تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 24 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1865171941




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگو با آيت‌الله خزعلي؛علي(ع) معيار عدالت - صدرا صدوقي


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: گفت‌وگو با آيت‌الله خزعلي؛علي(ع) معيار عدالت - صدرا صدوقي


بخش‌زيادي‌از زندگي‌آيت‌‌الله خزعلي‌ در كنار درس و بحث‌هاي حوزوي به‌مبارزه‌با رژيم‌شاه مصروف‌شده‌است‌. او در فاجعه‌مسجد گوهرشاد در مشهد، نوجواني‌10 ساله‌بود كه‌فرداي‌حادثه‌، با پدرش‌در محل‌حاضر شده‌بود و خود مي‌گويد فجايع‌رژيم‌پهلوي‌چنان‌بود كه‌بر من‌تاثير گذاشت‌و آن‌شب‌، تب‌كردم‌! از آغازين‌حركت‌هاي‌ايشان‌در مبارزه‌عليه رژيم‌شاه‌، تبليغ‌در رفسنجان‌و افشاي‌ماهيت‌شاه‌بر سر منبر بود كه‌به‌دستگيري‌ايشان‌و تبعيد به‌گناباد انجاميد. وي پس‌از پيروزي‌انقلا‌ب‌اسلا‌مي‌نيز فعاليت‌هاي‌گسترده‌اي‌براي‌پيشبرد انقلا‌ب‌انجام‌داده‌است‌، عضويت در مجلس‌خبرگان‌قانون‌اساسي ‌و مجلس‌خبرگان‌رهبري‌در 3 دوره‌متوالي‌به‌نمايندگي‌از مردم‌استان‌خراسان ‌و شوراي‌نگهبان‌قانون‌اساسي‌از جمله اين فعاليت‌ها است.

او در حال حاضر در كنار تدريس در حوزه علميه قم، دبيركلي بنياد بين‌المللي غدير را نيز به‌عهده دارد، آيت‌الله معتقد است كه عيد مسلمانان عيد غدير است و يكي از فعاليت‌هاي مهم اين بنياد شناساندن هر چه بهتر پيام غدير به جهانيان است. در گفت‌وگويي كه پيش رو داريد ايشان به تحليل شخصيت انساني امام علي(ع) مي‌پردازد. اين گفت‌وگو در ايام ميلا‌د مولا‌ي متقيان صورت پذيرفت.

در ابتدا تحليلي از شخصيت انساني امام علي(ع) را بيان فرماييد.

درباره مردي بزرگ كه بعد از پيامبر اكرم(ص)، مردي مانند ايشان ديده نشد. حتي اگر وحشتي ايجاد نشود بيان مي‌كنم كه مردي است برتر از انبيا و لذاست كه او را قسيم الجنه و النار ناميده‌اند. درباره حضرت ابراهيم و موسي و عيسي(ع) چنين تعبيري به‌كار برده نشده است. آنكه حاكم روز قيامت است و خلق عالم را به جانب بهشت و جهنم سوق مي‌دهد، ايشان است. قهرا انبيا هم كه مي‌خواهند به سمت بهشت بروند، سوق‌شان به‌وسيله ايشان است. از اين جهت قسيم‌الجنه و النار از جانب شيعه و سني درباره ايشان بيان شده است.

عبارت ساده به نظر مي‌رسد اما هنگامي كه به عمق آن توجه مي‌شود، معنايش اين است كه حاكم روز قيامت ايشان هستند و ابن ابي‌الحديد گويد: من درباره تو [يا علي] چه بگويم، بگويم آقايي؟ بزرگي؟ عظيمي؟... اينها كم است... بل انت في يوم القيامه حاكم في العالمين و شافع و مشفع... اين وصف و روحيه اين مرد بزرگ است. اما اين مرد صفات را در خودش جمع كرده است و كسي نمي‌تواند صفات ضد را در خودش جمع كند. هم خيلي مهربان و رحيم است و براي يتيم گريه مي‌كند، براي زن بيوه بي‌سرپرست ناراحت است و هم در شجاعت قهرمانان عرب از مقابل او مي‌گريزند چون آنكه قهرمان است، قسي‌القلب است و براي يتيم نمي‌گريد، اما او اين‌گونه نبود.

جمعت في صفاتك الا‌ضداد...

او كسي است كه در شجاعت اين‌گونه است، در عبادت و زهد و تقوا كسي به پاي او نمي‌رسد، حتي زين‌العابدين عليه‌السلا‌م،... از عظمتي كه اين مرد داشت، همه تسخير او بودند، امام حسين(ع) نام فرزندان خود را علي‌اكبر، علي‌اصغر و... گذاشت. به ايشان عرض شد چرا نام همه فرزندان را علي گذاشته‌ايد. فرمودند اگر 100 فرزند هم داشتم، باز آنها را مي‌ناميدم. علي‌اكبر در كودكي خيلي گرم نمي‌گيرد با ساير كودكان. آنان از اين عمل او شكوه مي‌كنند. عرض كرد: نام مرا علي گذاشته‌اند و اين نام خيلي عظيم است و من نمي‌توانم با ساير كودكان بازي كنم. لذا علي‌اكبر، هم در كودكي متوجه اين عظمت است.

در موضوع علم، در نهج‌البلا‌غه بيان مي‌كند كه تا دامن قيامت، هر حادثه‌اي كه واقع شود را بيان خواهد كرد، حتي كساني كه مردي را هدايت كنند يا گمراه كنند او از آن باخبر است و بيان مي‌كند...

بيان مي‌كند كه هر فردي از شما از من بپرسد تا زمان خروج او از منزلش را بيان كنم و از اسرار دروني آنها نيز مي‌گويم و اگر نبود كه مردم كافر بشوند، اسراري را بيان مي‌كردم اما مي‌هراسم كه كفران به رسول‌الله داشته باشم لذا در علم اينگونه بود.

اما در برخورد با مردم با جاهل‌ترين فرد با مهرباني برخورد مي‌كرد، چون آنكه عالم است و بزرگ است، به جاهلا‌ن اعتنايي نمي‌كند، در برخورد با دشمن، تامل مي‌كند، در يكي از جنگ‌ها تامل مي‌كند از ايشان مي‌پرسند كه آيا مي‌هراسيد از جنگ؟ يا درباره دشمنان شك داريد؟ مي‌فرمايد از مرگ نمي‌هراسم، چه من بر مرگ وارد شوم و چه مرگ بر من وارد شود؛ اما به اينان مهلت دادم كه شايد فكر كنند و متنبه شوند و با شمشير من به جهنم نروند؛ انسان در اينجا اشك مي‌ريزد از اين رقت قلب علي(ع)،‌ آمده‌اند او را بكشند و او مي‌فرمايد من صبر مي‌كنم بلكه دشمنان به خود بيايند...

عبدالرحمن ملجم، را مي‌فرمايد كه، با او با ملا‌طفت رفتار كنيد. حتي اگر او را عفو كنيد، خيلي بهتر است... انسان مبهوت مي‌ماند كه اين كيست...

اما آنچه خداوند درباره اين مرد فرموده، پيامبر 23 سال زحمت كشيد و كارهايي انجام داد كه هيچ پيامبري تا به‌حال انجام نداده است؛ 70 روز مانده به آخر عمرش، آيه نازل مي‌شود: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك فان لم تفعل فما بلغت رسالته يعني پيام آخر را برسان و اگر اين كار را نكني، گويي كه كاري براي ما انجام نداده‌اي... اين پيام چيست؟ هنگامي علي(ع) را نصب مي‌كند: اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي... لذا شب 13 رجب، چنين مولودي به‌دنيا مي‌آيد، مولود با عظمت، كعبه به خاطر ايشان عظمت پيدا مي‌كند، او وليد الكعبه است. شاعر مي‌گويد: آيا آن زني كه علي را به‌دنيا آورد، فهميد كه چه كسي را به‌دنيا آورده است؟ آن سينه‌اي كه او از آن شير نوشيد، فهميد كه كيست كه از او شير مي‌نوشد؟ آن كسي كه او را روي دست مي‌گرفت و با او بازي مي‌كرد متوجه بود كه چه كسي را در دست گرفته است؟ آن پدري كه اين فرزند به منزل او آمد، فهميد كه اين فرزند كيست؟ نه معناي آن بسيار بلند است و هيچ‌كدام [آن را] درك نكردند... پس علي(ع) چنين شخصيتي است. در خطبه 37 نهج‌البلا‌غه مي‌فرمايد: من كار كردم هنگامي كه كسي كار نمي‌كرد، هنگامي كه مي‌هراسيدند كه سخني بگويند، من سخن مي‌گفتم و مدتي زندگي كرده‌ام و كسي اشاره سوء نمي‌تواند به من بكند و كسي نمي‌تواند بگويد كه از عيبي ديده‌ايم... كسي كه 63 سال عمر كرده است و اين همه سخن گفته است... ‌

ممكن است كه گفته شود از او خطايي سر زده، بيان مي‌كند: كسي نمي‌تواند از من عيبي بگيرد... مي‌گويد: ذليل در نزد من عزيز است تا حق را براي او بگيرم، قوي در نزد من ذليل است تا حق مردم را از او بگيرم، آيا كسي را داريم كه اين‌گونه سخن بگويد؟

عده‌اي از منافقان، سوسماري را ديدند كه حركت مي‌كند، [يعني سوسمار امام ماست]آمدند در محضر علي(ع)، ايشان دفعتا فرمود: عده‌اي با سوسمار محشور مي‌شوند... آيا كسي مي‌تواند اين‌چنين خبر از حوادث بدهد؟...

پس او كسي است كه بر همه موجودات علم و احاطه دارد و از حد تصور ما خارج است و اگر كسي بگويد كه ما علي را شناخته‌ايم و او را وصف كرده‌ايم، شايد كمي از عهده اين كار برآمده باشد. ‌

اما در قرب او به خداوند: از پيامبر خواست كه فلا‌ن مطلب را از خداوند بخواه، پيامبر دست به آسمان بلند كرد و فرمود خدايا به حق علي حاجت علي را برآورده فرما. عرض كرد، اين چه دعايي است؟ فرمود مگر از تو مقرب‌تر هست در درگاه خداوند... پس پيامبر او را مي‌شناسد، مكرر پيامبر مي‌فرمود مرغي براي من آورده‌اند احدي از مقرب‌ترين افراد نزد خود را پيش من بفرست تا با من از اين طعام تناول كند. در خانه به صدا درآمد، كسي رفت ديدند كه علي پشت در است، چند بار اين امر تكرار شد و باز هم علي(ع) در پشت در بود، عايشه البته در را باز نمي‌كرد تا اينكه پيامبر فرمود عايشه در را باز كن... احب الناس در پشت در علي بود. پيامبر مي‌فرمود گوشت و جان علي از من است و جان و گوشتش با ايمان آشنا است همانند من، وصي و برادر من است و باب علم من است.

به‌نظر شما نقش و جايگاه عدالت در انديشه امام علي(ع) چيست؟

در عدالت، غير از حقوق و غير از رد كردن مالي به صاحبش، به قاضي مي‌فرمايد كه افراد را در رتبه با هم يكسان قرار بده، حتي مقداري حضرت با كسي نزاع داشت، به نزد قاضي رفت و قاضي كمي بيشتر به او احترام گذاشت، در نتيجه علي(ع) خشمگين شد. او به فرماندار و استاندارش مي‌فرمايد در هر كجا كه هستيد به همه به يك چشم نگاه كنيد و در لحظات چشم خود به همه يكسان نگاه كنيد، لذا در نگاه كردن، در پيش قاضي بودن اين‌گونه سخت‌گير بود حال چه رسد به احقاق حقوق ديگران. در مورد قاضي بيان مي‌كند كه هرگز قاضي نبايد هيچ هديه‌اي از كسي قبول كند، چون او قاضي است و آن هديه در حكم رشوه است و چشم او را كور مي‌كند. علي(ع) بيان مي‌كند كه هنگام احقاق حق، ذليل در نزد من عزيز است تا حق او را بگيرم و قوي در نزد من ذليل است، تا حق ذليل را از او بگيرم.

در حقيقت علي معيار عدالت است و طوري است كه بيان مي‌كند به فرماندار خود، كه تو بر سر سفره‌اي نشسته‌اي كه رنگارنگ بوده است ولي فقيري در‌آنجا نبوده و اين صحيح نيست و اين امر حتي بالا‌تر از عدالت است و در همه جهان عدالت را رعايت مي‌كند و براي همين است كه ما به‌خوبي نمي‌توانيم علي(ع) را بشناسيم.

نحوه برخورد اميرالمومنين(ع) با مخالفانش چگونه بود؟

با مخالفان برخوردش بسيار آموزنده است. حضرت بيش از 15 نامه براي معاويه نوشته است و مسائل مهمي را در اين نامه‌ها بيان مي‌كند.

اگر كسي پيش او مي‌آمد، برخورد او بسيار مشفقانه بود، همانطور كه در جنگ صفين هم چنين برخوردهايي را از او شاهديم اما آنجايي كه قرار بود او را از ميان ببرند و ريشه تفكر او را بزنند، با آنان برخورد مي‌كرد. برخورد علي، مافوق تصور ما است. ابتدا به همه ارفاق مي‌كند و بيان مي‌كند كه نمي‌خواهم كسي با شمشير من به جهنم برود... و مي‌خواهم تامل كنم بلكه شخص خطاكار بازگردد. مهم‌ترين برخورد او، برخوردش با عبدالرحمن بن ملجم است؛ او فرمود اگر خواستيد او را عفو كنيد، آيا در جايي چنين برخوردي سراغ داريد...

محمد عبده بيان مي‌كند، هنگامي كه من نهج‌البلا‌غه را مي‌خوانم، يك عقل نوراني، در نهج‌البلا‌غه مي‌بينم، جنابعالي چه استنباطي از اين عقل نوراني در نهج‌البلا‌غه داريد؟

عقل‌ها گاهي به شبهه مي‌افتند، يعني مقداري از امور را درك مي‌كنند و مابقي را درك نمي‌كنند، اما اين عقل نوراني، محيط به همه مسائل است و من در اين عقل خطا نمي‌بينم. [چون ساير عقول دچار خطا مي‌شوند.] پروفسور عبدالجواد فلا‌طوري به 17 كشور اروپايي رفته بود و دروس اسلا‌مي را تدريس كرده بود، به او گفته شد كه به ايران بيايد، در ايران فلسفه شرق را خواند و در اروپا فلسفه غرب را. او گفت كه اگر بخواهم به ايران بيايم براي تدريس، قرآن و نهج‌البلا‌غه درس خواهم داد.

او گويد فلسفه شرق و غرب مرا روشن نمي‌كند و اگر به ايران بيايم براي تدريس، قرآن و نهج‌البلا‌غه خواهم گفت.

و مرحوم محمدتقي جعفري هم بيان كرد كه من كار كردم درباره مثنوي و آرزو داشتم كه درباره نهج‌البلا‌غه چنين كاري بكنم، لذا چند ده جلد شرح نهج‌البلا‌غه نوشت و يك مقدمه بسيار زيبا هم در ابتدا به رشته تحرير درآورد. بايد وارد نهج‌البلا‌غه شد، تا انسان متوجه شود كه اين كتاب چه كتابي است. انسان مبهوت مي‌ماند...

علي(ع) بيان مي‌كند: اول دين شناخت خداست و شناخت خداوند منجر به تصديق مي‌شود و تصديق مبدل به توحيد مي‌‌شود و توحيد مبدل مي‌شود به اخلا‌ص [البته اخلا‌ص در عقيده] و صفتي مافوق ذات براي خداوند متصور نيست و صفات خداوند عين ذات اوست و اين تعابير بلند، جز از علي(ع) بر زبان ديگري جاري نمي‌شود. شايد مرحوم استاد جعفري به خوبي اين مطالب را بيان كرده، لذا معارف علي(ع) در توحيد بي‌نظير است.

با توجه به اينكه جنابعالي حافظ نهج‌البلا‌غه هستيد و با اين كتاب مانوس هستيد، فكر مي‌كنيد اين كتاب چه ويژگي‌هايي دارد كه مورد توجه واقع نشده است؟

يكي راه تعلم است، تعلم را بايد ببرند تا به خدا برسانند، با گوش و چشم مطالبي را درك مي‌كنيم اما توفق مي‌كنيم، چشم وقتي چشم است كه به خدا برسد، گوش وقتي گوش است كه به خدا برسد و علي(ع) اين كار را كرده است. كسي كه به خدا نرسد در جهل است و قرآن هم همين را مي‌فرمايد كه سمع و بصر براي اين است كه برسيد به خداوند و به ‌نظر اين وجه نهج‌البلا‌غه بايد رشد داده شود، يعني ما بايد توجه داشته باشيم كه اصل مصدر خدا است.

اين تعارفات با اشيا را خداوند وسيله قرار داده و سبيل و سنت قرار داده است، ما گاهي به سنت و سبيل به نظر استقلا‌لي نگاه مي‌كنيم و در حقيقت اول گمراهي ما هم همين‌جاست. در قرآن هم نگاه كنيد به اذن ربه مورد توجه است، لذا خود پيامبر هم مستقل نيست و افراد ديگر هم به همين صورت.

به فرزندش محمد حنفيه مي‌فرمايد: كوه از جا اگر كنده شد تو بايد ثابت‌قدم باشي، دندان كرسي را فشار بده كه اگر در جنگ ضربه‌اي بر سرت وارد شد متضرر نشوي، قدم خود را ميخكوب كن در زمين و... و بدان كه اين دستوراتي است كه به تو مي‌دهم اما پيروزي فقط از جانب خداست يعني منظورش اين است كه نبايد به همين اموري كه در ظاهر نشان‌گر شجاعت است تكيه كرد بلكه عامل اصلي براي توكل انسان خداست لذا بيان مي‌كند كه پيروزي از آن خدا است يعني در همه جا و همه چيز فقط خدا را ببين و اين چيزي است كه در نهج‌البلا‌غه بسيار بايد مورد توجه باشد.

به‌نظر مي‌رسد كه نهج‌البلا‌غه به اندازه كافي مورد توجه در كشور ما، به‌خصوص در حوزه‌هاي علميه، قرار نمي‌گيرد. جنابعالي فكر مي‌كنيد چگونه بايد عمل كرد كه اين اثر گرانبها بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد؟

بنياد بين‌المللي غدير براي همين تاسيس شده است، يعني اينكه به همگان بگوييم كه علي(ع) مبعث نوع روحيات بلند است و قهرا نهج‌البلا‌غه هم در اينجا محل نظر است. جورج جرداق مسيحي 200 مرتبه نهج‌البلا‌غه را مطالعه مي‌كند و آن را از بر مي‌كند و بيان مي‌كند كه اي كاش دنيا در هر قرني يك نفر مانند علي را به ما عرضه مي‌كرد، ما براي همين است كه بيان مي‌كنيم عيد بزرگ ما عيد غدير است، به اين خاطر است كه علي‌(ع) مردي است با جربزه و داراي فضائل بزرگ كه ما نمي‌توانيم به درك آن نائل شويم.

بهتر نيست كه نهج‌البلا‌غه در حوزه‌هاي علميه هم به صورت رسمي تدريس شود؟

هنوز به‌ صورت رسمي درس حوزه نشده است، چون طلا‌ب خودشان نهج‌البلا‌غه را مطالعه مي‌كنند و ما نهج‌البلا‌غه را براي دانشگاه‌ها لا‌زم داريم. لذا نهج‌البلا‌غه در حوزه مطرح است ولو اينكه جنبه درسي ندارد، ما بايد آن را در دبيرستان و دانشگاه مطرح كنيم و البته اگر در حوزه هم به‌صورت درسي دربيايد خيلي مفيد خواهد بود.

در پايان اگر نكته‌اي خاصي در ذهن داريد بيان نماييد؟

بايد توجه كرد به عبادت علي(ع.) به قدري دقيق و مراقب است كه نمونه‌اي از او در جايي نيست. شاگرداني پرورانده است مانند مالك اشتر، او قدم در جاي پاي علي(ع) مي‌گذاشت. علي(ع) مي‌فرمود مالك اشتر براي من، مانند من است براي پيامبر.

مالك نزديك شد كه در صفين معاويه را از بين ببرد. حضرت فرمود: دست نگه‌دار، او هم اطاعت امر كرد... اگر ما به حالا‌ت اصحاب علي(ع) نگاه كنيم و حالا‌ت علي(ع) را ببينيم بسيار تحت تاثير قرار خواهيم گرفت. آقاي ناظم‌زاده قمي دو جلد كتاب نوشته‌اند درباره حالا‌ت اصحاب علي(ع) كه بسيار خواندني است.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 چهارشنبه 2 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن