تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست. عرض شد: چگونه، اى فرزند رسول خدا؟ فرمود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820539813




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اينجا به بهشت‌ نزديك ‌است‌


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: اينجا به بهشت‌ نزديك ‌است‌
جام جم آنلاين: در فاصله 50 كيلومتري جاده كاشان نطنز جاده‌اي فرعي به سمت غرب راهي ديگر را پيش روي مي‌گشايد، با تابلويي بزرگ كه چندين نام بر آن نقش بسته و حكايت از روستاهاي فراواني دارد كه در اين راه از مايه حيات آبادي يافته‌اند تا جاده‌اي شايد فرعي، اما راهي اصلي براي يافتن نگيني سرسبز را در اين كوير گرم در تابستاني گرم‌تر هموار كنند. اينجا آغاز راه است.


راهي كه اگرچه ابتداي آن سياه به رنگ آسفالت است، اما ديري نمي‌يابد تا اين سياهي به رنگ خاك بدل شود و روانه سوي دره‌اي زيبا و جاده‌اي مارپيچ و پر از پستي و بلندي و اگرچه كمي عرض جاده و نبود تابلوهاي راهنمايي و رانندگي جاده را پرخطر نشان مي‌دهد؛ اما آنقدر اين جاده زيباست كه اگر بارها و بارها از آن بگذري، چشمانت سير نمي‌شوند.

از يك سو كوه‌ها و تپه‌هاي بلند و حفره‌دار و لايه لايه و از سوي ديگر درختان چنار و صنوبر و سپيدار جاده را در آغوش گرفته‌اند تا سبز و خاكستري آرامش را به نگاه‌هاي خيره مسافران تقديم كنند تا نام‌هايي كه بر تابلوي ابتداي جاده ديده بوديم و مسيري 22 كيلومتري را ترسيم كرده‌ بودند، حال هرچند كيلومتر تك‌تك بر تابلويي كوچك مي‌بينيم دشت‌هايي كوچك در دل دره‌اي سرسبز، روستاي هنجن، يارند، كمجان، برز و چهارمي روستاي طره.

از اين چهارمي كه گذر كني، جاده كمي وسيع‌تر مي‌شود و با ماشين‌آلاتي كه مي‌بيني و خاكبرداري‌هايي كه صورت گرفته، در مي‌يابي طرحي براي جاده‌سازي در حال اجراست، كوتاه مي‌گذري سراشيبي را بالا مي‌روي تا شيبي ديگر را پايين بيايي و در نقطه اوج اولين ساختمان نمايان است، ساختماني قرمز كه نمادي است از معماري اين روستا، روستاي شگفت‌انگيز ابيانه با جلوه‌اي فاخر و اصيل در دامنه قرمز رنگ كركس، حال پيش روي چشمان توست.

باز هم يك تابلوي بزرگ ديگر. ابيانه در يك نگاه در اين تابلو معرفي شده است. فاصله تا مركز شهرستان 45 كيلومتر، آب و هوا سرد كوهستاني، ارتفاع از سطح دريا 1620 متر، زبان پهلوي دري، دين اسلام، مذهب شيعه حتي ويژگي‌هاي روستا نيز روي تابلو آمده است اولين ويژگي ابيانه اين است كه كوچه بن‌بست ندارد، دوم؛ استفاده از خاك قرمز براي ساختمان‌ها و بناها، سوم؛ رعايت تنظيم خانواده از سوي اهالي و آخر اين كه اينجا با مردمي فرهيخته و باسواد روبه‌رو خواهي شد.

98 درصد مردم اينجا باسواد هستند. اين اطلاعات كافي است تا براي صحت آن قدم به درون روستا بگذاري و تصويري كه در ابتداي ورود براي تمامي غريبه‌ها ترسيم شده را جويا شوي.

سراشيبي آغاز مي‌شود. به ساختماني كه از دور ديده بودي، مي‌رسي. هتل ابيانه مانند تمامي ساختمان‌هاي روستا با خاك رس قرمز نما شده و سنت را نيز حفظ كرده تا هر مسافري اگر براي دقايقي هم وارد ابيانه شود، بتواند هر آنچه از ابيانه لازم است، بداند و در نمايشگاه كوچك آنجا ببيند و ناديده گذر نكند. هرچند ابيانه محل گذر نيست.

اصلا نمي‌توان اين همه راه پرپيچ و خم را پيمود و سكوت پر از صداي طبيعت را با گوش جان شنيد و پاكي هوا را با فشار به سينه‌ها فرو برد و ماندگار نشد. ابيانه‌ جاي ماندن است، جاي زندگي است، جايي براي عريان شدن از شهرنشيني و گناه و آلودگي است.

اينجا نزديك بهشت است. هتل 3 ستاره است و قيمت‌ها حكايت از آن دارد كه من و همكارم هزينه يك هفته را بايد يك شب صورتحساب كنيم. حال بايد گشتي در خود ابيانه زد خيابان اصلي روستا سراشيبي است تا به مركز روستا برسد. يكرنگي خانه‌هاي روستا جلوه‌اي خاص به طبيعت موجود مي‌بخشد و زيبايي را دوچندان مي‌كند.

قرمز كم‌رنگ همان رنگ عشقي است كه مردمان از روزگاران قديم تابلوي معماري اين روستا را با آن رنگ زده‌اند. وقتي كوچه‌هاي ده شروع مي‌شوند، انبوه خانه‌ها بر جانب چپ، درست همان جايي كه كمترين ديد را دارد، قرار گرفته است.

انگار خانه‌ها را بر ديواره كوه‌ها مخفي كرده و روي هم چيده‌اند. خانه‌ها طبقه طبقه و پشت‌بام يكي حياط و ايوان ديگري است. ياد روستاي ماسوله مي‌افتي. در جنوب غربي كوهي به نام دو ميلون قرار گرفته كه ميل به معناي نشانه راه است و مناري كه براي راهنمايي مسافران در مرتفعات زمين بنا مي‌شود، در شمال غربي كوه كلاجار و در شمال شرقي كوه هيمند قرار دارد.

تمام محلات، مزارع و باغ‌هاي روستا به وسيله چشمه ساري به نام دو آبي و قنات‌هايي به نام‌هاي هينزا، برقه، داريون و تاردر مشروب مي‌شوند و اين اطلاعاتي است كه پيرمرد روستايي مهربان در اختيار ما مي‌گذارد. حال مي‌فهمم بي‌دليل نيست كه بر تابلوي ابتداي روستا نوشته‌اند اكثريت مردم باسواد هستند. پيرمرد خنده‌رو و بسيار خوش‌صحبت است. ظاهرا 70 سال را پشت‌سر گذاشته، اما هنوز حافظه خوبي دارد و كلمات را خوب ادا مي‌كند.

از او مي‌پرسم زيباترين جاي ابيانه كجاست؟ مي‌گويد يعني هنوز نديده‌اي؟ نگاهش مي‌كنم و در دل مي‌پرسم يعني چه بوده كه متوجهش نشده‌ام؟ ادامه مي‌دهد همين جا زيباترين جاي ابيانه است. به اطراف نگاه مي‌كنم. همكارم نيز با من كنجكاوانه با چشمانش پرسه مي‌زند.

جمعيت ابيانه در حال حاضر 250 نفر و متشكل از 100 خانوار است كه نسبت به آمار سال 1345 كه جمعيت آن 2181 نفر بوده كاهش چشمگيري داشته است كه اين كاهش جمعيت مانند ديگر روستاها نتيجه مهاجرت مردم به شهرهاي بزرگ است. اين اطلاعاتي است كه در دهياري ابيانه قابل دسترسي است.

