تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 27 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1865797574




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بربریت درخشان


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: وقتی فهرست کتاب‏هاى پرفروش منتشر شد، و ادبیات عامه‏پسند بیش از نود و پنج درصد آن را به خود اختصاص داد، شمارى از اهل قلم در مصاحبه‏هاى مختلف مطالبى را عنوان را کرده‏اند که تعجب بسیارى را برانگیخت. در یک جامعه مدنى همه باید حرف‏شان را بزنند، اما براى این‏که «مدنى بودن» به «مدرنیزاسیون» محدود نشود، اصلح آن است که حرف‏هایى که از تریبون‏هاى عمومى گفته مى‏شوند بر شالوده دانش و اطلاعات بنیان شوند. براى نمونه بعضى‏ها گفته‏اند که «ادبیات عامه‏پسند بدون حمایت دولت و بدون توجه به بحران اقتصادى و گرانى کتاب، فارغ از همه عوامل پیش مى‏رود و خوانندگان پرشمار خود را دارد.»

در پاسخ باید گفت که، اولاً امکان ندارد یک عنصر عینى و ذهنى اجتماعى فارغ از تأثیر دیگر عوامل حرکت کند و سرعت، شتاب و مسیر خود را، خود به‏تنهایى تعیین کند، چه در آن‏صورت جزو عناصر اجتماعى محسوب نمى‏شود بلکه پدیده‏اى است اتفاق‏افتاده در خلاء. ثانیاً ادبیات عامه‏پسند در هر کشورى که باشد، به‏طور غیرمستقیم در خدمت تثبیت وضعیت موجود است؛ چه آثار دافنه دوموریه انگلیسى و جان گریشام آمریکایى باشد و چه آثار نویسندگان حقوق‏بگیر حکومت شوروى سابق مثل سرافیموویچ، لئونوف و فورمانف، که صبح‏ها در«اداره نگارش اتحادیه نویسندگان» کارت ورود مى‏زدند و تا عصر داستان مى‏نوشتند و پس از زدن کارت، خارج مى‏شدند. ثالثاً ،حمایت یا عدم‏حمایت یک نهاد، مثلاً دولت، در کمک‏هاى مالى یا تبلیغ خلاصه نمى‏شود. دولت کسى را به خرید نان یا گرفتن عکس یا اصلاح سر تشویق نمى‏کند، اما مجموعه عوامل زیست‏شناختى، ادارى و فرهنگى و ماهیت زندگى به گونه‏اى است که مردم چنین مى‏کنند.حال همین عوامل را از منظر روحى، عاطفى و فرهنگى در نظر بگیریم: ترانه‏ها و آهنگ‏هاى عامه‏پسند، وفور سریال‏هاى مبتذل و فیلم‏هاى هندى و تایوانى، انواع و اقسام مسابقات سطحى‏گرایانه رادیویى و تلویزیونى و وجود ده‏ها روزنامه و مجله زرد، طرح مباحث پیش‏پاافتاده در رسانه‏ها و تسرى آن به خانه‏ها و اداره‏ها، از همراهى یا عدم‏همراهى عمه‏خانم در مراسم خواستگارى گرفته تا هندوانه خوردن حین رانندگى و حتی همین لحن لمپنى براى تبلیغات بازرگانى، همه و همه ساز و کارهاى پیچیده‏اى در انسان به‏وجود مى‏آورند به‏ نام ساده‏خواهى یا به‏طور صریح ابتذال‏گرایى. یعنى اگر روزگارى شو فلان شومن و فیلم‏هاى آبگوشت‏خورى و سریال روزهاى زندگى و ترانه آقادزده و گنج‏قارون به‏عنوان ابتذال براى یک انسان عامه ایرانى جاذبه داشت، حالا همین سریال‏هاى ایرانى و خارجى موجود و مسائل حاشیه‏اى و جنگ و دعواهاى تکرارى و ابدى مادر شوهر و عروس و مسائل حاشیه‏اى فوتبال و وزنه‏بردارى جذابیت دارند. به‏عبارت دیگر از دیدگاه سخن فلسفى و به‏طور اخص انسان‏شناسى نوعى پیکربندى فرهنگى (Cultural Configuration) پدید مى‏آید که الگوى فرهنگى( Cultural Pattern ) آن اساساً ارضاءکننده روحیه انسان عامه است و نه انسان‏هایى که به دلایل دیگر در صدد تعالى فرهنگى خود هستند. انسان عامه هم خود به‏خود به‏سوى ادبیات عامه‏پسند رانده مى‏شود نه رمان‏هاى رومن گارى و ناتالیا گینزبورگ. اما آن امکانات را چه نهادى فراهم کرده است که یک انسان «عامه» مى‏شود؟ پاسخ روشن است: مجموعه عوامل فرهنگى و اجتماعى،به‏ویژه نهادى که قدرت انجام این فعالیت‏ها را دارد.
