تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر كس حريم خدا را حفظ كند، حرمتش حفظ مى‏شود و هر كس خدا را اطاعت كند، اطاعت مى‏شود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812833745




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

*«تحول‌خواهي، توسعه‌ و مشروطيت» در گفت‌وگو با دكتر فرقاني* مـشـروطـه نـقـطه شـروع قـانـونگـرايي و خـلـق مـفـهـوم شـهـرونـدي بـود


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *«تحول‌خواهي، توسعه‌ و مشروطيت» در گفت‌وگو با دكتر فرقاني* مـشـروطـه نـقـطه شـروع قـانـونگـرايي و خـلـق مـفـهـوم شـهـرونـدي بـود


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ

دكتر محمد مهدي فرقاني در گفت‌وگويي تفصيلي با خبرنگار ايسنا به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطيت، با تحليل رفتار و فرهنگ سياسي مردم ايران و تاكيد بر اهميت نقش رسانه‌ها در اصلاح اين فرهنگ،‌ يادآور شد كه عصر به دنبال «قهرمان» رفتن به پايان رسيده است.

فرهنگ سياسي جامعه دچار استبدادزدگي تاريخي بوده است

دكتر محمد مهدي فرقاني، عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي، در گفت‌وگو با خبرنگار تاريخ و انديشه ايسنا به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطيت در14مردادماه، يكي از عوامل موفق نبودن در فرآيند توسعه سياسي را فقدان فرهنگ سياسي توسعه يافته دانست و تشريح كرد: فرهنگ سياسي جامعه ما دچار استبدادزدگي تاريخي بوده است. شكاف ميان دولت و ملت در ايران تاريخي است يعني مردم تجلي شعار دولتمردان را در عمل و رفتارها نديده‌اند؛ امكان اعتراض‌هاي مسالمت‌آميز براي آنها وجود نداشته است؛ در نتيجه، اين اعتراض‌ها را از طرق ديگر، نشان مي‌دهند.

وي افزود: اساسا بايد بحث مفهومي توسعه و توسعه سياسي ‌را از انقلاب مشروطه به بعد در تاريخ ايران جست‌وجو كرد زيرا قبل از آ‌ن ما دچار حكومت‌هاي خودكامه‌اي بوديم كه اراده،‌ تفكر و خواست آنها مبناي اداره جامعه بوده است و بنابراين مردم اصلا در شكل‌گيري حكومت و اداره كشور نقشي نداشتند. چيزي به نام شهروند صاحب حق يا حكومت مكلف و مسوول در برابر مردم، تا قبل از انقلاب مشروطه جايي در تاريخ ما ندارد؛ البته قصد اينكه بر دوره‌هايي از تاريخ ايران مهر ابطال بزنم، ندارم. تاريخ ما از كورش، داريوش و اعلاميه جهاني حقوق بشر،‌ شروع مي‌شود و تا امروز ادامه مي‌يابد و فرازهاي بسيار قابل اتكا و قابل افتخاري دارد اما در مجموع به لحاظ شكل اداره جامعه، ساختارها و بنيادهاي ما غيردموكراتيك، استبدادي و ديكتاتوري بوده است.

عضو هيات علمي دانشگاه با بيان اينكه تنها در انقلاب مشروطه است كه رد پاي قانون‌گرايي تحت تاثير تحولات اروپا خصوصا انگلستان مطرح مي‌شود گفت: در انقلاب مشروطه دو گروه از نشريات در اين زمينه داراي نقشي عمده بودند؛ يك گروه ‌روزنامه‌هاي تبعيدي كه در خارج از ايران منتشر مي‌شدند و به طرق مختلف به ايران مي‌رسيدند و مطالب آن در بالا بردن آگاهي و دانش مردم از اشكال ديگر حكومت كه در ساير كشورها وجود داشت-خصوصا حكومت مشروطه كه انگلستان باني آن بود- نقش عمده‌اي داشت و گروه دوم شب نامه‌ها و نشرياتي بودند كه به صورت پنهاني تكثير و توزيع مي‌شدند و در نقد حكومت و محكوم كردن برخورد حكومت در تجاوز به حقوق مردم كار مي‌كردند.

