واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: بحران برق ،واقعيتي قابل پيش بيني
عباس جاويدي : مشكلاتي كه بالاخره در تابستان 87 گريبان صنعت برق را گرفت و باعث بروز خاموشي هاي گسترده در سطح كشور شد و معضلات عديده اي را پديد آورد، از ديد كارشناسان و خبرگان و آگاهان به پيچيدگي هاي اين صنعت از قبل قابل پيش بيني بود. شايد مديران اين صنعت پس از فراغت از دلهره هاي تابستان 86 كه انتظار اين خاموشي ها را در آن ايام داشتند ولي به دليل افت قابل ملاحظه درجه حرارت نقاط مختلف كشور در تابستان مزبور آن را به سلامت سپري كردند، فكر همچون شانسي را در تابستان 87 هم داشتند و به همين دليل به ريشه يابي و كشف علت العلل بحران برق در طول سال 86 نپرداختند و بعضاً به گزارش هاي شبه كارشناسي كه فاقد بنيان هاي مطالعاتي و علمي است و ردوبدل آن در سال هاي اخير در بين مديران ارشد وزارت نيرو متداول شده، دل خوش كرده و با دست خالي به استقبال تابستان 87 رفتند، آنچه مسلم است اين است كه از ديد هر مرجع بي طرفي پذيرفتن اين نكته كه دستگاه عريض و طويل وزارت نيرو و شركت توانير با آن همه توانمندي هاي فراوان و امكانات بالقوه و فعل كه ادعاي آن مكرر از زبان خود مسوولان اين وزارتخانه به سمع مي رسد، در قبال پديده اي مثل خشكسالي كه هم وقوع آن در سال هاي قبل و با شدت و حدت بيشتر و هم حتي در همين امسال در كشورهاي همسايه سابقه داشته به يكباره غافلگير شوند، قدري مشكل است. آنها كه با ظرفيت هاي نهفته در اين صنعت آشنايي دارند بر اين باور نيستند كه مشكلات اين صنعت در تابستان 87 صرفاً كم آبي و خشكسالي بوده بلكه عوامل ديگري را نيز در كنار اين موضوع دخيل مي بينند و انتظار دارند مسوولان وزارت نيرو به دور از هرگونه تعصب و فرافكني يك بار و براي هميشه با معضل تابستان 87 به صورت ريشه اي برخورد كنند تا بلكه از تكرار آن در سال هاي بعد ممانعت شود. شبكه برق ايران همواره روي نوار قرمز حركت كرده و در چند سال اخير توان تحمل هيچ حادثه يا واقعه غير مترقبه اي را نداشته است.
آنجا كه حوادث اتفاق نمي افتاد يا با «بخير گذشت» رد مي شد، شبكه تعادل خود را حفظ مي كرد ولي آنجا كه حوادث و اتفاقات اثرگذار مي شد به تبع تعادل عرضه و تقاضا به دليل خارج شدن بخشي از بار و نبود ذخيره مطمئن به هم مي خورد و بروز خاموشي ها را سبب مي شد كه تابستان 87 يكي از مواردي بود كه اين پديده اتفاق افتاد. بنابراين با توضيحات فوق به راحتي در مي يابيم اگر ما در تابستان 87 داراي ذخيره مطمئني بوديم به دليل خارج شدن توربين هاي آبي نبايد دچار مشكل مي شديم. اينكه اين ذخيره ها در كجا نهفته يا از كجا قابل تامين بوده است: 1- طبق برنامه چهارم توسعه و نيز سند چشم انداز 20 ساله رشد مصرف برق در سال 10 درصد پيش بيني شده و وزارت نيرو نيز مكلف شده سالانه به همين ميزان نيروگاه جديد ساخته و وارد مدار كند. ولي به دلايل فراوان و شايد نگاه خاص دولتمردان نهم به برنامه هاي فوق يا كسري اعتبارات يا كافي نبودن توانمندي هاي موجود در انجام اين مهم يا اصولاً هر دليل ديگر تحقق اين ميزان نيروگاه سازي صورت نگرفته است. طبيعي است اين همه پروژه ها و صنايع و... كه مصوبات آن در اثناي سفرهاي استاني و... كليد مي خورد، براي راه اندازي نياز به برق دارد كه اگر با نيروگاه سازي تامين نشود بايد از محل موجود تامين شود. ضمن اينكه توجه داشته باشيم يكي از مصارف عمده برق