نتیجه این فعالیت‏ها این است: بى‏اعتنایى ضمنى به کتاب و اندیشه و حتى دعوت خیرخواهانه دیگران به اندیشیدن و نوعدوستى، و از اعتبار افتادن نیکى به‏شکل عام، تبلیغ و ترویج ابتذال، چه به‏صورت سریال‏هایى که هیچ‏چیز تازه‏اى ندارند و فقط به«عینیت‏نمایى» دنیا و انسان‏هاى پیرامون مى‏پردازند و چه در قالب مسابقات درون‏تهى و صرفاً سرگرم‏کننده.
به آمارها نگاه کنیم: در حال حاضر طبق اطلاعاتى که در کتاب‏ها، آرشیوهاى روزنامه‏ها، سایت‏ها و وبلاگ‏هاى جهانى موجود است، در جوامع پیشرفته حدود دو (۲) درصد مردم با متن‏هاى نخبه و تخصصى و فوق‏تخصصى مأنوس هستند؛ مثلاً در عرصه داستان، کارهاى جویس، وُلف، گرترود استاین، مارگریت دوراس، دوروتى ریچاردسون، مارسل پروست، رُب‏گرى‏یه، و ناتالى ساروت را مى‏خوانند. حدود بیست (۲۰) درصد به ادبیات جدى گرایش دارند: یوسا، هاینریش بل، ساراماگو، گرین، کنراد، هسه، ایبسن، داستایفسکى، تولستوى، هاثورن، چخوف، ملویل، ناباکف، همینگوى، فاکنر، کافکا، فوئنتس، ژید، توماس و هاینریش مان، هنرى جیمز، تامس هاردى و… حدود پنجاه(۵۰) درصد نیز داستان‏هاى عام و عامه‏پسند مى‏خوانند: جان گریشام ، دانیل استیل ، رولینگ، دوموریه، آلبادسس پدس ، الکساندر دوما. براى اطلاعات بیشتر به سایت‏هاى ادبى آمریکا، انگلستان و کانادا مراجعه کنید.
بربریت درخشانبارى، این بیست درصد که قشر بالنده(Emergent Medium) جامعه نامیده مى‏شود، در کلیات در برگیرنده دانشگاه‏دیده‏ها، دانشجویان، کارمندهاى مراکز آموزشى، فرهنگى، علمى، نشریات و هنرکده‏ها، مراکز آموزش و پرورش و بانک‏ها و رده‏هاى شغلى حسابدار، نقشه‏کش، پرستار، کادرهاى پروازى و حتى افسرها و درجه‏دارها است بدون این‏که محدویت به این شغل‏ها و حرفه‏ها شود- یعنى زن‏هاى خانه‏دار را هم مى‏تواند شامل شود. اما در شمارى از جوامع این بیست درصد به‏علت «کنار گذاشتن نواندیشى به‏طور کلى و ادبیات جدى به‏طور اخص» از سوى مدیریت سیاسى جامعه عموماً و رسانه تلویزیون خصوصاً، هرگز وجود خارجى پیدا نکرده است؛ زیرا عناصر بالنده فرهنگى(Emergent Culural Elements) نتوانسته‏اند در برابر عناصر فرهنگى باقى‏مانده از گذشته( Residual Culural Elements ) و عناصر مسلط (Dominant Culural Elements) قد علم کنند؛ نکته‏اى که ریموند ویلیامز در مقاله‏هاى متعددى از آن صحبت مى‏کند.
