محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845884540
بررسي روش تفسير علمي قرآنتحميل علوم بر قرآن كريم در تفسير علمي، تفسير به رأي است
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بررسي روش تفسير علمي قرآنتحميل علوم بر قرآن كريم در تفسير علمي، تفسير به رأي است
گروه انديشه: ميتوان از روش تفسير علمي قرآن كريم بهره برد، اما نبايد علوم را بر قرآن تحميل كرد بلكه بايد علوم را به خدمت قرآن درآورد؛ تحميل علوم بر قرآن كريم در تفسير علمي، تفسير به رأي است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، ترجمه و تأليف آثار غير مسلمانان، در زمينه علوم مختلف و انتقال آنها به كشور پهناور اسلامي موجب شد تا تعارضاتى بين ظاهر بعضى آيات قرآن و علوم جديد به نظر آيد كه وجود اين تعارضات سبب شد تا دانشمندان اسلامي به تفسير علمي روي آورند.
بحث از تفسير علمي، از مسائل پر ماجرايي است كه در انواع روشهاي تفسيري مطرح ميشود. ترجمه و تأليف آثار غير مسلمانان، در زمينه علوم مختلف و انتقال آنها به كشور پهناور اسلامي موجب شد تا تعارضاتى بين ظاهر بعضى آيات قرآن و علوم جديد به نظر آيد. دانشمندان مسلمان، در همان قرنهاى اوليهى اسلام، در تلاش براى رفع اين معضل، دو طريق را انتخاب كردند.
پيشينه و روشهاي مختلف تفسير علمي قرآن كريم
دكتر «قاسم پورحسن»، استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي و معاون آموزشي دانشكده علوم قرآني، درباره پيشينه روش تفسير علمي قرآن كريم گفت: تفسير علمي قرآن، روش متأخر و نو در فهم آيات قدسي تلقي ميشود، گرچه برخي در مطالعه پيشينه اين منهج تفسيري، سده چهارم را ابتداي شكلگيري آن برميشمارند اما علامه طباطبايي آن را مربوط به دوره جديد و متأخر ميداند.
اين استاد دانشگاه در ادامه افزود: «الجواهر في تفسيرالقرآن» نوشته مرحوم «طنطاوي» بيترديد نخستين اثر تفسيري مستقل ـ اما قابل پرسش ـ در تفسير علمي است. وي در مقدمه تفسير با آگاهي از روش خود دفاع ورزيده و بر اين باور است كه هيچ روش ديگر تفسيري نميتواند در دوره حاضر اعجاز و ماندگاري قرآن و آيات آن را آشكار كند.
نويسنده كتاب «هرمنوتيك تطبيقي» در تبيين روشهاي مطالعه و تفسير علمي قرآن يادآور شد: امروزه اكثر محققان و پژوهشگران، معمولا سه روش و رهيافت را در تفسير علمي قرآن ذكر ميكنند كه عبارتاند از: رهيافتهاي «استخراج علوم»، «تطبيق علوم بر آيات» و «استخدام علوم در فهم قرآن». گرچه به نوعي روش استخراج و تطبيق يك نتيجه را بدست ميآورند اما با توجه به توالي تاريخي و ترتيب روشها، هر سه روش پيرواني داشته و گاه در مراحل طولاني زماني حاكم بر شيوه تفسيري بوده است.
معاون آموزشي دانشكده علوم قرآني با اشاره به اهميت اسباب پيدايش هر سه رهيافت علمي گفت: به نظر من، بررسي آراي مفسران علمي و منظرهاي آنان و نيز اسباب پيدايش هر رهيافت علمي ضروري است؛ البته پيش از تبيين و بررسي سه رهيافت ذكر سه نكته ضروري است، اول اينكه به زعم من سه رهيافت استخراج، تطيبق و استخدام در سه مرحله تاريخي شكل گرفتند. دغدغه نخست بيرون كشيدن علوم از آيات، جهت نشان اعجاز علمي بود، اما با گذشت زمان و پيدايش مكاتب فكري مبتني بر علوم بشري و تأسيس نظريههاي علمي، مفسران اسلامي و در تعبيري عالمان مسلمان با اساس قراردادن تئوريهاي علمي به جستجوي در تفسير آيات پرداخته و از موضعي منفعلانه به دفاع از علميبودن آيات و قرآن دست زدند. پژواك دو روش، رعايت اعتدال در نسل سوم يا رويكرد سوم تفسير بود كه تنها كوشيد در ابتدا مفاهيم علمي موجود در گزارهها و آيات قرآن را تشريح سازند تا بسترهاي فهم درست را فراهم سازند.
