واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: ورزش - هفته دهم، نبرد موعود
ورزش - هفته دهم، نبرد موعود
1 – استقلال در فاصله زماني چهار سال 82 تا 86 دو مدل رفتاري كاملا متفاوت را روي نيمكت فنياش تجربه كرد. سه سال اول امير قلعهنويي با جاهطلبيهايي كه كاملا حتي بين او و هواداران استقلال هم فاصله انداخت و در سال چهارم صمد مرفاوي با 180 درجه تفاوت كه ادبياتش و عكسالعملهايش پس از شكست و پيروزي متضاد نبود! قلعهنويي براي چنگ زدن به هدف از هر تقلا و هر شيوهاي ابا نداشت. كنار خط ميايستاد، فرياد ميكشيد، پرچم ميزد، اخراج ميشد و بعضا لبخواني توصيههايش احساس ناخوشايندي را به بيننده القا ميكرد. او ميخواست پيروز شود و با تكيه بر همين ويژگي سرنوشت مسابقات بسياري را در دقايق پاياني رقم زد. دستيار اول سرمربي استقلال كه بعدها خودش سرمربي شد اما هيچكدام از اين ويژگيها را از او به ارث نبرده بود. او شايد حس احترام بيشتري را در مخاطب برميانگيخت، اما خونسردي و حاشيهگريزي بيش از حدش به مرور شور و روحيه جنگندگي را در استقلال كشت و خود مرفاوي را هم به سرعت به جايگاه دستياري بازگرداند و حالا چند سالي است كه در پرسپوليس با پديدهاي مشابه و در عين حال متفاوت با اين جريان مواجهيم. مشابه از آن جهت كه حميد استيلي طاقت دستيار بودن و كنار آمدن با لقب «مرد شماره دو» را نداردـ مثل قلعهنويي و برخلاف مرفاويـ و متفاوت از اين حيث كه او نه مثل قلعهنويي برونگرا و تهاجمي است و نه به شيوه مرفاوي آرام و بيتفاوت. استيلي دقيقا در نقطه وسط اين دو كاراكتر قرار ميگيرد و اين همان فاكتوري است كه احتمال محقق شدن آرزوهاي او را محتمل جلوه ميدهد.
2 – حميد استيلي نميخواست دستيار باشد. از همان روزي كه علي پروين گفت «حميد ميتونه روي نيمكت كنار خودم بنشينه» سرمربيگري پرسپوليس را هدف گرفته بود. خنده حاكي از شرم، تن صداي هميشه پايين و سر اغلب پايين او باور اين نظريه را دشوار ميكرد اما روي ديگر استيلي كه هر از گاهي برملا ميشد را هم نبايد فراموش كنيم. همان كه در داربي سال 79 ناگهان توپ را رها كرد، به سمت محمد نوازي رفت و آن صحنهها را رقم زد. دستيار پروين، دستيار دنيزلي و دستيار قطبي ديگر نميخواست دستيار باشد و مقصر شايد آن كساني بودند كه دستيار اول يك تيم ليگ برتري را در سطح يك كارگر مانعچين ساده تنزل دادند. آزادي، اولدترافورد نبود كه سكونشينهايش در پي هر پيروزي نگاهي هم به صندلي كنار سرمربي بيندازند و تواناييهاي دستيار اول را تحسين كنند. استيلي خوب ميدانست كه فضاي فوتبال ايران با فضاي فوتبالي كه كارلوس كرش را از دستياري فرگوسن به سرمربيگري رئالمادريد و تيم ملي پرتغال ميرساند، متفاوت است. او پرويز مظلومي را ميديد كه تازه در ششمين دهه زندگياش شانس «نفر اول» شدن را بهدست آورده، چون عمري كنار دست منصور پورحيدري نشسته و كسي باور نميكرد بتواند روي صندلي شماره يك هم جلوس كند. حميد استيلي كمكم از پوسته هميشگياش بيرون آمد و با دنيزلي و قطبي سرشاخ شد. شايد احساس اين بود كه دقيقه 90 نزديك است و بايد حقش را از حلقوم فوتبال بيرون بكشد. پس مثل آن داربي معروف توپ را رها كرد و به اولين مانع پيشرو يورش برد.
3 – حميد استيلي حالا سرمربي ابومسلم خراسان است. ايراد اصلي كار او همين بود كه ميخواست از پرسپوليس شروع كند. جايي كه فرصتها به غايت محدود است و صبرها به شدت اندكاند. استيلي از شروع ليگ هشتم آلترناتيو اصلي نيمكت پرسپوليس محسوب ميشود و هر موفقيت ابومسلم و هر ناكامي پرسپوليس نقش او را در قهرماني سال قبل پررنگتر جلوه ميدهد و شايد روزي برسد كه پرسپوليس براي خروج از بحران سراغ سرمربي «خودي» ابومسلم را بگيريد. امير قلعهنويي در استقلال اهواز چهره شد و بعد به استقلال آمد، ناصر حجازي در بانك تجارت، ماشينسازي و محمدان بنگلادش درخشيد و بعد روي نيمكت آبي نشست و حالا حميد استيلي و پرويز مظلومي هم همين راه را ميروند، صمد مرفاوي اما سوخت چون از استقلال آغاز كرد و در استقلال هم تمام شد.
پرسپوليس يك هفته پس از رويارويي با استقلال در هفته نهم، در مشهد به مصاف ابومسلم ميرود. اگر استيلي اين جنگ را ببرد كار تمام است و او دير يا زود سرمربي پرسپوليس خواهد شد.
قرارداد چهار ساله او با ابومسلم بعدازظهر پنجشنبه در هيات فوتبال مشهد به ثبت رسيد تا گمانهزنيها درباره آينده او و تيم پرطرفدار اين شهر آغاز شود، هرچند از همين حالا قسمت جالبتوجهي از ماجرا، قابل پيشبيني است. هنوز زمان زيادي از توافق دستيار فصل پيش قطبي با ابومسلم نگذشته كه زمزمههاي حضور بازيكنان جديد در محافل ورزشي شنيده ميشود. محمدرضا ماماني و فراز فاطمي، بازيكناني هستند كه براساس آخرين اخبار با ابومسلم قرارداد داخلي امضا كردهاند، در حاليكه صحبتهاي اوليه با شيث رضايي هم انجام شده تا او سومين بازيكن به جا مانده از گروه ياغيان فصل قبل باشد كه همراه استيلي راهي مشهد ميشوند. استيلي حالا جايگزين اكبر ميثاقيان است. قرارداد چهار ساله او در كنار تمام تفسيرهاي ديگر ميتواند يك ويژگي مثبت فوقالعاده داشته باشد. خيال پرسپوليس و قطبي تا مدتها از بابت اتفاقات حاشيهاي راحت خواهد بود و اين به هيچوجه مسئله كوچكي نيست.
شنبه 5 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 308]