امامت و ولايت

واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: امامت و ولايت
ادامه از صفحه اول
از جمله گفت كه مردم از مشرق و مغرب عالم براى آن حضرت پول ارسال مى كنند.و ايشان با پول ها چنين و چنان مى كند فى المثل ملكى را در فلان نقطه به ۳۰ هزار دينار طلا خريدارى كرده... هارون الرشيد كه از نقل اين دروغ ها و نسبت ها از زبان يكى از اقوام امام هفتم(ع) خوشحال شده بود دستور داد از مال فلان منطقه مبلغ دويست هزار درهم بابت خوش خدمتى به هارون به وى پرداخت كنند.على بن اسماعيل چند نفر وكيل فرستاد تا آن پول ها را دريافت و به وى برسانند.در اين بين به مرضى سخت دچار شد كه تمام امعاء و احشاء وى از بدنش خارج شد و اطبا از درمان وى عاجز شدند. درهمين حال كه مشغول جان كندن بود وكلاى وى با پول ها وارد شدند. وى گفت: «اكنون كه در حال مرگ هستم اين پول ها به چه درد مى خورد»
فاعتبرو يا اولى الابصار
همان سال هارون، به قصد زيارت خانه خدا نخست وارد مدينه شد. امام(ع) را دستگير و با حيله آن حضرت را به بصره فرستاد و مدت يك سال در بصره نزد حاكم آنجا كه عيسى نامى از فرزندان منصور دوانيقى بود زندانى گرديد، سپس هارون از حاكم بصره خواست تا امام را به قتل رساند و چون او امتناع كرد هارون دستور داد آن حضرت را به بغداد بياورند و مدتى طولانى در خانه فضل بن ربيع زندانى بود. هارون به وى نيز دستور قتل آن حضرت را داد فضل نيز خوددارى كرد ناچار هارون دستور داد آن حضرت را نزد فضل بن يحيى برمكى ببرند شايد وى آن حضرت را به قتل رساند.وى نيز امتناع كرده و اسباب راحتى وى را فراهم نمود. اين خبر به هارون رسيد، خشمناك شد. خادم خود به نام مسرور را به خانه فضل بن يحيى فرستاد به محض ورود دريافت كه همان طورى كه به هارون گفته بودند، امام (ع) در آسايش است. مسرور بلافاصله از خانه خارج و به نزد عباس بن محمد و شخصى يهودى به نام سندى بن شاهك وارد و دو نامه از طرف خليفه را به آنها داد. عباس بن محمد؛فضل بن يحيى را فوراً احضار كرده او را برهنه كرده و سندى، صدضربه تازيانه به او زد. مسرور ماجرا را براى هارون الرشيد نوشته هارون دستور داد آن امام غريب را در يد سندى بن شاهك قرار دهند و چون يحيى برمكى موضوع تازيانه خوردن فرزند خود فضل بن يحيى را شنيد نزد هارون وساطت كرد و قول به قتل رساندن آن امام مظلوم را داد.به همين منظور زهرى تهيه كرد و به سندى بن شاهك داد و او آن حضرت را در حالى كه زندانى و مظلوم و مغموم و غريب بود به شهادت رسانيد.
(وسيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون)
ادامه دارد
دوشنبه 7 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ابرار]

[مشاهده در: www.abrarnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]