واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: لبنان به پنجم ماه مي بازميگردد؟ - كريم جعفري
بيش از دوماه از تحولات ماه مي (ارديبهشتماه) در لبنان ميگذرد و در حالي كه تحولات سياسي در لبنان در چند مرحله و با امضاي توافقنامه دوحه كه در نتيجه آن رئيسجمهور انتخاب و با فشار رئيسجمهور دولت هم انتخاب شد ميرفت تا ثبات و آرامش را به اين كشور كوچك مديترانهاي بازگرداند، به نظر ميرسد راه به جاي ديگري خواهد برد. راقم اين سطور در نوشتههاي قبلي خود كه در همينجا چاپ شده بود با بررسي روند سياسي در لبنان كه در خود توافقنامه دوحه و در نتيجه آن ديگر تحولات را در پي داشت، به اين نتيجه رسيده بود كه تحولات اخير لبنان تنها در سايه فشار مضاعف مخالفان به نتيجه رسيده است و در غير اين صورت تحولات لبنان به اين صورت پيش رود.
در آن نوشتهها متذكر شديم كه در پي تصميم اشتباه جريان 14 مارس و دولت سنيوره در مورد شبكه ارتباطي حزبالله و دوربينهاي اين حزب، بيروت به تصرف مخالفان درآمد و جريان غربگرا چارهاي نداشت جز اينكه با پذيرفتن قدرت حزبالله پاي توافقنامه دوحه را امضا كند. در مرحله بعد نيز كه لبنان با تأخير فواد سنيوره براي معرفي دولت مواجه شد، اين ميشل سليمان رئيسجمهور بود كه با تعيين ضربالاجل راه را براي معرفي دولت باز كرد، اما در اين مرحله كه دولت معرفي شده و وزرا مشخص شدهاند، چرا سنيوره و جريان وابسته به غرب منشور خود را منتشر نميكنند و وزرا را براي قانوني شدن حكمشان به پارلمان اين كشور معرفي نميكنند؟ اين سوال در مراحل قبل هم بارها مطرح شده بود و اينكه چرا اين جريان كه بارها طعم تلخ شكست و تحقير را كشيده تا زماني كه زور را بالاي سر خود احساس نكند، در راستاي منافع ملي مردم لبنان گام برنميدارد؟
تحولات اخير لبنان با درگيريهاي خونين در شهر طرابلس همراه شده است و اين در حالي است كه به نظر ميرسد رياستجمهوري لبنان و برخي از مقامات اين كشور درصدد آن هستند روابط خود را با سوريه به حالت عادي درآورند و در اين رابطه سفر اخير وزير امورخارجه سوريه به بيروت و دعوت از ميشل سليمان براي سفر به دمشق ميتواند باعث عصبانيت جريان 14 مارس شده باشد و در همين حال ميتوان به اين نكته اشاره كرد كه آنها هنوز بر اين اميد هستند كه بتوانند به هر طريق ممكن راه بر سلاح مقاومت بسته و ضربهاي به حزبالله وارد آورند. طرفه آنكه اين امر را مخفي نميكنند و به شدت آن را دنبال ميكنند و در جلسات خود در هتل بريستول بيروت كه پاتوق آنهاست بر اين امر پافشاري ميكنند و قصد دارند تا در منشور دولت نامي از سلاح مقاومت و مشروعيت آن نياورند. حال مساله ديگري كه مطرح ميشود رابطه تمام اين مسائل با درگيري طرابلس است. براي پيوند دادن اين مسائل بايد به مواردي چند اشاره كرد:
1- درگيريها در طرابلس ميان طرفداران سعدحريري و علويها در جريان است. علويها كه حزب سوري قومي اشتراكي و يا همان حزب بعث لبنان هستند، پيوندهاي نزديكي با سوريه دارند و از اين رو درگيري با اين جماعت كه به شدت در لبنان در اقليت هستند، پيامي جز جنگ جريان 14 مارس با سوريه ندارد و از اين طريق آنها ميخواهند به سوريه و طرفداران مذاكره و آشتي با اين كشور در لبنان پيام دهند كه آنها با اين امر مخالف هستند. 2- درگيريها در طرابلس كه روز گذشته منجر به كشته شدن يكي از نظاميان ارتش لبنان شد، در بعد ديگر خود پيامي را هم به ارتش لبنان دارد كه برخلاف جريانات 5 ماه مي، شبه نظاميان 14 مارس كه مقهور حزبالله شده بودند و در پي آن ارتش بر همه نقاط بيروت مسلط شده بود، اين بار قصد دارند كه ارتش را هم مورد تهاجم قرار دهند. بنابراين بايد منتظر بود در صورت ادامه اين موضوع، اين شبهنظاميان جريتر شده و كار به جاهاي باريك كشيده شود. 3- درگيري در طرابلس بازگذاشتن سر فتنه است، فتنهاي كه بايد براي روز مبادا همچنان ادامه داشته باشد تا رهبران اين شبهنظاميان قدرت چانهزني خود را داشته باشند و از اين امر به عنوان برگ برنده خود ياد كنند.
4- قدرتنمايي مخالفان به رهبري حزبالله و تصرف لبنان و سپس تحويل آن به ارتش لبنان، سرافكندگي و شرمندگي شديد جريان 14 مارس را به دنبال داشت، از اين رو آنها در نقطهاي دست به تحرك نظامي و حمله به علويها زدهاند كه ميدانند حزبالله به آنجا نخواهد آمد و ميتواند فكر جنگ سني و شيعه كه به شدت پيرو آن هستند را تلقين كند.
با اين اوصاف بايد گفت سران جريان 14 مارس بيشتر از آنكه به فكر بازسازي لبنان و اقتصاد مردم باشند، در حال چانهزنيهاي بيخود هستند تا منويات خود را پيگيري كنند و اگر آنها قصد آرام كردن اوضاع را داشتند تنها با دستوري شبهنظاميان خود را به خانههاي تيمي بازميگرداندند. البته در اين ميان نبايد از نقش عربستان و آمريكا در كارشكني در تحولات لبنان غافل بود. برخي از جريانهاي درون عربستان كه به شدت از شكست در طرحهاي خود ناراحت هستند قصد انتقامگيري دارند و به همين علت است كه خطر درگيري مجدد در لبنان و بازگشت اوضاع به 5 مي وجود دارد. همانگونه كه در بالا گفته شد به نظر ميرسد تنها راه به راه آوردن جريان 14 مارس به اجراي تعهدات خود تحت فشار قرار دادن آنهاست وگرنه چنانكه تجربه ثابت كرده است آنها به اين سادگي حاضر به اجراي موافقتنامههاي امضاشده از طرف خود نيستند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
سه شنبه 8 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]