واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *همايش طريق جاويد* افروغ: *درافكار امام جايي براي تحميل انديشه وجود ندارد *واي از روزي كه امربه معروفونهي ازمنكر را از نظام بگيرند
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: سياسي
نماينده مردم تهران درمجلس هفتم گفت:« پشتوانه انقلاب اسلامي فلسفه صدرايي امام (ره) بود.»
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در منطقه خراسان، دكترعماد افروغ در سومين روز از همايش طريق جاويد در مشهد در سخناني با عنوان "امام (ره) احياگر ديني" اظهار داشت:« امام (ره) احياگر ديني بود، شايد بتوان درباره رسالت خطير امام (ره) اينگونه گفت كه در احياگري اسلام، وظيفه امام از وظيفه پيامبر (ص) سنگين تر بوده است.»
وي افزود:« نبايد احياگري ديني امام (ره) را فقط در اين موضوع ديد كه امام (ره) در مقابله با غرب، اسلام را احيا كرد چرا كه از رنسانس به بعد، غرب به دينزدايي و خدازدايي دست زد.هرگاه خدا از انسان گرفته شود، انسانيت انسان نيز از او گرفته ميشود؛ چرا كه انسانيت انسان اصل و تكيه گاه ميخواهد، بنابراين امام (ره) بار ديگر انسان را احيا كرد و انسان منفصل از خدا را به انسان متصل به خدا تبديل نمود.»
وي تصريح كرد:« اينكه امروز در غرب شاهد گسترش خداگرايي و معنويت هستيم به دليل تاثير انقلاب اسلامي و انديشه امام راحل (ره) است و نسبت به وجه انديشه امام (ره) در تقابل با اومانيسم هيچ ترديدي نداريم كه امام در مقابله با اين انديشه به پيروزي رسيد كه متاسفانه در مساله صدور انقلاب، هيچ كس توجهي به اين موضوع مهم ندارد.»
افروغ خاطر نشان كرد:« انقلاب اسلامي در وهله اول يك انقلاب فلسفي، عرفاني و فرهنگي است و امام (ره) صرفا يك فقيه مبارز نبود بلكه يك فيلسوف و عارف صدرايي و حكيم بود.»
عضو كميسيون فرهنگي مجلس هفتم با بيان اينكه بايد امام را فهم كرد، گفت:« متاسفانه برخي ازسنتهاي غلط را به نام دين به خورد مردم دادند و به همين دليل است كه امام ميفرمايد خون دلي كه از متحجرين خوردم از دشمنان نخوردم و متحجرين، جمودگرايان، قشريگرايان، ظاهرگرايان و اشعري مسلكها نميتوانند روح انقلاب اسلامي و ولايت فقيه را به معناي صدرايي آن درك كنند.»
وي تصريح كرد:« ولايت فقيه درك باطني، شهودي و درك بالاي عقلي ميخواهد، اما وقتي سخني از انسان مطلوب به ميان مي آيد به نام دفاع از ولايت، برخي انسان مطيع و مسلكگرا را ولايت مدارا ميدانند اما اگر كسي از مسلمين اعتراض و انتقادي كرد و فريادي زد او را ضد ولايت فقيه ميدانند، در حاليكه اگر كسي انديشه امام (ره) را درك كرده باشد و منتقد، پرسشگر و معترض باشد، پيرو ولايت فقيه است نه آن فرد جمود و متحجر كه خائن به اسلام است.»
افروغ خاطر نشان كرد:« واي از روزي كه از نظام جمهوري اسلامي جهاد و امر به معروف و نهي از منكر را بگيرند و آن را پوك و توخالي كنند و به چار نخ مو تقليلش دهند.»
نماينده مردم تهران درمجلس هفتم ادامه داد:« نظارت مردم يا واسطه ميخواهد و يا تنها واسطهاش خداست، بنابراين نظارات مردم نيز شرعي است و فرياد مردم هم شرعي است چرا كه اگر اين فريادها نبود، انقلاب اسلامي محقق نميشد و اينها، نوآوريهاي انديشههاي امام (ره) است.»
اين نماينده سابق مجلس يادآورشد: « امام ميگويد كسي نمي تواند راي خود را به مردم تحميل كند و در جاي ديگري ميفرمايد شما ولي مردم نيستند، بلكه وكيل آنها هستيد.»
