تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تا زمانى كه مردم، امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به ي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803970591




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كتاب انديشه - آمريكا و جهان بدون قطبيت


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: كتاب انديشه - آمريكا و جهان بدون قطبيت
كتاب انديشه - آمريكا و جهان بدون قطبيت

آرش فرح‌زاد:«در حالي كه آمريكا همچنان از نظر اقتصادي و نظامي قدرتمندترين كشور جهان باقي خواهد ماند اما جايگاه اين كشور در مناسبات بين‌المللي تغيير خواهد كرد. ثروتمندترين فرد جهان يك مكزيكي است، بلندترين برج جهان در تايوان قرار دارد و به زودي اين عنوان نصيب دوبي خواهد شد، بزرگ‌ترين كارخانه‌ها در چين قرار دارند، باليوود بيش از هاليوود فيلم توليد مي‌كند و بليت مي‌فروشد و كمپاني‌هاي چند مليتي كه گفته مي‌شود رهبران آينده جهان خواهند بود كارخانه‌هاي خود را در آمريكاي لاتين، هند، كره جنوبي، تايوان و مالزي احداث مي‌كنند. تا چندي پيش آمريكا بزرگ‌ترين مراكز جهان را داشت اما امروز تنها يكي از مراكز خريد آمريكا در ميان 10 مركز خريد بزرگ جهان قرار دارد و بزرگ‌ترين مركز خريد جهان هم امروز در شانگهاي قرار دارد.»

اين رخدادها در صحنه جهاني مبحث اصلي كتاب جديد فريد زكريا را تشكيل مي‌دهد. زكريا در «جهان پساآمريكايي» قصد ندارد از افول آمريكا سخن بگويد بلكه حرف او اين است كه ديگر قدرت‌هاي بزرگ نيز در كنار آمريكا نقشي حياتي در جهان خواهند داشت. بيشترين توجه زكريا در اين كتاب شامل چين و هند مي‌شود. فريد زكريا سردبير نسخه بين‌الملل نيوزويك و تحليلگر سياسي خارجي آمريكا كه اخيرا نامش در ميان روشنفكران برتر جهان قرار گرفته با اشاره به رشد سريع اقتصاد چين طي 30 سال گذشته اين كشور را يكي از اصلي‌ترين قدرت‌هايي مي‌داند كه قدرت آمريكا را به چالش خواهد كشيد.
در30 سال گذشته ميانگين رشد اقتصادي چين 9درصد بوده است. در سال 1978 چين 200 دستگاه تهويه هوا ساخت و اين آمار در سال 2005 به 48 ميليون دستگاه افزايش يافته است. اين كشور دوسوم دستگاه‌هاي فتوكپي، اجاق‌گاز و كفش را در جهان توليد مي‌كند و صادرات يك روز اين كشور معادل كل صادرات آن در سال 1978 است.
درآمد متوسط يك فرد چيني در 30 سال گذشته هفت برابر شده و به اين ترتيب 400 ميليون نفر در اين مدت از محدوده فقر خارج شده‌اند.
نگاه زكريا به هند، زادگاهش، نيز تقريبا مثل چين است اما در اين ميان يك تفاوت مي‌بيند و آن هم اينكه هند يك كشور دموكرات است در حالي كه چين فاصله‌اي بسيار زياد با ساختار باز سياسي در هند دارد. هند اقتصادي كوچك‌تر از چين دارد اما پيش‌بيني مي‌شود در سال 2020 توليد ناخالص داخلي آن با انگليس برابر خواهد شد. با اينكه هند طي 10 سال گذشته پيشرفت بسيار زيادي داشته اما هنوز هم 836ميليون هندي درآمد روزانه‌شان كمتر از 50 سنت در روز است. بيشترين اتكاي اقتصاد هند به خدمات و صنعت است كه چنين امري در دنياي پيشرفته امروز كمتر مشاهده مي‌شود.
قرن بيستم در وضعيتي چندقطبي آغاز شد اما پس از 50 سال و با گذشت دو جنگ جهاني و منازعات كوچك سيستم دوقطبي ظهور پيدا كرد. پس از پايان جنگ سرد و فروپاشي شوروي سيستم دوقطبي راه را براي ظهور سيستم تك‌قطبي و تسلط انحصاري آمريكا بر جهان هموار ساخت. امروز اما قدرت بسيار پراكنده است و ايجاد سيستمي بدون قطبيت نيازمند راهكارهاي كاملا متفاوت است.
برخلاف نظام چندقطبي (وجود چندين قطب يا تمركز چندگانه قدرت در جهان) يك سيستم بين‌المللي فاقد قطبيت با ويژگي وجود مراكز متعدد با قدرت فراوان شناخته مي‌شود. در سيستم چندقطبي يا هيچ قدرت مسلطي وجود ندارد يا اينكه سيستم به سوي يك نظم تك‌قطبي يا دوقطبي پيش مي‌رود. سيستم‌هاي چندقطبي مي‌توانند نوعي همكاري را موجب شوند كه در آن چند قدرت اصلي براي برقراري قواعد بازي با يكديگر همكاري مي‌كنند. اين قدرت‌ها همچنين مي‌توانند حول نوعي موازنه قدرت به رقابت با يكديگر بپردازند يا اينكه رقابت‌ آنها به منازعه بينجامد تا موازنه قدرت فرو بپاشد.
در نگاه اول دنياي امروز چندقطبي به نظر مي‌رسد. قدرت‌هاي اصلي شامل آمريكا، اتحاديه‌اروپا و ژاپن كه با كمي اغماض مي‌توان هند، روسيه و چين را هم به آنها افزود، نيمي از جمعيت جهان و 75درصد توليد ناخالص دنيا و نيز 80درصد مخارج نظامي جهان را در اختيار دارند. اما جهان امروز كاملا متفاوت از يك سيستم چندقطبي كلاسيك است. مراكز قدرت بيشتري وجود دارند و برخي از اين مراكز قدرت دولت- ملت نيستند. يكي از اصلي‌ترين ويژگي‌هاي سيستم بين‌المللي كنوني اين است كه دولت- ملت‌ها انحصار قدرت و برتري چنداني ندارند. دولت‌ها توسط سازمان‌هاي منطقه‌اي و جهاني و مجموعه متنوعي از سازمان‌هاي غيردولتي و بنگاه‌هاي اقتصادي با چالش مواجه مي‌شوند.
علاوه بر شش قدرت اصلي جهان (آمريكا، آلمان، ژاپن، ايتاليا، فرانسه و انگليس) چند قدرت منطقه‌اي ديگر نيز سر بر آورده‌اند: برزيل، آرژانتين، مكزيك، نيجريه، آفريقاي جنوبي، اسرائيل، استراليا، چين، كره جنوبي و روسيه.
بسياري از سازمان‌ها از جمله سازمان ملل، صندوق جهاني پول، بانك جهاني، اتحاديه اروپا و اوپك را نيز مي‌توان جزء مراكز قدرت امروز به‌شمار آورد. همچنين ايالت‌هاي موجود در دولت- ملت‌ها مثل كاليفرنيا يا آتارپرادش يا شهرهاي سائوپائولو، نيويورك و شانگهاي نيز در اين فهرست قرار مي‌گيرند. جهان امروز بيش از هرچيز شاهد پراكندگي قدرت به جاي تمركز آن است.
در چنين وضعيتي آمريكا باز هم بزرگ‌ترين مركز انباشت قدرت باقي خواهد ماند. مخارج نظامي اين كشور سالانه به بيش از 500 ميليارد دلار مي‌رسد و اگر ماموريت‌هاي انجام شده در عراق و افغانستان را هم به آن اضافه كنيم اين رقم به 700 ميليارد دلار خواهد رسيد. اقتصاد آمريكا با 14 تريليون دلار توليد ناخالص داخلي، بزرگ‌ترين اقتصاد جهان است. اين كشور همچنين اصلي‌ترين منبع فرهنگي، اطلاعاتي و رسانه‌اي در جهان به شمار مي‌آيد. البته واقعيت‌هاي قدرت آمريكا نبايد تنزل نسبي جايگاه آمريكا در جهان را از نظر بپوشاند. سهم آمريكا در واردات جهاني به 15درصد كاهش يافته است. با اينكه آمريكا 25درصد مجموعه توليد ناخالص داخلي جهان را در اختيار دارد اما با توجه به تفاوت نرخ رشد اقتصادي ميان آمريكا و ديگر كشورها سهم توليد ناخالص داخلي آمريكا طي زمان كاهش خواهد يافت. افزايش ثروت در چين، روسيه، كويت، عربستان و امارات را نيز مي‌توان عاملي ديگر دانست. اين حوضچه‌هاي ثروت كه توسط دولت‌ها كنترل مي‌شوند و عموما در نتيجه صادرات نفت و گاز ايجاد شده‌اند سه تريليون دلار پول در خود جاي داده‌اند. آنها هرساله به دليل افزايش قيمت انرژي به ميزان يك‌تريليون دلار بر ثروت‌شان افزوده مي‌شود. بورس‌هاي جايگزين در حال ظهورند و شركت‌ها را كم‌كم از بازارهاي سهام آمريكا بيرون مي‌كشند. لندن در اين زمينه به عنوان مركز مالي جهان در حال رقابت با نيويورك است. دلار در برابر يورو و پوند ضعيف مي‌شود و اين احتمال وجود دارد كه چنين روندي را در برابر ارزهاي آسيايي هم شاهد باشيم. بيشتر دارايي بورس‌هاي خارجي امروز در قالب ارزهاي ديگر به جز دلار معامله مي‌شوند و شايد در آينده نفت بر اساس يورو و يا سبدي از ارزهاي مختلف ارزش‌گذاي شود. چنين اقدامي اقتصاد آمريكا را نسبت به تورم و بحران ارزي آسيب‌پذير خواهد كرد.