فرقاني در پاسخ به اين سوال كه آيا قانون‌گرايي وارداتي بوده است؟ گفت: به يك مفهوم مي‌توان گفت بله! يعني قانونگرايي وقتي مطرح مي‌شود همراه با مشروطه است و شعار اصلي مردم در دوران مشروطه حكومت قانون يا قانون‌گرايي بوده، حتي آزادي شعار اصلي نبوده است زيرا مردم به تجربه دريافته بودند همه گرفتاري‌هايشان ناشي از بي‌قانوني و مطلق‌العنان بودن حكومت در برخورد با مردم و اداره جامعه است.

مردم پيش از مشروطه از بي‌قانوني رنج مي‌بردند

پژوهشگر علوم ارتباطات، قانون‌خواهي مردم ايران را با ريشه‌هاي فرهنگي آنها، صددرصد مرتبط دانست و اظهار كرد: مردم از بي‌قانوني رنج مي‌بردند و در واقع ستمي كه آن زمان از سوي حكومت مركزي و حكام ولايات بر مردم روا داشته مي‌شد، آنها را به صدا درمي‌آورد. مشروطه در پي آن بود كه اين بنيادها را تغيير دهد.

وي تصريح كرد: در مشروطه شعار اصلي، آزادي نبوده بلكه آزادي در كنار قانون مطرح بوده است زيرا مردم قانون‌مداري را مساوي با رها شدن از ظلم و جور حكام مطلق‌العنان مي‌دانستند و معتقد بودند حاكم شدن قانون، دستاوردي جز آزادي ندارد. وقتي حكومت هرچه مي‌خواهد انجام دهد و هرگونه مي‌خواهد با مردم رفتار كند و به هيچ كجا پاسخگو نباشد، حد و مرزي در زمينه انجام وظايف و مسووليت‌هايش وجود نداشته باشد، آزادي نقض شده است،‌ اما وقتي قانون حاكم شود و حدود اختيارات و مسووليت‌ها معلوم و ديكتاتور محدود شود، خود به خود آزادي بسط پيدا مي‌كند.

فرقاني‌ درادامه قانونگرايي و آزادي‌خواهي را درانقلاب مشروطه وابسته و همبسته دانست و اظهاركرد: وقتي صحبت از قانون اساسي شد كه شاه بايد به آن پايبند باشد و در چارچوب آن عمل كند، آزادي خود به خود دستاورد قانون‌گرايي مي‌شد. به همين دليل مردم از بي‌مهار بودن حكومت و اينكه به هيچ كجا پاسخگو نيست و هيچ ضابطه‌اي حدود عمل شاه را تعريف نمي‌كند، به تنگ آ‌مده بودند.

جرقه و نقطه شروع قانونگرايي مشروطه بوده است

مفهوم شهروندي در انقلاب مشروطه براي اولين بار خلق مي‌شود

عضو هيات علمي دانشگاه به ايسنا گفت: جرقه و نقطه شروع قانونگرايي مشروطه بوده است. توسعه سياسي مولفه‌ها و محورهايي دارد كه هيچ‌گاه تا قبل از سال 1376، اين اصطلاح در گفتمان سياسي ما مطرح نبوده اما مولفه‌ها و مصاديق آن به عنوان گم شده جامعه ما مطرح بوده است. در حكومت مشروطه مردم دنبال حاكميت قانون، آزادي، تقويت نهادهاي مدني و‌ به رسميت شناختن حقوق شهروندان بودند كه از مولفه‌هاي توسعه سياسي است. در واقع مفهوم شهروندي در انقلاب مشروطه براي اولين بار خلق مي‌شود، شهروند صاحب حق است، تكاليف يا محدوديت‌هايي براي حكومت وضع مي‌شود و كرامت انسان به شكلي در عمل مطرح مي‌شود.