گويش مردم ابيانه ريشه اوستايي دارد و تركيبي است از واژه‌هاي پهلوي، اشكاني و هخامنشي. نام ابيانه از واژه ويونا به معني بيدستان گرفته شده است. در لهجه محلي درخت بيد را «وي» مي‌نامند و در زمان‌هاي گذشته در اين منطقه جنگلي از درختان بيد وجود داشته است. البته هنوز هم اين منطقه سرسبزي منحصر به فردي دارد و درختان فراواني؛ چه آنها كه براي تهيه الوار و سوخت استفاده مي‌شوند مانند سپيدار، چنار، صنوبر و بيد و چه درختاني كه از ميوه آنها استفاده مي‌شود مانند سيب، آلو، زردآلو، گلابي گوجه سبز، گردو، بادام، انگور، فندق، گيلاس و آلبالو سرتاسر دشت و باغ‌ها را مملو كرده‌اند.

آنچه مسلم است و با مشاهده نيز مي‌توان درك كرد، اين است كه عمده فعاليت مردم ابيانه حول محور كشاورزي است. علاوه بر ميوه‌هايي كه نام برده شد، گندم و جو به عنوان غلات در اين منطقه كشت مي‌شوند. البته محصولات كشاورزي در حد مصرف مردم روستاست و تا حدودي مسافران و توريست‌هايي كه از ابيانه بازديد مي‌كنند.

در قسمت مركزي ابيانه تنها دبستان روستا كه شهيد خليلي نام دارد و در سال 1326 تاسيس شده، اگر به سمت روبه‌رو و جنب دبستان ادامه دهي، به يكي از مكان‌هاي تاريخي يعني مسجد حاجتگاه مي‌رسي و از اينجا به بعد ديگر از معماري و ساختمان خبري نيست؛ فقط كوه مي‌ماند و دشت.

اين مسجد در كناره صخره كوه سنگي در جوار آسياب در محله بالا بنا شده و در گويش ابيانه به آن مازگه حاجيه گا مي‌گويند و براي ورود به شبستان اصلي مسجد بايد از دري كه تاريخ آن 953 ه .ق يعني اوايل عصر صفوي را روي خود دارد، وارد شد. متاسفانه به دلايلي ورود به مسجد مقدور نبود و از ديدن درون آن محروم مانديم؛ اما آن طور كه يكي از اهالي تعريف مي‌كرد، داخل مسجد دخيل‌هاي سبز و نارنجي و قنديل‌هايي براي نذر و نياز به ستون‌ها و جناق‌هاي شبستان بسته‌اند و تخته‌كوبي‌هايي روي سقف نيز در مسجد وجود دارد كه آياتي از قرآن روي آن نوشته شده است.

در جوار مسجد و متصل به آن بنايي با ايواني در جلوي ساختمان و مشرف به صحن نسبتا كوچك مسجد، وجود دارد. ظاهرا زني در پي گرفتن حاجت خود به جهت نذري كه داشته آن را ساخته و به مسجد ملحق كرده است كه هم‌اكنون بيشتر مسافران هنگام اقامت در زير سايه درختان به دليل نزديكي به دشت در آنجا اقامه نماز مي‌كنند.

ما نيز نماز شكسته را بجاي آورديم و با وسايل محدودي كه همراه داشتيم، وارد دشت شديم و زير درختان سكني گزيديم. برايم جالب بود كه رفت و آمد مسافر به ابيانه زياد است و در لحظه ناهار در همان محل شايد نزديك 50 نفر از چند خانواده براي تفريح در آنجا حضور داشتند. تعداد انگشت‌شماري گردشگر خارجي كه به نظر مي‌رسيد از آسياي جنوب شرقي باشند، از ابيانه ديدن مي‌كردند.

شايد باور نكنيد با آن كه ساعت ميانه روز را نشان مي‌داد و در اين ساعت اكثر شهرهاي ايران هوا بشدت گرم است، هواي ابيانه معتدل و حتي رو به خنكي بود. هوايي بسيار نشاط‌ انگيز كه آرزو مي‌كردي كاش همه جاي ايران در اين روزهاي گرم سال به اين خنكي بود. پس از يكي، دو ساعت استراحت، مسير خاكي جنب مسجد حاجتگاه را به سمت آسياب آبي ادامه مي‌دهيم.

كمي دورتر كه مي‌شويم، در وسط جاده آب عرض جاده را فرا گرفته و از آن مي‌گذرد و وارد جوي آبياري باغ‌ها مي‌شود و چون از سمت بالاي كوه آب جاري مي‌گردد، يك آبشار كوچك به وجود آمده كه تعدادي مسافر جوان هم آنجا در حال تفريح هستند.

دقايقي را در كنار آب به نظاره دشت مي‌نشينم و بعد با خودرو از روي آب مي‌گذريم و رو به سمت بالا مي‌رويم. هر چه نگاه مي‌كني، كوه هست و صخره. همان طور كه گفته بودند، آسياب آبي تعطيل و غيرفعال بود. شايد ديگر كاربردي براي مردم ابيانه ندارد. كمي از روستا فاصله مي‌گيريم و در پهنه دشت با يك مركز پرورش ماهي قزل‌آلا مواجه مي‌شويم. نگهباني كه آنجا حضور دارد، توضيح مي‌دهد اينجا به شركت سهامي عمران ابيانه تعلق دارد.

جاي تقدير دارد. كارآفريني مطابق با شرايط طبيعي و آب و هوايي؛ بايد به ايده‌پرداز اين كار تبريك گفت. تعدادي استخر به شيوه‌اي نسبتا مدرن براي پرورش ماهي قزل‌آلا ايجاد شده كه ماهي آن به شهرهاي اطراف هم صادر مي‌شود. به اينجا قانع نمي‌شويم. باز هم جاده خاكي را كه ظاهرا انتهايي ندارد، پي مي‌گيريم.

حال ديگر صداي دلنشين كبك‌ها و تيهوها نيز به گوش مي‌رسد. در مسير يك گروه 10 نفره كه همگي نيز مرد هستند، در كنار جوي آب يك چادر بزرگ زده و چند روزي براي تفريح و گردش اتراق كرده‌اند. اين طبيعت بكر هر كسي را قلقلك مي‌دهد كه براي يك شب هم كه شده، قيد خانه را بزند و زير نور ماه آرام گيرد.

با سردي هواي نيمه شب به خود بلرزد، با صداي پرندگان از خواب بيدار شود، بنزين زيادي نداريم به همين دليل ناگزير عقب‌گرد مي‌كنيم. به روستا كه مي‌رسيم بلافاصله سراغ پمپ بنزين را مي‌گيريم غافل از آن كه اينجا پمپ بنزيني وجود ندارد. كنار هتل بنزين مي‌فروشند. اينجا بنزين آزاد است، به قيمت 600 تومان.

فكر مي‌كنم تنها جايي كه در ايران بنزين به بهاي تمام شده فروش مي‌رود، ابيانه است؛ چون جمعيتي ندارد. فقط براي مسافران بنزين آورده مي‌شود تا ابيانه به قيمت 400تومان و در ابيانه نيز به بهاي 600 تومان به فروش مي‌رسد. چاره‌اي نيست؛ چون تا نظنز هيچ پمپ بنزيني وجود ندارد. باك را پر مي‌كنيم و ماشين را پارك، چراكه در خود ابيانه كوچه‌ها آنقدر كم عرض هستند و از طرفي بناهاي تاريخي وجود دارند. ديگر نمي‌شود با اتومبيل گردش كرد.

