واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: شهرآورد دور يك ميز
فوتبال- گروه ورزشي:
ميز گردي دور از ميز بزرگ مراسم ناهار توپ طلا قرار داشت كه افشين قطبي، مهدي حاج باقر و ماركو برزيلي براي نشستن به دور از هياهو و گپ زدن انتخاب كرده بودند.
جايي كه دقايقي بعد با نشستن 3 خبرنگار، ديگر جاي امني نبود. اين ميز خيلي زود ميهماني جديد را هم در خود جاي داد تا توجه تمام سالن به اين سمت باشد.
«به اميرخان بگو بيايد اينجا» حاجباقر، دوست صميمي افشين به برگزاركنندگان جشن پيشنهاد داد تا قلعهنويي را هم كنار افشين بنشانند.
امير درست زماني به ميز گرد اضافه شد كه قطبي داشت به محسن خليلي زنگ ميزد؛ «سلام ويژه به آقاي گل فوتبال ايران» افشين از شكوه مراسم براي محسن ميگفت؛ مراسمي كه در غيابش برگزار شد و مهمترين تنديساش را براي محسن به ارمغان آورده بود؛ «فيلم گلهايت را پخش كرده اند و من كلي كيف كردم.
همه به احترامت stand up for respect كردند» افشين اين جمله را به زبان ميآورد، واژهاي كه مفهومش را محسن نميفهمد و افشين از همراهانش ميپرسد: «معنياش به فارسي چه مي شود؟» حاج باقر ميگويد: «برايش بلند شدند» و قلعهنويي ميگويد: «اداي احترام كردند»
ترجمهاي كه افشين آن را ميپسندد. دقايقي بعد مكالمه با آلمان به پايان ميرسد و نوبت به همكلامي قطبي و قلعهنويي ميرسد. بحث با سئوال قلعهنويي درباره وضعيت تيم ملي كره آغاز ميشود. سئوالي كه قطبي در پاسخ به آن ميگويد: «سرمربي تيمشان را عوض كردند و يك كرهاي را گذاشتند كه مردم كره خيلي راضي نيستند. فكر نميكنم كره با او موفق شود و به نظرم وسط مسابقهها عوضش ميكنند. ميدوني، كرهايها هم مثل ما دنبال اسمهاي بزرگ هستند و مربيهاي بزرگ حاضر نميشوند كه بيايند دركره زندگي كنند. واقعاً زندگي كردن در كره خيلي سخت است.»
بعد، امير از دستيار برزيلي افشين ميپرسد و افشين درباره ماركو توضيح ميدهد. امير از خونگرمي برزيليها ميگويد و افشين از قدرت فوتبال برزيل و بعد به طعنه ميگويد: «اينجا به اندازه فوتباليستهاي برزيلي، روزنامه داريم.» و اين بحث درست همان بحث مورد علاقه قلعهنويي است: «ببينيد، الان 16 تا روزنامه ورزشي داريم كه هر كدام 12 صفحه هستند.
نزديك به 100 صفحه در روز بايد درباره فوتبال بنويسند. اين جوري ميشود كه مينويسند من در كرمان روزي 2 ميليون پول ميگيرم.» اين جمله قلعهنويي به قدري جذاب است كه همه بخندند و افشين اين جمله را براي دستيار برزيلياش ترجمه كند. امير حرفش را حالا كلانتر ادامه ميدهد: «افشين آن طرف كار كرده و ميفهمد من چه ميگويم. همه دنبال اين هستند كه كلي هزينه كنند تا تماشاگران فوتبالشان را زياد كنند و با فوتبال جوانها را سرگرم كنند. يك جوان اگر نيايد ورزشگاه ميرود و هزار اتفاق در كمين اوست.»
امير بحث را ادامه ميدهد و مثالهايي را از مديريت دولتي در جهان ميزند و آن را با سياستهاي رايج كشور مان مقايسه ميكند. رسيدن غذا اما اين بحث را نيمهتمام ميگذارد. دقايقي بعد، بار ديگر بحث به تيم ملي برميگردد.
اين بار امير از قدرت كرهشمالي ميپرسد و افشين ميگويد: «تيم خوب و زحمتكشي دارند كه ممكن است خطرساز باشند، حتي خطرناكتر از كره. البته جلوي دروازه با هيجان بازي نميكنند و خيلي خشك هستند.» اما افشين بيش از كرهايها تيم امارات را براي تيمملي خطرناك ميداند: «من فكر ميكنم در دور مقدماتي از ما بهتر بودند، اين طور نيست؟» و قلعهنويي در تصديق حرف او ميگويد: «در تهران هم اگر داور پنالتيشان را ميگرفت، شرايط بازي عوض ميشد.»
بحث درباره بازيهاي مقدماتي جامجهاني و دلهرههاي دو سرمربي تيمهاي محبوب پايتخت از اتفاقاتي كه در انتظار علي دايي است براي اين دو كه گزينههايي براي تصاحب نيمكت تيم ملي بودند، شايد جذابترين بخش يك ناهار ساده بود.
تاريخ درج: 12 مرداد 1387 ساعت 08:49 تاريخ تاييد: 12 مرداد 1387 ساعت 09:19 تاريخ به روز رساني: 12 مرداد 1387 ساعت 09:13
شنبه 12 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 333]