تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837838591
يك سوم روسها معتقدند هنوز پوتين كشور را اداره مي كند
واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: يك سوم روسها معتقدند هنوز پوتين كشور را اداره مي كند
تهران واحد مركزي خبر سياسي 1387/05/11
بيش از يك سوم روسها معتقدند ولاديمير پوتين نخست وزير اين كشور در واقع اداره امور روسيه را در دست دارد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از مسكو بر اساس نظرسنجي موسسه مستقل لوادا 36 درصد روسها معتقدند رئيس جمهور سابق روسيه هرچند قدرت را در مه گذشته به دميتري مدودف واگذار كرد ولي كشور را وي اداره مي كند .
بر اين اساس 47 درصد روسها گفتند قدرت بطور مساوي بين دو طرف تقسيم شده است .
82 درصد گفتند مدودف سياست سلف خود پوتين را پي گرفته است .
بر اساس نتايج يك نظرسنجي كه ماه گذشته انجام شد ولاديمير پوتين هنوز محبوب ترين سياستمدار اين كشور است .
بر اساس نظرسنجي موسسه ليدا 83 درصد از افرادي كه در اين نظرسنجي شركت كردند گفتند هنوز از وي احساس رضايت دارند اين در حاليست كه 73 درصد به دميتري مدودف رئيس جمهور اين كشور راي دادند.
اين ارقام هم براي پوتين و براي مدودف جوان كه ماه مه قدرت را در دست گرفت بيسابقه است .
محبوبيت پوتين در هفت سال اول رياست جمهوريش حدود هفتاد درصد بود.
ولاديمير پوتين كه هشت سال رئيس جمهور روسيه بود و ششم مه از سوي
دوما نخست وزيري وي تاييد شد پيشتر جاسوس و سپس در زمره كاركنان درون گرا و ساكت دستگاههاي اطلاعاتي اين كشور در امد در طول هشت سالي كه قدرت را در روسيه در اختيار داشته است جنگي را عليه استقلال طلبان چچني به راه انداخت و روسيه دوران وي شاهد انحرافات معطوف به استبداد بود .
زماني كه پوتين قدرت را به دست گرفت غربيها روسيه را كشوري مواجه با بحرانهاي شديد اقتصادي تصور مي كردند كه مافيا در ان بيداد مي كرد و
بوريس يلتسين كهنسال در ان زمام امور را به دست داشت.
با به قدرت رسيدن پوتين روسيه به كشور دلارهاي نفتي تبديل شد ،اين كشور بلندپروازيهاي خود را از سر گرفت و بدون هيچگونه ترديدي گام به عرصه رويارويي با غرب نهاد.
پوتين در هفتم اكتبر سال هزار و نهصد و پنجاه و دو در حومه لنينگراد متولد شد. وي تحصيلاتي در زمينه حقوق دارد و با يك مهماندار هواپيما ازدواج كرده است.
وي پس از به دست گرفتن زمام امور در روسيه گفت فروپاشي اتحاد جماهير شوروي مهمترين فاجعه ژئوپوليتيك قرن گذشته است.
پوتين پس از پشت سر نهادن شهرداري سن پطرزبورگ و فعاليت در نهاد رياست جمهوري روسيه ،رياست دستگاههاي امنيت داخلي اين كشور را برعهده گرفت.
بوريس يلتيسن در سال هزار و نهصد و نود و نه پوتين را به عنوان نخست وزير و در واقع به عنوان جانشين خود معرفي كرد.
پوتين با اعزام نيروهاي فدرال روسيه به چچن در اكتبر سال هزار و نهصد و نود و نه اعلام كرد بايد قاطعانه با تروريستها برخورد كرد. وي توانست توجه افكار عمومي روسيه را به خود جلب كند. هشت سال از ان زمان مي گذرد و همچنان محبوبيت پوتين برگ برنده كليدي براي وي قلمداد مي شود.
بوريس يلتيسن سي و يكم دسامبر سال هزار و نهصد و نود و نه از قدرت كناره گيري كرد و زمام امور را به پوتين واگذار كرد.
احياي جايگاه ابر قدرتي روسيه در جهان ؛ اعاده عزت نفس روس ها در جهان از جمله نقاط قوت مهم اين دوران و ناكامي هاي اقتصادي در عرصه اقتصاد جهاني از جمله نقاط ضعف اين دوران بوده است .
سياست خارجي روسيه در زمان رياست جمهوري " ولاديمير پوتين " دو نقطه قوت و دو نقطه ضعف اصلي داشته است .
نقاط قوت اين سياست خارجي همانا ، احياي جايگاه ابر قدرتي روسيه و احياي رشد اقتصادي اين كشور بوده است و تحقق اين دو هدف ، موجب افزايش نفوذ و اعتبار روسيه در عرصه سياست بين المللي شده است .
در دهه نود كسي به روسيه براي حل مسائل بين المللي گوش نمي داد اما امروز اين مسئله كاملا فرق كرده است و حضور روسيه براي حل و فصل شدن هر گونه مناقشه بين المللي لازم و ضروري است .
اين دستاورد بدون ان كه روسيه زرادخانه اي هسته اي خود را افزايش داده باشد به دست امده است . به عبارت بهتر، بايد گفت كه قدرت نظامي هيچ نقشي در تحقق اين دو نقطه قوت نداشته است . بلكه رشد نفوذ نفتي و گازي روسيه كه از اين لحاظ ، در زمره "كشورهاي راهبر فردا" مانند چين ، هند و برزيل قرار گرفته است و حل مشكلات اورآسيا ، نقش فزاينده اي در اين روند داشته است .
دستاورد ديگر "ولاديمير پوتين " در طول هشت رياست جمهوري برگرداندن عزت نفس به روس ها بود. پوتين بر اين باور بود كه رفاه و آسايش ملت ، مولفه كليدي موجوديت اين ملت در ميان ملت هاي جهان است و در نتيجه رفاه و اسايش ملت بايد يكي از اهداف مهم سياست خارجي روسيه باشد. در حال حاضر نيز هر روسي ،چه سفير باشد چه گردشگر ، هنگامي كه در خارج از كشور است احساس مي كند به يك كشور مقتدر تعلق دارد و اين احترام و ارزش روس ها در خارج از كشور در حال افزايش است.
در سال هاي هزار و نهصد و نود ، وضع روسيه به حدي بد بود كه برخي ها به شوخي مي گفتند كه روسيه توسط اسپاسو هاوس ساختمان محل اقامت سفير امريكا در مسكو ) اداره مي شود اما امروز هر روسي يا خارجي مي داند كه موقعيت روسيه به حدي تقويت شده و بالا رفته است كه مي تواند با واشنگتن يا هر پايتخت ديگري درباره هر مسئله سياسي بين المللي يا داخلي چالش كند و تنها به افكار عمومي خود اكتفا كند بدون انكه نگران پيامدهاي منفي ان باشد.
امروز در عرصه بين المللي ، كمتر كشوري هست كه بتوانند مانند روسيه در خصوص مسائل مختلف، پايتخت هاي كشورهاي بزرگ جهان را به چالش بطلبد.
دستاورد سوم ولاديمير پوتين در طول دوران رياست جمهوري خود ، ناكام گذاشتن تهديد انقلاب هاي رنگين در مرز هاي خود بود .چند سال پيش به نظر مي رسيد كه استقرار نظام هاي ضد روسي در جامعه كشورهاي مستقل مشترك المنافع با دستكاري در ساز و كار هاي انتخاباتي مي تواند به فاجعه اي نظير تجزيه حتي خود روسيه و يا بحران اقتصادي سياسي در اين كشور منجر شود. اما با روي كار امدن پوتين همه اين تهديدات نقش بر اب شد.
شكست انقلاب رنگين قرقيزستان كه با هرج و مرج و قتل و غارت مغازه ها در پايتخت اين كشور همراه بود ، نه تنها به نتيجه مورد نظر مخالفان منجر نشد، بلكه موجب تقويت مواضع روسيه در اسياي ميانه شد.تقويت همين مواضع باعث شد تا تب انقلابات رنگين در اوكراين ، گرجستان به علت حوادث داخلي كه در اين كشورها رخ داد فروبخوابد. يكي از شايستگي ها و ويژگي هاي سياست خارجي روسيه اين بود كه اين كشور در مقابل اين قائله ها خيلي ارام و سنجيده عمل كرد. به گونه اي كه دست اندركاران سياست خارجي ترجيح مي دادند به جاي اقدام، سكوت كنند.
چهارمين دستاورد هشت سال رياست جمهوري ولاديمير پوتين ، حفظ سازكاروهاي همگرايي مانند جامعه كشورهاي مشترك المنافع CEI و سازمان پيمان امنيت جمعي OTSC وتشكيل سازو كاري هاي جديد ديگري مانند سازمان همكاري هاي شانگهاي (OCS) براي استمرار اين هدف بود.
اينكه الگوي سياست روسيه در فضاي بعد از اتحاد جماهير شوروي سابق در سالهاي بعداز دهه نود به نظر مي رسيد كه ديگر موثر نيست، در همان سال اول رياست جمهوري پوتين نمود خود را نشان داد. در اين سالها ،سئوال اين بود كه چه نظامي بايد جايگزين نظام سابق كرد كه پاسخگوي نياز هاي امروز مردم روسيه باشد. در طول اين هشت سال ، كاملا روشن شدكه بخشي از وظايف و سازو كارهاي جامعه كشورهاي مشترك المنافع همچنان براي اكثريت كشورهاي بازمانده اتحاد جماهير شوروي سابق مفيد و لازم است و اصلاح اين ساز و كارها نيز تاكنون ادامه دارد. روسيه در زمان هشت رياست جمهوري ولاديمير پوتين موفق شد بخشي ائتلاف نظامي خود با برخي از كشورهاي عضو جامعه كشورهاي مستقل مشترك المنافع از جمله سازمان پيمان امنيت جمعي را حفظ كند و از برخي الگوهاي بازمانده از اتحاد جماهير شوروي كه مبتني بر تحويل مواد انرژي زا ارزان قيمت به كشورهاي حامي روسيه بود ، صرف نظر كند. در اين زمان فضاي ديگري از همگرايي در فضاي بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق تحت عنوان همگرايي روسيه - قزاقستان شكل گرفت . در همين راستا، الگوي ديگري از همكاري بين المللي در اسياي ميانه با شركت نه تنها جمهوري هاي سابق اتحاد جماهير شوروي سابق و بلكه با حضور چين يعني سازمان همكاري شانگهاي شكل گرفت.
در همين چارچوب، سياست خارجي روسيه در سرزمين هاي اتحاد جماهير شوروي سابق در دو جهت نه چندان مرتبط به هم متمايز شد. يكي از جهات اين سياست خارجي ، گرايش غربي و ديگري گرايش اسياي ميانه اي داشت.
پنجمين دستاورد سياست خارجي هشت سال رياست جمهوري ولاديمير پوتين تقويت موضع روسيه در در كشورهايي بود كه به طور سنتي حيات خلوت روسيه به حساب مي امدند . اين كشورها شامل ويتنام ، كشورهاي منطقه خاورميانه ، هند ، چين و غيره بود . پوتين همچنين در طول اين هشت سال توانست تماس با كشورها و شركاي جديد مانند كشورهاي امريكاي لاتين را افزايش دهد.
در واقع مي توان گفت كه سالهاي هزار و نهصد و نود براي سياست خارجي روسيه ، سالهاي خوبي نبوده است . زيرا در اين سالها بود كه روسيه نقش جهاني و ارتباطات حاكي تشريك مساعي خود كه در زمان اتحاد جماهير شوروي سابق برقرار شده بود ، از دست داد و از اين بدتر انكه، بديل يا الگوي ديگري در اين سال جايگزين ان نشد.
به موازات اين جريانات و حوادث، اصلاحات بازار نيز در روسيه كه تجارت خارجي ان سير قهقرايي را اغاز كرد ه بود ؛ اعمال شد .رهبران دهه نود روسيه درك درستي از اهدافي كه كشور بايد در اين منطقه يا ان منطقه از جهان از نظر سياسي
يا اقتصادي به دست اورد ، نداشتند. اما در طول هشت رياست جمهوري ولاديمير پوتين همه چيز تغيير كرد .بدين ترتيب كه شركت هاي دولتي و خصوصي روند تقويت و ترويج منافع خود را در همه قاره هاي جهان اغاز كردند و كشور نيز در عرصه بين المللي سياست دفاع از منافع ملي را در هر كجا از دنيا در پيش گرفت.
در باره نقاط ضعف ولاديمير پوتين در طول هشت سال رياست جمهوري وي نيز بايد گفت پوتين در طول اين مدت نتوانست به شريك نخست كشورهايي مانند هند و چين تبديل شود كه گرايش هاي نزديكي به روسيه دارند. در واقع ، علت اين امر ان بود كه توانايي ها اقتصادي روسيه به حدي نبود كه بتواند از نظر اثر پذيري جايگاه نخست را حتي در پايتخت هايي كه از چنين اثر پذيري استقبال مي كردند، به خود اختصاص دهد.
عصر ائتلاف هاي مبتني بر ملاحظات سياسي اكنون ديگر به سر امده است ، بلكه اين توانايي شركت هاي ملي است كه بايد جايگاه محوري را در بازار كشورهايي كه نقش مهم در جهان دارند ؛، به خود اختصاص دهند. اما محافل تجاري و بازار روسيه نه تجربه اين كار را داشتند و نه منابع كافي براي اين كار را داشتند. از همين رو، روسيه در اين زمينه، شركاي اصلي كشورهاي مهم اقتصادي جهان نبود . روسيه اگر سياست اقتصادي مناسبي در اين خصوص داشت حداقل بايد مي توانست از اين نظر شريك تجاري خوبي براي المان و چين باشد. روسيه حتي در بطن جامعه كشورهاي مستقل مشترك المنافع نيز نتوانست شركاي تجاري خوبي براي مثلا قزاقستان باشد . در نتيجه اين جا روسيه نسبت به دوران اتحاد جماهير شوروي سابق ضعيف تر عمل كرد. دومين ضعف اين بود كه روسيه در طول اين دوران نتوانست در زمينه شيوه ،سبك زندگي فرهنگ و هنر نقش محوري را ايفا كند. اين ضعف تنها ناشي از شكست سياست خارجي روسيه نبود. در طول اين سالها ، اين حس وجود داشت روسيه معاصر نمي تواند ان چيزي كه را قبلا مهارت ان را داشته است ، انجام دهد. اين در حالي است كه اتحاد جماهير شوروي سابق بدون انكه به قدرت اقتصادي و نظامي خود استناد كند در دوران خود توانسته بود بسياري از قلوب را در جهان فتح كند. امروز استفاده از زبان روسي و ميزان يادگيري زبان روسي در جهان نيز نسبت به دوران اتحاد جماهير شوروي سابق و استفاده از فرهنگ و هنر پر شكوه روسيه در جهان به طور قابل توجهي كاهش يافته است. در اين زمينه ،سياست خارجي روسيه نسبت به سياست خارجي ديگر كشورهاي مطرح جهان عقب ماندگي دارد . كشورهاي مطرح جهان امروز از شيوه ها و روش هاي مختلفي براي پيشبرد فرهنگ و تمدن و زبان خود استفاده مي كنند . اما روسيه در زمان دو دوره رياست جمهوري پوتين در اين زمينه خوب ظاهر نشد.
سومين نقطه ضعف پوتين در اين دوران نيز اين بودكه روسيه نتوانست با روس هاي مقيم خارج از كشور ارتباط خوبي برقرار كنند. واقعيت ان است كه وجود ميليون ها روسي در خارج از كشور اگر به انها بها داده شود مي تواند نقش خيلي مهمي از نظر اقتصادي براي كشور شان داشته باشند. اهميت اين موضع انجا اهميت پيدا مي كند كه بدانيم روس ها كم و بيش به اندازه هند و چين در خارج از كشور وجود دارند و انگاه ببنيم كه هندي ها و چيني هاي مقيم خارج از كشور چه نقشي مهمي در شكوفايي اقتصاد كشورشان ايفا كرده اند كه روس ها نكرده اند. چهارمين نقطه ضعف هم ، از دست رفتن نفوذ روسيه در كشورهايي مانند گرجستان و اوكراين است . مسكو در طول اين سالها نه تنها نتوانست منابع خود را كه اتفاقا عظيم هم بودند در اين كشورها كه بسياري از انها روسي تبار هم هستند بسيج كند بلكه موضع روس زبان ها را تضعيف كرد. علت اين ناكامي ها هم اشتباهاتي بود كه خود روسيه مرتكب شد.
پنجمين نقطه ضعف روسيه در اين دوران نيز ،شكست در همكاري هاي نظامي و فني با برخي كشورهاي متحد روسيه مانند الجزاير و هند بود . اين مسئله انقدر اهميت دارد كه بدانيم تقريبا نيمي از سياست خارجي روسيه در زمان اتحاد جماهير شوروي سابق بر همين زمينه از همكاري هاي بين المللي مبتني بود. روسيه حداقل مي بايست اين الگوي تجارت خارجي حفظ كند.
روسيه به هر حال اكنون با پي بردن به اشتباهات راهبردي خود ، روند اجراي اصلاحات پايداري را در زمينه هاي اقتصادي اغاز كرده است اما اين اصلاحات هنوز به نتايج مورد نظر نرسيده است و براي رسيدن به اين نتايج بايد صبر كرد.
در هر حال ولاديمير پوتين هشت سال پيش در حالي به سمت رياست جمهوري اين كشور رسيد كه روسيه با مشكلات سياسي و اقتصادي متعددي مواجه بود .
بدون اينكه قانون اساسي روسيه دست بخورد ، پوتين كرملين را ترك كرد و قدرت را به جاي ديگري برد .
پوتين قدرت را به رئيس جمهور جوان و وفادار خود و يك حزب ( حزب روسيه متحد تحت رهبري خود ) سپرد و اين در حاليست كه پارلمان نيز طرفدار وي است .
يكي از نزديكان پوتين گفت پوتين در روسيه از محبوبيت زيادي برخور دار است وي كشور را از هرج و مرجي كه ميراث بوريس يلتسين بود نجات داد . لذا ديميتري جوان 42 ساله براي اينكه در اغاز كار احتمالا بر سر موارد اختلاف زا پوتين را مورد مواخذه قرار دهد حاشيه مانور زيادي ندارد.
پوتين به عنوان نخست وزير بر سياست اقتصادي روسيه نظارت خواهد داشت . اين موضوع از انجا اهميت دارد كه نفت و گاز دو ابزار واقعي قدرت روسيه جديد است . در مقابل سياست خارجي و دفاعي از اختيارات رياست جمهوري است .
105/
جمعه 11 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]
-
گوناگون
پربازدیدترینها