واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: بررسي مواضع ايران و طرفهاي مقابل در اجلاس ژنو مذاكرات هستهاي از جنس متفاوت
جام جم آنلاين: اجلاس ژنو روز شنبه، 19 ژوئيه (29 تير) با حضور نمايندگان گروه موسوم به 1+5 و جمهوري اسلامي ايران برگزار شد. گروه 1+5 متشكل از آمريكا، روسيه، چين، بريتانيا، فرانسه و آلمان است كه خاوير سولانا، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپايي نيز از سوي اين گروه، هدايت مذاكرات و همچنين مذاكرات ژنو را در دست داشته و دارد.
نشست ژنو كه بازتاب گستردهاي در رسانههاي دنيا داشت، تفاوت عمدهاي با ديگر اجلاسهاي برگزارشده در طول سالهاي گذشته داشت، چراكه جورج بوش رئيسجمهور آمريكا براي نخستين بار نمايندهاي را به اين مذاكرات اعزام كرد.
كشورمان علاوه بر اين كه پيششرط جهان غرب در ارتباط با توقف غنيسازي به منظور شروع مذاكره را رد كرد و همچنين توانست آمريكا را به پاي ميز مذاكرات آورد، معناي جديدي را نيز به مذاكرات بخشيد.
به اين ترتيب كه جلسه را از يكسويه بودن خارج و در مقابل بسته پيشنهادي غرب، بستهاي پيشنهاد كرد و اين سند را كه حاوي ديدگاههايش براي انجام مذاكره است، در دستور كار گروه 1+5 قرار داد. با توجه به شرايطي كه به تشكيل اجلاس ژنو منجر شد و عدم نتيجهگيري گروه 1+5 از 3 قطعنامه تصويبي عليه ايران و اعمال فشارها و تحريمهاي بسيار كه در ماههاي اخير نيز شدت يافته است و در مقابل حضور بيقيد و شرط آنها در مذاكرات، نظرات برخي كارشناسان را در اين زمينه جويا شديم.
علاءالدين بروجردي، رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس، مهدي فضائلي و حسين علايي 2كارشناس مسائل هستهاي به پرسشهاي ما پاسخ دادند.
با توجه به تحليلهاي ارائه شده، اجلاس ژنو چه دستاوردهايي براي جمهوري اسلامي ايران داشت؟
علاءالدين بروجردي: در مجموع سياستهاي هستهاي ايران، مذاكره از جايگاه ويژهاي برخوردار است و براي تحقق منافع ملي كشورمان و حل معضلات موجود، انجام مذاكره را در سطح بالا به عنوان يك مبناي منطقهاي پذيرفتيم و انجام داديم. با توجه به اين كه مراحل گذشته را طي كرده و از اين فناوري (انرژي صلحآميز هستهاي) برخوردار هستيم، اين واقعيت را نيز كشورهاي 1+5 پذيرفتند حتي آمريكا كه قبلا شرط تعليق را مطرح ميكرد، بدون پيششرط در مذاكرات حضور يافت و اين ميتواند آغاز راهي براي بحثهاي جدي با هدف دستيابي به تفاهم باشد.
براي آمريكا به عنوان يك كشور بزرگ سخت است كه بپذيرد در سياستهاي خود نسبت به ايران تغييري داده، اما تمامي تحليلگران جهان و نظارهگران نسبت به رويكرد جديد آمريكا مبني بر اولين حضور در مذاكرات، اعلام كردهاند كه اين اقدام، تغيير در سياست آمريكا در اين عرصه است و واقعيت هم همين نكته است.
قبلا آمريكاييها حاضر نبودند در مذاكرات حضور پيدا كنند و اين كاندوليزا رايس بود كه اولين گام را برداشت و نامه وزراي خارجه 6 كشور را امضا كرد و در گام دوم نيز معاون وي در مذاكرات حضور يافت.
اين يك اقدام انجام شده و به ثبت رسيده است، حتي اگر آمريكاييها بخواهند در دورههاي بعدي مذاكرات حضور نيابند، سد شكسته و مسير طي شده است و آمريكا بايد اين واقعيت را بپذيرد كه راه خروج از وضعيت فعلي مذاكره است.
فضائلي: ارزيابي دقيق در اين سطح بايد در يك روند صورت بگيرد و نميشود ارزيابي دقيقي ارائه كرد. بيشتر ارزيابيها و تحليلها از حضور نماينده آمريكا در اين نشست ناظر بر اين است كه آمريكاييها از موضع خود عقبنشيني كردند، زيرا آنها تاكيد كرده بودند اگر غنيسازي متوقف نشود آنها با ايران مذاكره نميكنند.
نماينده آمريكا در نشست ژنو شركت كرد و آنها ابتدا اعلام كردند كه تنها ناظر خواهند بود، ولي ويليام برنز در گفتگوها شركت داشته و نظرات خود را ارائه كرده است. آمريكاييها عقبنشيني كردند، اما اين تغيير موضع راهبردي و حتي تاكتيكي نيست.
علايي: نشست ژنو يك موفقيت براي جمهوري اسلامي ايران محسوب ميشود. آمريكاييها از قبل اعلام كرده بودند كه بدون تعليق غنيسازي از سوي ايران مذاكره نميكنند و پذيرفتند با حذف اين شرط در مذاكرات شركت كنند و ويليام برنز نفرسوم وزارت امور خارجه را كه داراي سطحي نسبتا بالاست، به ژنو فرستادند و اين نشان ميدهد آمريكاييها نسبت به مواضع قبلي انعطاف نشان دادهاند.
به نظر ميرسد آمريكاييها طرحي را در ذهن خود دارند كه بر اساس آن عمل ميكنند و نفس حضور آنها نبايد خوشبيني زائدالوصفي ايجاد كند و در شرايط كنوني كه آمريكا در حال آرامسازي خاورميانه است و از هر نوع اقدامي كه بتواند بيثباتي و تشنج را در خاورميانه بكاهد، استقبال ميكند.
در مورد مساله هستهاي ايران، طرحي كه آنها در ذهن خود دارند اين است كه ايران را در طرحي گام به گام در مسير تعليق غنيسازي به حركت درآورند.
مذاكرات ژنو از يك ديدگاه، عقبنشيني آمريكا محسوب ميشود، اما از سوي ديگر از عواقب دامي كه آمريكا در اين زمينه پهن كرده بايد باخبر بود.
با اين اوصاف پيشبيني شما از چگونگي مرحله دوم مذاكرات چيست؟ فكر ميكنيد مذاكرات دشواري پيشرو داشته باشيم يا خير؟
بروجردي: تفاوت اين دوره با دوره قبل آن است كه طرفين داراي بسته پيشنهادي هستند و ديگر مذاكرات يكسويه نيست كه آنها موضعگيري ميكردند و اين روند نادرست استمرار مييافت. در مقطع فعلي در مقابل پيشنهادهاي آنها، پيشنهادي ارائه كردهايم و اين عاملي مثبت است و طرفين نشستهاند تا نسبت به نقاط اشتراك به توافق برسند و در مورد نقاط افتراق نيز بحث كنند و راهكاري بيابند.
فضائلي: اساسا موضوع هستهاي ايران اگر چه در نفس خود موضوع سادهاي است و تقريبا هيچ پيچيدگياي ندارد، اما با توجه به مواجههاي كه 1 + 5 از ابتدا داشته، بناي آنها اين نيست كه موضوع به راحتي حل شود. نميتوان انتظار داشت در مسير هموار به نتيجه برسد و اين مساله ادامه خواهد داشت.
علايي: مساله هستهاي ايران پيچيده و غامض است و نبايد انتظار حل و فصل فوري آن را داشت. بايد گام به گام و تدريجي جلو رفت. آمريكاييها از تمام فرصت استفاده ميكنند و اگر مسير مذاكره را گامي مثبت تلقي كنند اين روند را ادامه ميدهند.
ايران هميشه از مذاكرات استقبال كرده است و اگر 1+5 بخواهد از اين طريق به تفاهم برسد ايران آمادگي دارد و حضور آمريكا به عنوان عضوي از شوراي امنيت سازمان ملل كه داراي حق وتوست، بلامانع است. از نظر ايران حضور آمريكا مشكلي نخواهد داشت.
فكر ميكنيد با توجه به موضعگيريهاي بعد از اجلاس ژنو، مقامات آمريكايي و اروپايي ادامه الگوي همكاري را در دستور كار قرار دهند يا راهبرد تهديد و فشار را اتخاذ كنند؟
بروجردي: در مساله هستهاي تهديد بخشي از سياست است و نميتوان گفت مذاكرات آساني را پيشرو داريم. چنين نگاهي غيرواقعبينانه خواهد بود؛ اما در همين سختيها ميتوان به نتيجه مناسب و تفاهم براي دستيابي به هدفي مشترك رسيد.
اگر آمريكاييها تحت فشار صهيونيستها قرار بگيرند روند حضور در مذاكرات را ادامه نخواهند داد. آمريكا بايد پيش از آن كه به فكر منافع صهيونيستها باشد به منافع خود فكر كند.
فضائلي: آمريكاييها ضمن اين كه در رفتار خود عقبنشيني كردند به گونهاي به دنبال آن هستند كه جايگاه برتر خود را حفظ كنند. اگر آمريكاييها در گفتگوهاي بعدي شركت نكنند بايد دليل قانعكنندهاي ارائه كنند در غير اين صورت نشان از نوعي بيبرنامگي و سردرگمي در سياست خارجي آمريكا خواهد بود.
اگر آنها با اين هدف آمده باشند كه بعدا ازآن به عنوان ابزاري عليه ايران استفاده كنند نشان از عدم حسن نيت آنها خواهد داشت و اين مساله را مورد تاييد قرار خواهد داد كه هدف آنها از مشاركت در مذاكرات براي حل كردن موضوع نبوده است.
اگر چه حضور نماينده آمريكا در اين دور گفتگوها برجسته شد، اما از طرف ايران حضور نماينده آمريكا خيلي مهم تلقي نشد. از نظر ايران مهم نيست چه كسي در گفتگوها شركت ميكند.
جمهوري اسلامي ايران به هيچ عنوان بحث تعليق غنيسازي را نخواهد پذيرفت و اگر تحريمها نيز ادامه يابد بنا بر اذعان تحليلگران غرب و مقامات رسمي آنها اين راهحلي نيست كه منجر به رسيدن آنها به اين هدف شود كه ايران دست از غنيسازي بردارد.
اگر بخواهند مسير تحريم را ادامه دهند هيچ نتيجهاي نخواهد داشت و البته هزينههايي را داشته و وارد كرده، اما در حدي نبوده كه ايران را از حق خود باز دارد.
علايي: به نظر نميرسد كه اروپاييها بدون آمريكا در مذاكرات با ايران به نتيجه برسند، زيرا آنها تصميمگيرنده نهايي نيستند و مساله هستهاي ايران موضوعي نيست كه در مذاكره با اروپاييها حل شود. اين مساله، مساله ايران و آمريكاست و چنين احساسي در طرفين وجود دارد.
آمريكا احساس ميكند اگر بخواهد گامي بردارد كه سريعتر موضوع هستهاي ايران به نتيجه برسد بايد با ايران طرف مذاكره شود و اين احساس نيز در آن وجود دارد كه جمهوري اسلامي ايران نيز براي تامين و حفظ منافع خود مايل به انجام مذاكرات است.
اگر آمريكاييها احساس كنند كه مسير ديپلماسي تنها گزينه موفق است، مجدد به مذاكرات باز خواهند گشت، هرچند آنها براي هميشه مسير فشار عليه ايران را نيز دنبال ميكنند و هرگز آن را حذف نخواهند كرد.
فشار و مذاكرات 2 گام همسو با هم تلقي ميشود. آمريكا در مذاكرات بهانه كافي براي اعمال فشار بيشتر به ايران و قانع كردن ديگر اعضا براي اعمال فشار را دارد، اما اين به ديپلماسي ايران بستگي دارد كه چگونه اجازه اعمال تحريمهاي بيشتر را ندهد.
نظر شما در مورد اين تحليل كه ايران مديريت جديدي را در پرونده هستهاي اتخاذ كرده چيست؟
بروجردي: در وضعيت جديد بر خلاف گذشته جمهوري اسلامي ايران يك بسته پيشنهادي را طراحي و ارائه كرد و اين اقدام براي نخستين بار است كه صورت ميگيرد. اين گام يك موازنه مثبت بود و ميتواند ايجاد شود و اگر خوب مديريت شود به نتيجه بخش بودن آن كمك خواهد كرد.
فضائلي: مديريت جديدي نيست. ايران مدت زيادي است كه بحث آژانس و مذاكرات سياسي را به موازات هم دنبال ميكند. در مقطعي تصور اين بود كه پيشرفت داشته باشيم و در دورهاي معكوس بود و هر چه با آژانس همكاري داشتيم و پيشرفت ميكرديم در مذاكرات سختگيري بيشتري صورت ميگرفت بويژه بعد از قطعنامه پاريس تا بهار 84 .
ولي از مقطعي كه موضعمان را تغيير داديم و مشخص شد كه طرفهاي غربي و اروپايي دنبال حل مساله نيستند و بحث آنها بحث اعتماد نسبت به صلحآميز بودن فعاليتهاي ايران نيست، ايران در حقيقت با وقفهاي، فعاليتهاي خود را با آژانس در قالب مداليته تصويب كرد و يك مسير روبه جلو را در بخش فني و حقوقي طي كرد و در آن مقطع طرفهاي مذاكرهكننده احساس كردند دستشان خاليتر از قبل است و مستمسكي قوي نداشتند تا اين كه در اين اواخر البرادعي بحث مطالعات ادعايي را مطرح كرد و آنها شروع به مانور دادن بر اين مساله كردند.
ايران ضمن تداوم همكاري تاكيد كرده است مساله پرونده از لحاظ فني و حقوقي مشخص شود و در بخش سياسي نيز تلاش ميكند با حسننيت و گفتگو موضوع را حل كند.
علايي: ارزيابي مديريت نيازمند وقت مبسوطي است. در هر صورت ايران به تلاشهاي خود ادامه ميدهد، اما برخي اقدامات به مديريت طرف مذاكرهكننده ايران باز ميگردد. آنها مديريتي را در مساله هستهاي ايران اعمال ميكنند كه به نفع خودشان باشد و به گونهاي گام برميدارند كه منافع خود را به جلو ببرند. حضور در مذاكرات را نيز ميتوان از اين زاويه تلقي كرد.
بسياري از اين اقدامات به اين دليل است كه آمريكا مسيري جز مذاكره و تحريم ندارد و از هر دو ابزار نيز استفاده خواهد كرد.
ديپلماسي مذاكره نيز جزو سياست ايران بوده و همواره از آن پيروي كرده است. اين آمريكا و اروپا بودهاند كه از ميز مذاكره كنار ميرفتند. سياست اصولي مذاكره نيز دنبال كردن كارهايي از طريق تفاهم است و اين روش در شرايط كنوني موثر خواهد بود.
فاطمه تيمورزاده
دوشنبه 14 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]