واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: پیش زمینه فکری اکثر قریب به اتفاق ایرانیان زمانی که ورزشگاه ملک فهد و تیم قدرتمند الهلال نتوانستند جلوی تدابیر منصور ابراهیم زاده را برای رسیدن به هدفش بگیرد این بود که سئونگنام هم با تمام شوکتی که از نام ایلهوا چونما نام آشنا به همراه دارد توانایی تقابل با فوتبال مدرن ذوب آهن را ندارد.
البته این موضوع در دیدار نیمه نهایی فقط تاکید شد و قبلاً زمانی که ذوب آهن برای رسیدن به فینال آسیا موفق شده بود مچ قدرتهایی نظیر پوهانگ، الاتحاد و بنیادکار را بخواباند به اندازه کافی به تایید عمومی رسیده بود.
همین عامل هم بود که باعث می شد سبزهای اصفهانی در هر نظر سنجی داخلی و خارجی که در رابطه با فینال لیگ قهرمانان آسیا 2010 برگزار می شد با اختلافی فاحش، نظر مخاطبان رسانه ها را در مورد احتمال پیروزیشان جمع کنند.
ذوب آهن آنقدری در مرحله نیمه نهایی و در رویارویی با بزرگان لیگ قهرمانان 2010 با برنامه عمل کرده بود که کسی حتی غیر ایرانی ها هم تصور نمی کردند تیمی با این قدرت و توانایی و اراده در گام آخر کم بیاورد.
ذوب آهن اکنون جام را از دست داده است و علیرغم تمام اعتقاداتی که به ویژگی ها و نکات تازه ای که ذوب آهنِ منصور ابراهیم زاده در فصل جاری به فوتبال ایران معرفی کرد، بایستی گفت: ذوب آهن باز هم در گام آخر سلاحش را زمین گذاشت و تسلیم شد.
دوست دارم صراحتاً این موضوع را عنوان کنم که ذوب آهن و ابراهیم زاده در ورزشگاه ملک فهد قهرمان آرزوهایش شد و تحسین عمومی که محصول لذت واقعی از فوتبال ذوب آهن بود را دریافت کرد.
سایتها و روزنامه ها و به طور کلی عموم مردم ایران فوتبال منصور و شاگردانش را ستایش کردند و همه منصور ابراهیم زاده را نقطه عطف تاریخ فوتبالفارسی معرفی کردند.
شاید تصور شود این مطلب قصد دارد در پاراگرافهای پایانی به این نکته اشاره کند که سبزپوشان مغرورانه پای به توکیو و ورزشگاهی ملی این شهر گذاشتند اما دقیقاً هدف در تقابل این موضوع است، موردی که حتی برخی از رسانه ها در توجیه شکست ذوب آهن به عنوان دلیل شکست به کار بردند چرا که چنین توجیهی در مورد دیداری به حساسیت فینال در نطفه خفه می شود.
آن چیزی که در تمامی یک هفته حضور ذوب آهن در ژاپن و پیش از دیدار فینال به صورت چراغ خاموش جلب توجه می کرد این بود که ذوب آهن حتی در صورت از دست دادن نتیجه دیدار فینال هم مورد تکریم عمومی قرار خواهد گرفت و آنها که تا اینجای کار تا این حد خوب کار کرده اند، حتی اگر نایب قهرمان هم شوند چیز خاصی از دست نمی دهند.
ابراهیم زاده قبل از بازی ذوب آهن مقابل الهلال بارها و بارها به نگرانی خود در مورد دیدار ورزشگاه ملک فهد اعتراف می کند اما شب قبل از بازی با سئونگنام لب دریا قدم می زند و آرامش عجیبی دارد که به عدم توفیق شرایط قهرمانی و نایب قهرمانی پس از بازی و برای مجموعه ذوب آهن مربوط می شود.
او حتی پس از بازی خیلی راحت شاگردانش را در آغوش می گیرد و بلافاصله از آنها تشکر ویژه می کند. البته این وضعیت تنها متوجه سرمربی نیست. پس از سوت نیشیمورا بازیکنان هم خیلی احساساتی نمی شوند. دوربین ها نظاره گر ابروههای گره خورد خلعتبری و یارانش هست اما هیچ یک اشک واقعی افسوس را نمی بیند.
پیام تبریکهای نایب قهرمانی قبل و بعد از بازی روی سر ذوب آهن ریخت و این یعنی اینکه شما تا همین جا هم کار بزرگی انجام داده اید و از این بابت ممنونیم. شاید ذوب آهن و ابراهیم زاده در این فصل نه لورکوزن بودند نه هکتور کوپری که بارها در مورد آنها مثال زده شده است.آنها دقیقاً نمونه ای از موناکوی فصل 2004 لیگ قهرمانان اروپا بودند. پورتو و موناکو در آن فصل تنها تفاوتشان جاه طلبی پدیده ای به نام آقای خاص بود. حتماً خاطرتان هست مورینیو با 3 گل دشام و شاگردانش را که پس از سالها تیمی از فرانسه را به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسانده بودند، در هم کوبید. دشام آنقدری از شکست تیمش مطمئن بود که حتی در تمام طول بازی، یک بار هم از روی نیمکت تیمش تکان نخورد، البته او مطمئن بود حتی در صورت شکست ذره ای از ارزش کار تیم او کم نمی شود. در مورد کاپیتان سابق تیم ملی فرانسه باید اضافه کرد او هم اتفاقاًً از زمان فینالیست شدن تیمش در لیگ قهرمانان 2004 به مربی شماره یک فرانسه تبدیل شده بود و خوب می دانست حتی اگر فینال را واگذار کند در توصیف توانایی های او هیچ کم و کاستی صورت نمی گیرد. او می دانست پیشنهاد ویژه یوونتوس با کسب هر نتیجه ای در مقابل مورینیو همچنان برای فصل 2005 پابرجاست و این هیاهو در مورد مربی مدل ایرانی هم به نوعی در مورد تیم ملی و اتفاقات پس از جام ملتهای آسیا وجود داشته و دارد.
یادش بخیر. لودیک ژولی و حرکات او چقدر شبیه خلعتبری در ذوب آهن بود...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]