تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816932800




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي اجمالي به فرهنگ پرسش گري در اسلام


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: نگاهي اجمالي به فرهنگ پرسش گري در اسلام
رجب بيت اللهي
پرسش به معناي طلب و خواستن است كه گاهي براي استفهام و اخبار از چيزي است و گاهي به معناي درخواست چيزي مي باشد. (مفردات راغب اصفهاني ص 437 و لسان العرب، ابن منظور ج 6 ص 134) چنان كه گاهي مقصود پرسشگر كسب آگاهي و خبرگيري و گاهي مقاصد و انگيزه هاي ديگري هم چون انكار، امر و تشويق، توبيخ و سرزنش، تعجب و شگفتي، استهزاء و تمسخر و يا تقرير و تاييد دارد. (مغني اللبيب، ابن هشام، باب اول حرف الف ص 17 تا 24)
كسي كه در مقام درخواست قرار مي گيرد در زبان و ادبيات عربي و فارسي از آن به سايل ياد مي كنند و اگر بر اين درخواست اصرار و پافشاري كرد و هر روزه به شكل شغل از مردمان درخواست كمك و ياري مالي مي كند به عنوان تكدي شناخته و معرفي مي شود. آن چه در آيات قرآني مطرح است كه مي بايست حق سائل و محروم را از هر مالي داد، و خداوند پرداخت حقوق اين دو دسته را از صفات مومنان و محسنان واقعي مي شمارد، مراد حق كساني است كه سوال و درخواست به شكل شغل و حرفه در نيامده باشد و تكدي را به عنوان راه درآمد و كسب ثروت و مال قرار نداده باشد؛ چنان كه در جامعه امروزي بسياري از سائلان همان تكدي گران مي باشند كه درخواست و سوال كردن از اين و آن به عنوان شغل گدايي مي نگرند.
آن چه در اين نوشتار موردنظر است سوال به معناي درخواست كمك مالي نيست بلكه به معنا و مفهوم پرسش گري مي باشد. نويسنده تلاش دارد تا ديدگاه قرآن را درباره آداب و احكام و آثار و اقسام سوال و پرسش را مطرح سازد و نگرش اسلام به فرهنگ پرسش و پرسشگري را تبيين نمايد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
اقسام پرسش
پيش از بيان آثار و آداب پرسش گري نگاهي گذرا و كوتاه به اقسام پرسش مي شود تا نقش و كاركرد هر يك را براساس اين دسته بندي از آيات قرآن به دست دهيم.
قرآن يكي از اقسام پرسش را پرسش حقيقي مي شمارد كه به هدف دست يابي به آگاهي و علم صورت مي گيرد. از جمله اين پرسش ها مي توان به پرسش حضرت ابراهيم(ع) از خداوند درباره كيفيت زنده كردن و احياي مردگان اشاره كرد كه در آيه 260 سوره بقره به اين داستان توجه داده شده است. آن حضرت(ع) با آن كه از نظر نظري و ذهني به حقيقت احياي مردگان علم و يقين داشته است ولي مي خواست تا اين مساله را به شكل عين اليقين دريابد؛ از اين رو از خداوند خواست تا چگونگي احياي مردگان را به شكلي كه قلب مطمئن شود به او نشان دهد. اين خواست ابراهيمي و تاكيد بر اطمينان نشان مي دهد كه آدمي هر چند كه از راه عقل و ذهن مي تواند به اموري آگاهي يابد ولي اين شناخت را به شكل علم اليقين مي خواهد و يكي از راه هاي دست يابي به اطمينان و آرامش دل، مشاهده حسي و از راه چشم مي باشد كه از آن به عين اليقين ياد مي كنند. البته عين اليقين هم مي تواند از راه چشم ظاهري و هم چشم باطني تحقق يابد، چنان كه ديدن ملكوت آسمان و زمين براي حضرت ابراهيم(ع) به چشم باطن و برزخي بوده است.
به هر حال يكي از انواع پرسش ها، پرسش حقيقي است كه در اين خواسته حضرت ابراهيم(ع) و نيز درخواست هاي ديگرش چون سوال از خدا براي دست يابي فرزندانش به منصب امامت (بقره آيه 124) و يا از فرشتگان درباره ماموريت آنان (حجر آيه 51 و 57 و ذاريات آيات 24 و 31) و يا پرسش ارمياي پيامبر از خداوند درباره چگونگي معاد و رستاخيز و احياي مردگان (بقره آيه 259 و تفسير قمي ج 1 ص 117 والجامع لاحكام القرآن، قرطبي، ج 3 ص 188) و مانند آن كه در قرآن به وفور بيان شده از نمونه هاي پرسش حقيقي است.
پرسشهاي مجازي
نوع دوم پرسش ها، پرسشهاي مجازي است كه با انگيزه هاي مختلفي انجام مي شود از جمله اقسام سؤال مجازي مي توان به پرسش هاي استهزايي اشاره كرد كه نمونه آن در آيات 52 و 53 سوره انعام بيان شده است. در اين آيات به پرسش هاي استهزاآميز اشراف و ثروتمندان، از كرامت و ارزشمندي فقيران خداپرست در پيشگاه خداوند اشاره مي شود كه به شكل تمسخرآميزي از سوي ثروتمندان و اشراف مطرح مي شود.
همين شيوه را فرعونيان و اشراف و درباريان فرعوني در پيش گرفته و با استفاده از پرسش به انكار و استهزاي ايمان به موسي و هارون اشاره مي كنند. (مومنون آيات 45 و 47)
آيات بسياري از قرآن به نمونه هاي از اين نوع شيوه استهزاي دشمنان نسبت به مومنان و پيامبران اشاره مي كند كه مي كوشيدند تا از راه پرسشگري، مومنان و پيامبران را خوار كرده و دست بياندازند. در حقيقت بسياري از پرسش هاي استهزايي مجازي براي تحقير و دست انداختن ديگران به كار مي رود تا موقعيت اجتماعي شخص تضعيف و به سخريه گرفته شود.
نوع ديگري كه براي پرسشهاي مجازي بيان مي شود، پرسش هايي با انگيزه انكار و يا انكار توبيخي است كه نمونه آن را مي توان در پرسش انكاري و توبيخي خدا از عدم انديشه بني اسرائيل و اهل كتاب درباره اعمال و رفتار خود ردگيري كرد. خداوند در آيات 40 تا 76 سوره بقره با طرح پرسشهاي انكار توبيخي از اهل كتاب مي كوشد تا آنان را نسبت به عملكرد نابهنجار خودآگاه سازد و به آنان هشدار دهد كه اين شيوه عمل نمي تواند كارساز بوده و آنان را به بهشت و ديگر اهداف خير برساند.
آياتي چون آيات 17 سوره نحل و 46 سوره انعام و 123 و 125 و نيز 155 سوره صافات و يا 62 سوره هود و 50 سوره كهف و ده ها آيه ديگر نمونه هاي از پرسش هاي توبيخي و انكاري را مطرح مي سازد كه از سوي خداوند و يا پيامبران مطرح مي شود.
پرسشهاي تشويقي
نوع تشويقي و ترغيبي پرسش را مي توان در آيه 20 سوره آل عمران ردگيري و شناسايي كرد. در اين آيه پيامبر(ص) با پرسشي تشويقي و آمرانه مي كوشد تا اهل كتاب را نسبت به تسليم در برابر خداوند و اخلاص براي او تشويق و ترغيب نمايد.
چنين نوعي از پرسش از سوي خداوند در آيه 11 سوره حديد براي تشويق مردمان به
قرض الحسنه و وام نيك دادن بيان مي شود؛ چنان كه در آيه 20 سوره فرقان خداوند با بيان پرسش تشويقي مي كوشد تا مردمان را به شكيبايي و صبر در برابر آزمون ها و امتحانات خداوندي ترغيب نمايد.
در آيات سوره قمر نيز بارها از اين شيوه پرسشي براي تشويق مردمان براي تذكر و پندپذيري از آيات آسان و روشن قرآن بهره جسته است كه مي توان به آيات 17، 22، 32 و 40 آن اشاره كرد.
پرسش تعجبي، تعظيمي و...
پرسش تعجبي خداوند از كفرورزي بشر با توجه به آيات روشن از جمله شيوه هايي است كه خداوند آن را در پيش گرفته است و آيات بسياري را در قرآن مي توان يافت كه از اين شيوه بياني براي القاي معنايي خاص سود جسته است كه نمونه آن آيه 17 سوره عبس است. همين شيوه را حضرت ابراهيم(ع) نيز بارها آيات 74 و 76 سوره هود و آيات 51 تا 54 سوره حجر به كار گرفته است.
پرسش براي تعظيم نيز از شيوه هايي است كه در آيات قرآني مورد توجه و كاربرد بوده است. از جمله آياتي كه از اين شيوه بياني سود جسته است مي توان به آيات 2 و 3 سوره قدر اشاره كرد كه به هدف ارزش گذاري شب قدر و بيان آن به شكل پرسشي طرح مي شود.
آيات 1 و 3 سوره حاقه و 14 سوره مرسلات و 17 تا 19 انفطار و 1 و 4 سوره غاشيه نيز به پرسش خداوند از پيامبر(ص) درباره عظمت و اهميت قيامت توجه مي دهد كه به هدف تفخيم و تعظيم انجام شده است.
پرسش تقريري به هدف اقرار گرفتن و يا تنبه و آگاهي بخشي به مخاطب و شنونده يكي ديگر از انواع پرسش هاي مجازي است كه مي توان به آيه 133 سوره بقره و 96 و 73 و 74 و 39 و 80 و 90 سوره يوسف در اين باره اشاره كرد.
شكل توبيخي پرسش ها را نيز مي توان در آيه 21 سوره ذاريات ردگيري كرد كه در آن انديشه نكردن انسان ها در وجود خود براي تحصيل بصيرت مورد سؤال توبيخي و نكوهشي خداوند قرار گرفته است. آيات 26 و 28 سوره غافر و 20 و 22 سوره يس نيز نمونه هاي ديگري است كه مي توان در آن اين گونه شيوه را شناسايي و معرفي كرد.
پرسش تهديدي هدف ديگري است كه در پرسش هاي مجازي مطرح مي باشد. سرگذشت هلاكت بار قدرتمندان مورد خشم خدا، مورد پرسش خدا براي تهديد و هشدار به مشركان پندناپذير مي باشد كه در آيات 16 و 18 از آن سود برده است.
خداوند متعال در آيات 46 و 47 سوره مريم و نيز 246 سوره بقره، پرسش هاي با انگيزه تهديد و تحذير و هشدار باش به مشركان و كافران و جهادگريزان را به كار مي برد كه اين مطلب خود نشان مي دهد كه پرسش هايي به انگيزه ها و كاربردهاي مختلفي به كار مي رود و مي توان از آن ها بسياري از مطالب و مفاهيم را به شنونده القا كرد كه از راه ديگري به اين زيبايي و بياني شدني نيست.
البته پرسش ها را مي توان از جهات ديگر نيز دسته بندي كرد كه يكي از اين اقسام مي توان به دسته بندي پرسش ها براساس سؤال مفيد و به جا و سؤال بي جا اشاره كرد.
پرسش هاي بي جا همان دسته از پرسش هاي ممنوع و قبيحي است كه نمي بايست اصولا مطرح شود. خداوند در آيه 108 سوره بقره به سؤال ناپسند و بي جاي برخي از مؤمنان از پيامبر(ص) اشاره مي كند كه موجبات اذيت و آزار پرسش شنونده و حتي پرسشگر را فراهم مي آورد.
چنين پرسش هايي نيز از سوي بني اسرائيل براي رويت و ديدن پروردگار (بقره آيه 108 و نساء آيه 153) و يا تعيين خداي محسوس به جاي خداي غيرمحسوس (اعراف آيه 138 و 140 و مائده آيات 102 و 101) مطرح مي شد كه خداوند با بيان آن كوشيده است تا مومنان عصر پيامبر(ص) از چنين پرسش هايي پرهيز كنند؛ زيرا اين دسته از پرسش هاي ناروا و بي جا مي تواند موجب سخت تر شدن وضعيت و موقعيت پرسش كننده و بلكه مومنان شود؛ چون ممكن است پرسشي موجب سخت تر شدن قوانين و تكاليف گردد. (بقره آيات 67 تا 71)
خداوند در آيه 101 سوره مائده بيان مي كند كه پرسش هاي بي جا و ناروا مي تواند زمينه ناراحتي پرسش كننده را فراهم آورد.
آيه 153 سوره نساء سؤال و پرسش ناپسند و نابه جا و بي مورد را عاملي براي نزول عذاب الهي مي داند؛ چنان كه پرسش هاي بي جاي بني اسرائيل از موسي(ع) درباره رويت و ديدن خدا با چشم بصر موجب نزول عذاب الهي بر آنان شد.
زمينه هاي پرسش هاي بي مورد و نابه جا
قرآن ريشه و خاستگاه اين گونه پرسش هاي نابه جا را بهانه جويي و كژانديشي (بقره آيات 67 و 70 سوره بقره و 7 و 8 سوره فرقان و آيه 48 سوره قصص) جهل و ناداني برخي از مومنان نسبت به خداوند و ربوبيت و مالكيت و قدرت او (آل عمران آيات 152 تا 165 و بقره آيه 26) و دنياطلبي و خودگزيني برخي از افراد (همان) و كفر (بقره آيه 26) و درنهايت مسئوليت گريزي (قيامت آيه 5 و 6) برمي شمارد. بسياري از كساني كه پرسش هاي بي جا و بي مورد مطرح مي كنند مي كوشند خود را در پس پرسش هاي بي مورد مخفي و نهان سازند و از مسئوليت و تكاليف خويش بگريزند. اين شيوه در مدارس به شدت رواج دارد و بسياري از دانش آموزان براي اين كه از پاسخ گويي بگريزند با طرح پرسش هاي گمراه كننده و فريب دهنده مي كوشند تا آموزگار خويش را به سوي ديگري سوق دهند.
در ميان اهالي سياست نيز پاسخ گويي با طرح پرسشي ديگر نيز رواج دارد. كساني كه مي خواهند از پرسشي بگريزند و از پاسخ گويي به مسئوليتي جا خالي كنند به پرسش رو مي آورند كه در بيش تر موارد پرسش هاي بي جا و بي مورد است.
فلسفه و آثار پرسش
قرآن پرسش ها را با توجه به فلسفه آن ها تبيين و توضيح مي دهد. به اين معنا كه برخي از پرسش ها به هدف توجه دادن مردم به شناخت و آگاهي و علم (انعام آيات 63 و 64 و رعد آيه 16 و مومنون آيات 87 و 90) و اصلاح عقايد غلط درباره هستي و خدا (مائده آيه 18) اطمينان خاطر و فزوني يقين (يونس آيه 94) و افشاگري (مائده آيات 59 و 60) و ايجاد زمينه تفكر و پندپذيري (يونس آيه 34 و قصص آيات 71 و 72 و زمر آيات 8 و 9) و مبارزه با بدعت ها و مشكلاتي كه از افكار نادرست بشري پديد مي آيد (اعراف آيه 32) مي باشد.
آن چه درباره فلسفه پرسش گفته شده است مي توان به آثار و كاركردهاي پرسش نيز مطرح ساخت. البته اتمام حجت (بقره آيه 211) نيز مي تواند از آثار و كاركردهاي پرسش گري باشد كه در آيات قرآني بدان اشاره و توجه داده شده است.
بنابراين هر كسي با هر هدف و انگيزه اي كه پرسشي را طرح مي كند مي بايست آداب و فرهنگ پرسش گري را بشناسد و بدان عمل كند.
آداب پرسش گري
با توجه به مطالب پيش گفته مي توان گفت كه پرسش از نظر اسلام داراي جايگاه ارزشي مهم و اهميت فوق العاده اي است؛ چنان كه از آيات بسيار قرآن برمي آيد پرسش راه دست يابي به حقايق است و انسان نمي تواند از نقش پرسش براي شناخت دست بردارد.
با اين همه همان طور كه گفتيم برخي از پرسش ها بي مورد و نابه جاست و نمي بايست آن ها را مطرح ساخت؛ زيرا موجب مي شود تا خود شخص پرسشگر و يا ديگران به دردسر افتند و از مسير اصلي دور شوند و حتي ممكن است كه موجبات اذيت و آزار پرسش شونده و يا عذاب پرسش گر فراهم شود.
بنابراين يكي از آداب پرسش گري دوري از پرسش هاي نابه جا و بي مورد است كه در آيات مختلفي بدان اشاره شده است.
از ديگر آداب پرسش گري مي توان به لزوم تواضع و فروتني به هنگام پرسش و سؤال اشاره كرد كه خداوند در آيه 66 سوره كهف بدان توجه داده است.
حضرت موسي(ع) كه براي آموزش علم رشدي و لدني به نزد عالم رباني مي رود در هنگام مواجه با او مي كوشد تا همه مسايل را به دقت رعايت كند و چيزي از فروتني و تواضع نسبت به استاد و عالم رباني كه به شاگردي و دانشجويي نزد او رفته بود كم نگذارد.
از ديگر آداب پرسش گري آن است كه شخص هر سؤال و پرسشي را در سر جا و به هنگام نياز مطرح سازد و از پرسش ها درباره چيزهايي كه هنوز زمان آن نرسيده خودداري كند. (مائده آيه 105 و كهف آيه 70) از شيوه برخورد حضرت موسي(ع) و خضر(ع) مي توان نكاتي آموزنده بسياري درباره چگونگي طرح پرسش و آداب آن به دست آورد كه در اين جا به همين مقدار بسنده مي شود.
پرسش بايد از اهل دانش باشد تا موجب علم و آگاهي براي پرسشگر شود (نحل آيه 43 و انبياء آيه 7) بنابراين انسان مي بايست به اهل هر علم و دانشي رجوع كند و از او پرسش كند و پرسش از نااهل دور از آداب پرسشگري است كه مي بايست از آن پرهيز كرد
 سه شنبه 15 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 402]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن