تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):رسول اكرم صلى الله عليه و آله گروهى را كه كشت و كار نمى كردند، ديدند و فرمودند: شم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837168282




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رند عالم سوز زندگینامه حافظ


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک:
[تصویر: 23724624110630184833467013920614424313090.jpg]


“شمس‏الدین محمد “معروف به حافظ ، خواجه حافظ شیرازی , ملقب به لسان الغیب و ترجمان الاسرار ، عارف ، شاعر و غزلسرای بزرگ و بلند آوازه ایران ، در سده هشتم هجری متولد شده است.
از تاریخ تولد ، مدت عمر و احوال حیات حافظ , آگاهی ما بسیار اندک است ، ضمن آن که تذکره ها و دیوان اشعار او نیز در این راه چندان گره گشایی نمی‏کند . در غالب مآخذ نام پدرش را “بهاء‏الدین ” نوشته‏اند و ممکن است ، “بهاء الدین علی الرسم”, لقب او بوده باشد.
تذکره نویسان نوشته‏اند که نیاکان او از کوهپایه اصفهان بوده‏اند و نیای او در روزگار حکومت ” اتابکان سلغری” از آن جا به شیراز آمده و در همان شهر ساکن شده‏اند و نیز چنین نوشته‏اند که پدرش ” بهاء‏الدین محمد” بازرگانی می‏کرد و مادرش ا ز اهالی کازرون بوده و خانه ایشان در دروازه کازرون بود.
ولادت حافظ در اول قرن‏های هشتم هجری و حدود سال ۷۲۷ در شیراز اتفاق افتاد . پس از مرگ ” بهاء الدین” پسران او پراکنده شدند , ولی ” شمس الدین محمد” که خردسال بود ، با مادر در شیراز ماند و روزگار آن دو به تهی‌‏دستی می‏گذشت ، به‏همین سبب حافظ همین‏که به مرحله‏ای از رشد رسید ، در نانوایی محله به نانوایی مشغول شد‏ ، تا آن که عشق به تحصیل کمالات او را به مکتب‏خانه کشانید و به تفضیلی که در “تذکره میخانه” آمده است ، وی چندگاهی ایام را بین کسب معاش و آموختن سواد می‏گذرانید . پس از آن شیوه زندگی حافظ دگرگون شد و او در جرگه طالبان علم درآمد و مجالس‏ درس عالمان و ادیبان زمان را در شیراز درک کرد و تتبع و تفحص در کتاب‏های مهم دینی و ادبی از قبیل ” کشاف زمخشری” و “مطالع الانظار”,” قاضی بیضاوی” و “مفتاح العلوم سکاکی” و امثال آن ها پرداخت و “محمد گلندام” معاصر و جامع دیوانش او را چندین بار در مجلس درس ” قوام الدین ابوالبقاء”، “عبدالله بن محمد بن حسن اصفهانی شیرازی “(م ۷۷۲ هجری ) مشهور به ” ابن النفعیه نجم”، عالم و فقیه بزرگ عهد خود ، دیده و غزل‏های او را در همان محفل علم واجب شنیده است. چنان‏که از سخن “محمد گلندام” برمی‏آید ، “حافظ” در دو رشته از دانش‏های زمان خود یعنی علوم شرعی و علوم ادبی کار می‏کرد و چون استاد او ” قوام الدین”، خود عالم به قرات سبع بود ، طبعا حافظ نیز در خدمت او به‏حفظ قرآن با توجه به قرائت‏های چهارده گانه ممارست می‏کرد و خود در شعرهای خویش چندین بار بدین اشتغال مداوم به‏کلام الله اشاره کرده است و به تصریح تذکره نویسان , اتخاذ تخلص حافظ نیز از همین اشتغال نشات کرده است.
حافظروزگار جوانی حافظ مصادف بود با امارت “جلال الدین شاه شیخ ابوالاسحاق اینجو ” ( ۷۷۴ تا ۷۵۴ ه ـ ق) در فارس . این پادشاه که ممدوح حافظ شد و حافظ از دولت مستعجل او به نیکی یاد کرده است ، پادشاهی هنرپرور ، با ذوق و عشرت دوست بود , در سال ۷۴۴ ه – ق بر فارس مستولی شد و خطبه و سکه به نام خود کرد . اما ” امیر مبارزالدین مظفر” که مردی متعصب و بی رحم بود , با او رقابت داشت . قساوت او تا به این حد بود که توسط دو فرزند خود یعنی” شاه شجاع” و برادرش” محمود مظفری “به وضع دردناکی کور شد ( سال ۷۵۴ ه- ق ) . پس از منازعات بسیار شیراز را گرفت و ۴ سال بعد اصفهان را نیز از دست او خارج ساخت و او را اسیر کرده و به شیراز آورد . در آن جا او را به دست یکی از دشمنان قدیمی خود که خون پدر را نیز می‏خواست ، همراه با پسر یازده ساله‏اش به قتل رسانید . به هر حال حافظ از عهد او ، رجال عصر او و خوشی‏های روزگار پادشاهی او ، با شوق و علاقه بسیار در غزل هایش یاد کرده است.
دوره دوم زندگانی حافظ ، مصادف با روزگار حکومت ” امیرمبارزالدین محمد مظفر” بوده که دوران تشویش خیال این شاعر بزرگ و شاعران بزرگ و دانشمندان دیگر بوده است ، زیرا به تعبیر خواجه از شمشیر او خون می‏چکید.

سروران را بی سبب می‏کرد حبس

گردنان را بی خطر سر می برید
و او که خود را “خسرو غازی” پادشاه غازی می‏نامید ، به این نام درپوستین مردم می‏افتاد و به قول “محمود کتبی”، مورخ معروف “آل مظفر” هفتصد- هشتصد نفر را به دست خویش گردن زده بود و در سختگیری و تعصب آیتی بود و بدیهی است که چنین شخصی خوش آیند خاطر شاعری بلندنظر و آسان گیر و رند و دشمن ریا و سالوس نمی‏افتاد . اما پسران او شاه “شجاع” و شاه “منصور”، مورد توجه و ممدوح حافظ بوده‏اند ، نیز سلاطین دیگر “آل مظفر” چون شاه “یحیی”، شاه “محمود” و “زین العابدین” و همچنین “سلطان اویس” و “سلطان احمد ایلکانی” که در تبریز و بغداد حکومت داشته‏اند , همه در اشعار او یاد شده و شاعر روی هم رفته آن ها را ستوده است.
اواخر عمر حافظ مصادف با استیلای ” امیر تیمور گورکانی” بر فارس بوده است و اگر ملاقات و دیداری ، او با حافظ داشته , اواخر عمر شاعر بوده است.
گویند ، چون ” امیر تیمور” فارس را تسخیر کرد و شاه منصور را کشت ، خواجه حافظ شیرازی را طلب کرد , چون حاضر شد ، “تیمور” آثار فقر را در چهره او نمایان دید . گفت : ای حافظ ! من به ضرب شمشیر تمام روی زمین را خراب کردم تا سمرقند و بخارا را آباد کنم و تو آن را به یک خال هندو می بخشی . می‏گویی : اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را حافظ گفت : از آن بخشندگی‏هاست که بدین روز افتاده‏ایم !حافظگذشته از مباحث مربوط به توحید و خداشناسی و بیان وحدت هستی ومقولات دیگر و نیز علاوه بر اصل رندی و خوش باشی ، مساله ای که ذهن حافظ را به خود مشغول داشته، بیزاری از ریا و سالوس است که به تجهیز ، خرمن دل و دین ریاکاران و مردمان را سوخته و خواهد ساخت.


گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود

تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود

رندی آموز و کرم کن که نه چندان هنرست

حیوانی که ننوشد می و انسان نشود

این ریا و سالوس انواع مختلف دارد و حافظ به برخی از آن ها اشارت کرده است :
ریا در وعظ و صنعت یعنی خودنمایی و سخن آرایی ،
گفتن سخنان شیرین امیدوار کننده برای عامه و باور نداشتن به آن ها ،
بی اعتنایی به اصول انسانیت به بهانه دیانت و فسق نهان همراه زهد آشکار و جز این ها . حافظ با آن که با صوفیه به ویژه آن گروه که پشمینه پوشی را دکان زراندوزی و صید قلوب ساده عوام ساخته‏اند ، نظر خوشی ندارد ، در برخی موارد کلام او یادآور مطالب و مقاصد صوفیه است و معلوم می‏گردد که با اصل عرفان و تصوف نزاعی ندارد و خود او نیز سالک آن راه است . نزاع او با کسانی است که این اندیشه عالی و مذهب والا را دکان ساخته‏اند و خرید و فروش می‏کنند.
حافظ چندین قصیده عالی و چند منظومه کوتاه محکم و تعدادی قطعات و رباعیات نیز سروده است . اما شهرتش بیشتر در غزل سرایی است و معمولا غزلیات او را کمال این نوع سخن و از هرحیث اوج غزل فارسی می‏شمارند و به ویژه استادی او در سرودن غزل‏های عارفانه به پایه‌‏ای رسیده که تاکنون کسی به مقام او نرسیده است . در سراسر دیوان حافظ غزل‏های عرفانی بسیاری می‏توان یافت که حتی برخی از غزل‏ها که ظاهرا غزل عاشقانه است , می‏توان تعزلی عارفانه شمرد.
رند در لغت به معنی زیرک , حیله گر ،ریاکار و بی مبالات است . ولی در اصطلاح عارفان و صاحب دلان و اهل شهود معنای آن ” آن که ظاهر خود را در ملامت دارد و اندرونش سالم باشد.”
لیکن حقیقت رندی به ویژه نزد حافظ یک جنبه , یک بعد ندارد و بلکه ابعاد گوناگون دارد , از آن جمله تجاهل العارف و غنیمت شمردن وقت ، ثبات عقیده و مخالفت با دمدمی بودن ، انتخاب شیوه عشق و وجدان بر طریقه عقل و برهان ، ظرافت طبع و رد خشونت ، فرهیخته بودن و به پختگی کوشیدن ، اعتقاد به جبر و ریشخند به کسانی که به قدر عقیده دارند ، بلندی ایثار و تسامح و نداشتن تعصب ، سبکباری و ترک جهان گفتن و رهایی از حرصی و هوای نفس است که به همه این موارد ، حافظ توجه داشته است.
حافظ رند است ، یعنی عارفی است که پیش از رسیدن به وادی رندی در ایستگاه‏های مختلف اندیشه توقف کرده , ولی از همه آن ها عبور کرده و به رندی رسیده است . به عبارت دیگر ، می‏توان گفت که زمانی مانند بسیاری دیگر همه چیز را کامل و بی عیب دیده و اعتقاد بر این داشته است که دور فلک به شیوه عدل است و همچنین باور داشته است که باید آدمی دل خوش باشد به این که ظالم راه به مقصود نمی برد.
حافظ رند است ، یعنی عارفی است که پیش از رسیدن به وادی رندی در ایستگاه‏های مختلف اندیشه توقف کرده , ولی از همه آن ها عبور کرده و به رندی رسیده است . به عبارت دیگر ، می‏توان گفت که زمانی مانند بسیاری دیگر همه چیز را کامل و بی عیب دیده و اعتقاد بر این داشته است که دور فلک به شیوه عدل است و همچنین باور داشته است که باید آدمی دل خوش باشد به این که ظالم راه به مقصود نمی برد.
غزل حافظ ، هم دارای سطوح عاشقانه چون غزل سعدی است ، هم دارای سطوح عارفانه چون غزل عطار و مولانا و عراقی و هم از سوی دیگر وظیفه اصلی قصیده را که مدح است بر دوش دارد . از این رو شعر حافظ نماینده هر سه جریان عمده شعری قبل از اوست و قهرمان شعر او ، هم معبود و هم معشوق و هم ممدوح است .
شعر حافظ در محور عمودی ، بیشتر دنیوی و عاشقانه یا مدحی است و مضامین مختلف از جمله عرفان در محورهای لفظی است و کسانی که شعر او را عرفانی می دانند به محور افقی توجه دارند ، یعنی ابیات او را مستقل می‏پندارند . در این که بین ابیات حافظ ارتباط هنری ظریفی است , هیچ شک نیست . اما باید توجه داشت که ارتباط طولی با وحدت موضوع فرق می‏کند و ارتباط ابیات او با هم گاهی از طریق تداعی واژه‏ها و معناها است . آن چه شعر او را از شعر شاعران گروه تلفیق جدا می‏کند , علاوه بر لطف خدادادی سخن این است که حافظ ،شاعری سیاسی و مبارز هم هست و با زبان ایهام و طنز به مسائل حاد اجتماعی دوره خود پرداخته است و با نوع شاهان متظاهر و زاهدان ریایی و صوفیان دروغین به مبارزه ای جانانه مشغول بوده و از این رو شعر او پر از اشاره‏های تاریخی به اوضاع و احوال عصر اوست که بسیاری از آن ها برما مجهول است . از سوی دیگر او در به کارگیری زبان ادبی یعنی استفاده کامل از بدیع و بیان و ایجاد روابط متعدد موسیقایی و معنایی بین کلمات گوی سبقت را از همگان ربوده است . در بدیع لفظی بیشتر به انواع جناس و سجع و در بدیع معنوی به انواع ایهام از قبیل ایهام تناسب ، ایهام تضاد ، ایهام ترجمه و تبادر و ایهام جناس و استخدام توجه دارد و در بیان عمده توجه او به استعاره تثبیه و سمبل است و از طرف دیگر شعر او از تلمیح به نکات و آموزه‏های عرفانی و قرآنی خالی نیست . ایهام در حافظ غوغایی است و بسامد آن از همه صنایع بیشتر است , به نحوی که برخی آن را مختصه اصلی سبک حافظ شمرده‏اند .
شعر حافظ در محور عمودی ، بیشتر دنیوی و عاشقانه یا مدحی است و مضامین مختلف از جمله عرفان در محورهای لفظی است و کسانی که شعر او را عرفانی می دانند به محور افقی توجه دارند ، یعنی ابیات او را مستقل می‏پندارند . انواع مختلف ایهام در اشعار حافظ به گونه‏ای است که این دیدگاه وجود دارد که حافظ برای اولین بار این صنعت را کشف کرده است . دیگر از مشخصات عمده شعر حافظ ، طنز است که آن را در همه زمینه ها از جمله در زمینه خیالی به کار برده است و در زمینه های فکری گاهی خیام را به یاد می‏آورد . اما به طور کلی دیوان حافظ خلاصه‏ای از همه جریانات مهم و عهده ادبیات پیش از او است . او به شعر همه شاعران بزرگ مخصوصا به اشعار معاصران خود نیمی از شاعران گروه تلفیق توجه داشت و بسیاری از غزلیات او اقتفای غزلیات آنان است . اما علو بیان ادبی او به همه نمونه های اصلی را تحت شعاع قرار می دهد.
در پایان تفالی به دیوان حافظ می‏زنیم تا حسن ختامی برای این مطلب باشد :


گل در بر و می بر کف و معشوق به کام است

سلطان جهانم به چنین روز غلام است

گو شمع میارید درین جمع که امشب

در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است

در مذهب ما باده حلال است و لیکن

بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است

در مجلس ما عطر میامیز که ما را

هر لحظه زگیسوی تو خوشبوی مشام است

گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است

چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است

از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر

زان رو که مرا در لب شیرین تو کام است

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است

همواره مرا کنج خرابات مقام است

از ننگ چه گوئی که مرا نام زننگ است

وزنام چه پرسی که مرا ننگ زنام است

میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز

وانکس که چو ما نیست درین شهر کدام است

با محتسبم عیب مگوئید که او نیز

پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است

حافظ منشین بی می و معشوق زمانی

که ایام گل و یاسمن و عید صیام است





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 426]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن