واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: گروه سینما و تلویزیون تبیان: رضا رشیدپور را بسیاری با برنامههای گفتوگو محور (Talk Show) در تلویزیون میشناسند و علاقمندان به برنامههای او میدانند که حالا هر یکشنبه با برنامه زنده «پشت پرده» از رادیو تهران مهمان شنوندگان است. او برنامه را چنان آرام آغاز می کند که نمیتوان حدس زد تا ساعتی دیگر ممکن است هیجان، مخاطب را از جا بکند. تنها پشت میکروفن برنامه نشسته ودیگران هم از بیرون در تدارک بخشهای مختلف برنامه هستند. رشیدپور برای پرداختن به طنز از تاریخچه طنز می گوید تا این که میرسد به موسیقی طنز و بعد به شیوه سینماییها فلش فوروارد میزند به زمان حال و سینمای امروز که فیلمها اصطلاحا طنز آن را احاطه کردهاند.
اسماعیلپور اگرچه سردبیر برنامه است اما برای پخش همه آیتمهای برنامه با رشیدپور صلاح و مشورت میکند و یکی یکی مهمانان برنامه به دعوتش روی خط میآیند تا پاسخ سوالات رشیدپور را بدهند و با او در گفتوگویی چالشی درباره طنز در سینمای امروز ایران شریک شوند. اما انگار بازیگران این نوع فیلمها خود میدانند کارشان چندان قابل دفاع نیست. فرهاد آئیش و سیروس گرجستانی که چندان هم با رسانهها بیگانه نیستند و به اصطلاح اهل مصاحبه هستند جواب رد به درخواست برنامه «پشت پرده» دادهاند.
مجید صالحی به ذاکری مسئول هماهنگی برنامه میگوید حال چندان خوبی ندارد و درخواست میکند رشیدپور با او در این گفت و گو مهربان باشد. اما رشیدپور با همه سابقه دوستی و ذکر خاطراتشان با مجید صالحی در اصفهان، سوالاتش را مثل همیشه رک و صریح میپرسد.
رشیدپور میگوید اهل رسانه است اما کار کردن در بسیاری رسانهها را دوست ندارد چرا که همیشه به پشت پردهها حساس بوده است. میگوید که در پشت پرده مطبوعات و تلویزیون بیش از کار فرهنگی و رسانهای شاهد تجارت بوده است. شاید همین حساسیتها باعث شود او ناچار شود در رادیو بماند چرا که متانت و سعه صدر اهالی رادیو را تحسین میکند
آنها که همزمان پیچ رادیوشان روی موج رادیو تهران تنظیم بوده، حتما حرفها و به عبارتی دفاعیات مجید صالحی را شنیدهاند که البته چندان هم نتوانسته بود از سینمای ظنز و فیلمهایی که در آنها بازی کرده دفاع کند. برای این بازیگر جوان سینما، تئاتر و تلویزیون در مقابل چنین سینمایی، حرفی نمانده بود جز اذعان به جوانی و کوچکی و بینظری. بهنوش بختیاری هم در گفتوگو با رشیدپور اعتراف میکند که فیلمهایش را با تماشاگران سینما دیده و انتقادهایشان را شنیده و چیزی برای گفتن ندارد جز اینکه همه چیز دست بازیگر است. این بازیگر برنامههای طنز «پشت پرده» را فرصت خوبی میبیند برای اینکه درد دلهای کار در سینمای طنز را بازگو کند، از محدودیتها و مشکلاتی که بازیگران را به سمت حضور در چنین آثاری وا میدارد شکوه کند.
تا اینجای برنامه مجری به تنهایی یک طرف این گفتوگوی چالشی نشسته و بازیگران این سینما هم از آن سو چیزی برای گفتن ندارند جز تاسفی ضمنی که در قالب ارادت و احترام و تعارف رخ مینماید.
رشیدپور پیامهای شنوندگان را میخواند که آنها هم در این گفتوگوی چالشی در جبهه منتقدان قرار دارند و اینجاست که سردبیر دست به کار میشود و از ذاکری میخواهد شماره مسعود ده نمکی را برای شرکت در برنامه بگیرد. تماس با کارگردان «اخراجیها»ی سینمای ایران به این سادگیها نیست. به جز مسئول هماهنگی برنامه، سردبیر هم با حرف میزند و به سختی مجابش میکند که شرکت در این گفتوگو را بپذیرد. در فصلهای که همه در تلاش هستند برای جلب همکاری دهنمکی و شرکتش در برنامه، شنوندههای رادیو صدای قسمتهایی از فیلم «اخراجیها» را میشنوند.
ارتباط با دهنمکی برقرار شده اما به سختی و الو گفتنهای او حکایت از آن دارد که یا به زودی این تماس قطع خواهد شد و یا قطعش خواهد کرد! اما ده نمکی که میگوید پای پرواز و در فرودگاه است با رشیدپور وارد بحث میشود و گفت و گویی شکل میگیرد که در آن هر دو طرف در تلاش هستند نظریات خود را به دیگری بقبولانند. رشیدپور بر انتقادهای همیشگیاش درباره «اخراجیها» پافشاری میکند و ده نمکی هم اصرار دارد میزان فروش این فیلم به تنهایی برای موفق دانستن آن کافیست. بحث و جدل بین مجری و کارگردان اخراجیها بالا گرفته و در عین حال هر لحظه ممکن است این تماس تلفنی قطع شود. اینجاست که برخلاف آرامش رشیدپور و لبخندهای همیشگیاش، بقیه عوامل برنامه به هیجان آمده و از جا برخاستهاند. گفتوگو با دهنمکی هم مثل همیشه بدون توافق بین او و رشیدپور تمام میشود اما مخاطب است که با شنیدههایش قضاوت خواهد کرد و این همان چیزی است که اهالی «پشت پرده» به آن میاندیشند.
گاهی خوب، گاهی بد
اینجا در «پشت پرده» همه کم و بیش راضی هستند، البته بیشتر از اینکه توانستهاند بخشی از ایدههای خود را و نه همه آن را عملی کنند. محمد اسماعیلپور میگوید که قرار نبود برنامه به این شکل باشد اما شرایط و امکانات «پشت پرده» با ساختار فعلی به مخاطب ارائه شود. توضیح میدهد: «قصدمان این بود که معضلات سینمای ایران یا به عبارتی پشت پردهاش را در این برنامه مطرح کنیم. اما حالا هر یکشنبه یک موضوع مرتبط با سینمای ایران را انتخاب میکنیم و دربارهاش با اهالی سینما گفتوگو میکنیم. گاهی برنامه خوب از کار درمیآید و گاهی هم نه.» البته این نظر شخصی اوست چرا که بر اساس آمارها و بازخوردهایی که از مخاطب گرفتهاند، «پشت پرده» با اقبال شنوندگان روبرو شدهاست.
فرهاد آئیش و سیروس گرجستانی که چندان هم با رسانهها بیگانه نیستند و به اصطلاح اهل مصاحبه هستند جواب رد به درخواست برنامه «پشت پرده» دادهاند. مجید صالحی به ذاکری مسئول هماهنگی برنامه میگوید حال چندان خوبی ندارد و درخواست میکند رشیدپور با او در این گفت و گو مهربان باشد. اما رشیدپور با همه سابقه دوستی و ذکر خاطراتشان با مجید صالحی در اصفهان، سوالاتش را مثل همیشه رک و صریح میپرسد
وقتی پشت پرده رو میشود
رشیدپور از برنامهای که روی آنتن دارد راضی است و یا دست کم ترجیح میدهد راضی باشد هرچند موضوعات زیادی درباره سینمای ایران در ذهن دارد که نمیداند موفق خواهد شد آنها را در رسانهای چون رادیو مطرح کند یا خیر. البته موضوعات پیشنهادی او مانند حضور بازیگران ایرانی در هالیوود، نقش زن در سینمای ایران یا بررسی سینمای دینی، پیشتر هم در برنامههای رادیویی و تلویزیونی طرح و بررسی شدهاند اما او میگوید نگاه متفاوتی به این موضوعات دارد که نمیداند امکان رسانهای شدن را دارند یا نه. با این همه خوشحال است که تا به حال توانسته به بسیاری از موضوعات مد نظرش از جمله فساد اخلاقی در سینمای ایران بپردازد.
میگوید هدفش از طراحی این برنامه، تولید برنامهای جنجالی نبوده بلکه قصد داشته در یک برنامه تخصصی مسائل خاص سینمای ایران را به بحث و گفتوگو بگذارد شاید که این بهانهای باشد برای آنکه سینمای ایران را از رخوت در بیاورد. برای برنامههای بعدی هم موضوعاتی را در نظر گرفته که با همکارانش در «پشت پرده» برای پرداختن به آنها آماده میشوند. مثلا این که چرا در صنعت سینمای ایران سالن برای نمایش فیلمها ساخته نمیشود. رشیدپور میگوید: «تمام موضوعاتی که ما در این برنامه به آنها میپردازیم ناشی از مسائلی هستند که باید به آنها توجه کرد. مسائلی مانند محدود بودن سالنهای نمایش و یا ارتباط شورای اکران و اتحادیههای صنفی. ارتباط تهیه کنندگان سینمای ایران قطع شده و گروههای تهیه پاره پاره شدهاند. تشکیل گروههای تهیه کنندگان سینمادار و ساختاری که امروز در صنعت سینما شکل گرفته به ابتذال در سینمای ایران و افت سطح کیفی فیلمها انجامیده و به نظرم این برنامه جایی است که میتوان درباره همه این موارد صحبت کرد.»
رشیدپور میگوید اهل رسانه است اما کار کردن در بسیاری رسانهها را دوست ندارد چرا که همیشه به پشت پردهها حساس بوده است. میگوید که در پشت پرده مطبوعات و تلویزیون بیش از کار فرهنگی و رسانهای شاهد تجارت بوده است. شاید همین حساسیتها باعث شود او ناچار شود در رادیو بماند چرا که متانت و سعه صدر اهالی رادیو را تحسین میکند و معتقد است به همین دلایل بوده که «پشت پرده» را در رادیو میسازد. او هم قبول دارد که موضوع این برنامه بیش از آنکه رادیویی باشد تلویزیونی است اما میگوید: «به لحاظ حرفهای و تکنیکی این برنامه باید در تلویزیون ساخته میشد اما رادیو به خاطر ویژگی دست اندرکارانش فضای مناسبتری است به همین دلیل به کمک آقای اسماعیلپور ساختار برنامه را برای پخش از رادیو تغییر دادیم و سعی کردیم با اجرایی متفاوتف مباحثش را از رادیو به مخاطب منتقل کنیم.»
شاید با نگاهی که رشیدپور به فضای سینما و مطبوعات دارد، برای همیشه جایش در رادیو باشد اما خودش میگوید برایش فرقی ندارد که پیامش را از کدام رسانه منتقل خواهد کرد، برای او پیام مهم است و اگر هیچ رسانهای هم در اختیار نداشته باشد، در وبلاگش خواهد نوشت. با این همه «پشت پرده» برای رشیدپور و همکارانش یک فرصت معتنم است، فرصتی که به اندازه توقعی که نامش ایجاد میکند، در اختیار افشاگری مسائل سینمای ایران نیست. رشیدپور تاکید میکند که اصلا قصدشان افشاگری نبوده و نیست و انتخاب این عنوان از آن روست که هر آنچه دیروز در پشتپرده بوده امروز روی پرده است و آنچه روی پرده بوده حالا به پشت آن رفته است. رشیدپور میگوید: «تا دیروز مباحث عمیق فرهنگی روی پرده مطرح میشد و حالا این مباحث، موضوع ثابت دفاتر سینمایی و اهالی سینماست و فحاشیها و حرفهای ناپسندی که در پشت پرده بوده به سادگی روی پرده به نمایش در میآید.»
«پشت پرده» تمام که میشود، گروه تهیه این برنامه به فکر برنامههای بعدی هستند. یکی پیشنهاد میدهد موضوع طنز در سینمای ایران را در برنامه بعد هم ادامه بدهند اما رشیدپور مخالف میکند چرا که معتقد است قصدشان فقط طرح مسائل است. دیگری پیشنهاد میکند با توجه به برگزاری حشنواره فیلمهای کودک در همدان به سینمای کودک هم بپردازند اما رشیدپور این پیشنهاد را هم نمیپذیرد و میگوید که چیزی به نام سینمای کودک وجود ندارد چرا که این سینما اکران ندارد.
همچنان که دست اندرکارن «پشت پرده» استودیو را ترک میکنند رشیدپور گله میکند که درباره سینمای کودک چه میتوانند بگویند جز اینکه باز کامبوزیا پرتوی به نکاتی اشاره کند و حرفهایی بزند و بعد خداحافظ سینمای کودک تا یک سال بعد و جشنواره بعد؟!
این گروه کم تعداد همچنان که استودیوی پخش را ترک میکنند، کارشان را مرور میکنند. از بایدها و نبایدها و کاشکیها و اما و اگرها میگویند و درباره برنامههای بعدی مشورت میکنند؛ برنامههایی که هر کدام فرصتی هستند برای طرح یک معضل در سینمای ایران با هدف رفع و بهبودشان.
گزارشگر: آذر مهاجر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]