واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: ممکن است کسانی از منظر تاریخی این گونه سندها را نقد کنند، کدام یک از سندهای آیین فتوت و جوانمردی تاب نقد تاریخی دارد؟ ما پیشاپیش این گونه نقدها را پذیراییم، ولی چندان دور از حقیقت نیست اگر سعدی در زنجیره ای قرار گیرد که در فتوت و جوانمردی فرزند معنوی امثال شیخ شهاب الدین به شمار آید.(۹)
برای اینکه حدود وظایف و میدان کار سقّایان را در آن روزگار بیشتر بدانیم، بد نیست در پاره ای از سخن واعظ کاشفی دقیق شویم که می گوید:
«بدان که سقّایان هم مدّاحان اند و هم سقایان. و ایشان جماعتی محترم اند و سند ایشان بس بزرگ است … اگر پرسند که آداب سقایان چند است بگوی: ده». آن گاه به توضیح این آداب می پردازد که عبارت است از پاکیزگی و دوری از گناه و این که در وقت سقّایی از دست راست آغاز کند و این که به هر که رسد او را آب دهد و آب از راه حلال به مردم دهد و بر سقایی طمع مزد نکند و فروتن باشد و در هیچ مجلس بی اذن صاحب آن وارد نشود و اصل آن است که تا او را به مجلس نطلبند، در نیابد مگر که مجلس عام باشد مثل مجلس و خانقاه و لنگر، بر هم کاران خود حسد نبرد و «اثبات» کار خود چنان که شاید و باید بداند.
متاسفانه فصل سقّیان کتاب فتوت نامه سلطانی در نسخه های موجود ناقص است و این نکته را استاد محجوب نیز مورد توجه قرار نداده است.
«بدان که سقّایان هم مدّاحان اند و هم سقایان. و ایشان جماعتی محترم اند و سند ایشان بس بزرگ است … اگر پرسند که آداب سقایان چند است بگوی: ده». وقتی سعدی در بغداد می زیسته، روزگار شکوفایی آیین جوانمردی در این شهر بوده است. بغداد در این روزگار پایتخت فتوت و جوانمردی به حساب می آمده است و خلیفه الناصر (۱۰) (۵۷۵- ۶۲۲) نهاد پیچیده و در عین حال گستره ی فتوت را زیر نظر خویش گرفته بوده است و دوستان و نمایندگان او در سراسر جهان اسلام، از راه چشم و هم چشمی، یا از رهگذر شیفتگی راستین نسبت به اصول فتوت، یکی پس از دیگری «سروال فتوت، می پوشیده اند و به سلک پیروان این آیین در می آمده اند.
ابن معمار بغدادی (متوفی: ۶۴۲) نویسنده کتاب الفتوه که یکی از برجسته ترین مورخان آیین فتوت است و خود معاصر سعدی است، گزارشی از توجه خلیفه الناصر به این آیین داده است و این که چه گونه خلیفه خود بر دست عبدالجبّار بن صالح بغدادی- که سرکرده فتیان و جوانمردان بغداد بود- وارد حلقه فتوت شد و سروال فتوت پوشید و عملاً توانست تمام جریان فتوت را زیر پوشش فرمان خود قرار دهد، چندان که تمام سلاطین عصر از او پیروی کردند. (کتاب الفتوه، ص ۶۷)
از جمله کسانی که در این کار پیش قدم شدند، یکی هم اتابک سعد صاحب شیراز و ممدوح سعدی بود (همان جا، ص ۶۸- ۶۷) که سروال فتوت پوشید و دیگری صاحب جزیره کیش بود (همان جا) .
شیفتگی نسبت به آیین فتوت تمام فرمان روایان عصر را زیر چتر خود قرار داد و در مصر و شام و آسیای صغیر و بسیاری بلاد و حکّام و فرمان روایان به آیین فتوت درآمدند.
سعدیوقتی صاحب جزیره کیش و بویژه فرمان روای شیراز اتابک سعد (متوفی حدود ۶۲۳) در شمار وابستگان آیین فتوت بوده اند، برای سعدی که در این روزگار در مرکز آیین فتوت یعنی بغداد قرار داشته است و سال های ورودش به بغداد (حدود ۶۲۱) برابر است با آخرین سال های فرمانروایی الناصر، چنین گرایشی آیا دور از طبیعت و قراین تاریخی است؟
اما این که سعدی از میان اصناف گوناگون جوانمردی چرا در فرقه سقایان قرار می گیرد، قابل توجه است. هم در فتوت نامه سلطانی و هم در بعضی دیگر از رسائل ارباب فتوت، میان سقّایی و مدّاحی رابطه ای وجود دارد. آیا برای سعدی که در مدیح رسول و اهل بیت او، و صحابه او بالاترین جایگاه تاریخی را داشته است، ورود به این سلک غیرمنطقی است؟
یک نکته را نباید فراموش کرد که سقّا شدن سعدی نه از رهگذر نیاز شغلی بوده است، ظاهراً از رهگذر پیری به این سلک درآمده است که او از جماعت سقّایان بوده است وگرنه ما قراینی یافته ایم که سعدی در کمال تموّل و ثروت می زیسته است و درگاهش مانند درگاه سلاطین و امرا، دارای حاجب و دربان بوده است و این هم سند بسیار قدیمی ما که تاکنون هیچ کس از آن آگاهی نداشته است.
در کتاب بسیار مهم روضه الناظر و نزهه الخاطر تألیف عبدالعزیز کاشی که از آثار قرن هفتم هجری است، شعری ثبت شده است که گوینده، آن را خطاب به سعدی سروده و از این که دربان سعدی به او اجازه ورود نداده است، شکایت کرده است؛ نخست شعر را بخوانیم:
یک نکته را نباید فراموش کرد که سقّا شدن سعدی نه از رهگذر نیاز شغلی بوده است، ظاهراً از رهگذر پیری به این سلک درآمده است که او از جماعت سقّایان بوده است وگرنه ما قراینی یافته ایم که سعدی در کمال تموّل و ثروت می زیسته است للاستاذ علی فخرالنجار حین حجبه (حاجب) سعدی الشیرازی:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 339]