محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846739087
جامعه - تحول از درون يا بيرون
واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: جامعه - تحول از درون يا بيرون
جامعه - تحول از درون يا بيرون
اميرعباس ميرزاخاني:هميشه وقتي از آموزش و پرورش صحبت ميشود همه آن را بسيار مهم، كليدي، تاثيرگذار، فراگير، سرنوشتساز، آيندهساز و... ميدانند. بهراستي اگر چنين است در شيوه مديريت آن كدام مولفههاي متمايزكننده را لحاظ نمودهايم؟ اگر اهميت وزارتخانهها و نهادها را درجهبندي كنيم، آموزش و پرورش در چه مرتبهاي قرار ميگيرد؟ دهها و صدها سوال اينچنيني وجود دارند كه كاش كسي براي پاسخ دادن آنها پيدا شود. كاش كسي بگويد كه سازمان عريض و طويل آموزش و پرورش در چه مواردي موفق عمل كرده است؟ صاحبنظران تعليم و تربيت، دستاندركاران و معلمان، استادان دانشگاهي و ساير عوامل مرتبط تا چه حد نگرش مثبتي به عملكرد اين مجموعه دارند؟ اگر چه در موضع پاسخگويي، مسوولان هميشه با اعداد و ارقام و آمار پيش آمده و اثبات ميكنند كه چنين و چنان است و در چه مواردي چقدر رشد داشتهايم، اما اهل فن ميدانند كه براي ارزشيابي عملكرد يك سازمان هميشه اعداد و ارقام و آمار بيانگر واقعيت نيست و براي ارزشيابي عملكرد، روشهاي ديگري هم وجود دارد. بياييد با هم مروري هرچند به اختصار به مسائل آموزش و پرورش داشته باشيم، مخاطب اين مطالب هيچ وزير، مديركل و رئيسي نيست. منظور نگاهي كلي به گذشته و ترسيم نمايي كلي از آينده است.
نوع نگرش به تربيت
هنوز هم كه هنوز است، تكليف تعليم و تربيت (آموزش و پرورش) مشخص نشده است. اگر اين امر دو كار است، چرا نبايد دو گروه اين كار را بكنند و اگر يك كار است چرا به طور قطع يك گروه را موظف به انجام آن نساختهايم؟ و هنوز برنامهريزاني كه در اينباره تصميم ميگيرند توجيه علمي و منطقي درباره اين دو ثبت ارائه ندادهاند و فقط بر سر تقدم و تاخر، اهم و فيالاهم و... در جا ميزنند. اقدام اخيري هم كه در خصوص معاونت پرورشي به عمل آمد، فقط كاري ناقص بود كه بر اساس انديشهاي مبهم صورت گرفت و الان صحبت و زمزمه تفكيك دوباره مطرح شده است. اگر چه قصد ورود به اين بحث در اين مجال نيست، ناچار به طور گذرا به دو نكته اشاره ميشود:
1- ريشه انحراف در موضوع آموزش يا پرورش، به عدمدرك اين نكته برميگردد كه: «هدف عمده مدارس، پرورش افراد است و آموزش وسيله پرورش است».
2- آموزش و پرورش (= پرورش) به يك معاونت فوق برنامه نياز دارد.
نظام آموزشي
يك نظام آموزشي مگر چقدر بايد تغيير كند؟ مگر همه براي تغييرات خود مباني پژوهشي و مطالعاتي قائل نيستند، پس چرا اصلاحاتي كه انجام ميشود باز جواب لازم را نميدهد؟ يكي از پايههاي نظام جديد ترمي، مشاوره بود. اما وقتي اين نظام آغاز به كار كرد، براي تامين مشاور اقدام متناسبي صورت نگرفته بود. براي پنجرههاي باز فكري نشده بود. پيشبينيهاي صورتگرفته در موارد زيادي تحقق نيافت. در مورد پيشدانشگاهي، اهداف اعلام شده تغيير يافت و به جاي ورود 30درصد دانشآموزان، 100درصد آنان وارد اين دوره شدند. عملا قبول شدن دانشآموزان در آزمون ورودي پيشدانشگاهي لوث شد و در نهايت كار به تعيين كف معدل و تفكيك پيشدانشگاهي به نوبت اول و دوم كشيد. در حال حاضر هم به نظر ميرسد كه دوره پيشدانشگاهي محصولي است كه روي دست برنامهريزان مانده و براي ادامه آن مدارا ميشود. به راستي بين دبيرستانهايي كه كلاس اول تا سوم دارند با دبيرستانهايي كه فقط پيشدانشگاهي دارند چه تفاوتي وجود دارد؟ نكته جالب ديگر در خصوص انواع مدارس است. يكي مدارس نمونه مردمي را ابداع نمود، ديگري بهشدت با آن مقابله كرد – كه عملا به نفع غيرانتفاعيها تمام شد – و يكي ديگر هم تقويت غيرانتفاعيها را پيشه ساخت.
حال تصور كنيد همين برنامهريزان بخواهند كل نظام آموزشي را از ابتدا تا انتها اصلاح كنند، كه ظاهرا چنين اقدامي هم از طريق دولت و مجلس در حال انجام است. ادعاي اين كه كار كارشناسي صورتگرفته ضميمه و پشتوانه اين اصلاح است يا براي انجام تغييرات كميته اصلاحات تشكيل شود، واقعا انجام اصلاحات در آموزش و پرورش چگونه امكانپذير است.
كتابها
در اين ميان، بحث تغييرات كتابها همسازي است كه توسط عدهاي ديگر نواخته ميشود. در مجموعهاي كه انسجام قابل قبولي وجود ندارد و امور به شكل نظامدار (سيستماتيك) پيش نميرود، تغييرات كتابها چه مقولهاي است؟ بگذريم از اينكه تاليف كتب درسي هم يك نظام بسته و ناكارآمد است كه كمتر با نيازهاي روز منطبق ميباشد.
ارزشيابي
ارزشيابي از آموختههاي دانشآموزان به شكلهاي مختلف دچار تغييرات ميشود، دونوبتي شدن امتحانات، ارزشيابيهاي مستمر، نقش معلم در ارزشيابي، نوع و نحوه امتحان گرفتن و... همه موضوعاتي هستند كه به سرعت دستخوش تغيير ميشوند. مواد و تبصرهها روز به روز شرايط قبول شدن را سهلتر ميكنند، در حالي كه نمرات دانشآموز به هيچوجه گريبانگير آموختههاي او نيست. نكته اينجاست كه اين تغييرات تمامشدني نيست. مطالبي كه به نقل از افراد مسوول در روزنامهها ميآيد نويد ميدهد كه دارند فكرهاي ديگري هم ميكنند.
ارزشيابي از عملكرد معلمان و ساير عوامل كه حكايت جالبتري دارد. بعد از طرح موضوع و چندينبار تغيير، تنشها و مشكلات ايجاد شده، درگير ساختن افراد زيادي براي انجام اين ارزشيابي و...، اولا هنوز به هيچ نظام ارزشيابي موجه و مقبولي نرسيدهايم و ثانيا شكل فعلي كار هم يك كار كليشهاي و بيخاصيت است كه شايد كسي رويش نميشود بگويد آن را خاتمه دهند.
معلمان
وضعيت معيشتي و زندگي معلمان كه ديگر جاي گفتن ندارد. درباره ارزشيابي عملكرد معلمان هم كه نكاتي گفته شد. بر همين منوال مسائل ديگر معلمان نارساييهاي فراواني دارد. از وضعيت ادامه تحصيل معلمان و چگونگي انجام اين امر ميگذريم. آموزشهاي ضمن خدمت اولا جذابيتي براي معلمان ندارد و ثانيا از كارآمدي علمي و آموزشي لازم بهرهمند نيست. در مورد جايگاه مقايسهاي معلمان و ساير عوامل آنقدر نكات عجيب وجود دارد كه آدم ميماند كدام يكي را بگويد. هم مقايسه خودشان با خودشان و هم مقايسه با ديگر سازمانها. باز در باب مقايسه جايگاه معلمان با كاركنان ساير سازمانها چيزي نگوييم بهتر است. اما درخود آموزش و پرورش؛ فقط به مثالهايي اكتفا ميكنيم. ساعات كار، حقالتدريس و ساير امتيازات معلمان ابتدايي، راهنمايي و دبيرستاني تفاوتهاي عجيبي دارد. براي همين، معلمان هميشه دوست دارند به مقاطعي كه اصطلاحا بالاتر ميگويند، بروند. در مقايسه جايگاه دفترداران، مسوولان تكنولوژي، آزمايشگاه و كارگاه، مشاوران، كتابداران و... با سايرين تفاوتها و تناقضهايي وجود دارد كه جاي تامل فراوان است. يك نكته جالب ديگر آن است كه در آموزش و پرورش براي نزديك كردن حقوق افراد فوق ليسانس و بالاتر با هيات علمي دانشگاهها، حق همترازي ايجاد كردند. صرف نظر از اينكه اين حق تا چه اندازه حق بود، ابتكارات عجيبي هم در اجراي آن مشاهده ميشود، اگر يك عضو هيات علمي دانشگاه در مراكز تربيت و آموزش عالي ضمن خدمت تدريس كند، بر اساس نحوه پرداخت دانشگاه حق الزحمه ميگيرد، اما در مورد مدرسين آموزش و پرورش بر اساس تعرفههاي مصوب خود سازمان عمل ميشود. اگر يك فوق ليسانس كار مرتبط با خودش را انجام دهد، اما تدريس نداشته باشد، همترازي به او تعلق نميگيرد. مثلا فوق ليسانس يا دكتراي مشاوره، اگر در مدرسه كار مشاوره انجام دهد، چون تدريس ندارد، حق همترازي او قطع ميشود، يا يك فوق ليسانس مديريت حتي اگر معاون اداره هم باشد، چون تدريس ندارد، پس همترازي نميگيرد.
كلاسهاي آموزشگاهي و كنكور
آشفتهبازار كلاسهاي آموزشگاهي و كنكور، مقولهاي است كه دل هر كارشناس آموزشي را به درد ميآورد. حساسيت موضوع در بحث كنكور بيشتر است. آموزش و پرورش با مجموعه معلمان و ساير عوامل مرتبط – با همه نواقصي هم كه دارد – 12 سال براي دانشآموز فعاليت ميكند، اما از بازده و ثمره آن چه كساني استفاده ميكنند؟ چرا در بحث درآمدزايي نبايد آموزش و پرورش از اين مقوله سودي ببرد؟ چرا اين كار كه يك كار تخصصي آموزشي است، توسط كساني انجام شود كه كارشان هيچگونه مبناي صحيح و علمي ندارد؟ چه كسي گفته كه براي موفقيت در كنكور شركت در كنكورهاي آزمايشي مكرر ضامن موفقيت است؟ كدام پژوهش علمي اين امر را به اثبات رسانده است؟ درآمدهاي كلان و بيحساب كنكور كه صرفا با هياهو و جنجال كاذب كسب ميشود، عايد چه كساني ميگردد؟ سهم آموزش و پرورش در اين مقوله چيست؟
تعطيلات و اوقات فراغت
فراواني روزهاي تعطيل در ايام سال، تعطيلات عيد نوروز، تعطيلات تابستان، وقفه آموزشي و... معضلاتي هستند كه چارهاي براي آنها انديشيده نشده است. هنوز آموزش و پرورش نتوانسته است خود را به عنوان متولي اوقات فراغت دانشآموزان معرفي نمايد و بودجههاي تخصيصيافته به اين امر را در مسيرهاي مختلفي هزينه ميكند.
جايگزيني نيروها
چه كسي ميتواند ادعا كند كه در آموزش و پرورش تعيين پستهاي مديريتي بر اساس تواناييها و تجارب مثبت آموزشي صورت ميگيرد و به اصطلاح بر مبناي شايستهسالاري است.
از طرف ديگر آموزش و پرورش از تعيين تكليف براي نيروهايي كه كارآمدي جسمي، رواني و آموزشي ندارند، يا اين كارآمدري را از دست دادهاند، عاجز است. تعدادي از افراد وجود دارند – كه گاه اين تعداد زياد است – كه بدون هيچگونه كارايي فقط حقوق دريافت ميكنند و بهرغم آنكه همه به ناتواني اين افراد اذعان دارند عملا مسير و روشي براي كنار رفتن منطقي و محترمانه آنان وجود ندارد. نهتنها اين امكان وجود ندارد بلكه مسيرهاي دررو براي اين افراد ايجاد شده است.
درآمدزايي
موضوع درآمدزايي از مسائلي است كه ضمن ايجاد مشكلات جدي براي مديريت مجموعه سازمان و مدارس، متاسفانه موجب تحقير معلمان و كاركنان اين مجموعه نيز ميشود. كاركنان سازمانهاي مختلف – كه باز نام بردن از آنها ميتواند تنشزا باشد – به دليل درآمدزايي سازمان متبوعه از امتيازات ويژه مالي و خدماتي بهرهمند ميشوند، اما وقتي نوبت به آموزش و پرورش ميرسد ميگويند كه چون درآمدزا نيست، لذا امكان بهبود وضعيت وجود ندارد. بحث پول گرفتن از مردم – مشاركتهاي مردمي – براي اداره مدارس از موضوعات داغ آموزش و پرورش است. كسي حاضر نيست اعتراف كند كه بهرغم تاكيد قانون اساسي بر رايگان بودن تحصيلات عمومي، در حال حاضر دولت توانايي اداره مدارس را ندارد و سرانهاي كه به مدارس در هر سال تعلق ميگيرد پاسخگوي بديهيترين نيازهاي اداره يك مدرسه نيست. مديران مدرسه مجبورند براي اداره مدرسه، حتي بهرغم ميل باطني خود مردم را به شيوههاي مختلف براي كمك به مدرسه راضي نمايند.
تعيين محور فعاليت
هر وزير با آغاز كار خود، محوري براي فعاليت خود انتخاب ميكند. اگر چه اين امر اشكالي ندارد، اما به شرطي كه انتخاب اين محور يك مبناي علمي و پژوهشي داشته باشد، نه اينكه مبتني بر آمال و مقاصد سياسي، سليقهاي و استنباط فردي باشد. يك وزير براي اجراي فعاليتهاي محور مورد نظر، نيروي انساني، هزينه و زمان زيادي را صرف ميكند اما با رفتن او همهچيز عوض ميشود و موضوع و محور ديگري جايگزين ميگردد.
فرهنگسازي
آموزش و پرورش تا چه حد در ايجاد يك تعامل فرهنگي منطقي بين خانوادهها و مدارس موفق بوده است؟ آموزش و پرورش تا چه حد اهداف و ارزشهاي نظام را نهادينه كرده است؟ بياييد براي يكبار هم كه شده به آموزش و پرورش در حد جايگاه و شأن آن نگاه كنيم. اگر نميتوانيم به اهداف خود برسيم انتظارات را پايين نياوريم؟ در همه كشورهاي پيشرفته مبنا و محور فرهنگسازي، آموزش و پرورش محسوب ميشود و ما فرسنگها از اين موضوع فاصله داريم. آنچه بيان شد فقط يك نكته از هزاران ميباشد. يادآوري اين نكته ضروري است كه چون مخاطب اين مطالب مسوول خاصي نيست، لذا انتظار پاسخ – به خصوص به شكل آماري – از كسي نميرود. كاش به جاي اين پاسخگوييها، به اصل مسئله بينديشيم. آموزش وپرورش به چه نوع تحولي نياز دارد؛ تحول از درون يا تحول از بيرون؟ و هر يك از موقعيتهاي مفروض چگونه امكان اجرايي مييابد؟ و يك يادآوري ديگر، براي هر نوع تغيير، اصلاح و تحول و بازنگري دست نگه داريد!
نهايي شدن «تحول بنيادين آموزشوپرورش» تا شهريور امسال
ايسنا: معاون پژوهشي وزير آموزش و پرورش، از نهايي شدن اصلاحات مورد نياز آموزش و پرورش در قالب تحول بنيادين اين دستگاه تا شهريور سال جاري خبر داد. حجت الاسلام و المسلمين دكتر بهرام محمديان در تشريح جزئيات طراحي اصلاحات در آموزش و پرورش، تاكيد كرد: اصلاح ساختار گسترده آموزش و پرورش، بهبود اثربخشي برنامهريزي درسي با رويكرد تحول و نوآوري و همچنين ساماندهي منابع عظيم انساني اين دستگاه، سه ضلع اصلي مثلث تحول در آموزش و پرورش را شكل ميدهد.
وي در ادامه رشد شاخص كيفي و كمي تجهيزات آموزش و پرورش را از ديگر محورهاي اصلي تحول در آموزش و پرورش توصيف و خاطر نشان كرد: برنامهريزيهايي كه براي اعمال در قالب تحول بنيادين بزرگترين و تاثيرگذارترين دستگاه اجرايي كشور انجام شده، بخشهاي متعددي را در بر ميگيرد كه حركت به سمت پويايي و تحولات روز، معيار عمل و در عين حال، معيار سنجش برنامه جامع تحول در آموزش و پرورش است. دبيركل سابق شوراي عالي آموزش و پرورش و رئيس سازمان پژوهش و برنامهريزي كشور همچنين تصريح كرد: در اصلاحات در نظر گرفته شده براي آموزش و پرورش، بها دادن به رويكردهاي فرهنگي و تربيتي و اهتمام به گسترش عدالت آموزشي و توسعه مشاركتها به صورت ويژه مدنظر بوده است. وي در عين حال يادآورشد: تلاش بر اين است كه فرداي آموزش و پرورش، بهتر از امروز آن باشد، اما بايد توجه داشت كه حركت به سمت بهبودي، نيازمند زمان و جامعيت ديد نسبت به نيازهاست. معاون پژوهشي وزير آموزش و پرورش در ادامه با اذعان به مشكلات اين دستگاه عظيم در برهه كنوني، ايجاد بسياري از مشكلات آموزش و پرورش را بر اساس تلقيهاي نادرست و محاسبات ناروا و غيرقابل پيشگيري دانست و افزود: البته برخي مشكلات آموزش و پرورش نيز با نگاه به روند پرشتاب آن، قابل پيشگيري بود، بهگونهاي كه اين نهاد بايد با كاهش سرعت خود، معيوبات موجود را رفع و از بروز مشكلات پيشگيري ميكرد.
وي بر اين نكته كه مشكلات آموزش و پرورش بايد در خود اين دستگاه كاهش يابد و آسيبهاي آن با همكاري انديشمندان مرتبط به حداقل برسد، نيز تاكيد كرد. ستاد مركزي تحول در آموزش و پرورش شهريورماه 86، در پي سفارشات مقام معظم رهبري مبني بر لزوم تحول بنيادين آموزش و پرورش در شوراي عالي آموزش و پرورش به رياست وزير وقت و دبيري دبير شوراي عالي آموزش و پرورش تشكيل شد كه بنا به گفته محمديان كاشتههاي يك ساله اين ستاد در راستاي تحول در آموزش و پرورش تا شهريورماه سال جاري به مرحله برداشت خواهد رسيد.
چهارشنبه 2 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]
-
گوناگون
پربازدیدترینها