واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: كارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني ، سال 1364 اميد و دلواپسي
ديدار از شهر ممنوعه و ديوار چين
شنبه 8 تير-بعد از صبحانه كه معمولا ساعت هشت صبح صرف مي شود، براي ديدن «شهر ممنوعه» مجموعه كاخ هاي امپراطوري سابق چين- كه اسكلت آنها از چوب است رفتيم و گفتند مجموعا مساحت آن هفتاد هكتار و تعداد اتاق ها 9هزار است و توضيحاتي هم دادند. در آخر از دو نفر از خانم هاي كاركن كاخ ها، توضيحاتي درباره زندگي و وظايف و تكاليفشان گرفتيم.سپس به ديدار آقاي تنگ شيائوپينگ رهبر چين رفتيم و يك ساعت مذاكره كرديم. درباره فروش اسلحه در زمان جنگ قول صريح نداد، ولي خيلي تمايل به توسعه روابط اقتصادي دارند و به ارزنيازمندند.سپس يك مصاحبه مطبوعاتي در همان كاخ كنگره خلق برگزار شد كه حدود يك ساعت و نيم طول كشيد و راجع به جنگ و تروريسم و نتايج سفر به چين و روابط با آمريكا و ... به سوالات خبرنگاران جواب داديم. ناهار و نماز در اقامتگاه انجام شد و پس از آن به ديدار ديوار معروف چين رفتيم. مسير راه كه با ماشين طي شد، سرسبز و كوهستاني است و رفت و برگشت دو ساعت و نيم وقت برد.كمي استراحت كرديم و به كاخ كنگره براي ملاقات با سفراي مقيم پكن رفتيم. بعد از معارفه براي آنها درباره سياست خارجي ايران توضيحاتي دادم و بر سياست مستقل و آزاد از اعمال نفوذ قدرت هاي بزرگ تكيه كردم. از آنجا به سفارتمان رفتيم. شام را در سفارت خورديم و ساعتي با كاركنان سفارت و دانشجويان ايراني و ... مذاكره كرديم و به مشكلات آنها رسيدگي كرديم و شب به اقامتگاه برگشتيم.
امضا» تفاهم نامه همكاري
يكشنبه 9تير -آقاي زائوزيانگ نخست وزير چين ساعت هشت و نيم صبح براي ملاقات آخر و خداحافظي به اقامتگاه آمد. تفاهم نامه همكاري توسط غلامرضا آقازاده معاون نخست وزير و همتاي ايشان امضا» شد. مذاكرات رسمي انجام گرديد و سپس با درخواست من جلسه خصوصي شد. درباره گرفتن موشك ها صحبت كرديم. او موافقت كرد و فوريت تحويل را پذيرفت. با آقاي نخست وزير خداحافظي كرديم و به فرودگاه آمديم. سپس با يك هواپيماي چيني به شهر شي آن واقع در 800 كيلومتري جنوب غربي پكن رفتيم. همراهان از موفقيت كامل خوشحال هستند و چيني ها نيز.مقامات شهر در فرودگاه به استقبال آمدند. به هتل استانداري رفتيم. كمي استراحت كرديم و پس از ناهار و نماز براي ديدن مجسمه هاي شش هزار گارد امپراطوران سابق شان به چهل كيلومتري شهر رفتيم. منطقه سرسبز و بسيار مستعد براي كشاورزي است. مي گويند از زمين سالي دو بار محصول مي گيرند. در سال هزار ميلي متر باران دارند. اين زمين ها از حالت كمون در آمده و بين كشاورزان تقسيم شده و لذا بازده آن بالا رفته است. قبلا فيلم مجسمه هاي شان را در سريال جاده ابريشم ديده بودم.عصر از موزه كوين تراكوتا و مسجد جامع مسلمانان ديدن كرديم. مسجد جالبي است كه پس از انقلاب چين مخروبه شده و آن را دارند بازسازي مي كنند. با مسلمانان و امام جماعت مدتي مذاكره كرديم. مسجد خيلي وسيع و مربوط به قرن هفتم است. گفتند حدود ده مسجد در اين شهر است و اين دليل حضور وسيع اسلام در گذشته است. فعلا حدود پنجاه هزار مسلمان در شي آن زندگي مي كنند.در خيابان ها مردم زيادي در دو طرف خيابان براي تماشا آمده بودند. روز تعطيل است و مردم بيكار هستند. ظاهر مردم تميز و يكنواخت است. باران مي بارد و خيلي از مردم چتر داشتند. استاندار به افتخار ما شام داد. سرميزشام صحبت كرديم. شب در هتل مانديم. عده اي از همراهان براي خريد به فروشگاه هاي شهر رفتند.
ديدار با نخست وزير ژاپن
دوشنبه 10تير- بعد از نماز و كمي ورزش، صبحانه در اتاق صرف شد و سپس به فرودگاه رفتيم. با دو هواپيماي چيني به شانگهاي رفتيم يك ساعت و چهل و پنج دقيقه در راه بوديم. در فرودگاه شانگهاي شهردار به استقبال آمد و حدود يك ساعت معطل شديم تا هواپيماهاي خودمان از پكن رسيدند و آماده پرواز شدند.با يك ساعت تاخير به طرف ژاپن حركت كرديم. ساعت دو بعداز ظهر به وقت ژاپن در فرودگاه هاندا پياده شديم. آقاي شينتارو آبه وزير خارجه به استقبال آمده بود. به كاخ آكاساكا رفتيم. حدود بيست نفر از همراهان را اينجا پذيرفتند و بقيه در هتل پذيرايي مي شوند. در ميدان كاخ، مراسم رسمي سان و رژه به عمل آمد و در بين راه خيابان هاي مسير را بسته و پليس را در دو طرف جاده مستقر كرده بودند.يك ساعت با نخست وزير ژاپن و همراهانش با جمعي از همراهان من مذاكره كرديم و درباره روابط اقتصادي و سياسي و جنگ و تروريسم و افغانستان و اسرائيل و آمريكا هم حرف زديم. قرار شد وزراي مربوطه مذاكرات ما را تعقيب كنند.سپس به ملاقات روساي دو مجلس ملي و سنا رفتيم. در مراسم جداگانه حرف هاي خشك و تشريفاتي مطرح شد و دوباره به كاخ برگشتيم و با نمايندگان انجمن دوستي ژاپن و ايران ملاقات كرديم. آنها از چند حزب ژاپن مانند ليبرال دوموكرات و سوسياليست بودند و گفتند 96 نماينده عضو انجمن هستند. دوباره براي ضيافت مشترك دو مجلس به سالن پذيرائي پارلمان رفتيم. شام سلف سرويس و ايستاده صرف شد و ضمن شام خوردن با نمايندگان و روسا مجلس مذاكره كرديم. معاون پارلمان خانمي بود كه روزنامه ها نوشته بودند من اجازه شركت ايشان را در جلسه را نمي دهم; مخصوصا با او حرف زدم كه رفع شيطنت شود.به كاخ آمديم و با اعضاي هيات، درباره بقيه برنامه ها مشورت كرديم. ديدار از دو كارخانه گذاشته بودند كه حذف كرديم و ضيافت ناهار در فدراسيون سازمان اقتصادي ژاپن نيز حذف شد و مصاحبه مطبوعاتي را كه در كلوپ خبرنگاران گذاشته بودند، قرار شد به كاخ بياورند. با تهران تماس گرفتيم كه خبر مهمي نبود. هنوز زدن شهرها شروع نشده و ليبي و سوريه هم هنوز به قول خود براي تحويل موشك وفا نكرده اند.
يکشنبه 13 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]