راستي يكي از انحصاري‌ترين و كم نظيرترين رسوم ابيانه كه شايد هر زن ديگر ايراني حسرتش را خواهد خورد، لباس محلي زيباي زنان ابيانه است. گيوه دستبافت، جوراب ساقه بلند كرم رنگ، تنبان (شلواري شليته به رنگ مشكي كه داراي چين‌هاي زياد است) پيراهن كرتي (نيم تنه يا كت مخمل شال يا ترمه كه با حاشيه دوزي از عهد صفوي تا حال مرسوم بوده است) و چارقد (روسري‌اي داراي زمينه سفيد با گل‌هاي رنگي به ابعاد 5/11/5x متر كه به صورت سه گوش در زير گلو سنجاق مي‌شود) اين پوشش بي‌اندازه زيباست.

زنان ابيانه ناگزير به استفاده از مانتو و چادر مشكي نيستند و اين لباس كه طرح و رنگش برگرفته از طبيعت است، بي‌شك روح تنوع‌طلب زنان را ارضاء مي‌كند. طراحان و خياطان لباس‌هاي ملي زنان بايد سليقه را از زنان خوش پوش ابيانه بياموزند؛ حجاب‌ها كامل و لباس‌ها زيبا.

زن ابيانه‌اي فرهنگ و هنر و ايمان خود را در لباس نيز به نمايش مي‌گذارد. مردها نيز لباس محلي دارند. شلواري گشاد و مشكي كه در قسمت پايين با طرح‌هاي هندسي گلدوزي شده است. اين گلدوزي‌ها در لباس‌مردان مسن با خط‌هاي ساده و در جوان‌ها به شكل لوزي است. البته در قديم به جاي كت از لباسي به نام سرداري و قبايي تا زير زانو نيز استفاده مي‌كردند كه اكثرا جنس آن شال يا ترمه بود كه اين پوشش آن طور كه ما مشاهده كرديم، اكنون رسم نيست.

مسجد جامع: از آثار تاريخي ابيانه مسجد جامع است كه در محله يا ميان ده قرار دارد. سه در ورودي با طاق گنبدي ضربي و درهاي منبت كاري شده آن با گل و بوته و خطوط برجسته از ويژگي‌هاي معماري اين مسجد است. در ورودي آن در سال 1311 هجري قمري از سوي استاد صفرعلي بيدگلي ساخته شده است.

مسجد پرزله: از دوره ايلخانيان به جا مانده است و در محله‌اي به همين نام قرار دارد. اين مسجد با ايوان مشرف به كوچه مجاور در 2 طبقه ساخته شده كه طبقه دوم يادگار عصر صفويه است. در مجاورت آب انبار درب دو لنگه‌اي با تاريخ 1058 به راهروي كوچكي متصل مي‌شود.

آتشكده‌ هارپاك: ابيانه يك آتشكده نيز دارد. وقتي به ما گفتند و نشاني دادند، رفتيم و پيدا نكرديم. پيرمردي آن نزديكي‌ها بود از او پرسيدم گفت به پشت سرتان نگاه كنيد، شما همين الان در آتشكده بوديد. بله در طول مسير كوچه‌ها به چند سقف بر مي‌خوريم كه به اين راهروهاي سر پوشيده ساباط مي‌گويند. آتشكده‌ هارپاك در اولين ساباط مسير اصلي قرار دارد، يعني در واقع شما نبايستي دنبال جايي مانند مسجد يا زيارتگاه باشي، بلكه آتشكده زير سقف يكي از كوچه‌هاست يعني دو طرف آن باز است.

اين بنا در زمان هخامنشيان (2500 سال پيش) بنا شده و در زمان ساسانيان (1500 سال پيش) به اوج معماري خود رسيده است.

كوروش هخامنشي به پاس صبوري، جوانمردي و همت بلند هارپاك فرمان داده بود در سراسر قلمرو امپراتوري آتكشده‌هايي به نام وي بنا شود. احتمال مي‌رود اين آتشكده يكي از آنها باشد و از آنجا كه در هيچ جاي ايران آتشكده‌اي به اين نام وجود ندارد، مي‌توان به اهميت ابيانه در دوران گذشته پي برد.

