واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: به جان مادرم هیچکس قاتل نیست
نام فیلم: به جان مادرم هیچکس قاتل نیست
کارگردان: میرمازیار معترض
تهیه کننده: حاج فرمانده
مدیر فیلمبرداری: استاد فیلمبرداریان
جلوه های ویژه: ساشا ناتاشا، با تشکر از مدیریت استخر
بازیگران: حاج کاظم، حاج قاسم، جوادی، حمیدی، رسولی، همسران آنها و در نهایت رضا کیانیان در نقش مجسمه
خلاصه فیلم:
فیلم درباره کسانی است که شهید شدهاند تا ما زندگی کنیم. حاج کاظم مردی است که یادگار سالهای جنگ را با خود دارد. او به طرزی رقت بار مشغول کار و فعالیت روزانه است که ناگهان خوابی عجیب می بیند. او خواب می بیند که مشغول مطالعه داستانی درباره جنگ است. این داستان موجب دردسرهای بسیاری برای نویسنده اش شده بود، از جمله اینکه معلوم شد نویسنده این داستان کافر حربی، نامرد، بریده، صهیونیست، نان به نرخ روز خور، و دارای نیمه های پنهان عجیب می باشد. حاج کاظم ناگهان از خواب می پرد و احساس می کند دارد غرق می شود. در نتیجه به جستجوی گمشده اش می شتابد. او در حالی که گریه می کند به سمت گمشده اش حرکت می کند. در ادامه پدر گمشده اش نیز به او می پیوندد و با او دنبال گمشده اش می گردد. حاج کاظم و پدر گمشده اش در راه با دوستان سابق حاج کاظم روبرو می شوند که آنها هم هرکدام مشغول کار و فعالیت روزانه خود هستند. حاج کاظم هنچنان گریه می کند و به سراغ گمشده اش می گردد...
این ماجرا همینطور ادامه دارد. حاج کاظم گریه کرده دنبال گمشده اش می گردد و اطرافیان هم بعضی گریه کرده، به او در یافتن گمشده اش کمک می کنند و بعضی دلهای سیاهی دارند و گریه نمی کنند. حاج کاظم احساس می کند که مرحله به مرحله به گمشده اش نزدیکتر می شود. او همچنان گریه می کند و در مواقع لزوم عصبانی شده و بر سر کسانی که مشغول کار و فعالیت روزانه هستند داد می زند.
او به همراه بقیه نگران است که مبادا آخر جستجویش همانند آخر داستانی که می خوانده بشود ولی بر خدا توکل کرده به جستجو ادامه می دهد. حاج کاظم عاقبت پس از جستجوی فراوان عاقبت در یک مکان خاص گمشده اش را می یابد و به خاطرات گذشته دسترسی پیدا می کند و در پایان پس از گریه فراوان متوجه می شود که بر خلاف داستانی که خوانده در آن لحظه وظیفه داشته همان کار را انجام دهد و هیچ کار بدی نکرده است. فیلم درست در همین جا به پایان می رسد.
نقد و نظر:
اقتباس از آثار داستانی در سینما کار پسندیده ای است. علی الخصوص اقتباس از یک داستان کوتاه برای یک فیلم بلند. چرا که در این حالت خلاقیت نویسنده و کارگردان این مجال را می یابد که بروز و ظهور پیدا کند. فیلم بخدا هیچکس قاتل نیست در اقتباس از داستانی کوتاه با نامی در همین مایه ها موفق نشان می دهد. چه سازنده این فیلم نشان داده است که فیلسازی خلاق و نوجو است. او با بهره گیری از تجربیات نویسنده داستان که نزدیک بود به خاطر نگارش این داستان کوتاه به خاک سیاه بنشیند، کوشیده است با حذف عاصر نامطلوب و غیرضروری داستان آینده روشنی را برای خود رقم بزند. فی المثل در داستان شخصیت نخست، بنا به عللی یک نفر را در آب خفه می کند و در نتیجه خود را قاتل می داند، اما در فیلم شخصیت نخست کسی را خفه نمی کند، بلکه مقتول خودش به واسطه گلوله ای که به او اصابت کرده دار فانی را وداع گفته به طرز اسلوموشن و شاعرانه ای دارفانی را وداع می گوید. بدین ترتیب در فیلم واقعاً کسی قاتل نیست و هرکس وظیفه خود را به درستی انجام داده است. بازی بازیگران نیز از دیگر امتیازات این فیلم غیرحساسیت برانگیز است. علی الخصوص بازی پرویز پرستویی که بدون اینکه یادآور شخصیتهای فیلمهای آژانس شیشه ای و موج مرده باشد، به اندازه تمام طول بازیگری اش گریه می کند. همچنین بازی رضا کیانیان در نقشی پرتحرک که هیچکس دیگر نمی توانست بجای او از پس بازی در این نقش برآید. با همه این احوالات حق این اقتباس باشکوه خورده شد و داوران نامرد و باندباز جشنواره فجر به این فیلم جایزه ندادند که به زمین گرم خواهند خورد انشاالله.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]