واضح آرشیو وب فارسی:قدس: گپي با جمشيد هاشم پور/ بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون؛ ماندگاري نقش برايم مهم است
* مليحه پژمان
جمشيد هاشم پور بازيگر نام آشناي تئاتر، تلويزيون و سينماي كشورمان در سال 1323 در تهران متولد شد. او ديپلم رياضي دارد و از
سال 1346 درست وقتي كه 23 ساله بود پا به عرصه هنر گذاشت. چيزي حدود 40 سال بازيگري، نقشهاي متفاوتي را براي هاشم پور رقم زده كه البته همه ما بيشتر او را با نقش «زينال بندري» مي شناسيم. از كارهاي او در عرصه هنر مي توان به فيلمهاي «افعي، فراري، رنجر، سهراب، ياغي، زخمي، ياران، طعمه، فرمان، قسمت، نيش، هيوا، مسافر ري، آواز قو، قارچ سمي، بالاي شهر پايين شهر، مزرعه پدري، جنايت، واكنش پنجم، يك بوس كوچولو، قتل آن لاين، سنگ كاغذ قيچي، ميم مثل مادر، قاعده بازي و چهار انگشتي» اشاره كرد. هرچند كه جمشيد هاشم پور با نام هنري جمشيد آريا چندان تمايلي به گفتگو ندارد ولي دوست دارم هرچند كوتاه با او صحبت كنم. او در مورد شرايط ورودش به اين عرصه مي گويد: «23 ساله بودم كه به بازيگري روي آوردم و بايد بگويم كه اين هنر را به طور تجربي ياد گرفتم و در هيچ كلاس آموزش بازيگري شركت نكردم. به نقشهاي خاصي علاقه دارم و البته منفي و مثبت آن برايم اهميتي ندارد و نكته مهم ماندگاري آن است، درست مثل نقش «زينال بندري» كه يك شخصيت منفي بود ولي به نوعي ماندگار شد. من بيشتر كاراكترهاي پر ديالوگ را دوست دارم، چون احساس مي كنم اين شرايط ارتباط لازم با مخاطب را ايجاد مي كند. از آنجايي كه اوايل دهه 70 و سالهاي قبل آن اوج كارهاي جمشيد هاشم پور را نشان مي دهد، از او مي پرسم كه فكر نمي كند در آن دوران به فضاي كليشه نزديك شده بود كه مي گويد: «چرا خودم اين حقيقت را قبول دارم كه اواخر دهه 60 و اوايل 70، بيشتر كارهايي كه به من پيشنهاد مي شد حالت يكنواخت داشت كه البته اين را هم بايد بگويم كه مخاطب در آن دوران تا حدودي به اين نوع سينما علاقه داشت، به همين دليل حال و هواي آثار سينمايي آن دوره شبيه هم بود. البته من در فيلم هاي پليسي هم ايفاي نقش داشتم كه هنوز هم يكي از علاقه هايم كار كردن در اين حال و هواست. البته ناگفته نماند كه چندين بار در فيلمهاي حادثه اي آسيب ديده ام!»
هاشم پور به نكته جالبي اشاره مي كند و اين در حالي است كه بازيگران خارجي در فيلم هاي حادثه اي در صحنه هاي خاصي كار نمي كنند و به جاي آنها بدلكاران ،صحنه هاي رعب آور و سخت را به نمايش مي گذارند.
به هاشم پور مي گويم، اوضاع بدلكاري در كشور ما چگونه است؟ كه در ادامه مي گويد: «نكته جالبي است و جالب تر از آن، اين است كه ما در كشورمان سينمايي به اين شكل نداريم كه نياز به بازيگر بدل كار داشته باشد. در ثاني خيلي هم روي فيلمهاي سينمايي در اين زمينه سرمايه گذاري نمي شود و هر از گاهي شاهد هستيم كه اتفاقهايي در صحنه فيلمبرداري روي مي دهد كه گاهي هم جبران ناپذير است. مثل اتفاقي كه براي پگاه آهنگراني افتاد و يا اين كه اخيراً شنيدم آقاي مشايخي در صحنه دچار سانحه شده و مورد عمل جراحي قرار گرفته است و بماند كه ايشان تا مدتها بايد بستري باشد و استراحت كند. به نظرم شرايط كار در سينماي كشور ما اصلاً قابل قياس با سينماي كشورهاي خارجي نيست!»
وي در ادامه مي گويد: « به عقيده من سينماي متعالي در كشور ما به انسانهاي پرطاقت و سخت كوش نيازمند است، نه آدمهايي كه فقط روي چهره هايشان انتخاب مي شوند و تهيه كنندها هم براساس آن چهره ها سرمايه گذاري مي كنند. در اين صورت سينمايي كه شاهد آن هستيم بيشتر سينمايي با عشق هاي مثلثي و داستانهاي عاشقانه آب بندي شده است. من متاسفم كه اين را مي گويم اما در حال حاضر مردم ديگر رغبتي به سينما رفتن ندارند و شايد مهمترين دليل آن هم نداشتن آثار فاخر و در خور اعتمادست و شايد در سينماي كشوري با اين همه گنجينه هاي فرهنگي و علمي، اين اتفاق جاي تأسف دارد.
هاشم پور در مورد آخرين كارهايش مي گويد: «آن مرد آمد» و «استشهادي براي خدا» از كارهاي اخيرم هستند و در فيلمهاي «چهره به چهره» و «سياهي روشن» هم قرار است ايفاي نقش داشته باشم.
دوشنبه 7 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 664]