تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس از خدا خير بخواهد و به آنچه خدا خواسته راضى باشد، خداوند حتما براى او خير خواه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827217192




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتگو با فرامرز قريبيان: مردي شبيه باران‌


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: فرامرز قريبيان سال1320 در تهران متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در دبستان <ترقي> گذراند و سپس دوره دبيرستان را در مدرسه <بدر> طي كرد. قريبيان بزرگ شده خيابان آبشار و بازارچه نواب و كوچه دردار است. از سال هاي نوجواني با مسعود كيميايي و اسفنديار منفرد زاده دوست بود،‌ هر سه نفرشان به سينما علاقه داشتند. وقتي كيميايي برادران اخوان را راضي كرد تا براي ساختن فيلم <بيگانه بيا> (1347) سرمايه‌گذاري كنند، اخوان‌ها از او خواستند تا به طور آزمايشي سكانسي را كارگرداني كند. بازيگران آن سكانس فرامرز قريبيان و احمدرضا احمدي بودند. برادران اخوان كار كيميايي را پسنديدند؛ اما سرمايه خود را به شرطي در اختيار كيميايي قرار دادند كه به جاي قريبيان و احمدي از بهروز وثوقي و فرخ ساجدي، كه بازيگران صاحب نامي بودند، استفاده كند. قريبيان در بيگانه بيا، دستيار كارگردان شد و در صحنه كوتاهي از فيلم بازي كرد. كيميايي بعدها از آن صحنه‌هاي آزمايشي در عنوان بندي فيلم <تجارت> (1373) استفاده كرد.
قريبيان، كه بازي خود را در آن سكانس آزمايشي و صحنه كوتاه <بيگانه بيا> را نپسنديده بود، ترجيح داد براي تحصيل بازيگري به آمريكا برود. در مدرسه <ويژوال آرت> ثبت نام و تحصيل كرد. در اين فاصله، كيميايي فيلم‌هاي <قيصر> 1348، <رضا موتوري> 1349، <داش آكل> 1350 و <بلوچ> 1351 را با بهروز وثوقي ساخته و كارگردان صاحب نامي شده بود و ساختن فيلم ديگري به نام <زخمي ها> را تدارك مي ديد. مسعود كيميايي نامه‌اي به قريبيان نوشت تا در صورتي كه تمايل دارد براي بازي در فيلمش به او ملحق شود. قريبيان تحصيلاتش را نيمه تمام رها كرد و به ايران بازگشت. ساختن <زخمي‌ها> امكان پذير نشد و كيميايي فيلم <خاك> را در سال 1352شروع كرد و فرامرز قريبيان در كنار بهروز وثوقي در آن به ايفاي نقش پرداخت.

قريبيان با اين استدلال كه بازيگري استعدادي ذاتي است و بازيگر سرصحنه فيلمبرداري بايستي آن چه كارگردان مي‌خواهد اجرا كند، در فيلم خاك مسعود كيميايي، 1353 و سپس صلات ظهر سعيد مطلبي، 1353 چشم انتظار فريدون ژورك، 1354، گوزن‌ها مسعود كيميايي، 1354 و غزل مسعود كيميايي، 1355 به ايفاي نقش پرداخت.

بازي قريبيان در نقش چريك شهري در فيلم <گوزن‌ها> و سپس آموزگاري انقلابي در فيلم‌هاي <جنگ اطهر> محمد علي نجفي، 1357 و <سايه‌هاي بلند باد> بهمن فرمان آرا، 1357 موجب شد تا بلافاصله در روزهاي بعد از انقلاب، كه بسياري از بازيگران مطرح سينما ممنوع‌الفعاليت‌ شده بودند، در مقام بازيگري فعال به كارش ادامه دهد. به اين ترتيب، قريبيان در سال‌هاي بعد از انقلاب، كماكان،‌ در همان مسيري گام برداشت كه در قبل از انقلاب مي‌رفت. هم در فيلم‌هاي نه چندان مطرح مثل <بازرس ويژه> منصور تهراني 1362، <سمندر> محمود كوشان‌ 1364، <گمشده> مهدي صباغ زاده 1364، <مرگ پلنگ> فريبرز صالح 1368، <تبعيدي‌ها> جهانگير جهانگيري 1370، <گريز> ناصر مهدي‌پور 1371، <آخرين خون> منوچهر مصيري 1373، <مرواريد سياه> حبيب‌الله بهمني و شفيع آقامحمديان 1373،‌ <دشمن> عباس بابويهي 1374 و <ارابه مرگ> رضا قهرماني 1375 بازي كرد و هم در تعدادي فيلم مهم قابل تأمل و تحمل‌تر مثل <سفير> فريبرز صالح 1361و <ردپاي گرگ> مسعود كيميايي 1371 به ايفاي نقش پرداخت.
قريبيان با اين استدلال كه <گاهي فكر مي كنم بهتر از بعضي از فيلمسازاني كه برايشان بازي كرده‌ام فيلم ساختن را بلدم>، فيلم‌هاي <جدال در تاسوكي> 1365، <قانون> 1374و <چشم‌هايش> 1378 را هم كارگرداني كرد كه از ميان آن‌ها <چشم‌هايش> فيلم خوش ساختي بوده است.

اين بازيگر مطرح سينماي ايران در طول دوران بازيگري‌اش موفق شده است از جشنواره ششم فيلم فجر جايزه بهترين بازيگر نقش اول مرد را براي بازي در فيلم <ترن> دريافت كند. اما وي مزد بازي خوبش در فيلم <بندر مه‌آلود> را از جشنواره يازدهم فيلم فجر دريافت كرد. فرامرز قريبيان سومين سيمرغ بلورينش را در جشنواره هجدهم فيلم فجر براي بازي در ملودرام <مرد باراني> بدست آورد.

فرامرز قريبيان نزديك به چهار دهه است كه در عرصه سينما حضوري چشمگير و موثر دارد. وي در بيش از 60 فيلم سينمايي به ايفاي نقش پرداخته است. بازي خوب و روانش در فيلم <گوزن‌ها> نام او را بر سر زبان‌ها انداخت و دو بازي آخر وي <رقص درغبار و شهر زيبا> از ماندگارترين نقش‌آفريني‌هاي كارنامه هنري او محسوب مي‌شود.

فيلم <روياي خيس> به كارگرداني پوران درخشنده با نقش‌آفريني وي در نوبت اكران قرار دارد. همچنين فيلم <گزارش مريم> ساخته اسماعيل براري با بازي وي به زودي آماده نمايش خواهد شد.

درباره او گفته‌اند: <او نمايانگر قهرمان زخمي است. قهرماني تلخ، به بن بست رسيده و درعين حال عاشق كه ديگر در روزگار نامردمي‌ها جايي ندارد و خود نمي‌خواهد يا نمي‌تواند اين را باور كند.>

فرامرز قريبيان مردي كه <وقتي اومد نفهميديم كي اومده، وقتي رفت، فهميديم كي رفته!.> هنرمندي كه به جرات مي‌توان او را الگويي بي‌نقص از هنرمنداني دانست كه سينماي ملي به آنان نياز دارد.

هنرمندي كه توانايي، دانش، فيزيك، نجابت و اخلاق را توامان با هم دارد. هنرمندي با ويژگي‌ها و خصايل پهلواني كه از جايگاه منحصر به فرد در سينما و فرهنگ و هنر اين مرز و بوم برخوردار است.

- بعد از گذشت چهار دهه فعاليت در عرصه بازيگري اين عرصه را در سينماي ايران چگونه ارزيابي مي كنيد؟
از سال 1350 به طور حرفه‌اي فعاليت‌ام را در عرصه سينما آغاز كردم. اين حرفه ما پيش از اين بيشتر بدون برنامه‌ريزي بوده است و به همين دليل برخي از بازيگران ما قبول مي‌كنند كه همزمان در چنداثر سينمايي به ايفاي نقش بپردازند. اما من سعي كرده‌ام با تمام مشكلات اقتصادي و اجتماعي كه بر سر راهم قرار داشته است، به اين شكل كار نكنم. هميشه بازي در يك فيلم را به اتمام مي‌رساندم و بعد پيشنهاد كار ديگري را قبول مي‌كردم به همين دليل بارها 6 ماه تا 8 ماه بيكار شده‌ام و به دفعات شده است كه پيشنهاد بازي در دو فيلم با هم به من داده شده است و حال آنكه بايد يكي از آن دو را انتخاب كنم.
مشكل ديگري كه در اين عرصه بوده اين است كه در فيلمي قرارداد مي‌بنديم، قرار است كار شروع بشود و بعد به يك بن‌بستي برمي‌خورد و متوقف مي‌شود و باز بايد چند ماه انتظار بكشيم تا كار بعدي آغاز شود.

- فعاليت در عرصه كارگرداني را براساس چه معياري و با چه رويكردي آغاز كرديد؟
در عرصه كارگرداني نيز مشكلات بيشتري وجود دارد به خصوص براي افرادي مثل من، با روحيه من كه اصلاً روحيه اداري نيست و سازگاري با كار اداري را ندارد، زيرا ما فيلمسازان بايد دايماً با وزارت ارشاد در تماس و ارتباط باشيم و برويم و بياييم تا بتوانيم پروانه ساخت يك فيلم را دريافت كنيم.
اولين فيلم <جدال در تاسوكي> را به اين دليل ساختم كه به نوعي وارد حيطه كارگرداني بشوم و با همه مشكلات آن زمان اين فيلم ساخته شد. مسوولان ارشاد آن زمان مخالفت كردند با اينكه من خودم در فيلم بازي كنم. در صورتي كه نقش اصلي فيلم براي خود من نوشته شده بود و آنها معتقد بودند كه بنده نبايد همزمان چند كار را انجام بدهم. گفتم هميشه در فيلم‌هاي ديگران بازي كرده‌ام و همه آن آثار سينمايي سودآور هم بوده است. به هر حال عدم حضور من در فيلم خودم باعث شد كه اين فيلم زياد سودآور نباشد.
فيلم دوم <قانون> را هم با اين اميد كه بتوانم كارگرداني و بازي را همزمان انجام دهم، با ژانري پليسي ساختم. در واقع دو فيلم اولي كه ساختم، مورد علاقه‌ام نبودند.
در فيلم سوم <چشم‌هايش> خوشبختانه حق انتخاب داشتم. فيلمنامه اين فيلم را آقاي مسعود جعفري جوزاني نوشته بودند و با توجه به فيلمنامه خوبي كه در اختيار داشتم، سعي كردم در حد توان خودم فيلم خوبي ساخته شود و اولين جايزه بين‌المللي خودم را براي فيلم <چشمهايش> را نيز از <فستيوال فيلم زيمبابوه> دريافت كردم و البته اين فيلم در زمان اكران به خاطر كم لطفي مسؤولان خوب نفروخت.

- قصد نداريد چهارمين فيلم خود را بسازيد؟
چرا قصد دارم چهارمين فيلم بلند سينمايي‌ام را كليد بزنم. هم اكنون بر روي فيلمنامه‌اي كار مي‌كنم و احتمالاً پاييز سال جاري اين فيلم را كليد خواهم زد.
اين فيلم ژانري شبيه به فيلم <چشمهايش> خواهد داشت زيرا من اين فيلم و آدم‌هايش را خيلي دوست دارم. تلاش خواهم كرد فيلمي كه مي‌سازم، بتواند علاوه بر ارزش و ساختار خوبي كه خواهد داشت، سودآور هم باشد و در غير اينصورت بايد 8 سال ديگر صبر كنيم.

- در اين فيلم بازي هم خواهيد كرد؟
الان ديگر اصرار ندارم در فيلم خودم حتما بازي كنم ولي دوستاني كه با من همراه هستند، تأكيد دارند كه خود من هم بايد حضور داشته باشم و معتقدند اگر اين فيلم با اين قصه را فيلمساز ديگري هم بسازد، نقش اصلي را بايد خود من بازي كنم.

- ساخت فيلم چهارم شما براي فتح گيشه ها خواهد بود و يا حضور در جشنواره‌هاي جهاني؟
دوست دارم فيلمي كه مي‌سازم، ابتدا مردم خودمان را جذب كند و بعد به فستيوال‌ها راه يابد.
خيلي از آثار ايراني مانند فيلم <رقص در غبار> كه سه جايزه براي من به ارمغان آورد و در فستيوال‌هاي خارجي هم حضور يافت، در داخل كشور نتوانست مخاطبان زيادي را جذب كند و اين موضوع واقعاً تأسف‌آور است. اميدوارم با بها دادن به فيلم‌هاي ارزشي و فرهنگي ديدگاه مردم نيز نسبت به اينگونه فيلم‌ها تغيير كند.

- به نظر مي‌رسد آرامشي در عرصه سينما به وجود آمده است و به همين دليل فيلمسازاني چون <واروژ كريم مسيحي> و <بهرام بيضايي> پس از گذشت چند سال مجدداً به عرصه فيلمسازي روي آورده‌اند...
خيلي به اين وضعيت اميدوارم. وقتي كه اين خبر را شنيدم، بسيار خوشحال شدم. البته من تعجب مي‌كنم چرا فيلمسازان مطرحي چون بهرام بيضايي نبايد هر يك سال و دو سال يك فيلم بسازند و معتقدم حتي بايد امكاناتي بيشتر و بهتري براي اين دوستان فراهم شود تا در اين عرصه ماندگار شوند.

- شما هم از سال 78 تاكنون هيچ فيلمي نساخته‌ايد و اين موضوع مي‌تواند براي شما هم مهم بوده باشد؟
بله سال 78 فيلم<چشم‌هايش> را ساختم و اين فيلم سال 80 اكران شد يعني حتي دو سال اكران اين فيلم به تأخير افتاد. هميشه به فكر ساختن فيلم بوده و هستم و شايد به دليل همان روحيه‌اي كه دارم شرايط ساخت فيلم را در اين دوره بهتر مي‌بينم.
در سينماي ايران اغلب مسؤولان ارشاد به فيلمسازاني اجازه كار مي‌دادند كه آثار قبلي آنها به هر شكل ممكن سودآور بوده باشد و هيچ وقت به سينماي فرهنگي - مردمي و فيلمسازاني چون خسرو سينايي، بهرام بيضايي و غيره كه خيلي براي سينماي ايران ارزشمند هستند پيشنهاد كار داده نمي‌شد و يا از آنها حمايت لازم نمي‌شد.

- همكاري مجدد شما با مسعود كيميايي پس از گذشت چندين سال مي‌تواند براي علاقمندان به سينماي ايران جذاب باشد به خصوص اينكه شايعاتي بوده است كه رابطه شما با آقاي كيميايي قطع شده است.
هميشه با آقاي كيميايي دوست بوده و همكاري داشته‌ام اما در يك دوره‌اي فيلم‌هايي كه آقاي كيميايي مي‌ساخت، نقش اصلي‌اش جوان‌ها بودند. بعد از فيلم <تجارت> فيلم <ضيافت> ساخته شد كه بازيگرانش همه جوان بودند و طبيعتاً آن نقش‌ها به سن من نمي‌خورد و فيلم‌هاي بعدي هم تا به امروز به همين صورت بوده است ولي در فيلم <رئيس> با مسعود كيميايي مجددا همكاري مي‌كنم، هيچ اختلافي هم ميان من و آقاي كيميايي وجود نداشته است و فكر مي‌كنم سن و سال من و مسعود از اين حرف‌ها و اختلافات گذشته باشد.
من از 9 سالگي با مسعود كيميايي رفيق بودم، هم محل بوديم و خانه‌هايمان بغل هم بوده است. در كوچه با هم بازي مي‌كرديم و علت اصلي دوري من از مسعودكيميايي همان بحث انتخاب نقش‌ها بوده است. ديگر اينكه من اصولاً نقش‌هاي كوتاه را بازي نمي‌كنم. شايد در فيلم‌هايي كه آقاي كيميايي ساخته، نقش‌هايي هم بوده باشد ولي مناسب من نبوده است.
جالب است كه اين فيلم حكايت دو رفيق هم سن و سال خود ما است كه بعد از سال‌ها مجدداً به هم مي‌رسند و ... به هر حال فيلمنامه اين فيلم خيلي زيبا است و فكر مي‌كنم فيلم <رئيس> يك فيلم همچون فيلم <گوزن‌ها> در اين دوره باشد.

- به نظر مي‌رسد تنها فيلمي كه شما نقش كوتاهي در آن ايفا كرده ايد، فيلم <شهر زيبا> بوده است؟
دليل حضور كوتاه من در فيلم<شهرزيبا> اين بوده است كه اين نقش كوتاه است ولي نقش حساس و اصلي بوده است و نمي‌شود يك سكانس از آن را حذف كرد.

- با توجه به اينكه در مقام بازيگر و كارگردان در آثار ارزشمند بسياري حضور داشته‌ايد، همكاري با كارگردان جواني چون اصغر فرهادي را چگونه ديده‌ايد؟
من هميشه طرفدار جوان‌ها بوده‌ام و معتقدم سينماي ايران احتياج زيادي به نيروي جوان دارد. البته جوان‌هاي با استعداد و به همين دليل هم از افرادي كه فيلم اول خود را مي‌خواهند بسازند، استقبال مي‌كنم و البته نه هر فيلمسازي كه مي‌خواهد فيلم بسازد بلكه با شناختي كه از سابقه كاري آن فيلمساز دارم و همچنين فيلمنامه‌اي كه در اختيارم گذاشته مي‌شود، انتخاب خواهم كرد.
آقاي فرهادي از آن نوع فيلمسازاني است كه آينده خوبي در انتظارش است و به همين دليل از همكاري با وي خيلي راضي هستم. از اين به بعد هم حاضرم هر نوع همكاري را با اصغر فرهادي داشته باشم. البته خيلي دوست داشتم فيلم <چهارشنبه سوري> را هم ببينم كه متأسفانه تاكنون ميسر نشده است.

- گفتيد فيلم <چهارشنبه سوري> را نديده ايد، چرا به سينما نمي‌رويد؟
مهمترين دليلش اين است كه مردم به هر حال من را مي‌شناسند و به خاطر كاراكتري كه دارم، معمولاً در مكان‌هاي عمومي ظاهر نمي‌شوم. مردم همه به من لطف دارند و دوست ندارم در فضاي شلوغي مثل سينما ظاهر شوم. زيرا نمي‌توانم با همه دمخور شوم و شرمنده آنان مي‌شوم و همچنين تمركز فيلم ديدن را هم از دست مي‌دهم. به همين دليل حتي به مهماني‌ها هم سعي مي‌كنم نروم و فضاي آرام و ساكت را ترجيح مي‌دهم.

- ارزيابي شما از حضور آثار ايراني در بازارهاي جهاني و بين‌المللي چيست؟
معتقدم از جمله كشورهايي هستيم كه توانسته در منطقه و قاره آسيا جايگاه بالايي در عرصه هنر داشته باشد و طبيعتا اگر فيلم خوب ساخته شود، در هر جاي دنيا مخاطب خودش را خواهد داشت و در فستيوال‌هاي جهاني هم حضور خواهد يافت. اما در نهايت سالن نمايش در اختيار آثار ايراني گذاشته نمي‌شود.

- از محمد سام چه خبر؟
پسرم بعد از بازي در فيلم <ترانزيت> كه كارگردانش خودم بودم، نشان داد كه خيلي به سينما علاقه دارد و البته با استعداد هم بود. پسرم به عنوان مجري برنامه هم فعاليت كرد ولي چون به حرفه سينما علاقمند بود، خودش تصميم گرفت برود در آمريكا ادامه تحصيل بدهد. 6 سال است كه در آن كشور درس مي‌خواند و تا چند ماه ديگر در رشته سينما فارغ التحصيل خواهد شد.

- آيا نسل جديد سينماي ايران مي‌تواند چهره‌هايي ماندگاري نظير عزت‌الله انتظامي، فرامرز قريبيان و ... را به خود ببيند؟
سينما به جوان‌ها نياز دارد و انواع و اقسام چهره‌ها را نيز در خود مي‌بيند، اما در ميان تمام اين جوان‌ها و چهره‌ها آنهايي كه با استعداد هستند جاي خودشان را باز مي‌كنند و ماندگار خواهند شد.
سينما به رقابت احتياج دارد، اما همانطور كه در كشورهاي ديگر هم شاهد هستيم قد و قواره و چهره، خيلي مطرح نيست بلكه نوع نقش آفريني بازيگر مهم خواهد بود. چهره‌هاي سينمايي درهر دوره‌اي ماندگار هستند و بعد به فراموشي سپرده مي‌شوند، اما ستاره‌هايي مثل آقاي استاد انتظامي هميشه ماندگار هستند.

- بعد از 4 دهه فعاليت در عرصه سينما هنوز هم جايگاه بالايي در ميان مخاطبان داريد چگونه به اين مهم دست يافته‌ايد؟
قبل از پيروزي انقلاب اسلامي طبيعتا به هيچ وجه نمي‌دانستم كه قرار است انقلابي بشود، اما بازهم تمايل نداشتم در هيچ فيلم مبتذلي بازي كنم و كارنامه بازيگري من هم اين موضوع را ثابت مي‌كند. به هر حال سالم كار كردن در اين عرصه، هم سخت و هم جذاب مي تواند باشد.

- اين روزها بحث رسيدن به سينماي ملي و توليد آثار فاخر و ارزشمند مطرح است شما اين روند را در سينماي ايران چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
اگر واقعا جلوي ساخت فيلم‌هاي بي‌ارزش گرفته شود، مي‌توانيم به آينده سينماي ايران اميدوار باشيم. من معتقدم كه اين اتفاق بايد سال‌هاي پيش مي‌افتاد ولي باز هم خوشحالم كه به اين مهم دارد توجه مي شود زيرا در نهايت منجر به ساخت فيلم‌هاي ارزشي و فرهنگي بيشتري خواهد شد.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 402]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن