واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: مرد عصيانگر در يك قدمى چوبه دار
مردى كه دختر مورد علاقهاش را در شمال غرب تهران كشتهبود در دادگاه كيفرى تهران به اعدام محكوم شد. به گزارش ايسكانيوز، مرد 35 سالهاى به نام«فرنام»كه پريشانى در چهرهاش موج مىزد عصر 24 بهمن 1385به كلانترى 138 جنتآباد رفت و از كشتن دختر مورد علاقهاش«شيدا»22 ساله با 35 ضربه كارد خبر داد.
سپس بازپرس محمدحسين شاملو (كشيك جنايى پايتخت) به همراه افسران دايره 10اداره آگاهى مركز به خيابان شاهين شمالى رفت و رسيدگى به جنايت را در دستور كار خود قرار داد. «فرنام»در بازجويىها گفت : چند سالى است كه بيمارى اعصاب دارم و نمىدانم چه طور شد «شيدا» را به خانهام كشاندم و با كارد به جانش افتادم! او دختر خوبى بود و با حوصله به حرفهايم گوش مىداد.
پليس در تحقيقهاى محلى پى برد «فرنام» سال 1379 نيز مادر و خواهرش را درخانهشان قربانى كرده بود. وى آن زمان پس از دستگيرى در دادگاه جنايى تهران ، مجنون شناخته و به تيمارستان معرفى شد.مرد عصيانگر پس از بهبودى ، به خانهاش بازگشت و بعدها به«شيدا» ابراز علاقه كرد.
همچنين پزشكى قانونى در تازهترين اظهار نظر، جنون «فرنام» را رد و اعلام كرد وى هنگام جنايت از سلامت عقل برخوردار بوده است.
به دنبال اعترافهاى مردچاقو كش ، كيفرخواست از سوى «آرش سيفي» داديار شعبه اظهار نظر دادسراى جنايى پايتخت صادر و به دادگاه كيفرى استان تهران فرستاده شد و روز شنبه «فرنام» در شعبه 71 پاى ميز محاكمه نشست.درجلسه رسيدگى به اين پرونده كه به رياست قاضى «نورا... عزيزمحمدي» و با چهار مستشار برگزار شد ابتدا نماينده دادستان براى مجرم ، اشد مجازات (قصاص نفس) خواستار شد.سپس پدر و مادر قربانى در جايگاه ويژه قرار گرفتند و براى قاتل دخترشان تقاضاى حكم اعدام خواستار شدند.
مادر «شيدا» اظهار كرد : دخترم دانشجو بود.هر روز ، هفت صبح بيرون مىرفت و عصرها به خانه برمىگشت اما روحم هم خبر نداشت سه سال بود با «فرنام» رفت و آمد داشت. اين زن با اشاره به مجرم ، توضيح داد: اين مرد دخترم را فريب داد و حالا بايد اعدام شود.
وقتى نوبت دفاع «فرنام» رسيد گفت : مدتى بود كه در بيمارستان روانى بسترى بودم و شيدا به همراه دخترخاله اش كه روانشناس بود به آنجا مىآمد.من عاشق شيدا شده بودم و وقتى از بيمارستان مرخص شدم سراغش رفتم.
وى ادامه داد: سه سال بود كه با هم بوديم و همسايهها خيال مىكردند زن و شوهرهستيم.
قاضي: با چه مجوزى سه سال با هم بوديد؟
«فرنام»: مىخواستيم براى ازدواج با هم آشنا شويم .پدر و مادرش از اين مسئله بىخبر بودند. فقط خواهر شيدا ، موضوع را مىدانست.من ليسانس رياضى دارم و خواهر شيدا كه شاگرد خصوصىام بود گاهى به خانهام مىآمد .
قاضى : چند ضربه به شيدا زدي؟
«فرنام» : درست به خاطر ندارم چون دسته چاقو شكست.
قاضي: پزشكى قانونى ، اثر 35 ضربه چاقو روى جنازه را تائيد كرده است ؛ قبول داري؟
«فرنام»: بله.
به دنبال اعترافهاى تكان دهنده اين مرد، وكيلش «عزيزا... نوكندهاي» به دفاع پرداخت: «موكلم به اسكيزوفرونى حاد در حد جنون مبتلاست ؛ در حالى كه پزشكى قانونى سلامت روانى او را تائيد كرده! به نظر مىرسد اين نظريه با اوضاع و احوال موكلم مغايرت دارد و تقاضا دارم تا يكى از اعضاى كميسيون پزشكى براى رفع ابهام در دادگاه حاضر شود.
وى تصريح كرد: «فرنام» سابقه دو جنايت دارد اما بيمارستان روانى مشخص نكرده بعد از ترخيص اين بيمار ، مراقبت از او كه حالتى خطرناك داشته و ظرفيت ناسازگارى اجتماعى او احتمال ارتكاب جرم را بيشتر مىكند با كيست؟
در پايان اين نشست ، پنج قاضى وارد شور شدند و «فرنام» را به مرگ محكوم كردند.حكم تا 20 روز پس از ابلاغ ، قابل تجديدنظر خواهى است.
شنبه 12 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]