افروغ تصريح كرد:« جامعه اسلامي يك جامعه پرسشگر و نقاد است كه ريشه در تفكر امام (ره) دارد چرا كه امام(ره) براي انسان اختيار قائل است و درافكار ايشان جايي براي تحميل انديشه وجود ندارد.»
وي افزود:« تكيهاي كه امام (ره) به راي مردم داشت، اين بود كه اين راي مردم با محوريت آموزههاي وحياني مشروعيت دارد و حتي اگر ملاك ديني را هم برداريم مقبوليت خواهد داشت.»
وي با بيان اينكه درجامعه يك خلط مفهومي اتفاق افتاده است، گفت:« معمولا وقتي مفهوم مشروعيت به ميان ميآيد، اصلا به معناي شرعيت نيست بلكه به معناي قانوني بودن است و حضورمردم در مشروعيت به معناي قانوني بودن است.»
وي تصريح كرد: « مشروعيت به تعبير امام (ره) آميزهاي از حقانيت و مقبوليت است.»
اين استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود با انتقاد از برخي رفتارهاي دوگاونه در برخورد با مردم از سوي مسوولان گفت: « متاسفانه برخورد با مسوولان با مفهوم زيباي مصلحت و در خطر بودن اسلام لاپوشاني ميشود، اما در برخورد با يك شهروند عادي شدت عمل اعمال ميشود كه اين مساله با نظام اسلامي در تعارض است.»
افروغ تصريح كرد:« ولايت فقيه را مي ستاييم چرا كه مطلوب ماست و ولايت خداست، مگر ميشود به غير از ولايت خدا تن داد؟»
وي با بيان اينكه اسلام، سياسي است، يادآور شد:« اسلام بدون حكومت، اسلام نيست و براي همين است كه امام (ره) نيز ميگويد اسلام سياسي است و بايد براي اجراي احكام اسلام، حكومت تشكيل داد اما امام (ره) حكومت را هدف نميدانست و معتقد بود كه حكومت وسيلهاي براي تحقق عدالت اجتماعي و در نهايت رسيدن به معرفت و معنويت است.»
وي افزود:« اگر مردم نخواهند، نظام سياسي مشروع و قانوني نميشود و حداقل اين است كه حضور مردم در آن نظام دچار خدشه ميشود.»
افروغ تصريح كرد:« جامعه اسلامي كه ساكت و ساكن باشد، جامعه ولايي نيست بلكه در اين جامعه هركس هر حرفي دارد بايد بزند و حرفي كه منطقي و عملي باشد را بايد زد، چه طرف مقابل خوشش بيايد و چه نيايد.»
وي با بيان اينكه جمهوري اسلامي تعريف فلسفه سياسي جديدي است، گفت:« در نظام جمهوري اسلامي هم جمهوري و هم اسلامي شرعي است.»
افروغ ادامه داد:« جامعه اسلامي جامعه اي است كه فرياد زننده، نقاد و پرسشگر باشد چرا كه اميد با فرياد قابل جمع و سكوت با ياس قابل جمع است و جامعهاي كه فرياد نزند به جاي اميد دچار ياس و نااميدي خواهد شد، حتي با آنهايي كه محوريت شرع نيز ندارند، بايد با سعه صدر برخورد شود.»
وي درپاسخ به پرسشي در خصوص تفاوت جامعه اسلامي امروز با جامعه اسلامي علوي گفت: «علت اصلي اين تفاوت اين است كه ما نظام اسلامي را خوب نشناختهايم و نميشود با سلب آزادي، مردم را به زور به سمت عدالت كشاند.»
نماينده مردم تهران در مجلس هفتم با بيان اينكه به نقد درون گفتماني نيازمنديم، گفت:« علمي كه بوي خروج از حاكميت بدهد علم منفوري است و اگر به نقد درون گفتماني نپردازيم، نقدهاي برون گفتماني وارد فضاي جامعه خواهند شد.»
افروغ افزود: « البته معتقدم كه در اين باره روشنفكران و دانشجويان نقش خود را در آگاه سازي جامعه به خوبي ايفا نميكنند، چرا كه مشكل جامعه امروز مشكل آگاهي بخشي است و اين مشكلات ناشي از عدم فهم جامعه ميباشد كه با تئوريزه كردن انقلاب ميتوانيم در برابر كج فهميها و خرافه گراييها كه زيبنده نظام اسلامي و انقلاب نيست، بايستيم.»
انتهاي پيام
جمعه 11 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]