در ايران بخش كشاورزي و چاه هاي مربوطه است كه با توافق وزارتخانه هاي نفت و نيرو در سال هاي اخير اكثر پمپ هاي ديزلي به برقي تبديل شده اند و در نتيجه مصارف اين بخش را بالا برده اند و مصارف خانگي واداري نيز به دليل سيل واردات سيستم هاي سرمايشي اسپليت و امثالهم افزايش چشمگيري داشته است. 2- بالا بودن افت خطوط توزيع و فوق توزيع و پست هاي برق نيز يكي ديگر از عواملي است كه طبق اعلام بانك جهاني حدود 19 درصد برق توليدي نيروگاه ها (معادل 6000 مگاوات در حال حاضر) در اين محل ها هدر مي رود. بالا بودن اين افت كه حدود پنج درصد آن به دليل طبيعت خاص جريان الكتريسته و طويل بودن خطوط و .... طبيعي به نظر مي رسد، ناشي از فرسوده بودن خطوط و قديمي بودن بعضي از تجهيزات و قطعات است كه البته با انجام سرويس و نگهداري به موقع و بهينه سازي ها قابل كنترل و رفع مي بود. اين رقم افت و هدرروي برق در خاورميانه بالاتر است. 3- به دلايل زياد كه اهم آن در زير قيد مي شود در اكثر اوقات تابستان 87 بعضي از نيروگاه ها با ظرفيت حداكثري توان توليد برق نداشته اند: الف: عدم اتمام تعميرات اساسي يا عدم بهينه سازي بعضي از نيروگاه ها نظير بندرعباس و منتظر قايم، رامين، گيلان، بعثت و ... كه در نتيجه به طور متناوب لااقل همواره 1500 مگاوات برق قابل توليد اين نيروگاه ها در مدار نبوده است كه البته هريك از نيروگاه ها دلايل مربوط به خود را دارد كه از ذكر آن صرف نظر مي شود. ب- رقم قابل توليد و توليد واقعي بسياري از نيروگاه ها مخصوصاً نيروگاه هاي گازي جديدالتاسيس تفاوت دارد. در اين زمينه متذكر مي شود توربين هاي خريداري شده توسط وزارت نيرو با توجه به ظرفيت نامي آن ابتياع مي شود كه فروشنده مدعي است چنانچه كليه ملاحظات ايزو براي نصب فراهم باشد توربين قادر است آن ظرفيت نامي را توليد كند منتهي چون اين شرايط در عمل براي نقاط مختلف كشور فراهم نيست عملاً توليد مقدار نامي نيز منتفي بوده و به همين دليل است كه فروشندگان توربين به هنگام تحويل شرايط ايزو را در محل توسط تست هايي و به كمك ابزار استانداردي تحت عنوان تست هاي كارايي شبيه سازي مي كنند و مقدار قابل توليد هر توربين را در محل تعيين و تحويل بهره بردار مي دهند كه از آن به بعد توليد آن مقدار مگاوات از توربين قابل انتظار است ولي همان گونه كه گفته شد بسياري از نيروگاه هاي جديد حتي از توليد اين مقدار توافق شده نيز عاجزند كه اين رقم در حال حاضر در شبكه برق كشور چيزي حدود 500 مگاوات است. در اين رابطه بايد گفت در سال هاي اخير به دلايلي يا اصولا تست كارايي به هنگام تحويل صورت نمي گيرد يا در صورت انجام به دليل تبعات مالي اختلاف رقم قابل توليد و توليد واقعي دقت انجام كار كاهش مي يابد يا هر دليل ديگر ... به هر حال اختلاف موجود كه برآوردي غيرواقعي از ظرفيت شبكه مي دهد واقعيتي است كه وجود دارد. ج- نصب و تحويل بعضي از نيروگاه ها توام با نواقص نيز يكي ديگر از عواملي است كه مي تواند حداكثر توان توليدي نيروگاه مربوطه را محدود سازد. آنچه در اين زمينه در ساليان اخير در وزارت نيرو متداول شده اين است كه پيمانكار سازنده پس از اولين استارت نيروگاه تمايل فراواني پيدا مي كند كه نيروگاه را همراه با نقص و به صورت جبراني (دادن پول يا قطعه به جاي رفع نقص به بهره بردار) تحويل توانير دهد. منبع: سايت الف
دوشنبه 7 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 339]