تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836098677
نگاهي به نقش پايگاه اينجرليك در شكل گيري روابط آمريكا با تركيه
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: نگاهي به نقش پايگاه اينجرليك در شكل گيري روابط آمريكا با تركيه
خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): آنكارا - پايگاه اينجرليك در جنوب تركيه كه مهم ترين و بزرگترين پايگاه لجستيكي و نظامي آمريكا در خاورميانه و آسياست و به تازگي فاش شد كه انبار شماره يك سلاح هسته اي آمريكا در اروپا نيز مي باشد، همواره در شكل گيري روابط عميق و گسترده تركيه با آمريكا نقش مهمي داشته است.
وجود اينجرليك به قدري در روابط آنكارا با واشنگتن موثر بوده كه به نظر مي رسد اين پايگاه نظامي درهر دوره اي از حيات سياسي تركيه نقشي را بازي كرده است .
موضوع تاثير اينجرليك به قدري در روابط دو كشور موثر بوده است كه برخي از كارشناسان به تازگي و در پي تحولات اخير، سكوت نسبي و معنا دار واشنگتن را نسبت به تحولات داخلي تركيه به ويژه در ارتباط با مساله انحلال احتمالي حزب حاكم عدالت و توسعه (آك) از سوي دادگاه قانون اساسي اين كشور، به نوعي مرتبط با اين موضوع ارزيابي مي كنند.
درحال حاضر اين سووال مطرح است كه اگر جناح "آنتي – دمكراتيك" در تركيه بتواند به اهداف خود برسد و موفق به كنار زدن حزب حاكم آك كه در جولاي سال 2007 و با گرفتن 47 درصد آراي مردم براي بار دوم به قدرت رسيد، شود و روند همگرايي تركيه با اتحاديه اروپا دچار يك وقفه ديگر شود، آمريكا چه رويكردي در سياست خارجي خود در مسايل تركيه خواهد داشت؟
به خصوص بعد از حوادثي كه در قالب يك شبكه غيرسازماني با نام افسانه اي "ارگنكن" در تركيه اتفاق افتاد و طي آن روشن شد كه مجادله بسيار پيچيده اي از سوي گروه هاي مختلف در اين كشور براي به دست گيري اهرم هاي قدرت در جريان است، نگاه واشنگتن به اين تحولات و با لحاظ كردن به اصطلاح منافع جهاني آمريكا در منطقه خاورميانه و وجود پايگاه بسيار مهمي چون اينجرليك در خاك تركيه، چه خواهد شد؟
يافتن پاسخ مناسب براي اين سووالات و ارايه تحليل هايي پيرامون اين موضوع به طور جد در محافل سياسي و خبري مطرح است.
*** اينجرليك در تركيه سنتي و مدرن
برخي از كارشناسان روابط بين الملل، دليل سكوت نسبي واشنگتن در قبال تحولات تركيه را وجود پايگاه مهمي به نام " اينجرليك" در تركيه ارزيابي كرده و مي گويد، واشنگتن دستكم در شرايط فعلي منطقه و اهميت اين پايگاه براي عمليات هاي منطقه اي به خصوص در عراق ، مايل نيست موازنه ها در تركيه بشكلي تغيير يابد كه استفاده وسيع از اينجرليك براي آمريكا محدود شود.
همين كارشناسان با تاكيد براين كه مهم ترين نقطه ضعف آمريكا در برخورد با حركت هاي ضد دمكراتيك در تركيه همواره وجود همين پايگاه اينجرليك بوده است، مي گويند: به همين علت است كه آمريكا براي سرپا نگه داشتن اينجرليك، برخلاف اتحاديه اروپا كه مخالف نقش تعيين كننده ارتش در سياست داخلي تركيه است، گاه با اكراه و از روي ناچاري از سياست هاي ارتش تركيه حمايت مي كند و در مواجهه با چالش هاي سياسي و داخلي تركيه اين تحولات را در راستاي منافع خود مي بيند و به همين دليل در برابر آن واكنشي محسوسي از خود نشان نمي دهد.
از سوي ديگر اين رويكرد در سياست هاي واشنگتن به عنوان بزرگترين هم پيمان تركيه در "ناتو"، در داخل تركيه منطبق با خواسته نظاميان و سنت گرايان لائيك در اين كشور بوده و همين عامل سبب شده تا به نوعي در طول چند دهه موانع متعددي در مقابل حركت هاي مردم سالاري در اين كشور ايجاد شود.
"علي اصلان" روزنامه نگار تركيه اي مقيم آمريكا در مطلبي كه به تازگي در روزنامه زمان به چاپ رساند، مي گويد: امروزه در ريشه بحث هاي مربوط به تركيه در پايتخت آمريكا ، مجادله بين جناح سنت گراي بازمانده از دوران جنگ سرد كه تركيه را صرفا به دليل " پايگاه اينجرليك " مهم ارزيابي مي كند و جناح نوگرايي كه طرفدار نوآوري در سياست هاي آمريكا و سياست مدني است، در جريان است و اين دو طرز تفكر هستند كه معادلات جاري در تركيه را رقم مي زنند.
به عبارت ديگر، درحالي كه تركيه دچار تحولات دوره گذار از نظام سنت گرا به نظام مردم سالار است، در صف همپيمان بزرگ تركيه نيز " آمريكاي قديم " با " آمريكاي جديد " در حال مجادله هستند كه نتيجه اين مجادله مي تواند اثر بسيار تعيين كننده اي در سرنوشت پايگاه عظيم اينجرليك و وظايف احتمالي كه در انتظار آن است، داشته باشد.
اصلان مي گويد، در اين راستا، آمريكاي قديم در اصل به تركيه قديم و شايد هم بدتر از آن به تشكل هايي چون "ارگنكن" از زاويه " دشمن دشمن من دوست من است" نگاه كرده و ناراحتي خاصي از حركت هاي ايجاد سد بر سر راه مردم سالاري در تركيه احساس نمي كند.
از سوي ديگر آمريكاي جديد هم تلاش ها و سنگ اندازهاي متمادي بر سر راه مردم سالاري در تركيه را با نگراني دنبال مي كند و به نوعي قصد جلوگيري از آن را دارد.
اين تحليل گر تركيه اي معتقد است: چون توافقي بين آمريكاي جديد و قديم نيست، واشنگتن از دست زدن به اقدامات مشخص و ملموس در مورد تحولات تركيه پرهيز مي كند، ولي زيردستان هر چه از دستشان مي آيد در راستاي حفظ و توسعه منافع خود در تركيه ادامه مي دهند.
اعتقاد بر اين است، واشنگتن در حال حاضر به اين نتيجه رسيده است كه ادامه حيات نظام سياسي تركيه بر اساس نظام مبتني بر " كماليسم " با طرز سياست هاي كهنه اي كه پرچمداري آن را حزب جمهوريخواه خلق ( CHP ) در دست دارد، دشوار مي نمايد و به همين دليل جامعه تركيه به شدت به دنبال نوآوري و پيشرفت و شفافيت و مردم سالاري است.
تصفيه بسياري از احزاب سياسي سنتي از صحنه سياسي تركيه كه به نوعي با جلب رضايت جناح خارج از حاكميت همواره در تركيه به قدرت رسيده اند نيز در قالب همين رويكرد در جامعه تركيه قابل تحليل است.
" احمد آلتان " نويسنده مشهور تركيه با اشاره به روند دگرگوني عميق در جامعه تركيه و اشتياقي كه در مردم در خصوص لزوم پاكسازي سياست در تركيه احساس مي شود، معتقد است : جامعه تركيه قريب به يك قرن است كه بي سر و صدا نظاره گر اقدامات كساني است كه تحت عنوان " منافع دولت " دست زدن به جنايت هاي سياسي را به عنوان يك " سنت مقدس " پسند كرده است.
به گفته آلتان، تركيه اكنون بعد از ده ها سال به طور جدي با يك دعوي جدي روبه روست و براي اولين بار در اين كشور " قانون " مي خواهد ميراث داران ذهنيت حركت "اتحادگرا" ها را در صندلي متهم بنشاند.
علي اصلان مي گويد: ولي نبايد فراموش كرد كه آمريكاي قديم تمايل زيادي به حفظ واحياي " دولت امنيت ملي " در تركيه نشان مي دهد با اين برداشت كه هر وقت بخواهد به راحتي مي تواند در راستاي اهداف جهاني و منطقه اي خود مورد بهره برداري قرار دهد.
به هر روي چنين ديده مي شود كه تجديد ساختار روابط تركيه و آمريكا در راستاي نيازهاي عصر و ارزش هاي مشترك دمكراسي و منافع راهبردي دوكشور، همسو با مجادله هاي اركان قدرت در آمريكا و تركيه دستخوش دگرگوني خواهد شد.
به عبارتي ديگر ايجاد نشدن رويكرد جديد مناسب با نيازهاي جامعه بين المللي در سياست آمريكا، نياز اين كشور به پايگاه اينجرليك را در تحقق اهداف هژموني خاورميانه اي واشنگتن افزايش خواهد داد و اين نياز در نگاه كلي كاخ سفيد در نهايت بر روابط ايالات متحده با آنكارا تاثير خواهد گذاشت.