هينزا: آثار زرتشتيان در ابيانه به آتشكده خلاصه نمي‌شود. در دامنه سرسبز كركس كوه كه در جنوب ابيانه واقع است، زيارتگاه متروكه‌اي هست به نام بي‌بي زبيده خاتون. اما نام واقعي آن هينزاست كه شايد تحريف شده ميترا باشد. بناي مكعب شكل روباز كه در دامنه كوه ساخته شده و محل نيايش ايزدمهر بوده است. اما سنگ‌هاي عظيم آن را از نظرها پنهان مي‌دارند كه حاكي از اشكال نمادين و پر رمز و راز نيايش مهر و آناهيتاست.

امامزاده: مردم ابيانه بخشي از فرهنگ مذهبي خويش را مديون مامني است زيبا و دلگشا به نام امامزاده كه نام شريف 2 تن از فرزندان امام موسي كاظم‌ع را با خود دارد. بناي مذكور احتمالا متعلق به قرن هشتم (ه . ق) است. گنبد 8 وجهي فيروزه‌اي امامزاده نماي زيبايي را در روستا ايجاد كرده است.

خانقاه: ابيانه 2 خانقاه داشته است كه از بناهاي دوره شاه عباس صفوي بوده‌اند. يكي از آنها خانه‌اي خشت و گلي است كه چشمگير نيست و به محل ساخت اين خانقاه و كوچه‌هاي اطراف آن برخونگاه مي‌گويند. خانقاه ديگري به نام خانه اشرفي در ابيانه وجود دارد و بر سر در ورودي آن نقاشي‌هاي بسيار ظريفي مشاهده مي‌شود، كه از نظر هنري بسيار جالب و ديدني است. سبك نقاشي‌ها كه به شاگردان رضا عباسي نسبت داده مي‌شود، بر خانقاه بودن اين محل تاكيد دارد.

حسينيه: در محله پايين، جنب امامزاده در سراشيبي كوه مشرف به باغ‌هاي دشت ساخته شده است. طراحي و اجراي اين بنا از سوي آقاي محمد شبگرد در سال 1381 با كمك مالي اهالي روستا و توجه شايان هيات امنا انجام گرفته است. اين بنا با چشم اندازي بديع و زيبا مجموعه‌اي از هنرهاي معماري ابيانه را در خود جاي داده است.

غار پري هل: پشت كوه‌هاي جنوبي مشرف بر روستا، منطقه كوهستاني پي اسپه (پر سفيد) واقع شده است. صعود به خط‌الراس ارتفاعات جنوبي ده از دره ديزنده و رسيدن به قله نرقچون (نرقوچان) در حدود 4 ساعت و از آنجا تا دهانه غار در حدود يك ساعت پياده زمان مي‌برد.

غار از مدخل تا انتها از 3 دربند و يك نهانگاه تشكيل شده است. اين غار با ديواره‌هاي مرمرين و آويزه‌هايي به صورت چهلچراغ كه از چكيدن آب به وجود آمده، موزه‌اي طبيعي ايجاد كرده است كه هر ببينده را به شگفتي وا مي‌دارد.

قلعه‌ها: ابيانه شامل 3 محله به نام‌هاي پايين ده، يسمان و پل است. اين محلات قلعه‌هاي استحفاظي داشته‌اند كه اينك نيمه مخروبه است. قلعه پايين ده (هرده) بر صخره‌اي ايستاده و فقط از طرف درب ورودي راه آمد و شد داشته كه در مواقع اضطراري پناهگاه مناسبي بوده است.

محله پل (پاله) و محله يسمان مشتركا يك قلعه داشته‌اند كه بر ستيغ كوه سنگي ساخته شده است. بر دامنه جنوبي روستا قلعه پاله همونه ديده مي‌شود. كمي دورتر از محدوده فعلي روستا 2 قلعه ديگر نيز به نام‌هاي نزاتون و شكاكي ديده مي‌شود.

سينا ايرانپور اناركي
 دوشنبه 14 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 506]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن