واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با بودجه خانه مدرس ، خانه نصيرالدوله را خريدند
سرمايه، سحرافاضلي: خانه مدرس همچنان انبار كتاب هاي موريانه خورده است.با آنكه مجلس ششم بودجه اي را براي خريد خانه مدرس در نظر گرفته بود اما به دلايل برخي تخلفات اداري در سازمان ميراث فرهنگي، خانه ديگري كه موسوم به خانه نصيرالدوله است به جاي خانه اصلي مدرس خريداري شده است.يكي از پلاك هاي بن بست مدرس در كوچه جاويدي مابين خيابان سرچشمه و امين حضور، خانه اي است كه سيدحسن مدرس سياستمدار مشهور دوره پهلوي در آن زندگي مي كرده است.
محمد ابراهيم كتابچي يكي از مالكان اين خانه با اشاره به شايعاتي كه درباره خريد خانه نصيرالدوله به جاي خانه مدرس شنيده مي شود، مي گويد: «در زمان خريد خانه رقم زيادي از بودجه اختصاص يافته بين مالك خانه نصيرالدوله و مسوولان خريداري خانه ردوبدل شده تا بخشي از مشكلات مالك خانه نصيرالدوله رفع شود.» او تاكيد مي كند: «نمي خواهيم به كسي تهمت بزنيم اما اين معامله سودي براي مالك خانه نصيرالدوله و برخي افراد در سازمان ميراث فرهنگي استان تهران داشته است.» علي مدرسي نوه دختري «مدرس» حياط بزرگي را كه اكنون گردوخاك گرفته و سال هاست انبار كتاب هاي انتشارات اسلاميه است، اندروني خانه مدرس مي داند: «زماني كه مدرس از اصفهان به تهران نقل مكان مي كند، خانه اي را در سه راه امين حضور تهيه مي كند اما بعد از آنكه دزد به منزل محقر او وارد مي شود تصميم به خريد خانه اي امن مي كند.» او از خانه فعلي كتابچي ها به عنوان اندروني خانه مدرس ياد مي كند: «زمين اين خانه به اضافه دو پلاك همجوار آن را مدرس به اصرار ارباب كيسخرو نماينده زرتشتيان تهيه كرد چرا كه حقوق او از مجلس سال ها دست نخورده باقي مانده بود. مدرس زميني را كه الان در بن بست مدرس قرار گرفته مي خرد و بناي مجزا در آن مي سازد.» علي مدرسي از منش اقتصادي مدرس نيز مي گويد: «او يكي از خانه ها را مي فروشد تا هزينه ساخت دو منزل ديگر را تهيه كند.» او بقيه حقوق معوقه خود از مجلس را به كانون نگهداري از كودكان يتيم و بيمارستان فيروزآبادي مي بخشد. اندروني خانه مدرس سر حياط دارد، حياط بزرگ كه در آن زمان دو درخت توت بزرگ داشته و خواجه نوري مورخ نقل مي كند: «گاه مدرس زير اين درختان مي نشسته و به كارهايش رسيدگي مي كرده است.» حياط كوچكي در قسمت غربي خانه است كه اتاق كوچكي دارد و به واسطه چند پله از حياط جدا مي شود. نوه مدرس مي گويد: «اينجا اتاق عبدالباقي پسر مدرس بوده كه در علم طب تحصيل مي كرده .در گوشه ديگر اين حياط كوچك محل اقامت دختران مدرس بود؛ زهرا بيگم و خديجه بيگم و اتاق ديگري نيز وجود داشت كه معلوم نيست چه شده است اتاقي كه متعلق به «عموقلي» خدمتكار مدرس بوده و در كتاب هاي تاريخي نقل شده جاسوس دستگاه رضاخان در خانه مدرس بوده است.» سرداب كه حالا خالي و نمور است روزگاري محل نگهداري آب مورد نياز خانواده بوده. مطبخ نيز خالي است و هر گوشه اي از آن به خانه عنكبوت ها تبديل شده است. درخت هاي حياط خشكيده اند هر چند لكه هاي سياه رنگ توت سياه نشان از زنده بودن درخت توت دارد. حوض خانه پر شده و نشاني از زندگي در آن نيست. بسياري از اهالي محل كه حالا پيرمرد و پيرزن اند، خاطراتي از مدرس دارند. حاج حسين آشپز تهراني وقتي كودك بوده هر نوروز از مدرس عيدي مي گرفته است. حاج كريمي پيرپور و خانم ضرابي از ديگر اهالي محل شهادت مي دهند كه اين خانه محل سكونت مدرس بوده است. اما انتهاي كوچه «خانه نصيرالدوله» با معماري متفاوت و تا حدي فاخرش بسيار بيشتر از خانه مدرس جلب توجه مي كند. همان خانه اي كه به نام خانه مدرس در فهرست ميراث ملي ثبت و خريداري شده است. در چوبي قديمي محل عبور درشكه بوده، آن قدر زباله و نخاله اطراف خانه جمع شده است كه كسي به دنبال پلاك ثبتي خانه نمي گردد. در ورودي خانه يك در فلزي معمولي است كه سنخيتي با در درشكه خانه ندارد. فقط گاهي در اين خانه باز مي شود و بقيه ايام، در خانه نصيرالدوله بسته است. مثل در خانه واقعي مدرس كه معماري خاصي ندارد. تنها يك خانه قديمي است كه روزگاري محل زندگي مدرس سياستمدار جسور ايراني بوده است. سال ها قبل به واسطه پيگيري هاي دفتر رياست جمهوري در دوره هشتم يك ميليارد و 150 ميليون تومان براي خريد و مرمت خانه مدرس توسط مجلس ششم در نظر گرفته شد. سازمان ميراث فرهنگي استان تهران برخلاف تحقيقات كميته سه نفره سازمان ميراث فرهنگي تصميم گرفتند سه خانه تاريخي را با عنوان «مجموعه تاريخي - فرهنگي خانه مدرس» به ثبت برسانند ولي با وجود اين تصميمات تنها يك خانه توسط سازمان ميراث فرهنگي خريداري شد. كتابچي ها، مالكان فعلي خانه مدرس طي نامه اي به حدادعادل رئيس مجلس هشتم شكايت خود را نسبت به اين تخلف اعلام كرده اند اما به گفته محمدابراهيم كتابچي رياست فعلي سازمان ميراث فرهنگي هيچ توجهي به اين نامه و دستور پيگيري حدادعادل نكرده اند. اما خانه خشتي مدرس در اصفهان همچنان سرپاست. علي مدرسي پژوهشگر و مورخ مي گويد: «وقتي مدرس وارد اصفهان مي شود زميني را اول بازار چهارسوق تهيه مي كند و بعد به همراه همسر و فرزندانش دو اتاق خشتي در آن مي سازد بعدها اين خانه را به ابوالقاسم موذن مي بخشد كه هنوز فرزندان ابوالقاسم مالك آن هستند و حاضر نيستند خانه اي را كه به دست مدرس ساخته شده است به كسي واگذار كنند. اما خانه اي كه مدرس در آن سال ها زندگي كرده است و بارها رضاشاه براي گفت وگو با او وارد آن شده و مدرس را از آنجا تبعيد كردند در وضع مناسبي نيست و بسياري از فرهنگ دوستان از وجود اين خانه بي خبرند. مالكان سعي خود را براي حفاظت از ساختمان مي كنند اما امكان مرمت و استفاده صحيح از يك بناي فرهنگي را ندارند و چون متوجه تخلف حقوقي در ماجراي خريداري خانه هستند خواستار خريداري سريع تر خانه واقعي مدرس و ساماندهي آن توسط سازمان ميراث فرهنگي هستند. علي مدرسي هم مي گويد: «الان در هر شهري خانه مشروطيت وجود دارد اما تهران كه مهد جنبش مشروطه است خانه اي با اين عنوان وجود ندارد: «در اين خانه بود كه براي اولين بار قانون دادگستري نوشته شد وامضاي اين سندها همه در اين خانه انجام شده است.» حالا پنج سال از وعده هاي مكرر سازمان ميراث فرهنگي و تذكرهاي دولت و مجلس گذشته است اما هنوز وضع خانه مدرس نامعلوم است.
شنبه 5 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]