*** اينجرليك پايگاه شماره يك هسته اي آمريكا در منطقه خاورميانه
رسانه هاي تركيه به تازگي با استناد به گزارش دكتر " هانس كريستنسن " عضو " فدراسيون دانش پژوهان آمريكا " فاش ساختند كه اينجرليك تركيه به صورت مركز تجميع سلاح هاي هسته اي آمريكا در اروپا درآمده است.
روزنامه طرف با عنوان درشت " اينجرليك پايگاه بمب اتمي"، نوشت: هانس كريستنسن Hans M. Kristenncen عضو فدراسيون دانش پژوهان آمريكا از كارشناسان تسليحات هسته اي و مسائل امنيتي آمريكا مي گويد آمريكا بيشترين تسليحات هسته اي خود در اروپا را به پايگاه اينجرليك در جنوب تركيه واقع در نزديكي آدانا منتقل كرده است.
به نوشته اين روزنامه، در گزارش هانس با اشاره به اين كه بعداز خارج كردن 110 فروند بمب B 16 آمريكا از پايگاه لاكنهيس Lakenheath انگليس رابطه هسته اي بين دوكشور به سر رسيد، آمده است: اين اقدام آمريكا در واقع ادامه تخليه تسليحات هسته اي آمريكا از يونان در سال 2001 و آلمان در سال 2005 مي باشد.
گفته مي شود، اقدام بيل كلينتون رييس جمهور وقت آمريكا در سال 2000 ميلادي درخصوص انتقال 110 فروند از 480 بمب هسته اي آن كشور در اروپا به پايگاه لاكنهيس انگليس و دستور جرج بوش رييس جمهور فعلي در ماه مه سال 2004ميلادي نسبت به خارج كردن تمامي بمب هاي هسته اي از پايگاه رامشتاين Ramstein آلمان در همين راستا بوده است.
هانس كريستنسن در گزارش خود تخمين مي زند كه آمريكا بخش مهمي از اين بمب ها را به اينجرليك تركيه و پايگاه آويانو در ايتاليا منتقل كرده است.
هانس با اشاره به اين كه دوسوم بمب هاي هسته اي آمريكا يعني بين50 تا 90 فروند از آنها در اينجرليك نگهداري مي شود، افزود: آمريكا هيچ گاه به طور رسمي تعداد اين بمب ها اعلام نكرده است.
روزنامه جمهوريت نيز با عنوان " تركيه زباله دان بمب هاي اتمي"، نوشت: در كنترل هاي نيروي هوايي آمريكا كه هر 10 سال يك بار صورت مي گيرد، روشن شده است كه سلاح هاي هسته اي آمريكا در پايگاه هاي خارجي اين كشور و در راس آن در پايگاه نظامي اينجرليك در شرايط ايمني لازم نگهداري نمي شود.
اين روزنامه به نقل از هانس كريستنسن كارشناس تسليحات هسته اي آمريكا نوشت: آمريكا اعلام نكرده است كه شكاف امنيتي در نگهداري اين تسهيلات را چگونه از ميان برده، ولي اين روشن است كه آمريكا به عنوان راه حلي براي اين مساله تسليحات هسته اي خود از اروپا را به پايگاه هاي خود در اينجرليك تركيه و آويانو ايتاليا منتقل كرده است.
به نوشته جمهوريت، با اين اقدام آمريكا، پايگاه هاي اينجرليك و آويانو به صورت بزرگترين انبار مهمات تاكتيكي در وراي مرزهاي خود درآورده است.
مهم ترين نيروي هسته اي آمريكا را كلاهك هاي هسته اي قابل نصب بر روي موشك هاي دوربرد تشكيل مي دهد.
به نوشته جمهوريت، كريستنسن معتقد است قراردادهاي آمريكا با 5 كشوري كه انبار مهمات خود را در آن كشورها نگهداري مي كند، مغاير با حقوق بين المللي است، چرا كه بدين وسيله كشورهايي مانند تركيه كه عضو پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي هستند،عملا با سلاح هاي هسته اي تجهيز مي شوند.
به گفته كريستنسن براساس دستوري كه بيل كلينتون در نوامبر سال 2000 به پنتاگون داد، ارتش آمريكا 90 فروند بمب اتمي در پايگاه اينجرليك مستقر كرده است و در اين راستا در صورت لزوم نصب 40 فروند از اين بمب ها بر روي جنگنده هاي نيروي هوايي تركيه نيز پيش بيني شده است.
كريستنسن معتقد است اين سياست آمريكا با سياست هسته اي ناتو كه بعد از جنگ تدوين شده است ، تناقض دارد.
*** تاريخچه و موقعيت حقوقي پايگاه اينجرليك در روابط تركيه با آمريكا
در 12 مارس 1947 ترومن رييس جمهور وقت آمريكا كه كمك به تركيه و يونان را در دستوركار كنگره قرار داده بود، به نوعي نشانه جدي از آغازگر جنگ سرد بين دو بلوك شرق و غرب شد كه به موجب آن از كنگره خواسته مي شد آمريكا يك كمك 300 ميليون دلاري به يونان و يك كمك 100 ميليون دلاري به تركيه به عنوان كشورهاي جبهه مقدم داشته باشد.
با لحاظ اين كه تركيه در آن دوره 245 ميليون دلار اندوخته ارزي و طلا داشت ، اين ميزان كمك آمريكا رقم بسيار مهمي براي تركيه محسوب مي شد.
در سال 1949 ميلادي قرارداد دفاع متقابل بين تركيه و آمريكا امضا شد و آمريكا 400 ميليون دلار كمك نظامي به تركيه داد كه در امروزينه سازي ارتش و راه سازي استفاده شد. بدين وسيله زمينه مساعدي براي وابستگي نظامي و اقتصادي تركيه به آمريكا فراهم شد و طرز زندگي غربي در اين كشور تشويق گرديد.
برخي از كارشناسان معتقدند كه شناسايي رژيم صهيونيستي از سوي تركيه تنها پس از 10 روز از اعلام استقلال اسراييل كه موجب منزوي شدن تركيه از دنياي اسلام و اعراب شد، اولين نتيجه مشخص اين وابستگي به شمار مي رود.
از سال 1947 طرح وزير خارجه وقت آمريكا براي كمك به بهبود اوضاع اقتصادي اروپا و مبارزه با فقر و گرسنگي اعلام شد كه به نام طرح مارشال شهرت يافت و تركيه در قالب اين طرح در سال هاي 52 – 1948 در مجموع 352 ميليون دلار كمك دريافت كرد كه فقط 21 درصد آن به صورت بلاعوض بود.
در همان دوره ميزان كمك نظامي آمريكا به تركيه قريب به 700 ميليون دلار بود. بدين ترتيب پايه هاي رشد اقتصادي (تورم زا) متكي به كمك هاي خارجي پي ريزي شد و تركيه در 18 فوريه 1953 به عضويت سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) كه در سال 1949 با پيشقدمي آمريكا تاسيس شده بود، درآمد.
در 10 ماه مارس 1954 قرارداد ديگري به نام قرارداد موقعيت نيروهاي ناتو در مجلس تركيه به تصويب رسيد كه به موجب آن تركيه استقرار نيروهاي آمريكايي و تاسيس پايگاه هاي نظامي در خاك خود را قبول كرد و حق مداخله مستقيم به خارجيان در خصوص ارتكاب جرم آن ها در خاك خود را داد.
بر اساس همين قرارداد ايالات متحده آمريكا توانست پايگاه نظامي اينجرليك را در خاك تركيه احداث كند.
*** دوره 1970 – 1960 دوراه آزادي نسبي و حركت هاي ضد آمريكايي در تركيه
بروز بحران هاي متوالي در سال هاي 60 سبب ايجاد تغييراتي مهم در سياست خارجي تركيه شد. بحران مربوط به موشك هاي ژوپيتر در ماجراي كوبا و به دنبال آن حادثه قبرس در سال 1964 در اين رويكرد موثر شد و تظاهرات عليه آمريكا و مخالفت جدي با حضور نيروهاي آمريكايي در خاك تركيه نيز شروع شد.
***1990 – 1980 تركيه در محور غرب
تحولات اين دوره كه زمينه اهميت يافتن و شكل گيري پايگاه اينجرليك در خاك تركيه را فراهم كرد، عمدتا بر روي دومحور شكل گرفت. انقلاب شكوهمند اسلامي ايران در سال 1979 ميلادي و تحولات خاورميانه و اشغال افغانستان توسط شوروي موجب افزايش اهميت راهبردي تركيه و پايگاه اينجرليك براي آمريكا شد.
روابط تركيه با آمريكا كه به دليل مداخله نظامي تركيه در قبرس در سال 1974 و كشت خشخاش تيره شده بود، با وقوع اين دو حادثه تغيير يافت و تركيه ديگر در نزد آمريكا يك كشور مهاجم به قبرس به شمار نمي رفت بلكه به عنوان كشوري در مقابل حركت هاي بنياد گرايي اسلامي ديده مي شد و در رقابت آمريكا و شوروي اين تركيه بود كه به عنوان يك مركز مهم براي كاخ سفيد به شمار مي رفت.
دومين محور تعيين كننده، تحولات در تركيه با مصوبات مشهور 24 ژانويه بود كه با كودتاي نظامي 12سپتامبر 1980حيات يافت و الحاق تركيه به نظام كاپيتاليستي دوباره شتاب گرفت و در اين رابطه روابط تركيه با آمريكا نيز دوباره شكوفا شد.
انقلاب اسلامي ايران و تحولات خاورميانه، آمريكا را برآن داشت تا از اتكاي سياست خود به دولت هاي وابسته در منطقه كه در آن دوران رژيم پهلوي و پادشاهي عربستان بود، منصرف شود و نيروهاي خود را مستقيم وارد منطقه كند.
دراين چارچوب در يكم مارس 1980 در ايالت فلوريدا يك نيروي ضربتي 200 هزار نفري كه قابليت انتقال سريع به منطقه را داشته باشد، تشكيل شد كه در سال 1985 تعداد اين نيروها به 300 هزار نفر رسانده شد و آمريكا در پي احداث تاسيسات لجستيكي نظامي و انبار مهمات در منطقه درآمد.
در 29 نوامبر 1982 ميلادي در بروكسل تركيه قراردادي را با آمريكا امضا كرد كه به موجب آن 10 فرودگاه نظامي تركيه براي استفاده نيروهاي آمريكايي بازسازي شد.
در جنگ خليج فارس جنگنده هاي آمريكايي از پايگاه اينجرليك و پايگاه هاي باتمان ، موش، دياربكر و قونيه سوختگيري كرده و عراق را بمباران كردند.
قرارداد همكاري دفاعي و اقتصادي آمريكا كه بعد از 1960 ميلادي به حالت تعليق درآمده بود، به دنبال وقوع انقلاب اسلامي ايران و كودتاي نظامي در تركيه در 1980 ميلادي براي 5 سال ديگر تمديد شد و مانند هميشه يك پروتكل محرمانه نيز ضميمه آن شد كه به موجب آن:
1 – جنگنده هاي اف 4 و اف 16 آمريكايي در پايگاه اينجرليك اصلاح و تعداد آنها افزوده مي شد،
2- فرودگاه قونيه به عنوان مركز آموزش جنگنده هاي آمريكايي مورد استفاده قرار خواهد گرفت،
3- تا توليد جنگنده هاي اف 16 با همكاري آمريكا در خاك تركيه، آمريكا 40 فروند اف 16 به تركيه اهدا خواهد كرد.
*** دوره 2000 – 1990 دوره جهاني شدن
بعد از اتمام جنگ سرد و فروپاشي شوروي ، جرج هربرت بوش (بوش پدر) در تشريح نظم نوين جهاني به كنگره آمريكا چنين گفت: اين نظام دو عنصر دارد حقوق بشر و بازار آزاد و تهديد كرد كه در صورت لزوم به زور اسلحه نيز اين نظام را در سطح جهاني مستقر خواهد كرد.
تركيه در اين دوران با سه بحران اقتصادي و سياسي جدي روبه رو شد. در سال 94 ، 97 و 2000. اين بحران ها تركيه را به شدت به آمريكا نزديك كرد و اين كشور با حمايت آمريكا توانست از صندوق بين المللي پول و بانك جهاني براي خروج از بحران ها ياري بگيرد.
در مقابل دست آمريكا در استفاده از پايگاه اينحرليك به ميزان قابل توجهي باز شد. نيروهاي موسوم به چكش تعادل و نيروي نگبهان شمال در اين پايگاه براي كنترل مدار بالاي 36 درجه شمال عراق مستقر گرديد.
بررسي فعاليت هاي نظامي آمريكا در تركيه نشان مي دهد، در حالي كه بعد از جنگ سرد همواره از تعداد پايگاه هاي آمريكايي در خاك تركيه كاسته شده است، ميزان استفاده آمريكا از پايگاه اينجرليك و وسعت اين پايگاه همواره افزايش يافته است.
همين موضوع است كه سبب شده تا عمده كارشناسان سياسي و استراتژيك حلقه واسطه اي ميان آمريكا و تركيه را هم اكنون نيز در پايگاه اينجرليك بدانند.
پايگاهي كه به نظر اين عده از كارشناسان حقوق معنوي اين سرزمين را در گوشه اي از اين كشور كم رنگ و حتي بي رنگ كرده است .
خاورم**2011**230**1373
شنبه 5 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 462]
-
گوناگون
پربازدیدترینها