دكتر «محسن احتشامينيا»، عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي، درباره «روشهاي مختلف تفسير قرآن» گفت: اگر بخواهيم يك بحث پايهاي و اسلوبمند ارائه دهيم ميتوان پنج صورت براي روشهاي تفسيري يا مناهج تفسيري متصور شد كه اين پنج صورت عبارتاند از: تفسير قرآن به قرآن، تفسير روايي، تفسير به رأي، تفسير عقلي و تفسير اجتهادي. روش «تفسير به رأي»، بيشتر در اهل سنت وجود داشت آن هم به اين علت كه آنها معتقد بودند كه صحابه پيامبر (ص) مجاز به اجتهاد بودهاند.
استاديار واحد تهران در رابطه با تفسير قرآن به روش علمي تصريح كرد: تفسير علمي داراي روشهاي متعددي است، اولين روش، روش تحميلي است؛ يعني ما اصل را علوم تجربي قرار دهيم و بعد آنها را مسلم بگيريم و آيات را توجيه بر آن اعتقاد تجربي كنيم به اين معنا كه ما بياييم همانگونه كه مرحوم علامه «طباطبايي» در «الميزان» گفتند تطبيق آرا علمي را بر آيات قران كنيم يا به عبارتي اعتقادي را كه در علم وجود دارد بر آيات قرآن تحميل كنيم، كاري را كه «فخر رازي» در تفسير «كبير» خود كرده است.
وي افزود: او عالم قرن ششم بود در آن زمان تفكري كه بر كيهانشناسي حاكم بود تفكر «بطلميوسي» بود، «بطلميوس» دانشمندي يوناني بود كه اعتقاد داشت زمين مركز عالم است و بعد يك سيارات و بعد از آن يك ستارههايي و بعد از آن ستارهها يك فلك اطلسي اين زمين را احاطه كرده است، اول فلك قمر، بعد زهر به ترتيب عطارد، شمس، مريخ و سرآخر فلك اطلس است كه بر همه احاطه دارد؛ يعني همه را ثابت ميدانستند. اين هيئت بطلميوسي مورد تأييد علم آن زمان بود و فخر رازي در تمام آياتي كه بر كيهانشناسي اشاره دارد سعي ميكند تا نظر بطلميوسي را تحميل كند و اين مورد تأييد نيست. او اعتقادت خود درباره تغذيه چون هضم اول، هضم ثاني، هضم ثالث و هضم رابع را در تفسير آيات تحميل كرده است. و ما تحميل علم بر قران را قبول نداريم.
دكتر احتشامينيا در توضيح روش استخراجي خاطرنشان كرد: روش دوم تفسير علمي آن است كه مفسر مطالب علمي را از قرآن استخراج ميكند و معتقد است هرچه كه بخواهيم در قرآن وجود دارد «لارطب و لايابس الا في كتاب مبين؛ هيچ خشك و تري نيست مگر آنكه در قرآن مبين بيان شده است.» (سوره مباركه انعام، آيه شريفه 59) و يا «ما فرطنا في الكتاب من شي: هيچ چيزي را در كتاب فرو گذار نكرديم» (سوره مباركه انعام، آيه شريفه 38) طبق اين آيات معتقد است همه چيز چه الهي چه انساني و چه تجربي در قرآن هست. براي مثال «ابوحامد غزالي» از علماي قرن پنجم در اين راستا كتاب «جواهرالقرآن» را نوشته و گفته است: ريشه هر علمي از قرآن است و شواهد متعددي ميآورد.
استاديار واحد تهران مركز شيوه سومي براي تفسير علمي قرآن قائل شد و گفت: ديدگاه سوم آن است كه ميگويد علوم تجربي را به استخدام فهم قرآن در بياوريم؛ چرا كه ما در باور كلي خود گفتيم كه قرآن وحي است و از طرف خدا نازل شده است و ناظر به حقايق عالم است و از طرفي علم هم سعي ميكند حقايق عالم را كشف كند. حال صحبت اينجا است كه اينها نميتوانند با هم تعارضي داشته باشند. خدايي كه جهان را آفريده زمانيكه سخن ميگويد بيانش نميتواند مخالف با قوانين تجربي جهان هستي باشد بلكه به شكلي بيان ميكند كه مطابق با واقع باشد.
ضرورت و امكان تفسير علمي قرآن كريم
آيتالله «محمدمهدي آصفي» از علماي برجسته جهان تشيع، در رابطه با ضرورت تفسير علمي قرآن گفت: تفسير علمي حتي براي دعوت عدهاي با تفكرات علمي به سوي قرآن ضرورت ندارد؛ چراكه برنامه قرآن٬ دعوت به توحيد است و جذب مردم از راه فطرت آنها صورت ميگيرد. برنامه قرآن اين نيست كه از راه خبردادن علوم جديد مردم را به سوي توحيد هدايت كند و مسائل علمياي كه در قرآن آمده است در راستاي خداشناسي و توجه دادن انسانها به آيات خدا در آسمانها و زمين است.
عضو شوراي عالي مجمع جهاني اهلبيت(ع)٬ تفسير قطعي آيات علمي قرآن را نادرست خواند و تأكيد كرد: مفسري كه بخواهد با آيات علمي قرآن سروكار داشته باشد و تفسير علمي ارائه دهد بايد از تفسير قطعي آيات پرهيز كند مگر مسائلي كه قطعيت آنها در علم روز اثبات شده باشد؛ يعني احتمال اينكه روزي چهره علم واژگون شود، داده نشود البته با اين ملاحظه كه تحميل به قرآن صورت نگيرد. نبايد قرآن را از ظاهر خود منحرف كنيم و با شواهدي بسيار دور به سوي يك معناي علمي سوق دهيم. تفسير قطعي علمي در بسياري موارد باعث ميشود كه اگر روزي نظريات علمي دستخوش تغيير قرار گرفت٬ مردم در فهم آيات دچار مشكل شوند و نسبت به آيات قرآن بدبين شوند. اگر آيات قرآن درباره يك مسأله علمي گويا است٬ آن را بيان ميكنيم در غير اينصورت نبايد نظريات علمي را بر آيات قرآن تحميل كنيم.
آسيبشناسي تفسير علمي قرآن كريم
دكتر «غلامحسين ابراهيمي ديناني» با بيان اين مطلب كه تفسير علمي قرآن كريم سازنده نيست، تصريح كرد: علم، گزارشي متغير از طبيعت است و نظريههاي علمي به مرور زمان دچار افت اعتبار ميشوند، اظهار كرد: : در ايران كساني چون «مهندس بازرگان»، «ابوالعلاي مودودي» در پاكستان و «طنطاوي» در مصر، ميكوشيدند تا با استخدام معارف علمي به تفسير قرآن بپردازند؛ به طور مثال با اينكه «مهندس بازرگان» فردي بسيار ديندار بود ولي ديدگاه نظري او دچار لغزش بود. او ميكوشيد تا با اصل بقاي انرژي و قوانين ترموديناميك، آموزههاي ديني را تبيين كند، اين روش مواجهه با قرآن، كاركردي براي دين نداشته و تنها با ورود قوانين علمي متغير و عصري به دين، آنرا مخدوش ميسازد.
عضو هيئت علمي مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران در پاسخ به اين سؤال كه آيا تصور امكان برقراري نوعي رابطه ميان علم و قرآن؛ مبني بر مشاركت دين در جهتگيريهاي علمي وجود دارد يا نه؟ پاسخ منفي داد و با ذكر ضرورت گسترش معنويت و ديانت در نزد انسانها، بر آزادي علم تأكيد كرد و گفت: علم بايد راه فعلي خود را ادامه دهد؛ زيراكه تجربه اتحاد جماهير شوروي در جهتدهي علم با ايدئولوژي ماركسيسم در معرض ديد ما است، راهي كه در نهايت به نابودي علم در روسيه انجاميد.
آيتالله «سيدعلياكبر قرشي»، نماينده مجلس خبرگان رهبري از شهر اروميه و صاحب كتاب «قاموس قرآن»در اين رابطه گفت: ما هرقدر كه در مورد قرآن كار كنيم، كار مفيد و ضروري است. ولي من بيشتر اعتقاد دارم كه ما بايد به دنبال راههايي باشيم كه ابناي ملت ايران را با قرآن آشنا و مأنوس كنيم تا در وهله نخست، قرآن را بخوانند كه خود كار سادهاي نيست و سپس ترجمه قرآن را بدانند. من اعتقاد دارم كسي كه با معاني قرآن آشنا باشد، از تهاجم فرهنگي مصون ميشود و مسلما او خيالاتي و گمراه نميشود و از طرفي ديگر سبب آبادي و پيشرفت انقلاب و در نهايت سعادت اخروي ميشود.
قرشي در باب نظر خود در مورد علم ديني و امكان آن و تفسيرعلمي آيات قرآن خاطرنشان كرد: ما از علوم تجربي استفاده بسيار ميكنيم ولي در فهم آيات قرآن نبايد مسئله را منحصر به آن بكنيم و بگوييم مطلوب خدا اين است و جز اين نيست؛ چون علوم تجربي وابسته به آزمون و خطا هستند و دايم در حال تغييرند و اگر بخواهيم معني قرآن را با امري تغييرپذير گره بزنيم، فهم ما مخدوش ميشود و ما بايد از علوم تجربي آنچه را ميشود استفاده كنيم ولي نبايد به ورطه انحصار بيفتيم.
حجتالاسلام و المسلمين «محمدسعيد بهمنپور»، استاد كالج اسلامي لندن نيز برقراري ارتباط ميان قرآن و علوم را برعهده مفسران آشنا با تئوريهاي علمي دانست و تأكيد كرد: از آنجايي كه يافتههاي ما از تئوريهاي علمي در حال تغيير است ما نميتوانيم از اين روش براي تفسير قرآن استفاده كنيم و تنها ميتوانيم بگوييم مفهوم اين آيه در پرتو يك تئوري علمي قابل فهم است. اگر با قطعيت بگوييم حقيقت آيه مورد بحث درباره يكي از تئوريهاي علمي است با مشكل كساني كه سعي كردند هفت آسمان قرآن را با تئوري بطلميوس تطبيق دهند مواجه خواهيم شد؛ چرا كه هم اكنون اين تئوري مردود است.
حجتالاسلام بهمنپور با اشاره به يكسان نبودن زبان علم با زبان قرآن تصريح كرد: قرآن براي موعظه و عبرت دادن به مردم فرستاد شده و علم براي فهميدن اسرار جهان بيرون است و حتي زماني كه قرآن درباره امور علمي صحبت ميكند به هيچ عنوان زبان آن با زبان كتب تجربي يكي نيست. هدف از بيان مطالب علمي در آيات، عبرتآموزي، نشان دادن قدرت خدا، امكان معاد و همچنين دلالت بر توانايي، حكمت و عظمت خداوند است. برقراري ارتباط بين قرآن و علوم وظيفه كساني است كه هم قرآن را خوب ميفهمند و به تفسير و زبان عرب مسلط هستند و هم تا حدي با علوم روز آشنا هستند و در واقع برقراري اين ارتباط در درجه اول بر عهده مفسران است كه بايد به تئوريهاي روز هم آشنا باشند.
همچنين حجتالاسلام و المسلمين «محمدحسن رباني» استفاده از نظريههاي اثبات شده علوم در تفسير قرآن را بدون اشكال دانست و گفت: من تحقيقات ميانرشتهاي را ضروري ميدانم؛ زيرا در قرآن درباره اجرام آسماني، موجودات زميني و ... سخناني گفته شده است و همه سخنان قرآن، جنبه تذكر دارد و هر چه مفهوم تذكرات قرآن روشن شود، فهم آيات آسانتر خواهد شد و هدف قرآن به وقوع خواهد پيوست. در جهان نيز كنگرههاي بسياري در اين زمينه برگزار ميشود و كتابهاي متعددي نيز در اين زمينه نوشته شده است كه بهتر است ما نيز كارهايي در اين زمينه انجام دهيم.
حجتالاسلام «محمد فاكرميبدي»، مدير مركز آموزش تخصصي تفسير و علوم قرآني حوزه نيز با بيان اين مطلب كه تفسير علمي با قيد «احتمال»، تفسير به رأي نيست اينگونه تصريح كرد: اگر مفسر اشاره علمي در آيه را به صورت يك احتمال مطرح كند؛ يعني بگويد: علم تاكنون اين مسأله را بيان ميكند و اين آيه ميتواند اشارهاي به اين مطلب داشته باشد، تفسير به رأي نخواهد بود. نكته آخر كه مورد توجه است اين است كه قرآن انسانها را تشويق ميكند كه به دنبال مسائل علمي بروند؛ مانند آيات آفاقي كه قرآن در آنها ترغيب به كيهانشناسي، طبيعتشناسي، مظاهر طبيعي دارد.
وي همچنين اظهار كرد: ما بايد از آيات قرآن براي اسلامي كردن ديدگاهها در حوزه علوم انساني استفاده كنيم؛ يعني در راستاي قرآن كريم، روانشناسي اسلامي، اقتصاد اسلامي و ساير علوم اسلامي را مطرح كنيم كه اين كار با احتياط و پرهيز از انطباق آيات قرآن با علوم روز ميتواند مفيد باشد. بايد دقت كنيم كه تفسير علمي با رعايت شرايط صحيح تفسير، شرايط عمومي مفسر و اشراف به مطالب علمي به شرطي كه نخواهد ديدگاه خود را بر آيات قرآن غالب كند، اشكالي ندارد.
حجتالاسلام و المسلمين «واعظ جوادي»، مدير مركز تحقيقات اصلاح ضمن با بيان اين مطلب كه تفسير علمي بايد روشمند و با ضوابط كلي قرآن هماهنگ باشد، گفت: تفسير علمي نبايد مخالفتي با آيات آن داشته باشد؛ چون مهم اين است كه برداشت علمي مخالف جهتگيريهاي قرآني نباشد و لازم نيست كه موافق قرآن باشد؛ همين كه مخالف آيات نباشد كافي است. علوم تجربي، برهانبردار نيست اما قرآن كتاب برهاني است اگر توانستيم علوم را در حد برهان پيش ببريم ميتوانيم تفسير علمي از قرآن داشته باشيم و تحريفي در آن نخواهد بود. زبان علم بايد در خدمت زبان قرآن باشد و آنچه را كه عالمان ميفهمند بايد به قرآن كه ميزان است عرضه كنند اگر مخالفتي با قرآن نداشت ميتواند تفسير محسوب شود.
جوادي درباره روشهاي صحيح تفسير علمي قرآن يادآور شد: روشهاي علمي تجربي است و فلسفه و رسالت قرآن هم بيان روشهاي تجربي نيست، اگرچه هدايت كلي آن را به عهده دارد. ولي قرآن آزمايشگاه علوم طبيعي نيست گرچه آزمايشگاه حقيقت انساني است. كساني ميتوانند به تفسير علمي قرآن بپردازند كه قرآنشناس بوده؛ يعني محكمات و متشابهات را بشناسند و با اصول كلي، جهتگيري قرآن در بحثهاي هدايتي و با خط مشي آن آشنا باشند. براي اينكه بشر بتواند انديشههاي خود را به قرآن عرضه كند فضاي بسياري وجود دارد.
حجتالاسلام و المسلمين دكتر «ناصر رفيعي محمدي»، عضو هيأت علمي مركز جهاني علوم اسلامي، تحميل نظريههاي علمي بر قرآن را مهمترين آسيب تفسير علمي دانست و گفت: اين خطر بزرگي است كه كسي بخواهد نظريهها و فرضيههاي علمي را بر قرآن تحميل كند؛ چون علوم طبيعي در نوسانند و فرضيهها با پيشرفت علم تغيير ميكنند؛ يك زمان آيات قرآن را دليل بر مسطح بودن زمين ميدانستند و امروز آن را دليل بر كروي بودن ميدانند.
دكتر رفيعي با اشاره به امكان نظريهپردازي در حوزه علوم، با تكيه بر معارف قرآني تأكيد كرد: ممكن است امكان نظريه پردازي در حوزه علوم روز با تكيه بر معارف قرآني وجود داشته باشد اما اگر نظريهاي خلاف قرآن باشد، ما قرآن را مقدم ميدانيم و حمل بر آن ميدانيم كه يا نظريه اشتباه است و يا ما آن را نميفهميم. بنابراين در تباين كلي علم با آيات قرآن، چون قرآن وحي و صد در صد يقيني است، قرآن را مقدم ميدانيم.
حجتالاسلام والمسلمين «محمد محرابي»، محقق و پژوهشگر حوزه و از اعضاي گروه مشاوره و پاسخگويي به شبهات قرآني نيز با اشاره به اين مطلب كه قرآن جاي عقلانيت و علوم بشري را نميگيرد، تأكيد كرد: من فكر ميكنم قرآن در درون خود، گنجهاي بيپاياني را در عرصههاي مختلف دارد. البته اين تصور كه بعضي ميپندارند كه قرآن جاي عقلانيت و علوم بشري ميگيرد، تصور صحيحي نيست. بنابراين، نبايد بين علومي كه اكنون بشريت به آنها به عنوان علوم انساني؛ از قبيل روانشناسي، جامعهشناسي و ... رسيده است و قرآن تقابل ايجاد كنيم و فكر كنيم كه بايد در قرآن چيزهايي عليه آنچه كه بشريت در علوم انساني آورده است، بياوريم. در واقع نقشما بايد يك نقش مكمل و متمم باشد.
«عليرضا اشرف»، دكتراي فيزيك پزشكي در اين باره گفت: من تفسير علمي قرآن را نميپذيرم بلكه برداشت علمي از قرآن را ميپذيرم؛ يعني اينكه برداشت علمي از آيه را به صورت يك احتمال در كنار برداشتهاي ديگري كه از آن آيه شده است، مطرح كنيم و نگوييم تفسير آيه همين است و جز اين نيست.
دكتر «محمدحسن قوسيانمقدم»، عضو هيئت علمي دانشكده پزشكي دانشگاه شاهد تهران، گفت: قرآن كتاب علمي نيست ولي در اين كتاب، سرنخهايي از علوم به صورت پوشيده وجود دارد كه متخصصان آن را ميفهمند و آن چه مهم است چگونگي بيان اين مفاهيم به زبان علمي است.
تفسير علمي؛ اثبات كننده اعجاز علمي قرآن كريم
دكتر «مجيد معارف» عضو هيئت علمي دانشكده الهيات دانشگاه تهران، با بيان اين مطلب كه ابطال نظريات علمي رايج در عصر نزول و تأييد قطعيات علوم تجربي، جلوههاي اعجاز علمي در تفسير «نوين» است، اظهار كرد: تفسير «نوين» اثر مرحوم استاد «محمدتقي شريعتي» از جمله تفاسير شاخص علمي در عصر حاضر است و با وجود مختصر بودن، حركت منطقي و معتدلانهاي از تفسير علمي را پيش روي خواننده قرار ميدهد كه ابطال نظريات علمي رايج در عصر نزول و تأييد قطعيات علوم تجربي، از جلوههاي اعجاز علمي اين تفسير است.
معارف با بيان اين مطلب كه استاد شريعتي ضمن اعتقاد به وجوه گوناگون در اعجاز قرآن، اعجاز بياني قرآن را از جهتي مهمتر از ساير وجوه ميداند، گفت: به اين دليل كه اين وجه از اعجاز، در تمامي سورههاي قرآن جاري و ساري است، در صورتي كه وجوه ديگر، هر كدام نسبت به سوره يا سورههايي از قرآن صدق ميكند. استاد به همين سبب به كالبدشكافي درباره اعجاز بياني پرداخته و از موضوعات «ترتيب حروف قرآن»، «انتخاب كلمات و الفاظ» و «نظم و ترتيب كلمات» به عنوان عناصر اصلي اعجاز بياني ياد كرده و مثالهايي در اين جهت در اختيار خواننده قرار ميدهد به گونهاي كه اين وجه از اعجاز محسوس شود.
عضو انجمن علوم قرآن و حديث ايران ضمن اشاره به اينكه استاد شريعتي به بررسي وجوه ديگر اعجاز قرآن پرداخته و ابعادي از اعجاز از جمله، نظم و تركيب در قرآن و عدم اختلاف در قرآن را مورد بررسي قرار ميدهد، تصريح كرد: استاد در عين حال تصريح ميكند كه قرآن از همه جهت معجزه است و دليل روشن اين مدعي آن است كه هر كس در هر رشتهاي تخصص داشته باشد و به قرآن بنگرد، از همان رشته اقرار به اعجاز قرآن ميكند و در عين حال هيچ متخصص نابغهاي جميع مزاياي قرآن را در همان فن خود درك نميتواند كرد. از جمله وجوه معروف اعجاز قرآن از نظر استاد اخبار قرآن از غيب است كه با استناد به سخني از شهرستاني، به هشت گونه غيبگويي در قرآن اشاره ميكند كه البته يكي از اقسام آن وجود اخبار علمي مربوط به رازهاي طبيعت در قرآن است.
معارف با اشاره به اعتقاد استاد شريعتي به توسعهپذيربودن وجوه اعجاز قرآن گفت: استاد اين مسأله را در تفسير خود به عنوان يك ايده مطرح كرده و مكرر مورد اشاره يا تصريح قرار ميدهد. از جمله استاد در يك جا مينويسد: «معجزات ديگري در قرآن هست كه با پيشرفت علم و فن، اعجاز آيات مربوطه مكشوف گرديده است؛ چون معمولاً آياتي كه متضمن قاعده يا نكتهاي علمي است، تعبيرات در آنها به كيفيتي است كه مردم در عصر نزول يا زمانهاي بعد تا قبل از كشف حقيقت، توجهي به آن ندارند و خيال نميكنند كه برخلاف عقيده عمومي مطلبي در آنها باشد. مثل آياتي كه راجع به حركت زمين يا مركب بودن نور خورشيد و امثال آنهاست.» با چنين ايدهاي استاد شريعتي در تفسير خود به عنوان يك رسالت علمي، به بحث اعجاز علمي قرآن بيش از وجوه ديگر، توجه كرده و در آياتي كه به نحوي مستعد تفسير علمي بوده و يا نكتهاي درباره اعجاز علمي قرآن در بردارد، به اختصار يا تفصيل سخن رانده است.
تفسير علمي؛ احياگر زبان قرآن كريم
«كرم سياوشي» استاديار دانشگاه بوعلي سيناي همدان، با اعتقاد به اين امر كه تفسير علمي به اثبات اعجاز علمي قرآن منجر شده است، تصريح كرد: تفسير علمي قرآن متأثر از تحولات دانش بشري دچار تحولي عميق شده است و به جاي تطبيقهاي ضعيف «غزالي» و «سيوطي» در نهايت به ارائه نظريه «اعجاز علمي» منجر شده است.
دكتر «سيدباقر ميرعبداللهي»، مدرس حوزه و دانشگاه و سردبير خردنامه همشهري، ضمن بيان اين مطلب كه تفسير علمي ميتواند زبان قرآن را زنده كند، گفت: بحث تفسير علمي نسبت به روشهاي ديگر يك بحث مرده به حساب ميآيد، ولي بحث تفسير علمي ميتواند بحثهاي ديگري را كه اكنون نياز به آن بيشتر احساس ميشود، زنده كند و اين بحث، بحث «زبان قرآن» است.
وي به بيان مثالي در اين رابطه پرداخت و گفت: مثلا مرحوم آيتالله «معرفت» در جلد دوم كتاب «التفسير و المفسرون في ثوبةالقشيب» كه در پاسخ به كتاب «التفسير المفسرون» نوشته دكتر «محمدحسين ذهبي» از مصر نوشته شده است ميگويد: اينكه بياييم بحث كنيم منظور از ابابيل در «وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ» (آيه 3 سوره 105) آبله است يا چيزهاي ديگر، ديگر براي ما مفيد نيست و به در ما نميخورد، چون ما ديگر ميدانيم كلمه آبله عربي نيست، بلكه فارسي است.
همراهي علوم با قرآن كريم
حجتالاسلام «محمدعلي رضايي اصفهاني» مدير گروه علوم قرآن مدرسه امام خميني(ره) مركز جهاني علوم اسلامي، درباره رابطه قرآن و علوم، ضمن بيان اين مطلب كه تعارض حقيقي ميان قرآن و علم محال است، اذعان كرد: تعارض حقيقي ميان قرآن و علم به اين معنا كه قرآن از هستي چيزي سخن گويد و علم از نبود آن، وجود ندارد به عبارت ديگر تناقض ميان قرآن و علم به صورت وجود و عدم، محال است.
نويسنده كتاب «پژوهشي در اعجاز علمي قرآن» بيان كرد: ما معتقديم نه تنها قرآن با علوم اسلامي ربط دارد، بلكه با تمام علوم بشري در ارتباط است به عبارت ديگر قرآن مثل انجيل نيست كه ادعاي علمي ندارد، كسي ادعا ندارد كه انجيل در صحنههاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي وارد شود.
نويسنده مقاله «نگرشهاي انتقادي معاصر و قرآن» با بيان اين مطلب كه قرآن كريم نظام تشريع را از بالا به پايين مطرح ميكند، افزود: همچنين قرآن در مسائل مديريتي وارد ميشود و در آيات مربوط به حضرت موسي(ع) درباره امانتداري شخص مملكتدار اشاره ميكند، مباحث اجتماعي، مباحث مربوط به علوم تربيتي، روشهاي تربيتي، اهداف تربيتي، مباحث حقوقي و جزئيات آن و... را نيز تحت پوشش قرار ميدهد.
حجتالاسلام و المسلمين «محمدهادي يوسفي غروي»، با بيان اين مطلب كه پيشرفتهاي علوم، اشارات مبهم علمي در قرآن را تبيين ميكند، عنوان كرد: اميرالمؤمنين(ع) در تفسير آيه «و من كل شيئ خلقنا زوجين» خطاب به «ابن عباس» ميفرمايند: «بخشيهايي از قرآن را كه درك نميكنيد رها كنيد كه آينده آن را تفسير خواهد كرد.»
«احمدرضا اخوت»، مؤسس و عضو هيئت علمي مدرسه دانشجويي قرآن و عترت دانشگاه تهران در اين رابطه گفت: نبايد انتظار داشت كه در نگاه اول، تمامي نظرات مربوط به علوم تجربي و انساني را بتوان در قرآن مشاهده كرد، با اين حال اگر كسي از كلمات خالق هستي، كشف قوانين علوم مختلف را جستوجو كند كار بيهودهاي نكرده است.
وي در اين رابطه كه چگونه علوم انساني ميتواند از قرآن بهرهمند شود؟، تصريح كرد: همانطور كه ميدانيد محور بحث اين دسته از علوم، انسان است. حال، چه هويت فردي آن و چه هويت اجتماعي آن مورد توجه قرار گيرد. اينكه انسان چيست و كيست؟ چه تعريفي دارد؟ نيازهاي واقعي او كدامند؟ و هزاران سئوال ديگر، پاسخ همه آنها را ميتوان از قرآن پرسيد. شما ملاحظه ميفرماييد كه صدها مكتب، در حوزههاي روانشناسي، فلسفه، اقتصاد، جامعهشناسي و ... پديد آمدهاند و چون هر كدام تعريف خاص خود را از انسان دارند، طبعاً نظرات آنها هم، مختلف، متشتت و متعارض است، با اين همه تشتت چگونه ميتوان انتظار داشت كه اين مكاتب بتوانند دردي را از پيكر جامعه انساني مداوا كنند؟ چه تضميني وجود دارد كه نسخههاي پيچيده شده آنها صحيح باشد؟ آيا اساساً بدون داشتن يك تعريف دقيق و اطمينانبخش از انسان و پديدههاي هستي ميتوان قدم از قدم برداشت؟ تاريكي و سرگشتگياي كه علوم انساني با آن دست به گريبان است، علاجي جز چراغ پر فروز وحي و قرآن ندارد.
اخوت در پاسخ به اين سؤال كه چگونه ميتوان از قرآن در جهتفهم بهتر از علم زيستشناسي گياهي يابالعكس، بهره برد؟، گفت: شايد بتوان جهاتي را كه قرآن در اين زمينه مورد توجه قرار داده است به چند دسته تقسيم كرد؛ اولاً در آيات بسياري، گياه به عنوان شاخصهاي از يك محيط و اقليم، مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلا وقتي خداوند محلي را كه پيش از اين در آن عذاب نازل شده است معرفي ميكند از جمله شاخصههاي آن را، نبود گياهان متنوع برميشمرد و از درخت سدر (به عنوان سمبل يك درخت داراي خار) و درخت گز، به عنوان گياهان آن منطقه نام ميبرد و يا به عكس ميتوان از روييدن درخت انگور و يا درختي، نظير درخت زيتون به عنوان شاخصه يك منطقه و اقليم مبارك و معتدل ياد كرد. دسته ديگر آيات، به گياهان مقدس؛ يعني گياهاني كه خداوند به آنها سوگند ياد كرده است، اختصاص دارند؛ نظير انجير و زيتون كه اين توجه و قداست را ميتوان در كتب آسماني ديگر نيز سراغ گرفت.
اخوت افزود: دستهاي ديگر از آيات به ذكر خصوصيات مربوط به ملكوت و بهشت ميپردازند و از گياهان ويژهاي ياد ميكنند. توجه محقق به اين حقيقت معطوف ميشود كه اين دسته از آيات ميخواهند رابطه عالم ملكوت را با طبيعت بيان كنند. در واقع هم از جهت ارتباط اين دو نشئه و هم از جهت تأثير و تأثر متقابل، حقايق مربوط به اين دو عالم را ميتوان در اين آيات، مورد بررسي قرار داد. وقتي اين تقسيمبنديها، در كنار روايات قرار داده شود، مطالب دقيق و بسيار ارزشمندي به دست ميآيد.
«محمود علمي»، استاديار دانشگاه آزاد تبريز، روششناسي را دغدغه اصلي علم ديني دانست و اظهار كرد: مسأله مهم روششناسي است كه در كشور ما مطرح است و دغدغه اساتيد به شمار ميرود. در دينپژوهي و علوم ديني، جامعهشناسي وبري تا حدودي مطرح بوده ولي به نظر من روش تركيبي بهتر است. امروزه پس از وبر، نظريه «كنش متقابل» جرج هربرت نيز مورد استقبال قرار گرفته است؛ هرچند در تمام اين نظريات ساختار ناديده گرفته ميشود و ساختار را معادل وضعيت تلقي ميكنند؛ درصورتيكه ما فرد را داريم و كنش و واكنش متقابل كه همه اين موارد برآمده از ساختار اجتماعي خود هستند.
استاديار دانشگاه آزاد تبريز درباره چگونگي علم ديني و روششناسي و غايات آن گفت: علم ديني ممكن است. اما ما بايد در حوزه تعريف هر علم سه نكته را مورد توجه قرار دهيم. نخست؛ موضوع دوم؛ روش و سوم هدف. علم ديني نيز از اين قاعده مستثني نيست. ما بايد به تعريف اين سه ركن درباره علم ديني بپردازيم. امروزه دغدغه و مساله اصلي ما روششناسي علم ديني است كه چه روشي بايد استفاده شود. به نظر من موضوع و هدف مهمند اما روش مهمتر است.
«اصغر مقدمراد»، مدرس دانشگاه آزاد تبريز، ضمن بيان اين مطلب كه علم ابزار دين است، بيان كرد: من معتقدم استفاده از تعبيرات علم ديني و غيرديني صحيح نيست، علم ابزار دين است و اگر دين را موضوعشناسي بدانيم، اين ابهام حل ميشود.
وي در ادامه افزود: در واقع دين علم را مورد استفاده قرار ميدهد. دين هدف است و علم را در جهت اهداف خود مورد استفاده قرار ميدهد؛ چراكه هركس عملش را در جهت اهدافش به كار ميبرد؛ مثلا آنكس كه به دنبال دنيا و منافعش است، در تفسير ايات نيز به دنبال آن غايت است. دين انسان آن چيزي است كه ميخواهد و عملش را در راه كسب آن به كار ميگيرد. از احاديث نيز آن رواياتي كه مطلوب سلايق هست، گزينش ميشود. اساس گفتههاي هركس همان دين و هدف او است. در اين صورت تعريف دين عام است.
استاديار دانشگاه آزاد تبريز خاطرنشان كرد: مهم اين است كه حكم دين درباره علوم ديني مشخص شود. برخي عقيده دارند بايد نظريات يكي شود؛ اينكه قرائتها را يكي كنيم مسئلهاي را حل نميكند. برنامهريزي بايد صحيحتر باشد ولي با اين برنامهگذاري نامنظم كه به وقتكشي و دوباره انجاميد، كار درستي صورت نميگيرد؛ هرچند اين برنامه و طرح در قدمهاي اول خود است و هميشه هركاري در شروع خود نقاط ضعف زيادي دارد.
شنبه 5 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 911]
-
گوناگون
پربازدیدترینها