واضح آرشیو وب فارسی:فارس: صنعت نفت ايران تقابل شركت هاي نفتي شرقي و غربي
مجيد سليمي بروجني
در ماه ها و هفته هاي اخير شاهد تغيير رفتار برخي شركت هاي اروپايي همچون شل و رپسول در عرصه نفت و گاز ايران بوده ايم. اين تغييرات رفتاري همراه با اعلام خداحافظي موقت از پروژه هاي پارس جنوبي تحت برخي فشارهاي سياسي پيدا و پنهان بوده است. با اعلام رسمي اين خبرها، گمانه زني ها درباره آينده و سرنوشت صنعت نفت و گاز ايران آغاز شده و برخي كارشناسان را به اين باور رسانيده كه شركت هاي روسي و شرق آسيا صاحب فرصتي طلايي جهت جايگزيني شركت هاي غربي شده اند.
روزنامه اسپانيايي اكسپانسيون اواسط ارديبهشت از قول مديران شركت هاي نفتي رويال داچ شل و رپسول خبري مبني بر مذاكره اين شركت ها جهت خروج از پروژه 10 ميليارد دلاري گازي در پارس جنوبي اعلام كرد. علتي كه اين شركت ها براي اتخاذ تصميمات خود عنوان كرده اند، فشار امريكا و حركت در مسير قطعنامه هاي تحريم بوده است. حال آنكه اگر نگاهي دقيق و عميق به محتواي قطعنامه هاي شوراي امنيت داشته باشيم، چنين تكاليفي براي شركت هاي نفتي در نظر گرفته نشده است و هيچ گونه اجباري را در اين بخش نمي بينيم. در پي اين آمد و رفت ها صحبت از اين است كه شركت هاي گازپروم روسيه، نفت و گاز هند و شركت هاي نفتي چين با اتكاي روابط سياسي كشورهايشان با ايران از شانس بالايي جهت دستيابي به پروژه هاي حجيم نفت و گاز ايران برخوردارند و مذاكرات ابتدايي خود را براي ورود به پروژه ها و عملياتي كردن آنها آغاز كرده اند. همه اين موارد در حالي است كه شركت هاي غربي خواستار خروج هميشگي از ايران و پروژه هاي نفت و گازش نيستند و به دنبال نوعي توافق با ايران جهت خروج موقت و بازگشت در فضايي مناسب تر به ايران هستند. با يادآوري روزهايي كه خبر اعلام ورود شركت هاي غربي موفق به صحنه نفت و گاز ايران، بار تبليغاتي و سياسي مثبتي براي مردان دولتي ايران داشت، به اين نكته مي رسيم كه تصميمات مديران چنين شركت هايي تا حدود زيادي سياسي بوده، به نحوي كه هم سعي در راضي نگه داشتن ايالات متحده به عنوان يك شركت تجاري يا يك دوست داشته اند و هم توان چشم پوشي از درآمد سرشار سرمايه گذاري در ميادين پارس جنوبي را نداشته اند و بنا به فضاي سياسي موجود تصميمات مقطعي و كوتاه مدت اتخاذ كرده اند.
احتمال خروج اين شركت ها در حالي روز به روز تقويت شد كه پيش تر مقامات ايراني به دليل تاخيرات فراواني كه از جانب شركاي خارجي در شروع عمليات اجرايي پروژه اعمال شده بود اخطارهاي خود را به صورت متناوب به آنها اعلام و تهديد به جايگزيني آنها با ديگر شركت ها مي كردند. روزنامه اسپانيايي مذكور در ادامه انتشار اخبار فوق نكاتي ديگر را نيز بيان كرده بود كه شل و رپسول در حالي متقاضي فروش سهم 50 درصدي خود در فاز 14 پارس جنوبي هستند كه مي خواهند اين اطمينان به آنها داده شود كه در آينده منافع اين دو شركت در فازهاي 23 و 24 پارس جنوبي محفوظ خواهد ماند.در ادامه روند ورود و خروج شركت هاي غربي، طي چند روز گذشته شاهد مصاحبه هاي متعدد مديران شركت توتال مبني بر متوقف كردن پروژه هاي تحت اختيارشان در ايران بوده ايم. اخباري كه هيچ گاه از سوي مديران نفتي ما تاييد نشده و وزير نفت ما همچنان اصرار بر همكاري ايران با شركت توتال دارد. به نظر مي رسد نوعي بي تعهدي در ميان شركت هاي فوق فراگير شده و نتيجه اين عدم تعهد توقف و تاخير در اجراي پروژه هاي ملي ما بوده است كه متاسفانه بابت هر روز تاخير در راه اندازي اين پروژه ها ميليون ها دلار خسارت به اقتصاد ايران وارد مي شود.همزمان با روند اعلام خروج اين شركاي غربي شاهد ورود جدي تر شركت گازپروم روسيه به بخش نفت و گاز كشورمان بوده ايم و طي دو ماه گذشته و به دنبال آن هفته اخير مذاكرات بسيار مثبت و اميدواركننده يي بين روساي گازپروم و مديران نفتي انجام شده است. مذاكراتي كه طرفين متفق القول ابراز خرسندي خود را از نتيجه آن اعلام كرده اند و بسيار خوشبينانه و مصمم در انتظار اجراي پروژه هاي مذكور هستند. حضور شخص الكسي ميلر به عنوان رئيس هيات مديره شركت گازپروم در مذاكرات انجام شده مي تواند دليلي بر اشتياق وافر مردان روسي به عقد قرارداد با وزارت نفت ايران باشد. پيش تر نيز سخنگوي شركت گازپروم اعلام كرده بود هيات مذاكره كننده اين شركت با مقامات ايراني توافق كرده اند تا گازپروم در پروژه استخراج نفت در ايران و درياي خزر و بهره برداري از معدن گاز پارس جنوبي شركت كند.
شركت گازپروم پيش از اين نيز تجربه همكاري با صنعت نفت و گاز ايران را در پرونده خود دارد. گازپروم از سال 1997 در پروژه بهره برداري از فاز دوم و سوم «پارس جنوبي» به همراه كمپاني فرانسوي توتال و شركت مالزيايي پتروناس حضور دارد. به نظر مي رسد روسيه نيم نگاهي نيز به ترانزيت گاز ايران به اروپا دارد. روسيه بزرگترين تامين كننده گاز اروپا بوده است و كشورهاي اروپايي نيز همزمان با رشد صنايع شان و نياز به انرژي پاك روز به روز وابسته به گاز طبيعي مي شوند. حال چگونگي قرار گرفتن ايران در اين چرخه و تجارت با روسيه و اروپا وابسته تر به تفكر و تصميمات مديران ارشد دولتي است كه بايد بسيار سنجيده و منطقي و همراه با حفظ منافع ملي باشد. ذخاير اثبات شده گاز طبيعي در ايران چيزي بالغ بر 27 تريليون متر مكعب است. در سال 2006 استخراج گاز در ايران 105 ميليارد متر مكعب و مصرف 1/105 ميليارد متر مكعب بوده است. در سبد انرژي ايراني سهم گاز 53 درصد، نفت 44 درصد، انرژي آبي 2درصد و زغال سنگ يك درصد است.پس بجاست كه فرصت را غنيمت شماريم و در بهره برداري از منابع گازي پارس جنوبي كه با كشور قطر مشترك است، فرصت ها را از دست ندهيم و نهايت تلاش خود را جهت جذب سرمايه گذاران و شركت هاي خارجي بكنيم، كه هم منافع ملي كشور عزيزمان پايمال نشود و هم حق و حقوق نسل هاي آينده ايران هميشه پاينده و محفوظ بماند.
شنبه 5 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 148]