همین جا مجبورم یک پرانتز باز کنم: قشر بالنده از لحاظ رفتار اجتماعى کم‏ترین مشکلات را براى جامعه ایجاد مى‏کند. جرم و جنایت در این قشر در مقیاس نسبى خیلى کمتر از آن پنجاه درصد عامه‏پسندخوان و نیز آن بیست و هشت درصدى است که اصلاً طرف کتاب نمى‏رود. بررسى‏هاى هنجارى و ناهنجارى بعضى از مؤسسات روانشناسى و نیز جامعه‏شناسى مؤید این امر است. در میان کشورهاى آمریکاى شمالى و اروپا، کشور آلمان به‏طور نسبى در این مورد تحقیقات بهترى را پیگیرى کرده است، اما ظاهراً تا امروز به فارسى ترجمه نشده‏اند.
برگردیم به بحث اول‏مان. ویلیامز، امبرتو اکو، مارشال مک‏لوهان و دیگر متفکران براى رسانه‏ها نقش خاصى قائل هستند و معتقدند که «ارتباط» از هر مقوله‏اى که باشد، تعیین‏کننده نهایى فرهنگ یک جامعه است. اجازه بدهید به‏صورت مشخص حرف بزنم. رادیو و تلویزیون شمارى از کشورها یک صد هزارم وقت و هزینه و تدارکاتى را که صرف فوتبال و سریال‏هاى تکرارى و مبتذل مى‏کنند، صرف ادبیات جدى معاصر نمى‏کنند. بعضى شب‏ها سه بازى از لیگ‏هاى آلمان، اسپانیا و ایتالیا پشت سرهم پخش مى‏کنند، اما حتى در فاصله دو نیمه یک بازى، یک رمان یا مجموعه داستان معرفى نمى‏کنند. بنابر این و با توجه به آن‏چه در دبستان و دبیرستان و دانشگاه‏هاى این کشورها مى‏گذرد، در چنین جوامعى قشر بالنده نمى‏تواند شکل بگیرد. بى‏دلیل نیست که گاهى کسانى را مى‏بیند که به‏تازگى لیسانس و فوق‏لیسانس گرفته‏اند یا پزشک، مهندس و وکیل و معلم با سابقه‏اند یا اصلاً دانشجو داشنگاه‏اند، اما سال تا سال یک رمان جدى نمى‏خوانند و به‏حدى با رمان و داستان کوتاه بیگانه‏اند که باور نمى‏کنید. و نیز به‏همین دلیل است که مى‏بینم عام و خاص، پیر و جوان، عارف و عامى و خرد و کلان مى‏نشینند به دیدن فلان سریال مبتذل پُربازیگر. حال سؤال این است: مگر نه این است که همین سرگرمى فوتبال و همین سریال‏ها و مسابقات گونه‏اى تبلیغ غیرمستقیم و تأییدیه‏اى است بر رمان‏هاى عامه‏پسند؟ پس چرا حمایت دولتى از ادبیات عامه‏پسند را نادیده مى‏گیریم؟ نه این‏که این قضایا در کشورهاى پیشرفته(از نظر فرهنگى) وجود نداشته باشد، آنجا هم هست، بیشتر هم هست. اعتراض‏هاى تند متفکرینى مثل کارل ریموند پوپر، فرانک ریموند لیویس، برتراند راسل، گئورگ گادامر، ریموند ویلیامز، ریچارد هوگارت، پل ریکور، ادوارد سعید، لشک کولاکوفسکى، الکساندر سولژنیتسین و صدها متفکر دیگر به‏حدى بود و هست که بارها سیاست‏گذاران فرهنگى کشورهاى مختلف اذعان کرده‏اند که تحت تأثیر این اندیشه‏ها، پارى از برنامه‏هاى فرهنگى را محدود کرده‏اند و شمارى دیگر را بسط داده‏اند – شاید به این دلیل که اندیشمندان در درجه اول مقامات دولت‏ها را مقصر اوفول فرهنگى مردم مى‏دانند. پوپر که تئوریزه‏ترین فیلسوف قرن بیستم در مقوله۱ آزادى شناخته شده است، تا جایى پیش مى‏رود که در مقاله مشهورش «قانونى براى تلویزیون» مى‏گوید:«تلویزیون تنها نهادى است که باید آزادى آن را مشروط کرد و اداره آن را به نظامى از فرهیخته‏ها، شبیه نظام پزشکى یا نظام مهندسى سپرد تا هر تازه‏واردى با فرهنگ نازل خود ذهن فرزندان کم‏تجربه مردم را با محصولات بنجل و مبتذل مسموم نکند.»۲
بربریت درخشاناگر برنامه‏هاى رسانه‏هاى فراگیر یک جامعه هنوز در سطح قضایاى «زد و خورد کافه افق طلایى خودمان یا دانسینگ ماتاهارى خارجى‏ها» و «دعواهاى عروس و مادرشوهر» باقى بمانند، و از سوى دیگر اطلاعات عام مردم را به‏روز نکنند، چه در قالب بى‏اطلاع گذاشتن مردم از جریان‏هاى ارزشمند ادبى و هنرى و علمى و بشردوستانه، و چه تأکید تصویرى و کلامى بر ازرش‏هاى انسانى، آنگاه جاذبه انکار ناپذیر ابتذال باعث مى‏شود عامه‏گرایى کشش پیدا کند. براى نمونه، اگر دبستان‏ها و دبیرستان‏هاى جوامع عقب‏مانده مثل کشورهاى پیشرفته در کتاب‏هاى درسى داستان معاصر جدى نگنجانند، خواه‏ناخواه بخشى از جامعه را به خواندن آثار جدى عادت نمى‏دهند. تحقیقات گسترده‏اى در این مقوله از سوى دانشگاه‏هاى کورنل و جان هاپکینز در امریکا و دانشگاه وانکوور در کانادا و چندین و چند دانشگاه و مؤسسه اروپایى انجام شده است که مى‏توان به نتایج آن‏ها استناد کرد. پس ادبیات عامه‏پسند در یک کشور آن‏طور که بعضى‏ها گفته‏اند بى‏حمایت نیست. بلکه دقیقاً مثل اصلاح سر یا گرفتن عکس، حاصل کارکرد میلیون‏هاى عامل تاریخى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى و روزمره است. یعنى ساختار جامعه به گونه‏اى است که در نهایت همسو و هم محور با ادبیات عامه‏پسند است.

دقیق‏تر نگاه کنیم: رسانه‏هاى عمومى فلان کشور عقب‏مانده (ازنظر فرهنگى) خصوصاً تلویزیون تمام عناصر شمرده‏شده فرهنگى جامعه را به‏مدد تصاویر بى‏شمار روایى و گزارشى یک کاسه کرده و چاله و چوله ساختار نه‏چندان شکل‏گرفته ذهنى مردم را سامان مى‏دهد؛ یعنى به‏مثابه «منبع نهایى مکمل»( Final Supplementary Source ) وارد عمل مى‏شود. با این‏حال از یک نکته نباید گذشت:در بعضى‏کشورها مردم حق انتخاب دارند و این تعیین‏کننده‏ترین وجه تفاوت جامعه آنها با جوامع عقب‏مانده است. مثلاً نگاهى به یکى از کشورها مى‏اندازیم؛ کشور فرانسه. در دو کانال عمده تلویزیون این کشور هر شب یک « منتقد مستقل» مى‏آید و در ساعت مناسب (البته نه ساعت سه بعد از نیمه‏شب) به مدت نیم تا سه‏ربع ساعت، یک رمان یا مجموعه داستان جدى یا کتابى دیگر را «معرفى» مى‏کند. این روش مى‏تواند الگوى خوبى براى مدیران دلسوز سیاسى -فرهنگى جوامعى باشد که از گرایش مردم به ادبیات عامه‏پسند رنج مى‏برند. ضمن این‏که مى‏توانند تا پیش از اجراى «برنامه گنجاندن داستان‏هاى جدى در کتاب‏هاى دبستانى و دبیرستانى»، دستور بدهند زیرنویس‏ها و کلیپ‏هایى هم در کانال‏هاى مختلف کشورشان به ادبیات جدى اختصاص داده شود و بین دو نیمه بازى فوتبال هم کتاب ادبیات جدى تبلیغ شود. اگر دیگر عوامل اجتماعى در تقابل با این رویکرد نباشند و فرهنگ‏سراها، پادگان‏ها، هتل‏ها، قطارهاى مسافربرى، سالن‏هاى بى‏شمار دولتى براى این عرصه به خدمت گرفته شوند، کمتر از پنج سال دیگر نتیجه‏اش دیده مى‏شود.
در غیر این‏صورت ذهنیت قشر عقب‏مانده فرهنگى از طریق همین سریال‏هاى تلویزیونى، نمایشنامه‏هاى رادیویى و فیلم‏هاى سینمایى حضور مجدد مى‏یابد و در مقیاسى کلان بازتولید مى‏شود. به اصطلاح در بازنمایى خود فرصت تأثیر وسیع بر مردم را به دست مى‏آورد. این فرایند به لحاظ فرهنگى، عوام‏پسندسازى (Vulgarization) نامیده مى‏شود. پدیده عامه‏پسندى [و حتى لودگى و تن‏لش‏گرى] در بعضى جوامع تا کانون خانوادگى طبقات سرمایه‏دار، اشراف، متوسط و حتى استادهاى دانشگاه هم نفوذ کرده است. کافى است به واژه‏ها و جمله‏هاى مصطلح جوان‏ها و حتى افراد مسن این طبقات در جامعه خودمان توجه کنید: خفن، قات زدن، گیر سه پیچ، درپیتى و غیره. به‏بیان علمى، الگوى فرهنگى شاید بر عده قلیلى از آحاد اجتماع سیطره داشته باشد، اما به‏سبب پشتیبانى دیگر عناصر مقتدر اجتماعى با ذهنیت و شیوه رفتار نوعى سازگارى همگانى‏وارى (Comformism) پیدا مى‏کند.۳
بربریت درخشاننتیجه این‏که این قشر به لحاظ فرهنگى، (تکرار مى‏کنم فرهنگى) با توجه به شرایط خاص جامعه وسعت و ژرفاى بیشترى را به خود اختصاص مى‏دهد و عملاً به عنصر فرهنگى مسلط (Dominant Culural Element) تبدیل مى‏شود و در یک کلام جامعه مورد نظر را به لحاظ راهبرد فرهنگى به‏سمت دلخواهش هدایت مى‏کند که یکى از عواقب آن همین گسترش روزافزون گرایش به داستان و فیلم و سریال‏هاى عامه‏پسند است.
در نهایت چه اتفاقى مى‏افتد؟ خوزه ارتگا گاست متفکر اسپانیایى معتقد بود که درنهایت ساختارى فرهنگى پدید مى‏آید؛ چیزى به نام «فرهنگ توده‏اى که نوعى بى‏فرهنگى است.». ریچارد هوگارت انگلیسى بر آن نام «بربریت درخشان» گذاشته است. در جامعه ما شاید بتوان به‏تناسب وضعیت فرهنگى، آن را « نئولمپنیسم» یا «لمپنیسم نو» نامید. «نئولمپنیسم» را مى‏توانید در خیلى چیزها ببینید: واژهاى جارى، طرز موبایل دست گرفتن، پوشیدن لباس و آرایش غیرعادى، باز کردن یقه و بستن موبایل و گوشتکوب مینیاتورى به کمر و علاقه به فیلم‏هاى هندى و تایوانى و پچ‏پچ‏هاى تکرارى ناشى از غیبت‏گویى، سخن‏چینى، دخالت در زندگى دیگران، توقعات غیرعادى. اینها همه و همه تداوم منطقى همان لمپنیسم سال‏هاى پیشین است.«لمپن‏هاى نو» که مثل اسلاف خود، از بدو پیدایش طبقات اجتماعى، در تولید و توزیع اجتماعى و خدمات مؤثر مرتبط با آنها نقش ندارند، حالا معمولاً چند روزى معامله مى‏کنند، چند روزى پادویى و مدت زمانى طفیلى این و آن هستند. شاید هم سالن آرایشگاه و اپیلاسیون و بدن‏سازى یا نمایشگاه ماشین یا مغازه‏اى در راسته بورس فلان جنس داشته باشند، حتى در جمع پزشک‏ها و مهندس و وکیل‏ها به‏وفور دیده مى‏شوند، شاید هم بین اهل قلم و روزنامه‏نگارها وول بخورند،اما از دور مشخص‏اند. مرد جوانش دوست دارد دست به سیاه و سفید نزند و دنبال دخترى از خانواده‏هاى پولدار مى‏گردد و دختر دم‏بختش دنبال شوهرى پولدار به این‏جا و آن‏جا سر مى‏زند و بالاخره، پسر و دخترش هر دو، بهترین شغل را «فرزندى یک میلیاردر» مى‏دانند. اینها حداقل محصول عامه‏پسندگرایى است. حداکثر آن بحث جداگانه‏اى مى‏طلبد.
گرچه فرد نئولمپن به هر حال محصول شرایط اجتماعى است و به‏لحاظ «فردیت» فى‏نفسه گناهکار و مجرم نیست، ولى نمى‏توان تأثیر نامطلوب کارکردهاى اجتماعى او را نادیده گرفت. ضمن این‏که این قشر تاکنون بیشتر در خدمت استقرار و تحکیم حکومت‏هاى دیکتاتورى و توتالیتر بوده است. قسمت اعظم ارتش لوئى بناپارت رإ؛ لومپن پرولتاریا تشکیل مى‏داد ( افرادى عوضى و بدلى – همان‏گونه که خود بناپارت بدل ناپلئون است – هجدهم برومر لوئى بناپارت اثر کارل مارکس) در ایران هم گرچه در سال ۱۳۳۲کرومیت روزولت و ژنرال شوارتسکف و دلارهاى آمریکایى و ژنرال‏ها و سرهنگ‏هاى ایرانى، حکومت را به محمدرضاشاه پهلوى بازگرداندند، اما تثبیت‏کننده فضا (اتمسفر) روانى جامعه، اوباش و اراذلى بودند که از شعبان جعفرى فرمان مى‏گرفتند. عمده نیروهاى«اس. آ» حزب نازى و پیراهن سیاه‏هاى حزب فاشیست ایتالیا را نیز لمپن‏ها تشکیل مى‏دادند و سازمان چکا(امور امنیتى) بلشویزیم و شخص استالین در مقیاس کلانى از این قشر استفاده کردند(بنگرید رمان‏هاى«تخم‏مرغ‏هاى شوم» و «دل سگ» اثر میخائیل بولگاکف و کتاب دو جلدى «روشنفکران و عالیجنابان خاکسترى» اثر ویتالى شنتالینسکى را)۴ .
ادامه دارد …
پی نوشت:
۱- منتقدان فرهنگ – لزلى جانسون – ترجمه دکتر ضیاء موحد مرجع خوبى در این مورد است.
۲- تلویزیون خطرى براى دموکراسى – اثر مشترک پوپر و جان کُندرى – ترجمه دکتر شهیدى‏مؤدب .
۳- نظریه‏هاى فرهنگ در قرن بیستم در آثار پرشمارى آمده است. بخش‏هایى از آنها به‏همت دکتر حسین بشیریه گزینش و ترجمه و بعضاً تألیف شده‏اند و در قالب جمع‏بندى، مدون گردیده‏اند و به‏صورت کتاب درآمده‏اند.
۴- هر سه کتاب به‏ترتیب به قلم پونه معتمد، مهدى غبرائى و غلامحسین میرزاصالح ترجمه شده‏اند.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن