تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834911576
مديريت اسلامي و نقش آن در توليد علم
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مديريت اسلامي و نقش آن در توليد علم
خبرگزاري فارس: مديريت اسلامى شيوه اى از مديريت است كه تمامى افراد يك مجموعه را به صورت انسانهاى مسئول و متأثر از ارزشها با جهت دهى نظام ارزشى اسلام در نظر مي گيرد .
فرآيند مديريت از جمله مسائل بسيار مهم جوامع بشري است و از آنجائيكه انقلاب اسلامي ايران حاكميت اصول و ارزشهاي الهي بر محيط اجتماعي از جمله نهادها و سازمانهاي مربوط به آن را ضروري ساخته است ، بنابراين تبيين رسالت مراكز علمي و پژوهشي بويژه مديريت اسلامي در تحقق اهداف نهضت توليد علم يكي از آرمانهاي بسيار مهم اين نظام محسوب مي شود .
مديريت اسلامى شيوه اى از مديريت است كه تمامى افراد يك مجموعه را به صورت انسانهاى مسئول و متأثر از ارزشها با جهت دهى نظام ارزشى اسلام در نظر مي گيرد . داشتن صبغه الهى در كارها، شاخصى تعيين كننده در نظام مديريت اسلامى است، به اين معنا كه دستگاه اسلامى بايد به گونه اى باشد تا نيروها در آن به كارى تشويق شوند كه رنگ الهى داشته باشد.
درمديريت اسلامى، نگرش الهى وجود دارد يعنى به انسان با اين ديد نگريسته مى شود كه وى لايق كرامت انسانى بوده و مستعد رسيدن به قرب الهى و نيل به مقام جانشينى خدا است. بنابراين در راستاي تحقق به اين اهداف و در جهت ارتقاء سطح دانش و توليد علم و تبيين نقش مديريت اسلامي دانشگاه ها در گسترش دانش و در جهت عمل به رهنمودهاي مقام معظم رهبري و تأكيد ايشان بر ضرورت راه اندازي نهضت علمي اين مقاله با عنوان «مديريت اسلامي و نقش آن در توليد علم» ارائه مي گردد.
واژگان كليدي: توليد علم، مديريت اسلامي ،نظام ارزشي.
مقدمه:
مديريت اسلامى شيوه اى از مديريت است كه تمامى افراد يك مجموعه را به صورت انسانهاى مسئول و متأثر از ارزشها با جهت دهى نظام ارزشى اسلام در نظر مي گيرد .وجه تمايز مديريت اسلامى از ديگر نظام ها در نظام ارزشى است كه نشأت گرفته از جهان بينى الهى مى باشد. اين جهان بيني كل جهان هستى را به صورت مجموعه اى هماهنگ و هدفدار مىبيند كه سنتهاى ربوبى بر آن حاكم است. در اين نوع اداره جامعه، شرافت انسانى مد نظر است و قواى نباتى و حيوانى در واقع، زمينه ساز رشد انسانى و كمال معنوى و ابزارهايى براى رسيدن به درجات بلند و سعادت جاودانى است.بنابراين، بايد در تعيين اهداف و خط مشى هاى سازمان، اصالت را به ارزش هاى معنوى داد . به اين معنا كه اسلامى بودن سازمان اقتضا دارد در حيطه فعاليت آن، اهداف معنوى و هنجارهاى مربوط به آن رعايت شده و نه تنها تأمين منافع مادى موجب پايمال كردن مصالح انسانى نشود، بلكه حتى المقدور سعى بر اين باشد كه منافع مادى در جهت مصالح انسانى و مقدمه اى براى توسعه و تعميق بينش هاى الهى و ترويج شعائر اسلامى قرار گيرد.مديريت واهميت آن در مراكز آموزشي الف ) معني مديريت: مدير در لغت از كلمه «دَوْرْ» به معني گرداننده ، آنكه مي گرداند آمده است (1) و در اصطلاح اداره كننده اداره يا مؤسسه و مكاني را گويند ، ولي امروز با پيشرفتهاي سريع سازمانهاي انساني كه در اثر گسترش تمدن و آشكار شدن نيازهاي فراوان براي زندگي كردن به وجود آمده است ،مديريت غير از معناي لغوي ،به مفهوم «هدايت كردن» يا به كارگيري مجموعه اي از آگاهيها و توانائيها شكل يافته است كه بدين وسيله ،فرد با ايحاد هماهنگي در سازمان ، بازده آن را افزايش مي دهد (2) مديريت در مفهوم «هدايت كردن» امروزه به صورت يك تخصص جلوه گر شده و از فلسفه ، روش و فن خاصي برخوردار است، و بهمين خاطر در دنياي پيشرفته كنوني به انواع مختلف مديريت از جمله مديريت بازرگاني ،مديريت صنعتي ، مديريت آموزشي، مديريت سياسي و … بر مي خوريم كه هر يك در حوضه مديريت خود اهميت ويژه اي دارد . از اين جهت است كه برخي مديريت را عبارت از فرآيندي براي حل مسائل مربوط به تأمين هدفهاي سازماني به نحو مطلوب از طريق استفاده مؤثر و كارآمد از منابع كمياب در يك محيط در حال تغيير ، مي دانند. (3)
بنابراين مديريت عبارت است از علم و هنر يافتن به كار گماردن شايستهترين افراد ،تلفيق مساعي فكري و هماهنگ كردن اين مساعي در جهت هدف يا هدفهاي مورد نظر يك سازمان
ب)اهميت مديريت:يكي از دانشهاي بي شمار عصر حاضر كه همه دولتها به آن توجه دارند ، علم مديريت است كه حيطه وسيعي يافته و مانند همه علوم ديگر قابل تعليم و تعلم است . اين دانش داراي زباني ويژه و فرهنگي مستقل ، كه براي بدست آوردن آن بايد به فرهنگ و زبان آن آشنايي لازم پيدا كرد ، در غير اين صورت انتظار بهره مندي از اين علم نمي رود و بايد مديريت سنتي را به مديريت مدرن امروز تبديل كرد . بويژه براي مديران مراكز علمي و دانشگاهي اين نظام كه داعيه رهبري جهان اسلام را پس از قرنها و با زحمات زيادي به لطف و خواست خداوند متعال پيدا كرده اند ، به علم مديريت براي تنظيم و پيشبرد آرمانهاي مقدس اسلام و سنت رسول الله (ص) كمتر از نياز به علوم ديگر نيست ، بويژه در زماني كه همه نيروهاي اسلامي و علاقمند ما براي يك جهش بزرگ بسيج شده اند.از طرف ديگر رويارويي كشور ما با استكبار جهاني ايجاب مي كند و هر چه سريعتر به دانشهاي جديد دست يابيم و به ارزشهاي بسيار عميق و پر محتواي اسلام تمسك جسته و آن دو را در هم آميخته و با توجه به رعايت تمام شئونات و دستورالعملهاي شريعت و مديريت اسلامي بتوانيم ترفندها و نيرنگ هاي شيطاني را كه براي شكست ما طرح مي كنند ، خنثي كنيم. در چنين شرايطي، مديران بايد براي پشتيباني دقيق سياست ها و ترفندهاي اهريمنان و راههاي مقابله با آنها آمادگي داشته باشند.(5) اهميت مديريت بويژه مديريت اسلامي در منابع علمي بر هيچ كس پوشيده نيست ، نظر سنجي ها نشان ميدهد كه در چهار دانشگاه آزاد اسلامي در شمال خراسان 71% دانشجويان و 93% كاركنان و 69 % اعضاي هيئت علمي از نحوه مديريت هايي كه ارزشي بودند و شئونات اسلامي در اين دانشگاه ها بيشتر رعايت مي شده است، رضايت دارند. در همين راستا توليد علم و شركت اعضاي هيئت علمي اين دانشگاه ها در همايشهاي مختلف بيشتر بوده است(6)
البته مديريت به مفهوم امروزي ، خاص قرون اخير است . توسعه صنايع و پيدايي و گسترش سازمانهاي مختلف ، مسائلي را به وجود آورد كه حل و فصل آنها به مدير علمي و جهان بيني مديريت نياز داشت . بر همين مبنا ، امروزه تحقيقات علمي در زمينه هاي مديريت، بخش وسيعي از تحقيقات و مطالعات اجتماعي را به خود اختصاص داده است و دانشمندان و پژوهشگران دانش مديريت در سراسر جهان نظريه هاي گوناگوني را با تكيه بر مشرب فكري خود پيشنهاد و ارائه كردهاند. رابطه مديريت بااسلام
با توجه به نكات ياد شده، اكنون مي توانيم موضوع اصلي بحث، يعني رابطه اسلام با مديريت را مورد بررسي قرار دهيم و منظور از اسلامي بودن مديريت را بيان كنيم. نخست به معاني مختلفي كه ممكن است از تعبير «مديريت اسلامي» اراده شود اشاره مي كنيم. از جمله معاني مديريت اسلامي، بررسي شيوه مديران مسلمان در طول تاريخ امت اسلامي است مخصوصاً مديران جوامع كلان مانند خلفا و سلاطين و ديگر زمامداران كشورهاي اسلامي و نيز وزرا و امرايي كه عملاً عهده دار سياستگزاري و اداره اين كشورها بوده اند. بديهي است چنين كاري كه تتبع فراواني در تاريخ كشورهاي اسلامي را مي طلبد تنها ارزش يك پژوهش تاريخي را خواهد داشت. معناي ديگري كه قريب به معناي اول و متفرع بر آن است، تحليل شيوه هاي مديريت مديران مسلمان و نشان دادن خصلتهايي است كه از مسلمان بودن آنان نشأت مي گرفته است. اين كار هر چند فوايد بيشتري دارد و حتي مي تواند به عنوان وسيله اي براي شناختن مديريت اسلامي تلقي شود ولي راهي پرپيچ و خم و نيازمند به تشخيص موارد تلاقي اسلام با مديريت و شناخت دقيق خصلتهايي است كه از مسلمان بودن مديران نشأت مي گيرد مگر اين كه تنها به بررسي شيوه مديريت پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله وسلم) و پيشوايان معصوم(عليهم السلام) ـ طبق عقايد شيعيان ـ بسنده شود كه مطابقت رفتارشان با موازين اسلام ناب، ضمانت شده است، و بازگشت آن به اين است كه سيره پيشوايان معصوم(عليهم السلام) در مورد اداره جامعه را به عنوان يكي از منابع شناخت شريعت اسلام تلقي كنيم و در كنار قرآن و سنت لفظي (الفاظي كه از پيشوايان معصوم(عليهم السلام) نقل شده است) به عنوان سنت عملي به آنها استناد نماييم. مديريت اسلامي و تأكيد بر نظام ارزشي اسلام در مديريت اسلامى، نگرش الهى وجود دارد يعنى به انسان با اين ديد نگريسته مى شود كه وى لايق كرامت انساني بوده و مستعد رسيدن به قرب الهى و نيل به مقام جانشينى خدا است.از آنجا كه هدف مديريت اسلامى هدايت و رشد انسان ها است، مدير اسلامى به فراخور افراد سازمان خويش، پيوسته در پى آن است كه همگام با پيشرفت مادى مؤسسه و فراهم شدن امكانات مادى براى كاركنان، به رشد و تعالى معنوى افراد سازمان نيز بينديشد.در نظام مديريت اسلامى، انسان مسئول اعمال خويش است در حالى كه در نظام هاى ديگر، مانند حربه اى تلقى مي شود كه به انسان قدرت مى دهد تا در عرصه تمايلات شخصى خويش كوشش نمايد و به اهداف شخصى و سازمانى خود دست يابد.در نظام مديريت اسلامى، بيشترين اهميت به مهارت ارتباط با خدا داده مى شود كه "تقوا" ناميده مىشود. حتى ارزش و مقام هر كس با تقوا ارزيابى مىگردد و با ارزشترين افراد با تقواترين آنها شمرده مىشوند، اگر مدير مهارت ارتباط با خدا را داشته باشد خروج از مشكلات براي وي آسان و سهل شده و بهتر مىتواند از مشكلات رهايى يابد . انسان در آينه ارتباط، هم نيازمند رابطه با خداست و هم خلق خدا مديران نيز در هرم سازمان اسلامى نياز به هر دو مهارت دارند. شك نيست كه مدير با داشتن مهارت دوم، مىتواند استعدادها و منابع انسانى را جذب كرده و موجب حل معضلات اجتماعى گردد. با توجه به برقرارى ارتباط و وابستگى قوام اجتماع به آن، دارا بودن توانايى انساني براى مديران ضرورى است.نياز به مردم، اصلى است كه يك مدير بايد پيوسته به آن توجه داشته و طورى عمل كند كه بتواند از امكانات آنها بهره ورى نمايد. ساير مهارتها نيز با اندك تفاوتى در مراحل بعدى قرار مىگيرند، اگرچه بعضى مواقع به مهارت فنى اهميت داده مىشود و گاهى نيز مهارت ادراكى ارزش مي يابد. در نظام مديريت اسلامى نيز اگر چه انسان محور است، اما فقط انسان عامل كليدى نيست، بلكه رضايت عموم مردم، اعم از افراد درون مؤسسه يا اشخاص مرتبط با آن نيز عامل كليدى سازمان محسوب مي شود، به عبارت ديگر رضاى حق تعالى، كه در خشنودى رعيت نهفته شده، عامل بسيار مهمى است كه در بستر جامعه بايد به انديشيد.در ارتباط با چنين طرز تلقي از مديريت افرادي كه عهده دار چنين وظايف ومسئوليتهائي مي شوند بايد داراي صفات وويژگيهايي باشند تا بتوانندگرايش دلهاي همكاران وديگر افراد را نسبت به هدفهاي موسسه تحت سرپرستي از اين طريق تامين نمايند كه باتوجه به اهميت موضوع به پاره اي از اين صفات وويژگيها ذيلاً اشاره مي شود:
ايمان به خداوند متعال نخستين واساسي ترين ويژگي براي مدير با توجه به معيارهاي اسلامي ايمان قلبي وعملي او به خداوند تبارك وتعالي است .زيرا« معيار گرايش دلهاي مردم به يك نظام حكومتي ايمان وعمل صالح مسئولان آن نظام وكارگزاران آن حكومت است وخداوند تنها در پرتو اعتقاد صحيح دولتمردان ورفتار شايسته خدمتگزاران است كه محبت مردمي را پشتوانه آنان قرار مي دهد.»(25) انعكاس ايمان فرد مومن در صفات، حالات ورفتار او براساس فرمايش امام صادق (ع) بدين شرح است:به هنگام شدايد وسختيها سنگين وآرام باشد. به هنگام گرفتاريها وآزمونهاي ناخوش آيند دنيا بردبار باشد به هنگام فراخ روزي وآسايش ورفاه سپاسگزار وشاكر باشد بارش را به دوش دوستانش نيفكند ويا آنكه به خاطر عوالم دوستي بارگناه آنان را به دوش نكشد. بدنش در طاعت از خدا وخدمت به خلق خداوند رنج وتعب باشد مردم از ناحيه او در آسايش وداراي خاطري آسوده باشند.»(26)
2-اعتقاد وتعهد در كار اگر مدير تمام كارهايش براساس تكليف شرعي وبراي رضاي حق باشد، مسلماً خود را در خدمت به مردم مسئول ومتعهد مي داند و همه كارهايش درست واخلاقي مي شود: قُلْ اِنَّ صَلاتي وَنُسُكي وَ مَحْياي وَ مَماتي لِلّهِ رَبَ الْعالَمينَ .(27) اگر مدير مومن وبا تقوي باشد دركارش موفق خواهد بود، چنانكه امام علي (ع) مي فرمايد: «تقوي كليد درستي واندوخته روز قيامت است ، آزادي است كه از قيد هر رقيب ، نجات است از هر بدبختي .»(28) همچنين تعهد وغمخواري مدير متعهد نسبت به مسلمانان ديگردر حديث نبوي چنين آمده است : «مَنْ اَصْبَحَ وَلايهْتَمَ بِاُمورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيسَ بِمُسْلِمِ = هركس شب را به صبح رساند وهمتش خدمت به مسلمانان نباشد مسلمان نيست .»(29) در نتيجه مدير با تقوي و متعهد همواره خود را در معرض بازخواست خدا مي بيند وتمام اعمال خود را مطابق موازين وارزشهاي الهي تنظيم مي نمايد.
3-تخصص ومهارت داشتن تخصص و مهارت در كار از ويژگيهاي بارز مديريت اسلامي است .تجربيات عملي نشان مي دهد كه اهل فن به دليل معلومات واطلاعات تخصصي خود ، نفوذ چشمگيري در ساير افراد سازمان دارند. نتايج بررسيهاي متعدد نيز اين موضوع را تائيد ميكند، چنانچه افراد يك اداره قبول داشته باشند كه مدير آنان در رشتة مربوط صاحب نظر و اهل فن است ، با ميل ورضايت بيشتري از او تبعيت مي كنند، به نظر بعضي كارشناسان علم مديريت ،داشتن اطلاعات ،بويژه اطلاعات ومعلومات فني وتخصصي ،يكي از صفات تقريبا عمومي مدير به شمار مي رود.چنانچه گفته اند: تا هنگاميكه افراد واجد صلاحيت را براي پست مديريت انتخاب نكنيم وآموزشهاي لازم به آنان ندهيم ، در صد مديران شايستة جامعه تا آن ميزان نخوهد بود كه بتوان مشكلات مربوط به بازسازي كشور را به نحو موثر حل كرد(30) .حضرت رسول اكرم (ص) مي فرمايند: هركس بدون آگاهي كاري را صورت دهد فساد آن بيش از اصلاح آن خواهد شد.(31)
انعطاف پذيري وپرهيز از خود محوري توجه به نگرشها انديشه هاي ديگران سبب مي شود كه انسان از گرايش به جزعي بودن وخود كامگي دور ماند، هر مديري مي تواند با پي بردن به انديشه ها وپيشنهادهاي همكارانش، بهرة فراواني به دست آورد، اما استفادة درست از نظريات ديگران بايد از تواناييهاي باريك تشخيص وتميز برخوردار باشد. به طور كلي، مديران بايد اين فرمان الهي را دستور كارخود قرار دهند، آنجا كه مي فرمايد: آنان كه مي شنوند سخن را پس پيروي مي كنند، بهترش را، آنانند كه رهبريشان كرد خدا وآنانند دارندگانخردها.(32) امام علي (ع) مي فرمايند: وَ اِياك وَالْاَعْجابَ بِنَفْسِك وَالثِّقَهَ بِما يعْجِبُك مِنْها وَحُبَّ الْاَطْراءِ = وبپرهيزيد از خود پسنديدن و به خودپسندي مطمئن بودن و ستايش را دوست داشتن .(33)
تقوي واخلاص يكي از ديگر صفتهاي لازم براي مدير اسلامي، داشتن تقوي است، امام علي (ع) در اين باره مي فرمايند: «تقوي كليد درستي و اندوخته روز قيامت است. آزادي است از قيد هر رقيب، نجات است هر بدبختي را ».(34) مدير باتقوا همواره خود را در معرض بازخواست خدا مي بيند وتمام اعمال خود را مطابق با موازين وارزشهاي الهي تنظيم مي نمايد. مدير مسلمان اعمالش منحصراً براي جلب رضاي خداوند متعال و خشنودي اوست ، از آنجا كه در اسلام وحكومت اسلامي پذيرفتن مسئوليتهاي اجتماعي يك تكليف و يك ظيفه مي باشد نه يك نقش بي جان وبي هدف لذا در چنين برداشتي ازمديريت جهت گيريهاي مدير و فعاليتهايش براي جلب رضاي يك شخص ، گروه ويا مقامي خاص نيست بلكه صرفاً براي خدا وبه خاطر رضاي خالق مي باشد.
عفو و اغماض و بخشندگي: از ديگر ويژگيهاي مديريت اسلامي گذشت وبخشندگي از اعمال خطاي همكاران وديگر افراد مرتبط با اومي باشد. حضرت علي (ع) در فرمان معروف خود به مالك اشتر مي فرمايند:« الا اي فرمانفرما ، فرمانبران تو از دو صنف بيشتر نيستد يا مسلمانند كه با تو برادرند و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مي باشند. همچنانكه تو را در زندگي لغزشي در پيش است آنها نيز بدون لغزش نخواهند بود پس بايد با آن ديده در آنان بنگري كه توقع داري خداوند در تو بنگرد.(35) خداوند متعال نيز مي فرمايد: « خُذِ الْعَفْوِ وَ اَمْرِ ابِالْعُرْفِ وَ اَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلينْ = عفو وبخشش را پيشه خود ساز و به نيكي فرمان ده واز نادانان دور نما »(36)
قدرت تفكر و ابتكار:براي پيشرفت جامعه اسلامي به تربيت مديراني با درايت وپخته ومبتكر نيازمنديم . مديران نبايد در تصميم گيري هاي خود شتاب ورزند و بدون فكر ومشورت وسنجيدن جوانب كار به اقدام روي آور گردند، امام علي (ع) مي فرمايند: «وَاَكثِرْمُدارَسَهَ الْعُلَماءِ وَمُنافَثَهَ الْحُكماءِ في تَثْبيتِ ماصَلَحَ عَلَيهِ اَمْرُ بَلادِك = و با دانشمندان فراوان گفتگو كن وبا حكيمان فراوان در ميان نه، در آنچه كارشهرهايت را استوار دارد.»(37) در متون ادب فارسي در اين باب سخنان بسياري به چشم مي خورد: « … واندر هر كاري راي را فرمانبردار خرد كن واندر هر كاري كه بخواهي كردن نخست با خرد مشورت كن وبه هركاري كه بخواهي كردن چون در او خواهي شدن نخست بيرون رفتن آن كار نگر وتا آخر نبيني، اول مبين »(38) همچنين خواجه نصيرالدين طوسي چنين پند مي دهد : « بارها انديشه كن پس در قول آر، پس در فعل آر ، كه احوال گردان است ».(39)ودر وصاياي افلاطون به شاگر خود ارسطاطاليس مي گويد: « در هيچ كار پيش از وقت آن كار مپيوند وچون به كار مشغول باشي از روي فهم وبصيرت به آن كار مشغول باش… »(40)
خوش رفتاري وصبرو شكيبايي موارد بسياري پيش مي آيد كه براثر ناآشنايي مديران با مفاهيم اوليه علم مديريت ونداشتن تجربة كافي ناشكيبايي روي مي دهد كه زيبندةمديران نيست . حديثي از رسول اكرم (ص)نقل شده : « اِنّي بُعِثْتُ لِاُتِّمَ لِمَكارِمَ الْاَخْلاقْ =من براي كامل كردن اخلاق كريمه برانگيخته شدم »(41) همچنين امام علي (ع) مي فرمايند: «خود را به شكيبايي عادت ده در آنچه ناخوشايند است ، كه شكيبايي ورزيدن عادتي پسنديده است »(42)
عنصر المعالي به فرزند خود چنين پند مي دهد: «وبه هركاري اندر مدارانگه دار، هركاري كه به مدارا برآيد جز به مدارا پيش مبر وبيداد پسند مباش وهمة سخنها را به چشم داد بين وبه گوش دادشنو تا در همه كاري حق وباطل بتواني ديدن»(43) امام علي (ع) خطاب به محمد بن ابي بكر مي فرمايد: اي پسر ابي بكر با مصريان مهربان وملايم باش وهمواره ديدار كنندگانرا با قيافه باز ولبان خندان ديدار كن » (44)همچنين به مالك اشتر مي فرمايند: تو بايد در دلت مهر رعيت را پرورش دهي ومهرباني وخوشرفتاري ونيكويي با رعيت را در دل خود جايگزين سازي .(45)
سعي و جهدمدير مسلمان همواره در كارهايش جدي است ودر جهت تحقق اهداف سازماني و رشد وتعالي افراد سازمان از هيچ كوششي فروگذار نمي نمايد، او براي انجام كارهاي مردم زمان نمي شناسد وخود را در مجموعه ساعات مقرر اداري محبوس نمي كند بلكه از هر فرصتي براي رتق وفتق امور مسلمين وديگر افرادي كه به نوعي با سازمان همكاري دارند وبرابر معيارهاي اسلام حقي برآنها در نظر گرفته شده است استفاده مي كند، در اين مورد امير المومنين علي (ع) خطاب به مالك اشتر مي فرمايند: اي مالك با تمام وسايلي كه در اختيار داري وبامنتهاي نيروئي كه در جان تو است به جلب رضايت عموم وخرسندي جامعه بكوش.(46)
صداقت مدير اسلامي فرد صادقي در برابر همكاران ومراجعان است كه تجلي عيني او صداقت در رفتار، صداقت در گفتار و صداقت در كاربرد قوانين ومقرراتي است كه براي اجراي آنها ماموريت يافته است.
11-متعادل بودن از ديگر ويژگي مديريت اسلامي تعادل اخلاقي است ، امام باقر (ع) در سفارشات خودشان به جابربن يزيد جعفي مي فرمايند: « بدان كه دوست ما شمرده نشوي تاچنان محكم شوي كه اگر همه همشريانت گردآيند وبه زبان واحد بگويند تو مرد بدي هستي ماية اندوه تو نگردد واگر همه گويند تو مرد خوبي هستي شادت نكند.››(47)
مدير مسلمان با تعادل اخلاقي با ازدست دادن مقام ومنصب خود ويا كسب مقام ومنزلت در جامعه هيچگاه دچار تزلزل شخصيت نمي شود بلكه خدمت به مردم را وظيفه واداي تكليف مي داند چنانكه امام خميني (ره) بارها چنين سفارشي را به كارگزاران نظام مي فرمودند.
وفاي به عهد و پيمانها از ديگر خصايص و نمودهاي عيني يك مدير مسلمان وپايبند به اصول وارزشهاي اسلامي وفا به عهد وپيمانهايي است كه متعهد به انجام آن مي شود كه در غير اين صورت ارزش واعتبار او در محيط سازماني خدشه دار شده وموجب بي اعتمادي همكاران نسبت به او مي گردد . امام علي (ع) در فرمان مشهور خود به مالك اشتر مي فرمايند:« اي مالك به وعده اي كه به مردم مي دهي وفا كن همانطور كه خداوند مي فرمايد وفا نكردن به عهد سبب خشم خداوند و مردم مي گردد».(48) علم در فرهنگ اسلامي اگر به اهميت علم و جايگاه خود در فرهنگ اسلامي واقف شود مي تواند در امر توليد علم بسيار مؤثر باشد و باستناد «النّاس عَلي دينِ مُلوكهِمْ» ديگر استادان و پژوهشگران زيردست او بويژه دانشجويان آن مركز از او الگو بگيرند و در اين راه جديت نمايند.
در تاريخ با عظمت ايران بعد از اسلام به افرادي همچون : خواجه نظام الملك طوسي ، خواجه نصيرالدين طوسي و خواجه رشيد الدين فضل الله همداني و … بر مي خوريم كه با كوشش و همت خود به تأسيس مراكز علمي و پذيرفتن مديريت اين منابع همت گماردند كه هنوز پس از قرنها ما به عنوان يك ايراني به آن افتخار مي ورزيم و مراكز علمي همچون : دانشگاه جندي شاپور ، دانشگاه مراغه و مدارس نظاميه و مستنصريه سهم بسيار بزرگي در توليد علم و تربيت دانشمندان در عرصه جهاني داشته اند .(49) خداوند متعال براي اينكه كرامت والاي خود را در مورد انسان بكار ببرد مي فرمايد: «وً رًبُّك الْاكرَمُ ،اَلّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمْ ، عَلَّمَ الاِنْسانَ ما لَمْ يعْلَمْ (50) = و پروردگار تو ، كرامتش نامحدود است از آن جهت كه با قلم، علم و آگاهي را به وي ارمغان داده است» در اين آيه ها خداوند تعليم و اعطاء علم به انسان را نشانه اي از «اكرميت» خود به انسان مي داند و ضمناً به ما هشدار مي دهد كه نعمت علم و دانش نمايانگر والاترين كرامت الهي نسبت به بشر است. در جاي ديگر خشيت و تقواي انسان را ويژه علما و دانشمندان معرفي مي كند و مي گويد : «اِنَّما يخَشَي اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ (51) = در جمع بندگان الهي ، فقط علما هستند كه ترس و بيم از خداوند و حس تقوي و پرهيزگاري در دل آنها راه دارد» خداوند متعال دانشمندان و توليد كنندگان علم را برتر و والاتر از همه رده هاي ديگر جامعه انساني معرفي مي كند: «هَلْ يسْتَوي الّذينَ يعْلَمونَ وَالّذينَ لا يعْلَمونَ اِنّما يتذكر اولوالالباب (52) = آيا آنان كه به سلاح علم مجهزند و افرادي كه با جهل و ناداني دست به گريبانند برابرند؟!صرفاً انديشمندانند كه تفاوت عظيم و امتياز ميان آن ها را باز مييايند» در آيه اي ديگر ، صفت مؤمن را به دانشمندان اعطاء فرموده است: «يرْفَعِ اللهُ الّذين آمَنوا مِنْكمْ وَالّذينَ اوتو العلمَ دَرَجاتٍ»(53) رسول گرامي اسلام (ص) فرمودند: «طَلَبُ الْعِلمِ فَريضَةٌ علي كلِّ مُسْلِمٍ(54) = دانش طلبي و علم آموزي بر هر فرد مسلماني لازم است»
اميرمؤمنان علي (ع) فرمود : «الْعِلْمُ مميت الْجهلِ (55) = دانش ميراننده ناداني است» و نيز فرمود : «العِلمُ قاتِلُ الجَهل (56) = دانش كشنده ناداني است » و باز فرمود : «العِلمُ جَمالُ لا يخفي (57) = دانش زيبايي است كه پنهان نمي ماند» و در جاي ديگر از آن امام همام نقل شده است : «العِلمُ محيي النَّفسِ و مُنيرُ العَقلِ و مُمَيتُ الجَهلِ(58) = دانش ، زنده كنده جان آدمي ، نور بخش خرد و كشنده جهل است». در اين روايات ، دو عنوان «كشنده» و «ميراننده» در مورد علم به كار رفته است و اين به آن جهت است كه وقتي علم به مطلبي حاصل شد ، جهل به آن از بين رفته و آثارش نيز محو ميشود. و نيز از آن به «زنده كننده جان آدمي» و «نور بخش خرد و عقل» تعبير شده است ، يعني نفس جاهل ، حيات انساني ندارد و عقل او در ظلمت و تيرگي گرفتار است و با آمدن علم ، حيات معنوي يافته و چراغ عقل روشن مي گردد و روشن مي شود . بنابراين در يك جمله مي توان علم آموزي و دانش پژوهشي را از كرامت باري تعالي بحساب آورد كه به هر كسي عطا فرموده است نشانه اي از مهر و عطوفت الهي را مي رساند كه به آن شخص عطا شده است و هر كسي كه از چنين كرامتي برخوردار نيست بايد بيشتر تأمل كند و به عاقبت كار بينديشد ، كه چرا از اين موهبت الهي برخوردار نشده است؟! نتيجه گيري و پيشنهادات: اكنون كه جمهوري اسلامي ايران براي پيمودن راه توسعه و جبران عقب ماندگيهاي ساليان دراز ، و در راستاي عمل به رهنمودهاي مقام معظم رهبري (حفظ الله التعالي عليه) و ايفاد نقش علمي ، فرهنگي و در جهت ارتقاء سطح دانش و توليد علم و كم كردن فاصله علمي در عرصه جهاني و در شأن نظام مقدس اسلامي ،بيش از هميشه به مديران لايق و صاحب نظر و متعهد نياز دارد . مديراني كه علاوه بر داشتن تقوا و تعهد لازم ، داراي توانائيهايي در زمينه هاي مختلف علمي و پژوهشي با توجه به علم روز باشند ، يافتن مهارت و تشخيص پيچيدگي هاي كار ، مستلزم آموزش و تفكر و تجربه كاري است.
از اين رو بر كارگزاران و مسئولان عرصه هاي علمي فرض است كه بيش از اين در اين بخش و تربيت و شناسايي مديران لايق و توانا همت گمارند و موجبات ترقي و پيشرفت كشور اسلامي را فراهم آورند . زيرا با نگاهي سطحي و همچنين با توجه به آمار و ارقام منتشره هر گاه در رأس عرصه هاس علمي و مديريت منابع آموزشي و پژوهشي افراد كاردان و مسئوليت پذير و متعهد قرار داشته ا ند ، شكوفائي علمي و ابتكارات و خلاقيتها بيشتر بوده است و بر عكس در هر مركز علمي كه چنين افراد لايقي در رأس امور قرار نگرفته اند ركود ، بي ميلي و … در آن جا سايه افكنده و روزمره گري حاكم شده است. بنابراين پيشنهاد مي شود كه در كنار خيلي كارها كه براي جبران اين عقب ماندگي بايد انجام پذيرد به اين نكات نيز در راستاي اهداف اين مقاله توجه شود: مديران عرصه هاي آموزشي و پژوهشي از بين افرادي متخصص انتخاب شوند كه اولاً علاقمند به كارشان باشند و نيز متعهد خدمت به همنوعان باشند .
در توليد علم توجه لازم به منابع غني ملي و مكتب داشته باشند و از تفكر ترجمه اي حتي المقدور پرهيز شود .
در توليد علم از سياست زدگي و سياست زدايي پرهيز نمايند . مديران مراكز علمي و پژوهشي همت خود را بر تشويق و حمايت از توليد كنندگان علم متمركز نمايند . شناسايي و تشويق توليد كنندگان علم در عرصه هاي مختلف علمي و نظريه پردازي پرهيز از طرحهاي مشابه و كليشه اي و نهايتاً بي فايده و نظارت كافي در اين مورد
پرهيز از كاغذ بازي اداري كه بعضاً باعث دلسردي و شايد انصراف از كار براي توليد كنندگان علم در پي داشته باشد .
تشويق به انديشيدن بدون دغدغه و تبين آزادي بيان در چارچوب قانون فراهم نمودن ملزومات توليد علم از قبيل كتابخانه هاي تخصصي ، آزمايشگاه و كارگاه هاي مجهز ، دستگاههاي صوتي و تصويري و … توسط مديران دانش و پژوهش و در دسترس قرار دادن به اهلش . تأمين نيازهاي مادي محقق و پژوهشگر در امر توليد علم تا بتواند بدون هيچگونه تفكر اضافي به اين مهم بپردازد . زيرا در دنيائي كه يك ورزشكار مثلاً يك فوتباليست در يك بازي چندين برابر بودجه يك طرح علمي را مي گيرد و جامعه به راحتي با او كنار مي آيد ، چرا يك پژوهشگر و توليد كننده علم كه در فرهنگ اسلامي آنقدر از او تقدير و تجليل شده است و به آن اهميت داده اند ، در تأمين نيازهاي اوليه زندگي دچار مشكل باشد؟!
پينوشتها
1. دهخدا، علي اكبر، لغت نامه دهخدا ، انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ج 12، ص 155 2. فردريك تيلور (كه از او به عنوان پدر مديريت علمي ياد مي كنند) 3. بارنارد چستر ، وظيفه مديران، ترجمه محمد علي طوسي، مركز مديريت دولتي، تهران، ص 20 4. ملك مدني، اشرف، فرهنگ لغات و اصطلاحات علوم اداري و مديريت، انتشارات مركز آموزش مديريت دولتي، تهران، 1356، ص 5 5. عسكريان، مصطفي، سازمان مديريت آموزش و پرورش، تهران، 1366، ص 66 6. اين نظر سنجي به عنوان يك كار عملي توسط 6 نفر از دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد قوچان در زمستان 1382 از دانشگاه هاي آزاد اسلامي واحدهاي بجنورد، شيروان، قوچان و دانشكده الهيات واحد مشهد انجام گرفته است . 7. ديل ارنست، اصول مديريت ، ترجمه دكتر عبده تبريزي و فيروزه مهاجر ، انتشارات پيشبرد، 1375، ص 123-122 8. ر.ك : همان، ص 171-163 9. قرآن، سوره نساء آيات 97 و 98 و سوره انفال، آيه 72 10. ر.ك: جعفريان، رسول، تاريخ تحول دولت و خلافت، ص 18 به بعد 11. سوره حديد، آيه 25 12. ر.ك : السيره النبيوه ، ج 2 ، صص 146-43 . بحارالانوار ، ج 9 ، صص 111-110 . فروغ ابديت، ج 1، صص 385 – 377 سوره حديد، آيه 25 و آل عمران، آيه 159 14. سوره شوري ، آيه 38 15. طبري ، تاريخ طبري ، ترجمه ابوالقاسم پاينده ، انتشارات اساطير ، ج ، 1326، ص 960 16. السيره النبويه، ج 2، ص 26. تاريخ طبري، ج 3، ص 1017 17. تاريخ طبري ، ج 3 ، ص 1068 18. ر.ك : انصاريان، علي، الدليل علي موضوعات نهج البلاغه، انتشارات مفيد، تهران، 1357،ص557-543 19. نهج البلاغه ، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي ، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، 1380، نامه 31 ص 295 20. نهج البلاغه ، نامه 25 . الدليل علي موضوعات نهج البلاغه، صص 724-723 21. الدليل علي موضوعات نهج البلاغه ، صص 702-694 22. نهج البلاغه ، نامه 51 23. ر.ك : مروج الذهب ، ج 2، ص 431 . شرح نهج البلاغه ، ابن ابي الحديد ، ج 1 ، ص 181 به بعد . بحارالانوار ، ج 2، ص 65 24. امام خميني (ره) وصيت نامه سياسي الهي، مقدمه 25. جوادي آملي ، اخلاق كارگزاران در جمهوري اسلامي، مركز آموزش مديريت دولتي، تهران، 1364، ص الف 26. حجتي ، سيد محمدباقر ، سيماي مؤمن در قرآن و حديث، مجله ذكر دفتر چهارم، ص 96-95 27.سوره انعام ، آيه 162 (بگو همانا نماز من و پرستش من و زندگيم و مرگم از آن پروردگار جهانيان است)28. نهج البلاغه ، ترجمه فيض الاسلام، ص 620 29. اصول كافي ، ج 3 ، باب 258 ، ص 239. سفينه البحار، ج 2، ص 723 30. ساعتچي، محمود ، روان شناسي در كار سازمان و مديريت ، مركز آموزش مديريت دولتي، تهران، 1369، ص 23 31. اصول كافي، ج 1، ص 55 32. سوره زمر ، آيه 18 (اَلّذينَ يسْتَمِعوُنَ القولً ، فَيتَّعبونَ اَحْسَنَهُ … ) 33. نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدي، نامه 53، ص 340 34. نهج البلاغه ، ترجمه فيض الاسلام ، ص 620 . 35. سخنان امام علي (ع) از نهج البلاغه ، ترجمه جواد فاضل ، چاپ نگين ، تهران ص 11، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، نامه 53، ص 567 36. سوره اعراف، آيه 199 37. نهج البلاغه، نامه 53 38. عنصرالمعالي كيكاوس بن اسكندر ، قابوس نامه، به كوشش غلامحسين يوسفي ، تهران 1353 ، ص 279 39. واجه نصيرالدين طوسي ، برگزيده اخلاق ناصري، به كوشش محمد علوي مقدم و رضا اشرف زاده، انتشارات توس، تهران، 1365، ص 96. 40. همان، ص 9641. سفينه البحار ، ج 1 ،ص 411 . علم اليقين ، ص 439 42. نهج البلاغه، ترجمه دكتر شهيدي، نامه 31 ، ص 297 43. قابوسنامه، ص 279 44. سخنان امام علي (ع) در نهج البلاغه، ترجمه جواد فاضل ، ص 3 45. مقيمي ، محمد ، از كوفه به جهان بشريت ، انتشارات مرآتي ، تهران ، ص 21446. همان، ص 14 47. تحف العقول، ص 292 48. نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام ، ص 1031 ، نامه 53 49. ر.ك : تاريه دانشگاه هاي بزرگ اسلامي ، تأليف عبدالرحيم غنيمه ، ترجمه دكتر نورالله كسائي ، چاپ دانشگاه تهران ، 372 ، ص 33-26 50. سوره علق، آيات 3 تا 5 51. سوره فاطر ، آيه 28 52. سوره زمر ، آيه 9 53. سوره مجادله، آيه 11
54. اصول كافي ، ج 1 ، ص 36-35 55. عبدالواحد آمدي ،شرح غرر الحكم و دررالكلم ، تحقيق خوانساري ، ج 1، ص 69، ش 269 56. همان ، ج 1 ، ص 258 ، ش 1030 57. همان ، ج 1 ، ص 381 ، ش 1463 58. همان ، ج 2 ، ص 36، ش 1736
..............................................................................................................
منبع : كتاب مجموعه مقالات نخستين كنگره بين المللى - دانشگاه آزاد اسلامى
شنبه 5 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 412]
-
گوناگون
پربازدیدترینها