محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840647126
اتمام حجت دانشجويان اصولگرا درباره دفتر آمريكا
واضح آرشیو وب فارسی:الف: اتمام حجت دانشجويان اصولگرا درباره دفتر آمريكا
تشكل دانشجويي اصولگراي آرمان درباره احياي روابط و تأسيس دفتر حافظ منافع آمريكا بيانيهاي صادر كرد.
به گزارش الف از عدالتخواهي، در اين بيانيه آمده است:
برائة من الله و رسوله الي الذين عاهدتم من المشركين
سياست خارجي دولت نهم با تغيير ادبيات در سياست خارجي درمواردي نظير دفاع از حقوق ملت ابران در زمينه انرژي هستهاي، حمله به مباني دروغين تشكيل رژيم اشغالگر قدس(هولوكاست)، تكرار سخن حضرت امام پيرامون محو اسرائيل از روي نقشه، در ابتداي عمر خود موجي از بيداري در سراسر جهان اسلام ايجاد كرد. و البته در اين مسير اتخاذ ديپلماسي فعال و تهاجمي از سوي دولت موفقيتهاي چشمگيري نيز به همراه داشت كه ثابت مي كرد هر كجا مسئولان كشور ديپلماسي فعال و انقلابي را جايگزين ديپلماسي انفعالي كرده اند، علي رغم هياهوي رسانههاي استكباري دستاورد جمهوري اسلامي بسيار چشمگير بوده است.
اما امروز با نهايت تاسف بايد سوال نمود كه اكنون كه ملت و مسئولان ديپلماسي كشور ارزش و كارايي ديپلماسي عزتمندانه و مقاومت در برابر زورگويان جهاني را به خوبي لمس كرده اند چرا هر از چند گاهي بار ديگر زمزمه هاي بازگشت به ديپلماسي انفعالي و غربگرا شنيده مي شود؟! اين روزها تاكيدات مكرر مبني بر شكستن قطع رابطه 30 ساله با امريكا و مذاكره ملت ايران با آمريكا نگرانيهاي جدي براي فرزندان انقلاب به وجود آورده است. حتي اين امر براي كاسه ليسان آمريكا فرصتي را فراهم كرده كه بگويند ميتوان موضع گيري تند عليه امريكا داشت، در عين حال هم با او رابطه برقرار كرد.اخيراً نيز زمزمههاي گشايش دفتر حفاظت منافع آمريكا در تهران به گوش ميرسد، كه بررسي انگيزههاي مختلف تفكرات وجريانهاي مختلف كشور از طرح اين مسئله ميتواند زواياي مختلف آن را آشكار سازد:
1) عدهاي از اين باب بر طبل افتتاح دفتر حافظ منافع آمريكا در ايران ميكوبند كه به اين دفتر به شكل روزنهاي براي ارتباط دو ملت ايران وآمريكا مينگرند. اين عده كه با انگيزههاي متعالي در قبال مردم آمريكا احساس تكليف ميكنند، ساده انگارانه، برقراري اين سطح از رابطه را در راستاي آشنايي ملت آمريكا با اسلام ناب محمدي (ص) و گامي در جهت ضربه زدن به آمريكا از طريق ساماندهي مخالفين داخلي آمريكا ميدانند.طرفداران اين انديشه بايد پاسخ دهند كه جمهوري اسلامي تا به حال از اين امكان در كشورهايي كه حتي در آنها سفارت هم دارد- نظير اروپا و يا حتي كشورهاي جهان اسلام – تا چه اندازه بهره برده است؟ اين در حالي است كه دشمنان انقلاب اسلامي همواره ثابت كردهاند كه در بهرهگيري از ساز و كارهاي دو جانبهي اين چنيني همواره پيش قدم بودهاند وگوي سبقت را از آقايان وزارت خارجه ربودهاند. مذاكرات ايران و آمريكا بر سر مسئلهي عراق گواه روشني بر اين مدعاست. به هر حال به جاست كه مروجان اين طرز تفكر كه به نظر ميرسد از همفكران رئيسجمهور هم به شمار ميآيند، راهحلهاي معقولتري براي تحقق چنين انگيزههايي برگزينند. مگر نه اين است كه رهبري داشتن نمايندگي آمريكا در ايران را تنها محل سازماندهي اقدام عليه ما و رفت و آمد آزادانه و بيدغدغهي جاسوسها خواندند؟ نكند كه آقايان با انگيزههاي خير خواهانه و از روي سادهلوحي آب به آسياب دشمن بريزند و ايجاد پايگاهي را براي مديريت انقلاب مخملي در داخل ايران پايه گذاري كنند؟
2) اما گروهي ديگر كه ظاهراً از دلسوزان نظام ومدعيان اصولگرايي شمرده ميشوند، چون به نسبت واقعي ايران وآمريكا واقف نيستند، گشايش دفتر حافظ منافع آمريكا را بابي در جهت رقابت ايران و آمريكا بر سر منافع خود و مديريت دشمني طرفين در راستاي ايجاد رضايت دو جانبه بلند مدت ارزيابي ميكنند، غافل از آنكه انقلاب اسلامي كه تجلي حاكميت خدا در زمين را دنبال ميكند، در ذات خود نفي استكبار و تمامي مظاهر آن را به همراه دارد. به اين معنا كه بر اساس مباني توحيدي، همزيستي انقلاب اسلامي ايران و شيطان بزرگ عملاًغيرممكن و نشدني است. متأسفانه اين باورغلط كه سعي دارد رابطه ايران و شيطان بزرگ را به رابطه دو ابر قدرت مثل آمريكا و شوروي تنزل دهد، به شدت در حال گسترش است. غافل از آنكه رابطه ايران و استكبار بر اساس رقابت بر سر منافع نيست، اين رابطه همانند رابطه نور و ظلمت است، كه بود يكي منجر به نبود ديگري است. و رويارويي متقابل اين دو براي حذف يكديگر اجتناب ناپذير است، مگر زماني كه يكي از طرفين از هويت الهي و يا شيطاني خود دست بردارد.
اينان كه سعي دارند با يكسان شمردن رفتار خصمانه اروپا و آمريكا در قبال ايران، و با شاهد گرفتن رابطهي ايران و اروپا، رابطه ايران و آمريكا - در تمامي سطوح- را نيز تئوريزه كنند، بايد بدانند كه انقلاب اسلامي در سطح ايدئولوژيك، همان قدر كه به نابودي شيطان بزرگ مي انديشد، حذف و نابودي ايادي آن مثل انگليس، آلمان و يا فرانسه را نيز دنبال مي كند. وعلت برقراري رابطه با اروپا در سطوح دولتي از اين بابت است كه از يك سو اين كشورها همچون ايالات متحده به عنوان تجلي تمام عيار استكبار شناخته نمي شوند، و از سوي ديگر اگرچه اين كشورها به هر نحو كه بتوانند به ايران ضربه مي زنند ، ولي اين ضربات صبغه رسمي وعلني ندارد. بنا براين حتي مذاكرات با اروپا نيز تنها زماني سودمند خواهد بود كه در جهت ضربه زدن هر چه بيشتر به آنها پيش رود.
اگر اين عزيزان عليرغم شعارهاي انقلابيشان هنوز در اسارت تحليلهاي ناتوان سياسي درماندهاند، و توان فهم عمق انقلاب را ندارند، به جاست كه رهنمودهاي رهبري را نصب العين قرار دهند، تا لااقل از باب ولايت پذيري هم كه شده ناآگاهانه به اين انقلاب الهي خيانت نكنند. به راستي كدام يك از شروط 22 گانه رهبر معظم انقلاب در باب رابطه با آمريكا تغيير كرده است؟ «نشانههاي قلدري و سلطهي ناحق» به خاموشي گراييده است؟ آمريكا ديگر «مظهر ستم به ملتهاي ضعيف عالم» نيست؟ «دخالت در كار دولتها و كشورها» را ترك كرده است؟ «حمايت از رژيمهاي نامشروع و فاسد» را رها نموده است؟ به «ستيزه با نهضتهاي آزاديخواهانه و بيداري ملتها» پايان داده است؟ «دشمني با ملت مسلمان ايران و ملتهاي به پا خواستهي مسلمان» را از دستور كار خود خارج كرده است؟ «سياستهاي مبني بر زور و ظلم و فشار و خشونت با جمهوري اسلامي» را قطع كرده است؟ «پشتيباني از رژيم صهيونيستي » را ترك كرده است؟ «به اصلاح روش-هاي غلط» خود مبادرت ورزيده است و به تعبير امام راحل«آدم شده است؟» ديگر «خود را قيم دنيا» نميداند؟ «دروغ» و «فريب» و «جنايت» را كنار نهاده است؟ «خاطرات جنايتها در مورد مردم ايران و بالاخص زدن هواپيماي مسافربري و مسدود كردن داراييهايي ايران را جبران كرده است؟» «توبه» نموده است؟ «فاجعه آفريني براي دنيا» را ترك كرده است؟ «رابطه گرگ و ميش»اي او با ما از بين رفته است؟ ديگر «خصومت وقيحانه و آشكار»، عليه ما به اجرا در نميآيد؟ «ارتباط برابر، متوازن، دوستانه و همراه با احترام متقابل» شكل گرفته است؟ «دخالت در امور داخلي و اعمال نفوذ» را كنار گذاشته شده است؟ جمهوري اسلامي «جهاز تبليغاتي براي خنثي كردن تبليغات امريكا» يافته است؟
3) و اما دسته سوم كه دو دهه سخن از حل تمام مشكلات از طريق مذاكرهي با امريكا ميزدند، شادمانه تبليغ به سكوت ميكنند كه مبادا سخنانشان اعتراض انقلابيها را برانگيزد، و پروژهي ارتباط با آمريكا ناكام رها شود.اين عده كه اساساً به دشمني ايران و آمريكا معتقد نيستند، وسعي دارند با نهادينه سازي گفتمان ليبرال دمكراسي راه را براي تعاملات جدي با آمريكا باز كنند، بايد دريابند كه حتي اگر رقباي آنها در جناح مقابل به حاكميت تمام عيار اسلام در جامعه ايمان نداشته باشند، ملت ايران اين مهم را پذيرفتهاند و ديروز براي تحقق آن شهيد دادهاند و امروز نيز ابايي از جهاد و شهادت ندارند.
مي گويند كه ما در تحريم و تحت فشاريم، نشنيدهاند سخن امام راحل را كه «اگر درهاي تمام دنيا به روي ما بسته شود، باب رحمت الهي باز است.» و اين كه «ما اين انزوا را با آغوش باز استقبال مي كنيم... ما بايد منزوي شويم تا مستقل بشويم تا آزاد شويم. ما از انزواي اقتصادي و سياسي و اجتماعي ابداً باك نداريم، براي اينكه ميزان، ملت ها هستند و ملت ها با ما هستند.» نشنيدهاند سخن رهبر فرزانه انقلاب را كه «اينطور نيست كه وقتي رابطه نباشد همهي راهها به روي ما بسته است» و اين روشنگري كه «دادن وام آمريكا به كشورها براي خريد محصولات كمپانيهاي اوست»
گفته ميشود حملهي امريكا جدي است، به تعبير رهبري حضرات يا الفباي سياست را نميدانند يا الفباي غيرت را كه نمايش قدرت مانع تهديد دشمن و باعث عقب نشيني اوست! نشنيدهاند كلام رهبري را كه آمريكا به بسياري از كساني كه با او رابطه دارند بدترين خيانتها را كرده است؟ نديدهاند عراقي را كه با امريكا رابطه داشت و اشغال هم شد؟ نشنيدهاند سخن رهبري را كه دشمني با مذاكره حل نميشود، آمريكا به دنبال منافع خود در ايران است و كلام ديگر ايشان كه مذاكره در شرايط تهديد اعلام ضعف با صداي بلند است را نشنيدهاند؟ نخواندهاند سخن ايشان را كه روابط، مانع سختگيري و ظلم كردن و بد كردن ابرقدرتها نميشود، رابطه براي تحميل منافع امريكا است آمريكا اگر ميتوانست نظام ما را سرنگون بكند، تا كنون ميكرد چه آنكه عملكرد گذشته او به ويژه در پاناما نشان داده وقتي بتواند لحظه-اي فروگذار نخواهد كرد. به فرض هم كه حملهي نظامي قطعي باشد، راه جلوگيري از آن ايستادگي و تزريق روحيه مقاومت نظير حزب الله لبنان است يا عقب نشيني؟ آقايان بايد بدانند كه همين ترس از امريكا،خودش از هزار بار مردن بدتر است.وآنها قبل ازمرگ از ترس از مرگ مرده اند.چرا كه با توهمات ساختهي آمريكا به سر مي برند و نه با شور وشعور حسيني.
و اما در ميان جريان طرفدار انقلاب با طرح شبهاتي عملا اين جريان را فلج نمودهاند و از عمل به تكليف انقلابياش بازداشتهاند؟ شبهاتي نظير اينكه گفتمان اين دولت با دولتهاي قبلي تفاوت كردهاست؟ سوال اين جاست آيا دولت آمريكا فرقي كرده است؟ آيا ما با آمريكا كف مشتركي يافته ايم؟ و آيا اين خطر كه دلال رابطه با امريكا هم به آن تصريح كرده بود، يعني "ادبيات تند ضمن سازش با آمريكا"، جدي نشده است؟ ادبيات جديد در سياست خارجي كه به مدد چند موضع گيري شخصي رييس جمهور و يكي دو چهره انقلابي در دستگاه سياست خارجي ايجاد شده است، آيا اينچنين رنگ نميبازد؟
حتي بعضي از نيروهاي مومن، ساده لوحانه درخواست مذاكرهي امريكا از ايران در مورد عراق و مسائل اخير را نشانهي ضعف امريكا اعلام ميكنند، و احمقانهتر، آنها كه با درس نگرفتن از عدم تفاوت موضع مسئولان آمريكايي سخن از نرمتر بودن دموكراتها از جمهوري-خواهان و امكان مصالحهي با آنان ميرانند! مگر اين تصريحات مكرر در زمان بوش پدر و بيل كلينتون تكرار نشده بود و رهبر معظم انقلاب همهي آنها را فتنه نخوانده بودند؟! مذاكره تنها دامي است در دست جمهوريخواهان تا دمكراتها را به بي ثمر بودن آن متقاعد سازند، و افكار عمومي آمريكا را به سمت برخوردهاي راديكال با ايران كه معادل انتخاب مجدد كانديداي جمهوريخواه در انتخابات آتي رياست جمهوري آمريكاست، سوق دهند.
گفته ميشود رهبري بر اين مسئله نظارت دارند، سؤال اينجاست كه مگر رهبري در زمان دولت اصلاحات و تعليق فعاليتهاي هستهاي ايران نظارت نداشتند؟ آيا سيرهي عملي امام و رهبري كه - برپايهي ديدگاه فقهي و ديني- تصميمگيري بر اساس ظرفيت موجود در جامعه و استفاده از نظر كارشناسي است، هنوز درك نشده است؟ تصميم به پايان جنگ به دليل خالي بودن جبهه از نيرو و نظر كارشناسي فرماندهان سياسي و نظامي جنگ عليرغم نظر امام به جنگ تا رفع فتنه از عالم را نديدهاند؟ توصيهي امام به زدن اولين ناو جنگي وارد شونده به خليج فارس و منوط كردن اجراي آن به نظر كارشناسي فرماندهان كه به خاطر آن نيز لغو شد را نديدهاند؟ سخنان رهبري در مورد آرمانگرايي بدون مصلحتانديشي و محافظه كاري نسل جوان و حزب اللهي را نشنيدهاند؟ چرا نميخواهند كه از خود هزينه كنند و سكوت و عافيت طلبي خويش را نشانهي ولايت پذيري خويش اعلام ميكنند و به جاي فدايي ولايت شدن، ولي را سپر سلامت و عافيت خود مينمايند؟
تشكل دانشجويي آرمان كه در روزهاي اخير به دست با كفايت دانشجويان عدالتخواه شيرازي – ادامه دهندگان راه طلبه سيرجاني- بازگشايي شده، به نمايندگي از دلسوزان انقلاب و فرزندان حضرت روح الله اعلام ميدارد كه:
1- تا عدم تحقق شرايط 22گانهي رهبر معظم انقلاب هرگونه مذاكره و رابطه با مظهر دشمني به ملت ايران و استكبار جهاني يعني آمريكاي جنايت كار محكوم است و جوانان غيور مسلمان ساكت نخواهند ماند كه عدهاي ختم انقلاب را با زدن تير خلاص به تفكر انقلاب و خواست ملت ايران در جشن 30 سالگي انقلاب تحقق بخشند.
2- برخي اصولگراياني كه با شعار مرگ بر آمريكا و تكرار اصول انقلاب قدرت را در دست گرفته اند، از سرنوشت مدعبان پيروي از خط امام كه به دامان استكبارپناه بردند و ملت ايران مانند تفاله آنان را از حاكميت به دور انداخت درس عبرت بگيرند كه به فرمودهي رهبر معظم انقلاب«اگر احساس كرديدكه نسبت به اين دشمن در دلتان بغض و كينه كم شده است، نشانه-ي خطر شخصي براي شماست، بايد احساس كنيد مثل اين كه درجهي ايمانتان در حال تنزل است.» نهضت ما وابسته به اشخاص نبوده و كما اين كه مردم پيمودن راه آمريكا را از مدعيان خط امام برنتافتند، اصولگريزي برخي مدعيان اصولگرايي را برنخواهند تافت.
3- ترسوها و وابستگاني كه از تهديدات آمريكا ترسيدهاند بدانند كه ملت ايران در صورت تهديد آمريكا اول تكليف خود را با عروسكهاي خيمه شب بازي آن در داخل كشور كه به دنبال شكستن مقاومت مردمي هستند، مشخص خواهد نمود.
4- اگر با هر انگيزهاي چه از روي "سادهانديشي"، "ناآگاهي از مباني انقلاب" و يا "غرضورزي و دشمني با مباني انقلاب" قرار به تشكيل دفتر حافظ منافع شيطان بزرگ باشد، بدانند كه جوانان مسلمان بر اساس بند "م" وصيت نامهي امام خميني به وظيفهي انقلابي خويش عمل نموده و با تمام وجود و بهرهگيري از تمامي پتانسيلها و اقدامهاي انقلابي از گسترش باجخواهي كارگزاران آمريكايي جلوگيري خواهند كرد. دانشجويان انقلابي به ديپلماتهاي آمريكايي و مسئولان ايراني صراحتآ هشدار مي دهند كه با تأسيس اين دفتر يقيناً بايد در انتظار وقوع انقلاب سوم و تسخير مجدد لانه جاسوسي شيطان بزرگ توسط فرزندان نسل سوم انقلاب اسلامي باشيد.
والسلام علي من اتبع الهدي
يکشنبه 6 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]
-
گوناگون
پربازدیدترینها