11 سپتامبر نشان داد كه يك سرمايه‌گذاري كوچك توسط تروريست‌ها تا چه اندازه مي‌تواند خسارات فيزيكي، انساني و فكري بسيار زيادي را موجب شود و اين شايد كمي مربوط به ناهمخواني مخارج و ظرفيت‌هاي نظامي آمريكا باشد.
اين روند را مي‌توان در مورد جهان فرهنگي و اطلاعاتي نيز مشاهده كرد. آلترناتيوهاي توليدات تلويزيوني در آمريكا روزبه‌روز در حال گسترش هستند. وب‌سايت‌ها و وبلاگ‌هاي ديگر كشورها با اخبار و يادداشت‌هاي توليد شده در آمريكا رقابت مي‌كنند. باليوود هرساله فيلم‌هاي بيشتري نسبت به هاليوود توليد مي‌كند. اين اشاعه اطلاعات بيش از اشاعه تسليحات نشان‌دهنده عدم قطبيت است.
البته در حال حاضر هيچ رقيبي به تنهايي توانايي به چالش كشيدن آمريكا را ندارد. به اين دليل كه فاصله زيادي ميان قدرت آمريكا و كشوري كه پتانسيل رقابت با آن را داشته باشد وجود دارد. با گذشت زمان ممكن است چين از لحاظ توليد ناخالص داخلي بتواند با آمريكا رقابت كند اما نبايد فراموش كنيم در چين بيشترين ثروت اين كشور براي جمعيت فقير آن صرف خواهد شد و اين ثروت به توسعه نظامي منجر نمي‌شود. هند هم نه‌تنها مشكلي مشابه چين دارد بلكه بوروكراسي وسيع و زيرساخت‌هاي نسبتا ضعيف آن چنين امكاني را براي آنها مهيا نخواهد كرد.
توليد ناخالص داخلي اتحاديه اروپا در حال حاضر از آمريكا بيشتر است اما اتحاديه اروپا در قامت يك دولت- ملت عمل نمي‌كند.
ژاپن جمعيتي پير دارد و همچنين فاقد فرهنگ سياسي لازم براي نقش‌آفريني به عنوان يك قدرت بزرگ است.
ممكن است روسيه اين پتانسيل را داشته باشد اما هنوز اقتصادي كشاورزي دارد و از سوي ديگر با كاهش جمعيت و چالش‌هايي بر سر انجام و اتحاد ملي مواجه است. بخشي از اين واقعيت كه هنوز دشمني ميان قدرت‌هاي بزرگ اتفاق نيفتاده و به زودي نيز رخ نخواهد داد به رفتار آمريكا بازمي‌گردد. آمريكا به گونه‌اي رفتار نكرده كه به صورت يك تهديد عليه منافع ملي ديگر كشورها تبديل شود.
يكي ديگر از عواملي كه امكان ظهور يك قدرت بزرگ به عنوان رقيب اصلي آمريكا را محدود مي‌كند اين است كه بسياري از قدرت‌هاي بزرگ براي رفاه اقتصادي و ثبات سياسي خود به سيستم بين‌المللي وابسته هستند. به همين دليل آنها نمي‌خواهند نظمي را كه تامين‌كننده منافع ملي آنهاست در هم بريزند. اين منافع كاملا با جريان كالا، خدمات، انسان‌ها، انرژي، سرمايه‌گذاري و تكنولوژي در خارج از مرزها گره خورده است و آمريكا در اين جريان‌ها نقشي حياتي دارد.
البته حتي اگر رقابت ميان قدرت‌هاي بزرگ اتفاق نيفتد عمر جهان تك‌قطبي به پايان رسيده است. سه دليل براي توجيه اين نكته وجود دارد. دليل اول تاريخي است. دولت‌ها توسعه مي‌يابند. آنها با در هم آميختن منابع انساني، مالي و فني، توليد و ثروت را فراهم مي‌كنند. چنين نكته‌اي در مورد سازمان‌ها و شركت‌ها هم وجود دارد. رشد قدرت‌ها متوقف نمي‌شود و در نتيجه روزبه‌روز بازيگران بيشتري قادر خواهند بود از نفوذ خود در ابعاد منطقه‌اي و جهاني بهره بگيرند. دومين دليل، خط مشي آمريكا است. اين كشور با دستان خود ظهور مراكز قدرت رقيب را شدت مي‌بخشد و همچنين موقعيت خود را نسبت به آنان تضعيف مي‌كند.
فقدان سياسي انرژي مشخص و تدوين‌شده در آمريكا يك نيروي محرك قوي براي پايان سيستم تك‌قطبي است از زمان اولين شوك نفتي در سال 1973 مصرف نفت در آمريكا حدود 20درصد افزايش يافته و مهم‌تر اينكه واردات توليدات نفت خام نيز دو برابر شده است. رشد تقاضا براي نفت، قيمت آن را از بشكه‌اي 20دلار به بشكه‌اي 130 دلار رسانده است. نتيجه اين امر دسترسي كشورهاي نفتي به ثروت عظيم و اهرم فشار است. بدين‌ترتيب اين كشورها مي‌توانند به صورت مراكز قدرت جديد درآيند. خط مشي اقتصادي آمريكا نيز در اين ميان نقش دارد. بوش جنگ‌هاي پرهزينه‌اي را در عراق و افغانستان انجام داده و در عين حال مخارج دولت نيز هرساله به ميزان 8درصد افزايش يافته است، از سوي ديگر ماليات‌ها را كاهش داده است. در نتيجه موقعيت مالي آمريكا از مازاد بودجه 100 ميليارد دلاري كه سال 2001 به كسري بودجه 250 ميليارد دلاري در سال گذشته رسيد. اين امر فشار بر دلار و تورم را افزايش خواهد داد. همچنين باعث مي‌شود ثروت و قدرت جذب نقاط ديگري نيز در جهان بشوند. جهان بدون قطبي كه به زودي شاهدش خواهيم بود تنها نتيجه ظهور ديگر دولت‌ها، سازمان‌ها يا سياست‌هاي آمريكا نيست و نبايد اينگونه به آن نگريست. اين پديده نتيجه محتوم جهاني شده است. جهاني شدن، فقدان قطبيت را به دو شيوه تقويت مي‌كند. اول، بسياري از جريان‌هاي فرامرزي خارج از كنترل و آگاهي دولت‌ها صورت مي‌گيرد. در نتيجه جهاني شدن نفوذ قدرت‌هاي بزرگ را كاهش مي‌دهد. دوم اينكه همين جريان‌ها ظرفيت بازيگران غيردولتي را تقويت مي‌كنند. صادركنندگان انرژي كه شاهد افزايش ثروت خود هستند، تروريست‌ها كه از اينترنت براي جذب نيرو و تربيت آنها، استفاده مي‌كنند، دولت‌هاي ياغي كه از بازارهاي سياه بهره مي‌گيرند و افراد ثروتمند جهان كه به سرعت سرمايه هنگفت خود را انتقال مي‌دهند، جزئي از اين بازيگران غيردولتي به شمار مي‌آيند. اين نكته به سرعت در حال اثبات است كه امروز ديگر قدرتمندترين دولت بودن ديگر به معناي دارا بودن انحصار قدرت نيست.
در دنياي بدون قطبيت آينده مدل اقتصادي و سياسي آمريكا مورد ستايش قرار خواهد گرفت. اين كشور از نظر اقتصادي همچنان رتبه اول را خواهد داشت. سيستم آموزش عالي بسيار كارآمد در آمريكا و حضور مليت‌هاي مختلف در اين كشور برگ برنده آمريكا در سيستم جديد خواهد بود. قدرت آمريكا در فناوري‌هاي نانو و بايوتكنولوژي باعث خواهد شد رشد اقتصادي اين كشور همچنان روند روبه‌رشد خود را حفظ كند. اما آمريكا چالش‌هايي نيز پيش رو خواهد داشت. اين كشور بايد اهميت خاورميانه را بيش از پيش جدي بگيرد و نوع ارتباط و تعامل با چين، هند، برزيل، روسيه و آفريقاي جنوبي نيز براي آمريكا بسيار حياتي خواهد بود.
 شنبه 12 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 694]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن