واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارشي از نشست فيلمنامهنويسان با ضرغامي
خبرگزاري فارس: تعدادي از فيلمنامه نويسان روز سه شنبه 8 مرداد ماه در نشستي با رئيس سازمان صدا و سيما درباره مسائلي چون حقوق مولفان،مسائل مديريتي و خطوط قرمز به بحث نشستند.
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، در اين نشست ، ضرغامي گفت: ميخواهيم در اين نشست صريح و بدون رودربايستيهاي معمول درباره يكي از اركان مهم فيلمسازي صحبت كنيم.
وي افزود: درباره اهميت فيلمنامهنويسي صحبت نميكنم كه بحثي نخ نماست و هرقدر جلوتر ميرويم ضرورت اين بخش در همه كارها مخصوصا كارهاي نمايشي بيشتر ميشود. ضرورت تقويت اين بخش در همه ابعاد كاملا مشهود است.
در اين نشست «فرهاد توحيدي» رئيس كانون فيلمنامه نويسان نيز گفت: هرچند اين نشست دير تشكيل شد و انتظار داشتيم كه بعد از نشست با كارگردانان، مولفان واقعي حوزه تلويزيون اينجا باشند و در مورد مسايل مشتركمان صحبت كنيم، به هر دليل ماهي را هروقت از آب بگيري تازه است.
وي خطاب به ضرغامي گفت: از روزي كه شما مسئوليت سازمان را پذيرفتهايد تصور عمومي ما اين است كه نسيم تحولي در سازمان وزيدن گرفته است. بعد از عبور از تحولات كمي در دوره آقاي لاريجاني تحولات كيفي حوزه صدا و سيما در دوران شما براي ما مشهود است و اميد بستهايم كه بتوانيم در تعامل با يكديگر بخش مهم و زيرساخت همه برنامههاي تلويزيوني را بشناسيم.
وي ادامه داد: ما غالبا از اولويتهاي سازمان بيخبريم و بر اساس آنچه فكر ميكنيم درست است طرحهاي بيمزد و مواجب مينويسيم و بعد ميبينيم كه آن طرح جزو اولويتها نبوده است ضمن اينكه كارگردانها موقع توليد دخل و تصرفهاي بسياري در متن ميكنند اما بعدا نويسنده مسئول آن كار قلمداد ميشود. حال يا بايد مصاحبه كند كه طبيعتا با مخاطبان انبوه مجموعه مواجه نخواهد بود و در جمع كوچكتري است كه راه به جايي نميبرد.
توحيدي با بيان اينكه به راحتي اجازه تغيير در متن مصوب نبايد داده شود، تصريح كرد:ضمن اينكه يكي ديگر از آسيبهايي كه ما با آن مواجه هستيم بحث خصوصيسازي است. ضرورت خصوصيسازي در تلويزيون را همه تائيد ميكنند اما آسيبهايي هم دارد. نظام تهيه در تلويزيون قبلا مبتني بر اين بود كه تهيهكنندگان كارمند و متخصص اين كار بودند و تحصيلات آكادميك داشتند، اما پس از خصوصيسازي افراد ديگري هم در اين حوزه وارد شدند كه اگر واجد همه صفات تهيهكنندگان بودند اشكالي نداشت. اما ورود پسرخالهها به اين حوزه يكي از آسيبهاي بزرگ حوزه تهيهكنندگي است.
رئيس كانون فيلمنامه نويسان گفت: مسئله فيلمنامه تنها در حوزه ادبيات نمايشي كاربرد ندارد. شما كه اهل سياست هستيد براي مواجهه با وضعيتهاي فرضي فيلمنامه مينويسيد و امروز امر فيلمنامهنويسي معماري است. محور گفتوگوي ما در اين نشست در سه حوزه است: حقوق مولف، مسئله برخورد نويسندگان با تشكيلات و سازمان مديريتي مياني سازمان و مسئله محدوديتها و خطوط قرمز است.
*حسين ترابي: حوزه فرهنگ و هنر حوضچه پرورش ماهي نيست
حسين ترابي يكي از فيلمنامه نويسان پيشكسوت نيز در اين مراسم گفت: فيلمنامهنويسان تنها صنف فرهنگي صنوف سينماي ايرانند كه جز دغدغه نان، دغدغه فرهنگ و هنر را هم توامان دارند. قاعدتا تلويزيون كه داعيهدار فرهنگ ايراني _ اسلامي است بايد محملي براي فيلمنامهنويسان باشد اما افسوس كه آنچنان درگير مخاطب عام شده كه گويي گيشهاي در برابر گيشه سينما گشوده و از ياد برده است كه انقلاب اسلامي در ابتدا با داعيه فرهنگ وارد ميدان شد و قرار بود تلويزيون دانشگاه باشد.
وي ادامه داد: اغلب مديران بالايي، مياني و پاييني صحبت از فرهنگسازي ميكنند غافل از اينكه حوزه فرهنگ و هنر مانند حوضچه پرورش ماهي نيست كه هر ماهياي كه دلمان خواست در آن پرورش دهيم. فيلمنامهنويسان كاري خدايي ميكنند و از هيچ همهچيز خلق ميكنند. هيچ صنفي مانند فيلمنامهنويسان انقدر درگير مديران مياني كجخلق و ترشرو و كجانديش نيست كه نان به نرخ روز ميخورند و نان نويسندگان را آجر ميكنند.
ترابي تصريح كرد: البته ناگفته نماند كه گاه زير سايه حمايت مديران خوشخلق سازمان، فيلمنامههايي هم خلق ميشود كه با بهبه و چهچه مديران مواجه ميشوند و در گروه الف و الف ويژه قرار ميگيرند اما در شوراي بالادستياي كه ذرهبين به دست به دنبال معصيت هستند به بهانههاي واهي مردود اعلام ميشوند و نويسنده كه معلوم نيست كمتر از مديران دلش به حال ملت فرهنگ ايران بسوزد چه ميتواند بكند جز اينكه در محضر رئيس سازمان صدا و سيما به سعدي اقتدا كند و بگويد ز دشمنان به دوست شكايت برند خلق چون دوست دشمن است به كجا پناه بريم؟
*شادمهر راستين: حقوق مولفين فيلمنامه در تلويزيون ناديده گرفته ميشود
در ادامه اين نشست شادمهر راستين درباره حقوق مادي فيلمنامهنويسان به ايراد سخن پرداخت و گفت: بايد بگويم كه حق تاليف به طور عمومي با حق كپيرايت تفاوت فاحشي دارد. حق تاليف مشخصا متعلق به مولفين است و مالكيت او داراي حقوق زميني، آسماني، مادي و معنوي است. اما يك عرف غلط باعث شده حقوق مولفين فيلمنامه در تلويزيون ناديده گرفته شود. در صورتي كه رعايت اين حق به خالقان اثر و كارگردانان موهبتي دو چندان ميبخشد كه آن هنري شدن آثارشان و امنيت شغلياي است كه برايشان به همراه ميآورد.
وي تصريح كرد: مولف ايجاد شغل و كارآفريني ميكند. كارآفريني فيلمنامهنويس نيز داراي حقوق تاليفي است كه باز هم ناديده گرفته ميشود و باعث شده از تعداد فيلمنامهنويسان مستقل كمتر شود. رعايت حق تاليفي فراموش شده و قراردادهاي نگارش فيلمنامه و ادبيات و لحن جاري در آنها نشان دهنده ناديده انگاشتن حقوق فيلمنامهنويسان است.
وي ادامه داد: اين قراردادها نه به پرداخت كننده دستمزد يك خالق و مولف منوط شده بلكه مجوز استفاده عمومي از يك اثر را شامل نميشود.قوانين مالكيت عمومي و خصوصي با احترام به حقوق خصوصي و مدني براي تامين حقوق فردي تنظيم شده و مصوبههاي مجلس را داشته و هر سال در عمومي شدن حقوق فردي تاكيد ميكنند.
راستين ادامه داد: هيچ كس در هيچ مقامي و در هيچ شكلي نميتواند حق مسلم خود را واگذار و يا استفاده از آن را به غير منوط كند. چگونه است كه در اينگونه قراردادها كليه حقوق به شخص ديگري واگذار شده؟ همه ميدانيم كه بعد از ظهور اسلام نظامي بردهداري از بين رفته اما مشاوران حقوقي صدا و سيما در جهت احياي اين نظام تلاش بي وقفهاي در خود نشان ميدهند. آيا كسي در قراردادهاي تركمنچاي، گلستان و حتي كاپيتولاسيون اين بند را مشاهده كرده است كه كسي حقي را در ازاي مبلغي ناچيز كه حتي آن را متصور نشده به ديگري واگذار كند؟
*حسين ايري: نويسندگان با اكراه به سمت تلويزيون ميآيند
حسين ايري يكي ديگر از فيلمنامه نويسان پيشكسوت نيز گفت: حقوق معنوي فيلمنامه بحث آزاد كردن انرژي براي مولف است. خيلي از نويسندگان با اكراه به سمت تلويزيون ميآيند و آن هم به دليل دست به دست سپردنهاست.
وي افزود: اگر كسي قرار است فيلمنامه به طور مثال آقاي توحيدي را بازنويسي كند، بايد سطح سواد، فرهنگ، فن و تخصصش در حد آقاي توحيدي باشد. آن هم به شرطي كه آقاي توحيدي فرصت بازنويسي نداشته باشد. ولي در همان حقوق متصوره چنان نويسنده را مسخ ميكنند كه ميترسد بچه خود را به دست كسي بسپارد.
ايري ادامه داد: به هرحال نويسنده اولين بينندهاي است كه خداوند اجازه ديدن به او داده و مهمترين مشاور بالقوه توليد است. اما در تلويزيون و سينما اولين اتفاقي كه ميافتد اين است كه اولين بيننده حقيقت را به راحتي قيچي كرده و كنار ميگذارند و آدمهايي كه چيزي نديدهاند، ميخواهند به آنها شكل دهند. نتيجهاش شير بي يال و دم و اشكمي ميشود كه هيچ معنايي ندارد. اگر كميتههاي مشترك فرهنگي تشكيل شوند و مباحث را خيلي دقيق جا بيندازند بسياري از مسايل حل ميشود.
*سروش صحت: فيلمنامه نويس بايد به رفاه برسد
سروش صحت نويسنده، بازيگر و كارگردان نيز در نشست فيلمنامه نويسان با رئيس سازمان صدا و سيما گفت:فيلمنامهنويس مانند مغز عمل ميكند و پولرساني به او هم بايد برابر با ساير جاها باشد. به خاطر اينكه دايم صحبت ميشود كه كارها بايد جالب، نو و حاوي پيامهاي جديد باشد.
وي افزود: غافل از اينكه هر كدام از اينها به كار زيادي احتياج دارد و دستمزد بيشتري طلب ميكند. يك فيلمنامهنويس وقتي كتاب يا روزنامه ميخواند يعني كار ميكند و حتي زماني كه مستقيم درگير نگارش نيست، بايد آماده باشد تا بعد از آن استفاده كند.
صحت تصريح كرد: اگر ما در كارهايمان به فكر جديد احتياج داريم بايد فيلمنامهنويس در كارهاي قبلي خود به رفاه رسيده باشد كه حالا بتواند شش ماه ببيند، مطالعه كند و بخواند تا بتواند در كارهاي بعدي وقت بگذارد.
وي ادامه داد: نكته بعدي بحث طرح است كه هيچ پولي براي آن پرداخت نميشود. اين طرحها سريع و سادهانگارانه نوشته شده و تصويب و كار ميشود. در صورتي كه بايد تفكيك شده و طرح سيناپس و فيلمنامه هر كدام قيمتهاي متفاوتي داشته باشد. آن موقع سفارش طرح هم درصدي دستمزد دارد و تهيهكنندگان مدام سراغ طرح نميگيرند كه ما يك ساعته طرح بنويسيم و همان طرح هم ساخته شود.
*فرشچي:آيا جايي براي شناسايي تهيه كننده بد وجود دارد؟
مينو فرشچي يكي ديگر از فيلمنامه نويسان پيشكسوت نيز در اين جمع گفت: ما هنوز نميدانيم تعريف تهيهكننده حرفهاي چيست.
وي افزود:برخي تهيه كنندگان ما رسمي هستند اما بعضيها نميدانيم كه اين فرد از كجا آمده كه ميگويند طرح بده و يا بر اساس طرح بنويس.
وي ادامه داد: مقدمه نوشتن طرح اين است كه نويسنده وقت خود را صرف كند و تحت تسلط تهيهكننده باشد، ولي براي طرحها هزينهاي پيشبيني نشده و گاهي اوقات لو ميرود. سيما فيلم و فارابي نيز به علت اينكه قيمت تعيين كرده و درصد مشخص نكردهاند به ما فيلمنامه نويسان لطمه بسياري زدند.
فرشچي اظهار داشت: ما قشري هستيم كه با مغز و فكرمان كار ميكنيم و نتيجه بيتوجهيها، كارهاي درجه دويي است كه در تلويزيون ميبينيم. ضمن اينكه با توقف پروژه حقوق فيلمنامهنويس ضايع ميشود. اينها باعث دلسردي فيلمنامهنويس شده و منجر به سقوط كار ميشود.
وي گفت: ما در خانه سينما شوراي واحدي داريم. ولي در تلويزيون چنين شورايي نيست. چه نظارتي بر صحت عمل تهيهكنندگان وجود دارد؟ آيا جايي وجود دارد كه تهيهكننده بد را شناسايي كند؟ طرحهاي مناسبتي نيز مسئله ديگري است كه هميشه مسئولان تلويزيون به فكر نيستند و نزديك به مناسبتها شروع به جمعآوري طرح ميكنند و فيلمنامهنويس را مجبور به نوشتن ميكنند.
*مهدويفر: شوراهاي بررسي فيلمنامه معضلي براي فيلمنامه نويسان هستند
حسن مهدويفر يكي ديگر از فيلمنامه نويسان حاضر در اين نشست نيز گفت: يكي از معضلات جدي براي فيلمنامهنويسان شوراهاي بررسي فيلمنامه در صدا و سيما هستند. تمام فيلمنامههاي ما بايد از اين شوراها عبور كنند و در صورت تائيد وارد مرحله توليد و اجرا شوند. در همين مقصد اين سوال مطرح است كه اين شوراها چه ماهيتي دارند؟ چه تركيبي دارند؟ تجربه، تخصص، شناخت و آشنايي اعضاي آن با فيلمنامه چقدر است؟ صلاحيت آنها از كجا تائيد شده و سلايق شخصي كارشناسان تا چه اندازه دخيل است؟
وي ادامه داد: متخصصان فيلمنامهنويسي متخصصان روايت قصه در سينما و تلويزيون هستند و زماني شوراها نتيجه خوبي ميدهند كه تركيب قالب آنها را متخصصان فيلمنامهنويسي تشكيل دهند. طيف علايق مديران فرهنگي و اعضاي شوراي فيلمنامه محدود به آثار و شيوههاي خاصي است كه پيروي از آنها منجر به يك الگوي ساده شده كه نويسنده را وا ميدارد كه فيلمنامههايي سرشار از خوشي اجباري و قهرمانان مثبتانديش توليد و عرضه كند.
مهدويفر عنوان داشت: اين شيوه برخورد سبب به وجود آمدن يك دنياي خيالي هنري ميشود كه واقعيت هنري را به جاي واقعيت عملي مينشاند و فاصله گرفتن از واقعيت ملموس و باور نمودن دروغ به جاي حقيقت است. امروز اعضاي محترم آنجا با چارچوبهاي مشخصي كار ميكنند و تكيه بر اين چارچوبها ناشي از عدم جسارت آنهاست و نتيجه آن توليد آثار ضعيفي است كه مخاطب را از تلويزيون جدا ميكند.
وي ادامه داد: مسئله بعدي، تعدد شوراهاست. ما با مشاوران مختلفي در اين شوراها رو به رو هستيم و نتيجه اين شوراها كه بارها نوشتههاي ما به آنجا ميرود و بعد از بارها بازنويسي به تصويب ميرسد و بعد از آن فيلمنامههاي ما از جايي به نام شوراهاي طرح و بررسي معاونت سيما سر در ميآورد كه ظاهرا بايد كد توليد بدهد، اما تازه آنجا فيلمنامه براي چندمين بار بررسي ميشود و بسياري از آثار ما آنجا رد ميشود.
وي گفت: نگاه غيرتخصصي، نتيجهاش برخورد قهري با فيلمنامه است و منجر به خودسانسوري ميشود. هم خلاقيت و نوآوري نويسنده از بين ميرود و هم به سمت فيلمنامههاي سطحي و شعاري سوق داده ميشود و ملاكهاي شخصي اعضاي شورا به تدريج باعث عدم جذابيت آثار و افت رمانتيك آنها خواهد شد.
انتهاي پيام/
دوشنبه 14 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]