واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: سلام ، از سرد خونه مزاحم میشم !
اینجا یه قلب یخ زده هست که منتظر اس ام اس گرم شماست !
توی معبد چشات هرکی در زد ، باز نکن !
چون اونجا فقط زیارتگاه منه !
من اگر روح پریشان دارم / من اگر غصه هزاران دارم
به تن و زندگی ام زخم فراوان دارم / به تو و دوستی تو ایمان دارم . . .
بوسیدن قول ماندن نیست شروع با هم بودنه
درک و هم را فهمیدن و حس به هم رسیدنه . .
ممکنه ما گلی رو دیر یاد کنیم ، اما محاله عطر خوشش رو از فضای دلمون پاک کنیم . . .
در دفتر زندگیت برای سفید ماندن صفحه ی غصه هات همیشه دعا می کنم . . .
هوا داره سرد میشه , مواظب باش کسی از سردی هوا به گرمی قلبت پناه نبره !
تنهایی آدمها یه دریا عمق داره ، ولی پر کردنش با یه لیوان محبت ممکنه . . .
انسانها به هر چی زیاد نگاه می کنند شبیه همان می شوند
و حتما تو شبهای زیادی به ماه نگاه کردی !
من به خط و خبری از تو قتاعت کردم / قاصدک کاش نگویی که خبر یادت نیست . . .
در این سرای بی کسی ، کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما ، پرنده پر نمی زند .
وحشت از عشق که نه ، ترسم از فاصله هاست
وحشت از غصه که نه ، ترسم از خاتمه هاست
ترس بیهوده ندارم ، صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست
کوله باری پر از هیچ ، که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست ، مقصر دل دیوانه ماست . . .
دلتنگی همیشه از ندیدن نیست ، لحظه ی دیدار با همه ی زیبایی ، گاه پر از دلتنگی است .
حتم دارم کارگران در تمام جاده ها مشغول کارند!
همه راه هایی که تو را به من میرسانند در دست تعمیرند!
اگر نه تو حتما می آمدی!
تنهایی را دوست میدارم زیرا انان که ادعا میکردند همیشه در کنارم میمانند
رفتند و او بی هیچ ادعایی همیشه در کنارم مانده.
گلی از شاخه اگر می چینیم
برگ برگش نکنیم
و به بادش ندهیم
لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم
و شبی چند از آن را
هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم
شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گل روید
لحظه های خسته ام را بی نگاهت رنگ نیست / در فضای سینه ام جز یاد تو آهنگ نیست .
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی / آخر ای ماه تو هم درد من مسکینی / تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من / سر راحت ننهادی به سر بالینی .
چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی / چراغ خلوت این عاشق کهن باشی .
گفتی مرا از خویش می ترسانی ای یار / وقتی به دریا ها مرا می خوانی ای یار / ترسان من ! گفتم که بگذار این چه و چون / چندم از این تردید می ترسانی ای یار .
عشق رازی ست که خورشید به بارانش گفت / نیز رمزی ست که شقایق به گلستانش گفت / ای که ایمان به کسی داری و چیزی بی شک / عشق بود آنچه دلت با همه ایمانش گفت .
ما چون دو دریچه روبروی هم / آگاه ز هر بگو مگوی هم / هر روز سلام و پرسش و خنده / هر روز قراره روز آینده / اکنون دل من شکسته و خسته ست / زیرا یکی از دریچه ها بسته ست .
پیامی میزنم اینک برایت / به جبران پیام های زیادت / از آن بابت پیامی می فرستم / بدانی بنده هم هستم بیادت .
مرا آن دل که بر دریا زنم نیست / ز پا این بند خونین برکنم نیست / امید آن که جان خسته ام را / به آن نادیده ساحل افکنم نیست .
تو یعنی یک کبوتر را ز تنهایی رها کردن / خدای آسمان ها را به آرامی صدا کردن .
با هیچ بارانی ردپایت از کوچه های قلبم پاک نمی شود .
بگذار سرنوشت هر راهی را که می خواهد برود ، راه ما جداست ، ابرها هم هرچه می خواهند ببارند ، چتر ما خداست .
می نویسم خاطرات از روی درد / تا بدانی دوریت با من چه کرد .
آنکه هر روز هوس سوختن ما می کرد / کاش امروز بود و تماشا می کرد .
عاشق شدم و محرم این کار ندارم / فریاد که غم دارم و غمخوار ندارم / بسیار شدم عاشق از این پیش / آن صبر که هر بار بود این بار ندارم .
آمدی از اشتباه اینجا به راه دیگری / باز شادم کن شبی با اشتباه دیگری .
میگم شبا ستاره ها تا میتونن دعات کنن / نورشونو بدرقه ی پاکی خنده هات کنن .
طعنه بر طوفان مزن ، ایراد بر دریا مگیر / عاشق ساحل شدن موج را دیوانه کرد .
هیچ صبحانه ای طعم لبخند نخواهد داد ، از فردا ، حالا که ساز می روم می روم میزنی ، خورشید بی عسل نگاهت هر صبح از طلوعش پشیمان خواهد شد .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]