واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: ديناني: هيچ فيلسوفي در جهان اسلام به اندازه سهروردي با قرآن مأنوس نيست
گروه انديشه: هيچ فيلسوفي را در جهان اسلام نميشناسيم كه به اندازه سهروردي با قرآن مأنوس باشد و به آن احاطه داشته باشد، در حالي كه سهروردي در جواني كشته شد و ده سال از عمرش را هم در سفر بود.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، نشست «سهروردي و نورمحمدي(ص)» به همت شهر كتاب مركزي، روز سهشنبه 8 مردادماه سال جاري از ساعت 17 الي 19 با حضور جمعي از اساتيد، دانشجويان و علاقهمندان و با سخنراني دكتر «غلامحسين ابراهيمي ديناني» برگزار شد.
دكتر ديناني در اين نشست اظهار كرد: ما در زماني (عصر مدرن و پسامدرن) زندگي ميكنيم كه انديشههايي مانند انديشه سهروردي كمتر مورد توجه بوده، هست و شايد خواهد بود، البته اين فقدان توجه و اقبال در دورههاي قبل هم بوده است. مادامي كه بشر عقل را همانند ابزار مينگرد، نميتواند با سهروردي ارتباط برقرار كند.
نويسنده كتاب «منطق و معرفت در نظر غزالي» با انتقاد از رويكرد ابزاري به عقل تأكيد كرد: در گذشته و در طول قرون هم نگرش ابزاري به عقل وجود داشته است، ولي امروزه كمي بيشتر مورد نظر و توجه است. هميشه اين نگرش وجود داشته، ولي امروزه خيلي روشن است كه از عقل به عنوان ابزار استفاده ميكنند، به خصوص بعد از دكارت.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در ادامه سخنانش تصريح كرد: دكارت معتقد است عقل چيزي است كه بايد آنرا به كار برد و در به كار بردن آن بايد روش داشت. اگر روش نداشته باشيم، نميتوانيم از عقل استفاده كنيم و خود دكارت هم اين اعتقاد و نظر خود را به انجام رساند. اين نظر دكارت را بايد خيلي جدي گرفت و خيلي مهم است. اين نظر دكارت چهره جهان را عوض كرد؛ يعني دنياي قبل از دكارت و دنياي بعد از دكارت كاملا متفاوت شد. دنياي تكنولوژي جديد بدون شك مديون دكارت فرانسوي است.
نويسنده كتاب «شعاع انديشه و شهود در انديشه سهروردي» خاطرنشان كرد: منكر اهميت اين نظريه دكارت نيستم. اين نظر به همان اندازه كه مهم است به همان اندازه ممكن است خطرناك باشد، اما بشري كه با عقل ابزاري كار ميكند، نميتواند با عقل اشراقي رابطهاي داشته باشد. اصولا اشراق؛ يعني عقلي كه ابزاري نيست. اشراق چيزي نيست كه به راحتي قابل دسترسي باشد و انسان بتواند يك شبه حكيم و نوراني شود.
نويسنده كتاب «خواجهنصير؛ فيلسوف گفتوگو» اذعان كرد: سهروردي دو جمله يا عبارت مهمي دارد كه ميخواهم در مورد اين دو عبارت صحبت كنم كه در ارتباط با گفتههاي قبليام است. وي مينويسد: «بر شما باد قرائت قرآن در حالت وجود و طرب و فكر لطيف. قرآن را چنان بخوان و چنان فكر كن و چنان بخوان كه فقط در شأن تو نازل شده است.»؛ يعني فكر كن كه فقط تو مخاطب خداوند بودي و هيچ چيز ديگري نبود. سهروردي معتقد است اگر به اين شكل قرآن بخواني متوجه ميشوي قرآن يعني چه؟
دكتر ديناني تصريح كرد: يك عبارت ديگري هم شيخ دارد كه خيلي عجيب و مهم است و آن اين است كه «دستخوش بازي الفاظ نشويد، زيرا وقتي كه در قيامت همه محشور ميشوند و پردهها كنار ميرود، در آن روز شايد از هر هزار نفر، 999 نفر كشته شده الفاظ هستند و سرشان با عبارات بريده شده است.» الفاظ و عبارات خيلي بدتر از شمشير سر انسان را ميبرند. حال عبارات چيست؟ از صبح تا شب با عبارات مختلف برخورد داريم كه گاهي علمي، فلسفي، عرفاني، خانقاهي، ديني و ... هستند.
نويسنده كتاب «اسماء و صفات حقتعالي» گفت: در دنياي معاصر با انواع مغالطهها روبهرو هستيم كه متوجه نيستيم كه داريم مغالطه ميشويم و ميكنيم. يكي از مهمترين مغالطاتي كه زندگي بشر امروز را تحت تأثير قرار داده است، عقل ابزاري است. اگر عقل ابزار است، ابزار چيست؟ لابد پاسخ ميدهيد ابزار انسان. اكنون اين سؤال مطرح ميشود كه من كه ميخواهم عقل را به عنوان ابزار به كار ببرم، من منهاي عقل چه كسي هستم؟ آيا هر يك از ما منهاي عقل، انسانيم و يا اصلا چيزي هستيم؟ انسان منهاي عقل چيست؟
وي در ادامه سخنانش به ديدگاههاي كانت در اين مورد پرداخت و اظهار كرد: كانت در مورد محدوده عقل ميگويد: عقل در عالم طبيعت همه كاري را ميتواند انجام دهد، اما به مجرد اينكه پايش را از طبيعت فراتر بگذارد، دچار حيراني، سرگرداني و تناقض ميشود. مرز عقل طبيعت و فيزيك است. متافيزيك كار عقل نيست. اين نظر اساس فلسفه كانت است.
نويسنده كتاب «دفتر عقل و آيت عشق» اذعان كرد: اما محدوده عقل، فيزيك نيست، متافيزيك هم جولانگاه عقل است. اصولا بيشتر كار عقل متافيزيك است؛ يعني من معتقدم كه محدوده عقل نيستي و عدم است.
وي در ادامه سخنانش گفت: اولين طليعه هستي از آن بينشان كه هيچكس نميداند چيست، آن بينشان محض، ذات حق تبارك و تعالي كه هيچ چيز در مورد آن نميتوان گفت ساطع شد. (اين شد، هم، شد زماني نيست.) اين نور چه بود؟ سهروردي ميگويد: عقل. اين عقل، عقل شخص انسان نبود، عقل كل بود. عقل انسان شايد بهرهاي از آن عقل كل باشد؛ يعني عقل خالص و عقل كل كه نور است. عقل كل، نور حق است، ابزار نيست. عقل، نور خداست. در احاديث اسلامي هم آمده است. امام صادق(ع) ميفرمايند: «اول ما خلق الله العقل» بعد از عقل، نفس كلي خلق شد و بعد از نفس كلي هم طبيعت كلي خلق شد.
دكتر ديناني خاطرنشان كرد: روايت ديگري داريم كه حضرت ختمي مرتبت(ص) فرمودند: «اول ما خلقالله نوري» حضرت محمد بن عبدالله(ص) جسمانيتي دارد كه در مكه متولد شد و ... كه ما ميدانيم، اما نورانيت و باطن حضرت ختمي مرتبت(ص) همان عقل كل است. سهروردي انبيا(ع) را انسان كامل ميداند. كامل بودن انسان كامل، در كامل بودن عقل اوست. كسي كه عقلش كامل نباشد، انسان كامل نيست. نبي(ع)؛ يعني عقل كل. عقل كل عقلاني حرف ميزند. همه انبيا(ع)، خصوصا حضرت ختمي مرتبت(ص) عقل كل هستند، به همين جهت حضرت محمد(ص) خاتم است. خاتم است؛ يعني عقل كل است.
وي افزود: ما معتقديم نبي(ع) ظهور عقل است و كاملترين عقل حضرت حتمي مرتب(ص) است. همه انبيا(ع) با نور شروع ميكنند، ولي اولين پيغمبري(ع) كه از نور صحبت كرد، حضرت زرتشت(ع) بود، حضرت موسي(ع) نيز از نور صحبت كرد. انبيا(ع) نور هستند و نور محمدي(ص) كاملترين نور است و سهروردي مسلماني است كه فلسفهاش را از فرهنگ ايران باستان آغاز و به نور محمدي(ص) ختم ميكند.
جمعه 11 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 158]