مشكل صد سال دموكراسي‌خواهي ايرانيان در مساله گذار است

فرقاني، مشكل صد سال دموكراسي‌خواهي ايرانيان را در مساله گذار دانست و گفت:‌ ما زمان تاريخي يا دوره گذاري را پشت سر مي‌گذاريم كه بسيار طولاني و دچار رفت و برگشت‌هاي متعدد شده است. فضاي دموكراتيك اول مشروطه شش ماه دوام مي‌يابد و مرگ مظفرالدين شاه، استبداد محمدعلي شاه، به توپ بستن مجلس، اتحاد بين يك گروه از مخالفان مشروطه با دربار و اتفاقات بعدي كه رخ مي‌دهد، فضا را متفاوت مي‌كند؛ بستن مطبوعات، دستگيري آزادي‌خواهان، به زندان انداختن آنها و... 1285 شمسي، سالگرد مشروطه و 1299 هم به قدرت رسيدن رضاخان و 1304 تاج‌گذاري اوست و 1320 يكي از تاريك‌ترين دوره‌هاي حيات سياسي و اجتماعي ايران است.

وي ادامه داد: بعد از رفتن رضاشاه و روي كارآمدن محمدرضا شاه، براي مدتي در طول سال‌هاي 20 تا 27 دوره نسبي آزادي بيان و مطبوعات به وجود مي‌آيد و مطبوعات به وفور منتشر مي‌شوند و احزاب سياسي براي اولين بار شكل مي‌گيرند. با اينكه كژتابي‌هاي بسياري در اين دوره با فعاليت احزاب سياسي به وجود مي‌آيد و هر حزبي به‌دنبال حفظ قدرت با روش‌هاي غيرمشروع بود اما اين دوره، نوعي دوره گشايش سياسي شناخته مي‌شود زيرا مخالفان دوره رضاشاه، مجالي پيدا مي‌كنند تا بار ديگر حرف‌شان را در عرصه عمومي بزنند و تشكل‌هاي صنفي و حرفه‌يي به وجود بيايند؛ اما اين دوره، ازجهت سياسي، ‌ارادي نيست و اراده و خواست شاه نبود كه فضاي باز را ايجاد كرد بلكه دوره خلاء قدرت و فترت بعد از رضاشاه، جوان و فاقد قدرت بودن شاه و تصميم محمدرضا شاه براي جبران و تعديل بدبيني مردم عليه پدر او اين فضا را به وجود مي‌آورد ولي طولي نمي‌كشد كه اين فضا مسدود مي‌شود؛ البته اين دوره مطلوب نبود اما به‌طور نسبي در قياس با دوره رضاشاه شرايط بهتري حاكم بود.

عضو هيات علمي دانشگاه ادامه داد: در دوره دكتر مصدق، يكي از دوره‌هاي خوب به لحاظ فضاي اجتماعي و سياسي را تجربه مي‌كنيم. مصدق، اولين كسي است كه به نظميه و دولت دستور مي‌دهد كه حق ندارند با مطبوعات به دليل انتقاد از او، درگير شوند يا براي آنها مشكلي ايجاد كنند اما پرونده اين دوره با كودتاي 28 مرداد، بسته مي‌شود و يك دوره طولاني استبداد كه به ايجاد خودكامگي تمام عيار منجر مي‌شود، آغاز مي‌شود كه اين دوره از سال 32 تا 57 ادامه مي‌يابد. در سال 42 شاهد واقعه 15 خرداد هستيم اما سركوب و خفقان تشديد مي‌شود تا به سال 57 كه به "بهار آزادي" معروف است، مي‌رسيم كه جريان پيروزي انقلاب اسلامي است.

فرقاني در ادامه به ايسنا گفت: بعد از انقلاب اسلامي هم به فاصله كمي، انفجاري رخ مي‌دهد و صدها نشريه يك شبه متولد مي‌شوند و حد و مرزي در استفاده از نقد، اظهارنظر و بيان آزادي عقايد وجود ندارد اما به دليل شرايط خاص آن زمان و آغاز جنگ اين دوره كوتاه است و تعداد نشريات به سرعت تا سال 59 و 60، كاهش مي‌يابد؛ جنگ نيز اقتضائاتي ايجاد مي‌كند تا رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني كه دوره سازندگي آغاز مي‌شود و اين دوره عمدتا، دوره توسعه اقتصادي به صورت آمرانه است؛ يعني توسعه اقتصادي دولت‌مدار بدون ايجاد زمينه‌هاي مشاركت عمومي و بدون توجه به ابعاد ديگر توسعه است يعني توجه به توسعه پايدار و متوازن نيست بلكه تنها به توسعه اقتصادي توجه مي‌شود كه نمي‌تواند به تنهايي براي كشور كارساز باشد تا اينكه به خرداد 76 مي‌رسيم كه براي اولين بار در تاريخ سياسي معاصر ايران، اصطلاح و مفهوم توسعه سياسي مطرح مي‌شود.

فرقاني، توسعه سياسي را به معناي حق راي مردم دانست و اضافه كرد: حق راي مردم تا قبل از اين هم وجود داشت و به نوعي انقلاب اسلامي، منشايي براي ايجاد حق راي و حق تعيين سرنوشت است. برگزاري انتخابات متعدد از مجلس قانونگذاري تا رياست‌جمهوري و خبرگان و...، همه به نوعي دخالت مردم را نشان مي‌دهد كه يكي از پارامترهاي مهم توسعه سياسي است كه بعد از انقلاب تحقق پيدا مي‌كند.

توسعه سياسي مبتني بر دو مولفه رقابت سياسي آزاد و مشاركت آگاهانه مردم است

وي در ادامه خاطر نشان كرد: توسعه سياسي اساسا مبتني بر دو مولفه مهم است؛ اول رقابت سياسي آزاد و دوم مشاركت آگاهانه و وسيع مردم در امور سياسي و تعيين سرنوشت خود. بنابراين حتي اگر مشاركت فراوان هم وجود داشته باشد ولي رقابت سياسي به معناي خاص وجود نداشته باشد، نمي‌توان گفت كه توسعه سياسي محقق شده است. رقابت سياسي در فقدان احزاب آزاد، فراگير، احزابي كه بتوانند به طور عيني به فعاليت‌هاي سياسي بپردازند، قدرت انتخاب مردم را بالا ببرند و در قبال عملكرد خود مسوول باشند، خيلي معنا نخواهد داشت.

فرقاني، مشكل بازگشت به فضاي بسته سياسي را وابسته به عوامل متعدد دانست و با خاطرنشان كردن اينكه نمي‌توان يك عامل را به تنهايي براي تحولات تاريخي منظور كرد، گفت: يكي از عوامل آن، فقدان فرهنگ سياسي توسعه يافته است يعني فرهنگ عمومي جامعه كه در آن مردم مشاركت و رقابت كنند، حق انتخاب آزاد داشته باشند، از مطبوعات و تريبون‌هاي آزاد برخوردار باشند كه بتوانند از راه آنها حرف خود را بزنند، قدرت انتخاب خود را بالا ببرند، رقابت‌هاي سياسي را معنادار كنند و فرهنگ سياسي مشاركت‌جويانه و ضد استبداد را رواج دهند.

اين پژوهشگر، محقق و نويسنده علوم اجتماعي خاطرنشان كرد: واقعيت اين است كه رضا شاه، ديكتاتور تمام عياري بود كه بيش از هر چيز خفقان را حاكم كرد و مخالف را سركوب كرد و حتي بسياري معتقدند كه رضاشاه قرباني قدرت سركوب‌كنندگي خود شد؛ به اين ترتيب كه جامعه را به كلي از صداي مخالف و منتقد خالي كرد و بنابراين پژواك هيچ صدايي جز صداي خود را نشنيد و فكر كرد اين صداي واقعي مردم است.

وي افزود: مردم از طريق مطبوعات آزاد صداي خود را به گوش مسوولان مي‌رسانند و امروز مردم از طريق رسانه‌هاي آزاد، انجمن‌ها و نهادهاي مدني، تشكل‌هاي صنفي و حرفه‌يي، از طريق آزادي حق تجمع، بيان آزاد و امثال اين‌ها، مي‌توانند صداي خود را به گوش مسوولان برسانند.

بايد آنقدر اشتباه كنيم تا بتوانيم به نحو منطقي از آزادي استفاده كنيم

وي افزود: عواملي مختلف دخيل‌اند كه عبارتند از فرهنگ سياسي مردم و فقدان تجربه تاريخي چه براي مردم و چه براي دولتمردان. فقدان تجربه تاريخي در استفاده از آزادي به اين معناست كه ما بايد آنقدر اشتباه كنيم تا بتوانيم به نحو منطقي از آزادي استفاده كنيم، دولتمردان ما بايد آنقدر تحمل به خرج دهند و سعه صدر داشته باشند، حق انتقاد را به رسميت بشناسند، در برابر مطبوعات آزاد خود را پاسخگو بدانند و خود را در معرض نقدها قرار دهند تا آبديده شوند اما فرصت اين تجربه تاريخي براي ملت ايران ايجاد نشده است، در نتيجه ضريب خطا و اشتباه ما در دوره‌هاي گشايش كوتاه مدت سياسي كه به وجود آمده، بالا بوده است.

اين روزنامه‌نگار و استاد دانشگاه تصريح كرد: در دوره مشروطه عمدتا روشنفكران نقش داشتند و تفكر مشروطه، دموكراسي و قانون‌گرايي را در جامعه ايران مطرح كردند. تا قبل از آن اصلا ملت ايران تصوير و تصوري از اين موضوع نداشتند و از طريق مطبوعات در تبعيد يا شب‌نامه‌ها، در دوره‌هاي كوتاه گشايش و بعضا مردم از طريق انجمن‌هاي سري كه در زيرزمين‌ها و محافل خاصي فعاليت، بحث و تبادل نظر، تصميم‌گيري و عمل مي‌كردند، آگاهي مي‌يافتند. اين فضا، نقش روشنفكران را اجتناب‌ناپذير مي‌كند.

تحول خواهي ذاتا انديشه‌اي مترقي است

وي ادامه داد:‌ تحول اجتماعي و سياسي را نمي‌توان جدا از زمينه‌ها و بستري‌هاي فرهنگي، اجتماعي و تاريخي آن بررسي كرد. مردم ايران از مشروطه تا به حال نشان داده‌اند كه مدام خواهان تغييرند و وضع موجود نمي‌تواند براي مدت زيادي دوام پيدا كند.

فرقاني، تحول‌خواهي را ذاتا انديشه‌اي مترقي خواند و با بيان اينكه مردم در مقاطع مختلف شرايطي را به وجود آوردند كه تغيير رخ دهد افزود: البته اين تغيير هميشه به نفع‌اشان و در جهت پيشرفت نبوده است اما آن را به حفظ وضع موجود و دوام وضع موجود ترجيح دادند.

فرقاني عنوان كرد:‌ از انقلاب مشروطه شاهد دوره‌هاي گشايش و فروبستگي سياسي متعدد بوده‌ايم. در صدر مشروطه نقش روشنفكران و مطبوعات غيررسمي در ايجاد آگاهي اوليه در مردم بيشتر بود اما مثلا در سال 76، اين نقش در بين روشنفكران و مطبوعات به اين شكل ديده نمي‌شود؛البته انقلاب مشروطه و رويداد خرداد 76، چندان قابل مقايسه با يكديگر نيستند؛ گرچه مي‌توان از منظر رسانه‌ها و گروه‌هاي سياسي آنها را مقايسه كرد. روشنفكران و مطبوعات در توليد و توزيع اطلاعات در سال 76 نقش دارند اما نقش اين گروه‌ها و ابزارها در انقلاب مشروطه بسيار بارزتر و مشخص‌تر بوده است. آنچه كه در دوم خرداد 76 رخ مي‌دهد، نوعي احساس نياز عمومي نسبت به آن چيزي است كه انقلاب ازجمله به خاطر آن رخ داده است. انقلاب اسلامي با نيت حاكم كردن ارزش‌هاي اسلامي و با قصد تامين آزادي و دموكراسي در جامعه صورت گرفت منتها، وقتي توسعه نامتوازن مي‌شود، خلاء در ابعاد ديگر كفه را نابرابر مي‌كند و در نتيجه چاره‌اي جز رخ دادن اتفاقي براي برقراري توازن وجود ندارد.

فرقاني افزود: در دوره‌اي عدم توازن تحمل مي‌شود اما بالاخره بايد به توازن رسيد و نيروهاي اجتماعي به لحاظ تاريخي بايد در حالت توازن و تعادل قرار گيرند. ديدن دوره‌هاي رفت و برگشت گذار ناشي از اين گرايش طبيعي است. نيروهاي اجتماعي و دائم در حال جدال و تنازع گفتماني با هم هستند و در بعضي جاها يكديگر را تغيير مي‌دهند.

عضو هيات علمي دانشگاه در ادامه گفت: اگر صرفا به يك بعد توسعه توجه كنيم و بعد ديگر آن را ناديده بگيريم، خواه ناخواه كساني كه از فقدان برخي ابعاد توسعه بيشتر لطمه مي‌بينند، به نوعي دست به مقاومت مي‌زنند و به دنبال تغيير بر مي‌آيند و در حكومت‌هاي دموكراتيك، تغيير را از طريق آرايي كه به صندوق مي‌اندازند اعمال مي‌كنند. اين متمدنانه‌ترين و در عين حال مسالمت‌آميزترين شكل اعمال تغيير است، اگر بر سر راه اظهار اراده مردم، موانع، محدوديت‌ها و دستكاري‌هايي صورت نگيرد و امكان اين باشد كه مردم در شرايط آزاد و مساوي و با حق انتخاب، آراي خود را به صندوق بيندازند؛ البته رسانه‌ها بايد زمينه‌هاي آگاهي عمومي و رقابت بيشتر را فراهم كنند. رقابت باعث مي‌شود كيفيت خدمات، برنامه‌ها و سطح آگاهي مردم ارتقا پيدا كند و آراي آگاهانه‌تري به صندوق ريخته شود.

فرقاني، ثبات سياسي را يكي از مولفه‌هاي توسعه سياسي عنوان كرد و گفت: در شرايط ثبات مي‌توان برنامه‌ريزي، سياست‌گذاري و اجرا كرد، نتايج اجرا را مشاهده كرد، تغيير ايجاد كرد و دوباره براي گام‌هاي بعدي خيز برداشت، در شرايطي كه ثبات سياسي وجود نداشته باشد امكان برنامه‌ريزي درازمدت و اجرا وجود نخواهد داشت. اميد به آينده از بين مي‌رود و كارگزاران هم انگيزه و اراده لازم را براي پيگيري حقوق و پافشاري بر آنچه كه بايد انجام بدهند، نخواهند داشت.

عضو هيات علمي دانشگاه با بيان اينكه «شكاف ميان دولت و ملت در ايران تاريخي است» تجلي نيافتن شعار دولتمردان در عمل و رفتارشان را يكي از عوامل شكل‌گيري اين شكاف دانست.

نمي‌توان تاريخ يك ملت را قطعه قطعه كرد و تنها روي يك قطعه آن مهر تاييد زد

وي در ادامه با تاكيد بر اينكه نمي‌توان تاريخ يك ملت را قطعه قطعه كرد و روي يك قطعه آن مهر تاييد زد و بقيه را يكسره محكوم كرد، به ايسنا گفت: اصلا چنين شرايطي باعث آسيب‌پذير شدن يك ملت مي‌شود، ملتي كه احساس كند تكيه‌گاهي ندارد و احساس كند ناگهان پشت آن را كه گذشته تاريخي اوست، خالي كرده‌اند يا پشتوانه تاريخي او سراسر فساد، ظلم، استبداد، جاسوسي و وطن‌فروشي است، در نتيجه يا درصدد اعتراض به كساني كه گذشته را اين گونه تصوير مي‌كنند برمي‌آيد يا منفعل، واخورده، سرخورده و نااميد مي‌شود و در نتيجه در قبال همه تهاجم‌هايي كه صورت مي‌گيرد، آسيب‌پذير مي‌شود و در عين حال به نوعي از كساني كه اين تصوير را به او ارائه مي‌دهند، فاصله مي‌گيرد و اين باعث تداوم شكاف تاريخي بين دولت و ملت مي‌شود.

وي اظهار كرد:‌ وقتي كه ما راه حل برون رفت از مشكل را متهم كردن ديگران و گذشتگان مي‌بينيم، معناي آن اين است كه ما به هيچ ثباتي راي نداده‌ايم يعني، دم را غنيمت بدانيد ولاغير. مسلما بعدي‌هايي كه به قدرت مي‌رسند هم همين شعار را مي‌دهند و در نتيجه ما تاريخ قطعه قطعه شده‌اي، پيدا مي‌كنيم كه قطعات آن هيچ چسب اتصالي با هم ندارند در حالي كه نسل جوان بايد اين پيوستگي را در گذشته خود و آنچه كه امروز هست، ببيند.اگر كسي خواست اين ارتباط تاريخي را به صورت مصنوعي قطع كند، عملا ما را دچار بحران هويت مي‌كند و اين بحران هويت باعث سرخوردگي، انفعال، عدم مشاركت و اعتراض دروني يا خاموش مي‌شود؛ حتي اگر شكل اعتراض عمومي پيدا نكنند، به نوعي حاشيه‌نشينان خاموش شكل مي‌گيرند.

ديگر نمي‌توان به تك قهرمان‌ها چشم داشت

اين استاد دانشگاه افزود: امروز نمي‌توان انتظار داشت يك گروه خاص اجتماعي مثل گذشته، قهرمان‌سازي كند. ديگر نمي‌توان به تك قهرمان‌ها چشم داشت. همه بايد خواهان تحول باشند و اين را در رفتار شهروندي خود و آرايي كه به صندوق مي‌ريزند، در نقدي كه انجام مي‌دهند و نگاهي كه به مسايل دارند، بروز دهند.

فرقاني يادآور شد: در دوره‌اي ما شاهد رشد آگاهي عمومي هستيم كه رسانه‌ها در آن نقش اصلي و غالب را دارند و برخلاف گذشته‌هاي دورتر- گر چه در مشروطه هم مطبوعات نقش داشت- به مراتب قوي‌تر شدند. امروز نقش رسانه‌ها را با توجه توسعه تكنولوژي‌هاي ارتباطي نمي‌توان ناديده گرفت و رسانه‌ها عامه مردم را درگير مسايل مختلف كرده‌اند، و اين يعني مشاركت همگاني در اداره امور جامعه.

گفت‌وگو از خبرنگار ايسنا: مريم پيمان

انتهاي پيام
 يکشنبه 13 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن