واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: پتگر نقاش هم رفتپشت بومش جهان را وداع گفت
فرهنگ و هنر - نقاش بود و پشت بوم نقاشى جان به جان آفرين تسليم كرد.شش دهه و سه سال بيشتر عمر نكرده بود كه ايست قلبى به سراغش آمد و امكان تجربه روزهاى ديگر را از او گرفت.بعدازظهر روز سهشنبه هشت مرداد سال يك هزار و سيصد و هشتاد و هفت؛ محل وقوع: نوشهر، آتليه نامىپتگر.
پتگر فرزند بزرگ استاد علىاصغر پتگر بود. پدر نامى در زمره نقاشان پيشكسوت ايران زمين جا داشت از اين رو فعاليت او در عرصه نقاشى و موفقيتهايى كه در اين رشته هنرى كسب كرد شايد برخواسته از دامان خانوادهاى هنرمند و هنردوست بود.نامى پتگر سالها پيش به شمال كشور رفت و آنجا علاوه بر ادامه فعاليت خلاقهاش به تربيت شاگردان نيز مىپرداخت. اين هنرمند نقاش از طبيعتگرايى تغزلى به سوى گرايش به تجرد رفته بود. فيگورهايش به نوعى بيان تمثيلى با حال و هوايى تغزلى و شرقى داشتند. همين ويژگىها آثار رنگ و روغنى او را از آثار فيگوراتى و غربى متمايز مىكرد.نامى پتگر سفرهايى هم به غرب داشت اما به اعتقاد منتقدان هرگز شيوه حسى و ادراك شهودى ايرانى خويش را از دست نداد. او در يادداشتى درباره طبيعت در نقاشى معاصر ايران نوشته بود: از گذشتههاى دور، در نگارگرى ايران، شكلهاى مسطحنما، گاه ساده شده و گاه با پيچ و خمهاى مبالغهآميز و نمادين از كوهها، جويبارها، درختان و گلها و در همه حال به دور از بازنمايي، در پسزمينه نقاشىهايى با موضوعات ادبى و شاعرانه، ديني، اساطيرى و يادبودى و غيره، سابقه داشته است. تنها در اواخر قاجار منظرههايى ايرانى در آبرنگهاى «محمودخان صبا» و آثار اوليه «كمالالملك» غفارى مشاهده شد. ولى آنچه بهنام هنر نقاشى جديد، توسط كمالالملك و شاگردانش از روش آكادميك يا واقعگرايى اروپايى تقليد شد و به ايران آمد، حركتى اجتنابناپذير بود. به هر حال نقاشى ايرانى ارتباط خويش را با سنتهاى نگارگرى گذشته خود قطع كرد و به شناخت طبيعت، بعدنمايى در آن، تاثيرات جو بر رنگها و بهرهجويى از خاصيت توصيفى و تشبيهى نور و رنگ پرداخت. پس از پايان جنگ جهانى دوم و سفر برخى از نقاشان جوان آن روزگار به اروپا و آموختن شيوههاى امپرسيونيستى و پست امپرسيونيستي، تعداد قابل توجهى از نقاشان معاصر، سه پايههاى خويش را از آتليهها بيرون آورده و در دامن طبيعت، پر شورانه به نقاشى با ميثاقهاى مكاتب مذكور پرداختند. از آنجايى كه بالاخص در روشهاى پست امپرسيونيسم و برخى شاخههاى نقاشى نوين غرب مانند اكسپرسيونيسم و فوويسم تاثيرهاى عميقى از نقاشى منظره ژاپن و شرق دور، نهادينه شده بود، در آثار نقاشان ايرانى نيز، اگر چه با حدود نيم قرن تاخير، به هر حال توجه به ارزشهاى تصويرى و بيان تجسمى متاثر از نمودگذارى بصرى و ساختارهاى مبتنى بر طبيعت ولى مستقل از آن رواج يافت. پيشروانى نظير محمود جوادىپور، حبيب محمدي، سهراب سپهري، حسين محجوبي، ابوالقاسم سعيدى و ناصر عصار و آثار متاخرتر حسين كاظمى هر كدام با صميميت، سر سپردگى و توصيف صرف را كنار گذاشته به فرافكنى انديشهها و عواطف درونى خود در بر داشت از طبيعت پرداختند.به هر حال طى 20 سال اخير در نمايشهاى دوسالانهها و همچنين برخى از نمايشهاى انفرادى شاهد نتايج اين رويكرد بوده و هستيم. اما شكى نيست كه نهايتا آنچه از ديدگاه نقد و تاريخ هنر معاصر اهميت خواهد داشت، مبتنى بر ميزان خلاقيت و نوآورى و كشف ديدگاههاى بديع و جلوههاى گوناگون برداشت تمثيلى و نمادين از عناصر طبيعت خواهد بود.هيچگاه توصيف و تشبيه در آثار هنر تجسمى كافى و بسنده نيست و در ميان تجربههاى طبيعت در نقاشى معاصر ايران، با همه تنوعى كه دارد، آثارى ماندگار و بحثانگيز خواهند بود كه كمتر به شيوههاى صرفا غربى شبيه و از صفات ويژه و كمسابقهترى بهرهمند باشند. نگارنده اين سطور، صرف نظر از تلاشهايى كه خود در رويكرد به دلالتهاى تضمنىتر و نمادينتر از طبيعت در آثار تجسمى خود كردهام، همواره با جهانبينى هنرمندان هم عصر خود ربط بيشترى گرفته كه به نحوى آثارشان يا از ويژگىهاى جغرافيايى با دستخط شخصىشان آفريده شدهاند و يا بهره بيشترى از خاطره قومى مرز و بوم خود دارند.
مراسم تشييع اين هنرمند با حضور مسئولان دولتى و هنرمندان از مقابل خانه هنرمندان ايران برگزار شد. «آيدين آغداشلو» نقاش صاحب سبك ايران در اين مراسم به سخنرانى پرداخت و درباره نامى پتگر گفت: پتگر از خانوادهاى اصيل و فرهنگى برخاسته، پدر و عمويش از استادان طراز اول نقاشى آكادميك اين كشور بودند و در چنين فضايى نامى پتگر متولد شد. او از سنين جوانى با هنر سروكار داشت و موفق شد به استاد توانا و برجستهاى در عرصه نقاشى آكادميك تبديل شود و اين تنها جزئى از كلى بود كه او به آن رسيد. وى با اشاره به جهانبينى شخصى اين هنرمند گفت: پتگر از معدود هنرمندانى بود كه به جهانبينى شخصى خود دست يافت و به عنوان نمونهاى از يك هنرمند مستقل در ميان هنرمندان متفاوت و متعدد هنر معاصر ايران عمل مىكرد. آغداشلو در ادامه از نامى پتگر به عنوان يك هنرمند غنايى و سمبوليست ياد كرد و گفت: او به عرفان علاقه داشت و در دورانى زندگى مىكرد كه كنايات و مفاهيم خاص در قالب خود شكل گرفت و مجموعه آثارى كه از او به يادگار مانده است گواه آن است. وى در ادامه با تاكيد بر اينكه سخنرانان درباره پتگر نيازى به غلو ندارند، گفت: سخنران نبايد براى آنكه مقام و جايگاه اين هنرمند نقاش را بيان كند چيزى را جعل كند و درباره او غلو كند چرا كه فروتنى اين هنرمند و دانش عميق و آكادميك او در كنار كار مداوم جايى براى غلو نگذاشته است. آغداشلو همچنين «نامى پتگر» را از قديمىترين و معتبرترين استادان نقاشى ايران خواند كه نقاشى را فقط تدريس نكرد بلكه همه احساس و الزام جايگاه نقاشى ايران را تكثير كرد و در بين شاگردانش به وديعه گذاشت.
روزشمار پتگر
پتگر در اغلب نمايشگاههاى مهم داخلى شركت داشتهاست و برخى از نمايشگاههاى مهمى كه در آنها شركت كرده عبارتند از: : نمايشگاه هنرمندان خاورميانه در سفارت تركيه/: نمايشگاه هنر مندان معاصر در سالن جديد موزه ايران باستان /: نمايشگاه مكتب كمالالملك وپيروانش در نگارخانه مهر شاد/: نمايشگاه سه نقاش معروف رئاليست در نگارخانه تخت جمشيد/: نمايشگاه هنرمندان معاصر ايران در فرهنگسراى نياوران/: نمايشگاه هنرمندان معاصر ايران در موزه هنرهاى معاصر/: نمايشگاه جلوههاى هنر ايران در موزه هنرهاى معاصر/ تا : شركت در كليه نمايشگاههاى دو سالانه ايران
8 مرداد 87 روز رفتن پتگر است و 12 مرداد اين هنرمند در آغوش خاك براى هميشه خفت.
شنبه 12 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]