تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند به شكل شما و اموال شما نگاه نمى كند بلكه به دلها و اعمال شما توجه مى نمايد....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829211831




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فقط مي‌خواستم از دخترم حمايت كنم


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: «مثل هر مادر ديگري من هم وظيفه دارم از دخترم دفاع كنم. او مثل ديگر هم‌سن و سال‌هايش نيست كه بتواند براحتي در مقابل زورگويي همكلاسي‌هايش بايستد و از خودش مراقبت كند. شرايط خاصي كه ماريان در آن بزرگ شده، سبب شده است كه روحيه بسيار لطيف و شكننده‌اي داشته باشد و من ناچار همواره از او مراقبت كرده‌ام. ما سال‌هاست كه به تنهايي با هم زندگي مي‌كنيم و من نقش پدر و مادر را برايش بازي كرده‌ام.

گرچه خودم تنها 20 سال داشتم كه صاحب فرزند شدم، اما اكنون وقتي به دختر 16 ساله‌ام نگاه مي‌كنم، احساس مي‌كنم فيزيك بسيار ضعيفي دارد كه روحيه لطيفش هم كار را براي او سخت‌تر كرده است. در زمانه‌اي كه دخترها و پسرها هيچ حد و مرزي براي خودشان قائل نيستند و رفتارشان گاهي اوقات از خلافكاران حرفه‌اي هم خطرناك‌تر است،‌من چاره‌اي جز پشتيباني كردن از دختري كه مي‌دانم از بسياري لحاظ دچار كمبود است، ندارم.»

جاشونا فرانكلين، مادر 36 ساله ماريان فرانكلين است. اين مادر جوان متهم است زماني كه دخترش با همكلاسي خود بر سر پس گرفتن يك گردنبند بسيار ارزان‌قيمت وارد مجادله شده است،‌ او وارد دعواي فيزيكي آنها شده و با ضربات بسيار سهمگين دانش‌آموز ديگري را بشدت زخمي كرده است. چندين دختر نوجوان كه در چند متري حادثه ايستاده و شاهد ماجرا بودند با استفاده از تلفن‌هاي همراهشان ماجرا را ضبط كرده و آن را به عنوان مدرك در اختيار پليس قرار داده‌اند. با وجود عكس‌هاي جمع‌آوري شده از تلفن‌هاي همراه، جاي شكي وجود ندارد كه خانم فرانكلين آغازكننده دعواي فيزيكي با دختر 18 ساله‌‌اي به نام كيمبرلي شاپرينگ بوده و مقصر اين ماجراست. خانواده كيمبرلي كه از دعواي فيزيكي دخترشان با مادر همكلاسي‌اش بشدت شاكي هستند و با ارائه گواهي پزشكي قانوني از اين زن شكايت كرده‌اند، با استفاده از وكيلشان سعي دارند دست‌كم 5 سال حبس و جريمه نقدي را براي خانم فرانكلين رقم بزنند.

«من در 20 سالگي صاحب فرزند شدم و 22 ساله بودم كه همسرم مرا ترك كرد. در تمامي اين سال‌ها خودم به تنهايي از پس مشكلات زندگي برآمدم و تنها يك آرزو داشتم و آن هم خوشبخت شدن تنها دخترم بود. نمي‌توانم حتي تصورش را هم بكنم، دختري كه جثه‌اي بزرگ‌تر از فرزندم دارد بخواهد به او زور بگويد و اذيتش كند. مي‌دانستم كه از يك هفته قبل از اين درگيري شرم‌بار، ماريان چند دقيقه‌اي گردنبند 15 دلاري را كه من به عنوان كادوي تولد برايش خريداري كرده بودم، به كيمبرلي داده بود تا تماشايش كند. همان‌طور كه خودش حدسش را مي‌زد، اين دختر كه 2 سال هم از فرزندم بزرگ‌تر است پس از گرفتن كادوي نه‌چندان قيمتي ماريان به او گفته بود كه تنها چند روز از آن استفاده مي‌كند و خيلي زود پس مي‌دهد. همان روز زماني كه دخترم به خانه برگشت به من گفت كه اشتباه بزرگي مرتب شده و كادوي تولدش را به دست دختري داده كه همه همكلاسي‌هايش به خاطر سن بيشتر و جثه بزرگ‌تري كه دارد از او حساب مي‌برند. من به ماريان گفتم چند روزي را صبر كند و اگر گردنبند را پس نياورد خودش براي گرفتن آن دست به كار شود. يك هفته گذشت و خوب مي‌فهميدم كه دخترم از وضعيت پيش‌آمده بسيار ناراحت و غمگين است. گرچه كادويي كه برايش خريده بودم ارزش مادي زيادي نداشت اما به عنوان كادوي تولدش، علاقه زيادي به آن داشت.

نمي‌خواستم خودم را داخل ماجرا كنم، اما وقتي ناراحتي دخترم را مي‌ديدم، احساس مي‌كردم قلبم آتش مي‌گيرد. بنا به توصيه من، ماريان ده‌ها بار از كيمبرلي خواست تا امانتي‌اش را پس بدهد، اما هر بار با مخالفت و حرف‌هاي ركيك اين دختر مواجه مي‌شد.

مي‌دانستم با روحيه ظريف و شكننده‌اي كه دخترم دارد، هرگز نمي‌تواند حريف چنين همكلاسي بي‌ادب و گستاخي شود. اين بود كه سرانجام با آن كه سعي مي‌كردم هرگز خودم را داخل ماجراهاي همكلاسي‌هاي ماريان نكنم، اما با مرخصي گرفتن از فروشگاه محل كارم، توانستم هنگام تعطيل شدن مدرسه جلوي در كيمبرلي را به دام بيندازم و از او بخواهم گردنبند دخترم را پس بدهد. هرگز تصورش را هم نمي‌كردم كه عصبانيت بيش از حد من چنين دردسر بزرگي برايم به وجود بياورد.»

با وجود آن كه جاشونا فرانكلين مدعي است كه هرگز قصد درگيري فيزيكي با همكلاسي دخترش را نداشته، اما ويدئوهاي ضبط شده توسط تلفن‌هاي همراه خيلي خوب نشان مي‌دهد كه اين زن با پرخاشگري به كيمبرلي نزديك شده و او را تهديد كرده است. درگيري لفظي ميان اين دو نفر كه از نظر قد و هيكل تقريبا در يك اندازه بودند با جمع شدن ديگر دانش‌آموزان خيلي زود شكل جدي‌تري به خود گرفت و آنها شروع به زد و خورد با يكديگر كردند. ضربات محكم مشت و لگد فرانكلين به خاطر سن بيشتر باعث خونريزي زيادي از بيني و دهان دانش‌آموز خلافكار شد و مسوولان مدرسه ناچار با پليس تماس گرفتند تا اين قائله را پايان دهند.

«وقتي شوهرم مرا ترك كرد، تنها يك پيمان با خودم بستم و آن هم اين بود كه دخترم را به شكلي بزرگ كنم كه توانايي دفاع از خودش را داشته باشد. چون مي‌دانستم زندگي در دنيايي كه هيچ كس به ديگري رحم نمي‌كند، مي‌تواند براي هر دختري سخت و طاقت‌فرسا باشد، اما بعكس آنچه كه هميشه آرزويش را داشتم دختركم ماريان، به جاي آن كه از لحاظ روحي قوي و محكم بار بيايد بشدت حساس و زودرنج شد و حتي در مورد كوچك‌ترين مسائل زندگي هم به سختي مي‌توانست گليم خودش را از آب بيرون بكشد. با وجود روحيه‌اي كه از او مي‌ديدم با خودم فكر كردم براي محافظت از او در برابر مشكلات زندگي، چاره‌اي جز آن ندارم كه هميشه خودم را همراه او كنم و در مواقع حساس به او نشان بدهم كه تنها نيست و مي‌تواند روي كمك من حساب كند. مي‌دانستم كه نداشتن پدر در زندگي و كودكي‌اش سبب خلأ بزرگي براي او شده است و روحيه لطيفش هر چه بيشتر سبب سرخورده شدن او از دنياي پيرامونش مي‌شود. وقتي وارد دبيرستان شد، خودم را آماده كرده بودم كه براي سال‌هاي سخت پيش رو در كنارش باشم، چون در محيط‌هايي كه دختران 14 سال به بالا هستند، موضوعات و مسائل مشكل عجيب‌تر و پيچيده‌تري به خود مي‌گيرد و در عين حال شخصيت‌ها گاهي اوقات آنقدر بي‌رحم مي‌شوند كه مي‌‌توانند زندگي را براي دخترم به جهنمي تبديل كنند. تا چند ماه قبل شب‌ها زماني كه مي‌خواستم به خواب بروم مدام روزها را مي‌شمردم و با خودم مي‌گفتم اگر تنها چند هفته ديگر صبر كنم او سرانجام فارغ‌التحصيل مي‌شود و با رفتن به دانشگاه مي‌توانم احساس آرامش نسبي داشته باشم. چيزي كه به‌آن هرگز فكر نكرده بودم آن بود كه خودم وارد دعواي بچه‌گانه‌اي شوم كه دردسر بزرگي برايم بيافريند و علاوه بر جريمه‌هاي سنگين احتمال دور شدن من از دخترم را هم به همراه داشته باشد.»

بعد از تماس مسوولان دبيرستان با ماموران پليس، فرانكلين و دختر 18 ساله‌اي كه با او درگير شده بود به پاسگاه پليس منتقل شدند. اوايل بازجويي اين مادر كه بشدت عصبي به نظر مي‌رسيد مدام همكلاسي دخترش را در اين ماجرا مقصر معرفي مي‌كرد و اصرار داشت ثابت كند كه در شروع دعوا هيچ عمدي نداشته و همه چيز از سوي دانش‌آموز خلافكار آغاز شده است، اما بعد از تنها چند ساعت زماني كه فيلم‌ها و عكس‌هاي ضبط شده در تلفن‌هاي همراه ديگر دانش‌آموزان به دست پليس رسيد، جاي شكي نماند كه جاشونا فرانكلين به بهانه طرفداري از دختر 16 ساله‌اش، ماريان و پس گرفتن كادوي 15 دلاري‌ او وارد يك دعواي مفصل شده و با مشت‌هاي سهمگينش جراحات جدي به صورت دختر مدرسه‌اي وارد كرده كه حتي بيني او احتياج به عمل جراحي زيبايي دارد.

با وجود وكيل خبره‌اي كه از سوي دانش‌آموز مضروب و خانواده‌اش اختيار شده است، فرانكلين علاوه بر پرداخت جريمه و هزينه بيمارستان براي عمل زيبايي ممكن است تا حتي 5 سال را پشت ميله‌هاي زندان بگذراند.

«هر لحظه دعا مي‌كنم زمان دادگاهم فرا رسد و از وضعيتي كه دچار آن شده‌ام، خلاص شوم. دخترم به خاطر شرايطي كه در مدرسه برايش به وجود آورده‌ام بشدت از من عصباني است و حاضر نيست با من حرف بزند. از سوي ديگر نگرانم كه راي دادگاه به حبس چند ساله من ختم شود.

در اين صورت براي مدت‌ها توانايي حمايت از دخترم را نخواهم داشت. شايد اين خودش بدترين تنبيه براي من باشد.»





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 266]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن