئله ترافيك و مشكلات ساخت و ساز را در سطح شهر تهران داريم بايد به سمت پيش ساختگى و نصب سريع و آسان برويم. وى به يك مورد مصداقى در شهر تهران اشاره كرده كه عمر طراحى آن به پايان رسيده و مى افزايد: «عمر تعداد زيادى از پل هاى موجود فلزى از نگاه طراحى به انتها رسيده و تلاش مى شود كه بيش از يك صد پل در تهران بازنگرى شود در حالى كه بحث مقاوم سازى نيز در آنها مورد توجه قرار دارد. يكى از نكات برجسته اى كه بايد در اين زمينه لحاظ شود اين است كه اين پل ها نبايد به هم شباهت داشته باشند. اگر در معمارى و طراحى پل ها دقت كنيم و هر كدام ويژگى هاى طراحى خاص خود را داشته باشد، هم به عنوان يك اله مان شهرى كاركرد خواهند داشت و هم زيبايى هاى بصرى براى مخاطبان ايجاد مى كنند. بايد بپذيريم كه در شهر بايد به روح و روان مردم هم توجه داشته باشيم و توجه به اين مقوله براى مردم و آرامش بصرى آنها مهم است.»
بحث زيبا سازى شهرى و طراحى مدلى مناسب در منظر شهرى موضوعى است كه مدتهاى بسيارى است كه در رسانه ها و از سوى كارشناسان متعدد به آن پرداخته مى شود. با وجود آشفتگى كنونى در طراحى شهرى تهران و نيز با توجه به محدوديت هايى كه در اين زمينه در اين شهر وجود دارد قدرت تغييرات به اندازه فراوانى كاهش پيدا مى كند. با اين حال به صرف محدوديت هاى موجود نمى توان نسبت به همان اندك تغييرات بى تفاوت بود. دو سال پيش رسانه ها به نقل از مديران شهرى خبر از طرح جامع زيبا سازى در پايتخت دادند. در خبر هاى آن زمان پيرامون چگونگى تدوين چنين طرحى آمده بود كه سازمان زيباسازى با ايجاد گروه هاى مطالعاتى و تحقيقاتى و با كمك از مراكز علمى و هنرى و كارهاى تحقيقاتى طرح جامع زيباسازى شهر تهران را در دست بررسى و تدوين دارد كه در اين طرح اصول زيبا شناختى شهرى و زيباسازى تهران در شب و روز تدوين خواهد شد. قرار بود با تدوين طرح جامع زيباسازى تهران در واقع يك سند و راهكار مدون براى رسيدن به استانداردهاى زيباسازى شهرى داشته باشيم تا مسئولان سازمان زيباسازى شهر تهران با استفاده از آن، اين استانداردسازى را انجام دهند. چنان كه اعلام شده بود در اين طرح بيش از ۸۰ درصد از كارهاى سازمان زيباسازى با كمك شوراهاى هنرى و علمى انجام مى شود و با استفاده از تمام ظرفيت هاى علمى و هنرى شهر به سمت ايجاد شهر قابل سكونتى هستيم. آنگونه كه از زبان مسئولان شهرى اعلام شده بود با استفاده از اين طرح جامع سلايق متعدد در انجام فعاليت هاى زيباسازى كنترل شده و همه در جهت انجام يك برنامه حركت خواهند كرد. نتيجه چنين رويكردى مى توانست ايجاد فضايى پرنشاط و قابل زندگى در محيط خشن شهرى باشد كه با بى توجهى، به شهرى پردغدغه و نازيبا تبديل شده است.
به گفته كارشناسان روش هاى قديمى و سنتى ديگر در زيباسازى شهرى با بزرگى و وسعت تهران جوابگو نيست و نمى توان با اين روش ها به نتايج قابل قبولى رسيد در حالى كه با استفاده از روش هاى جديد و علم روز و تكنولوژى جديد بايد فضاى شهرى را به سمت ايجاد آرامش و احساس رضايت شهروندان پيش برد. با اين حال معلوم نيست آن برنامه جامع در زيباسازى شهر تهران عملاً به كجا انجاميد. هر چه هست شهر ما هنوز در پشت چهره اى خاكسترى پنهان شده و انبوه مناظرمغشوش در اطراف ما فراوان ديده مى شود. كافى است به تابلوهاى مغازه ها در يك خيابان نگاه كنيم، چنان اغتشاشى در طراحى سر در مغازه ها وجود دارد كه انسان قادر نيست براى مدتى طولانى به آنها خيره شود.
كارشناسان بر اين باورند كه طراحى فضاهاى شهرى با تمامى تسهيلات و تجهيزات، محيط مناسبى را براى زندگى و فعاليت شهرى فراهم مى آورد و اثاثيه و تجهيزات خيابانى در هويت بخشيدن به يك مكان، به ايجاد يا اصلاح فضاهاى شهرى مؤثرند. بر اين اساس پروژه هاى احياى فضاهاى شهرى، چه بزرگ، چه كوچك و چه به شكل طرح هاى پياده سازى يا تعريض پياده روها، فرصت هايى براى طراحى مجدد و همه جانبه اثاثيه خيابانى فراهم مى آورند. وجود هدف و انعطاف پذيرى در طرحهاى شهرى كه در برنامه استراتژيك مد نظر است، موجب استفاده بهينه از منابع شهرها براى توسعه و تأمين نيازهاى شهرها در آينده مى شود.
«دكتر وازار مرادى مسيحى» شهرساز و صاحب نظر در اين حوزه درباره رويكرد استراتژيك در شهرسازى مى گويد: « در مورد برنامه ريزى استراتژيك تعاريف بسيارى وجود دارد و به اعتقاد برخى شيوه اى سيستماتيك براى ايجاد و برقرارى پيوستگى بين اقدامات اولويت دار با در نظر داشتن ضعف و قوت و همچنين فرصت ها و تهديدات است.»
مرادى، استراتژى را به عنوان الگويى هدايتى براى اقدامات و تصميمات مستمر دانسته ومى افزايد: «اگر بخواهيم از منابع به مؤثرترين شكل استفاده كنيم، بايد تصميمات درستى براى استفاده مؤثر از منابع موجود و اجراى دقيق استراتژى عملى تعيين شده اتخاذ شود.مديريت استراتژيك، تصميمات و فعاليت هاى يكپارچه براى توسعه استراتژى هاى مؤثر، اجرا و كنترل يا ارزشيابى نتايج آنهاست.»
اين كارشناس، تفاوت عمده ميان برنامه ريزى استراتژيك و مديريت استراتژيك را زمان دانست و مى گويد: «برنامه هاى استراتژيك با ديدى بلندمدت از آينده بر اساس شناسايى نيروهاى محركه كليدى و مديريت استراتژيك در كوتاه مدت سازمان هاى مربوط به خود را هدايت مى كند.»
مرادى همچنين معتقد است مفاهيم برنامه ريزى استراتژيك و ساختارى در كشور ما در يكديگر ادغام شده در حالى كه برنامه ريزى استراتژيك رويكردهاى متفاوتى چون اقتصادى، اجتماعى و هماهنگ كننده دارد و برنامه ريزى ساختارى رويكردهاى كالبدى و فيزيكى را دنبال مى كند.
وى وجود هدف و انعطاف پذيرى در تهيه برنامه ها و طرح هاى شهرى را ضرورى دانسته و مى گويد: «توجه به اين فاكتورها موجب برنامه ريزى انعطاف پذير و استفاده بهينه از منابع شهرها براى توسعه و تأمين نيازهاى شهرها در آينده مى شود.»
سه شنبه 15 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]